پارازیت اطلاعاتی
بهدنبال اطلاعیه و هیاهوی سپاه پاسداران ولایتفقیه در مورد دستگیری و آوردن
روحالله زم به داخل ایران، کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران
اعلام کرد:
آمد نیوز که در بیانیه سالیانهی شورا در مرداد گذشته افشا شده است، مانند ریاستارت از ابتدا پارازیت اطلاعاتی رژیم آخوندی بود. دود و دم و هیاهوی سپاه پاسداران در مورد دستگیری و آوردن گرداننده سایت
آمدنیوز به داخل ایران در یک عملیات «حرفهیی، هوشمندانه و چندوجهی با بکارگیری
روشهای نوین اطلاعاتی و شگردهای اطلاعاتی» احمقانه، مضحک و قدرتنمایی پوشالی است.
کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا میافزاید: اینکه آمدنیوز نزدیک به یکونیم
میلیون فالوور داشته و پس از بسته شدن در قیام دیماه ۹۶ بهسرعت فالوورهای میلیونی به کانالهای جدید رو میآوردند، فقط
نمایش سایبری سپاه بود و صحت نداشت. سایبری سپاه برای پیش بردن خطوط خود علیه قیام
و سرنگونی برای بسیاری دیگر نیز فالوورسازی کرده و میکند.
آلترناتیوهای باسمهای، تلویزیونهای اینترنتی و تلویزیونهایی که با پول طرفهای
دیگر اداره اما توسط ریزشیهای نظام هدایت میشود از «روشهای نوین و چندوجهی» سپاه
و اطلاعات آخوندهاست.
کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت همچنین خاطرنشان کرد که رژیم
آخوندی برای زهر چشم گرفتن از انبوه مأموران ریزشی در داخل و خارج ایران به پای
خودش شلیک میکند!
در ماده ۶۵ بیانیه سالانه شورای
ملی مقاومت ایران در مرداد ماه گذشته، درباره افشای آمدنیوز و ترفندهای حکومت
آخوندی آمده است: «در ۱۱اسفند۱۳۹۷ شبکههای تلویزیونی رژیم در یک تف سربالا برای قدرتنمایی،
ارتباطات اطلاعات آخوندی با «شبکه آمدنیوز» را با دود و دم بسیار در مستندی به نام
«ایستگاه پایانی دروغ» به نمایش گذاشتند تا به شیوه فیلمهای جنایی ـ پلیسی
«ناامیدی کامل ضدانقلاب از براندازی نظام و چهل سالگی اقتدار» را نتیجه بگیرند.
کارگردان اطلاعاتی رژیم میگوید: «این است سیستم اطلاعاتی و امنیتی جمهوری
اسلامی ایران!» در عینحال یکی از هشدارهای بچهترسان لولوخرخرهیی این است که
«اگر قرار باشد آمریکا بیاید [مجاهدین] میآیند یک کشتار اول میکنند، یک میلیون،
دو میلیون، همه را میکشند تا ایران صاف بشود». سناریست امنیتی خاطرنشان میکند:
«شما ببینید همین فرانسه در موضوع تروریسم چه رفتاری طی ماههای اخیر با ما
داشتند؟ دیپلمات ما را دستگیر میکنند، دیپلمات ما را اخراج میکنند به یک بهانهی
واهی که هنوز یک برگ سند در مورد این ادعا به ما ندادهاند. به بهانهی واهی دیپلمات
ما را دستگیر کردند، خلاف تعهدات بینالمللی و خلاف حقوق بینالمللی این را دستگیر
کردند. سرکردهی گروهک تروریستی منافقین هفتهی گذشته در پارلمان فرانسه سخنرانی
کرد. صراحتاً اعلام میکند که ما در ایران از سال گذشته کانونهای شورشی ایجاد
کردیم. ببینید، وقتی میگوید کانونهای شورشی یعنی رسماً دارد میگوید ما در حال
براندازی هستیم و در حال ایجاد ناامنی در این کشور هستیم...».
راهاندازی شبکههای گوناگون در پوشش «اپوزیسیون» در راستای خطوط و مأموریتهای
وزارت بدنام و سپاه جهل و جنایت، صنعت رایج گشتاپو و فاشیسم دینی است. مدیریت
ضداطلاعات ارتش آزادیبخش ملی ایران در گزارش دیماه ۱۳۹۳ نمونهیی از یک مأمور رژیم به نام امیرحسین جهانشاهی را
خاطرنشان میکند. این شخص که از همدستان پاسدار مدحی، نفوذی لو رفته رژیم در فیلم
«الماسی برای فریب» در رابطه با قیام ۸۸است و داعیهی
کارچاقکنی برای آلترناتیو «موج سبز» داشته به روزنامهی فیگارو میگوید: «من برای
انتخاب روحانی شبکهها و نیز تلویزیون ماهوارهیی فارسیزبان خود به نام
"رها"، را، که در سال ۲۰۱۲ در لندن
تأسیس کرده بودم، فعال کردم. من تمام تلاشم را به کار خواهم گرفت تا آن دسته از
مسئولان رژیم، که میخواهند کشور را نجات بدهند موفق شوند» (فیگارو، ۱۹بهمن ۱۳۹۲).
جهانشاهی از این پیشتر در همان شبکهی تلویزیونی گفته بود: «میخواهم بهصورت
علنی اعلام کنم که تغییر و یا براندازی نظام جمهوری اسلامی توسط هر گروه سیاسی و
یا فردی با در دست داشتن این تجربه، که عواقب آن جنگ داخلی و تجزیهی کشور خواهد بود،
امری کمتر از خیانت نخواهد بود» (تلویزیون "رها"، ۳۰آبان ۱۳۹۳).
این کانال تلویزیونی همان است که «تواب تشنه به خون» در آن به کار گرفته میشد
تا علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران به لجنپراکنی بپردازد.
مأموریتی که اکنون در دیگر شبکههای تلویزیونی و اینترنتی اطلاعات آخوندی بیدنده
و ترمز ادامه دارد تا «آن دسته از مسئولان رژیم که میخواهند کشور را نجات دهند،
موفق شوند»!
در یک سال گذشته این قبیل شبکهها برای «نجات» نظام از خطر قیام و انقلاب، به
راستی افسار پاره کردند. بریده مزدوران و خیانتکاران با برچسبهای مضحک تحلیلگر و
پژوهشگر و منتقد و فعال حقوقبشر مأموریت دارند برای تغذیهی بسیجیها و ارتش سایبری
سپاه پاسداران و برای اطلاعاتیها و بازجویان ولایت، تا بینهایت و با رکیکترین الفاظ
به شورای ملی مقاومت و بهخصوص به سازمان مجاهدین ناسزا بگویند. حرف مأموران ولایت
ساده و روشن است و جای تردید در ماهیت آنها و در مأموریتی که برعهده دارند باقی
نمیگذارد. حرف این است که «یکی از بزرگترین جنایتکاران علیه بشریت مسعود رجوی
است» (ایرج مصداقی-میهن تی وی ۳مرداد ۱۳۹۸). این دم تکان دادن آشکار برای آخوندهای جلاد ابراهیم رئیسی و
پورمحمدی و بهروشنی تبعیت از ولیفقیه ارتجاع در فتوای تعویض جای شهید و جلاد در
موضوع اعدامها و قتلعام است. خامنهای در بارهی «تروریستها و منافقین» گفت: «دههی
۶۰دههی حوادث بزرگی است که در کشور اتفاق افتاد...
من توصیه میکنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأملاند راجع به دههی ۶۰ قضاوت میکنند، جای شهید و جلاد عوض نشود.. [شعار مرگ بر
منافق]» (۱۴خرداد ۱۳۹۶بر سر قبر خمینی).
در این گرد و خاکهای آخر خط، بیسبب نیست که مبلغان «قتلهای مشکوک در درون
مجاهدین» (برای ماستمالی و هر چه کمبارنمودن و بالانس کردن جنایتهای رژیم) از
بالاگرفتن جنبش دادخواهی سراسیمهاند. آنچنان که گزارش عفوبینالملل در سیامین
سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی تحت عنوان "یک جنایت ادامهدار علیه
بشریت" را هم برنمیتابند و در چاکری نظام ولایت، حتی گزارشگران عفو را بهخاطر
نام بردن از مجاهدان سربدار و مصاحبه و گفتگو با همبندان آنها مرتکب گناه کبیره و
مستوجب حد شرعی و تعزیرات حکومتی میدانند!
از دیگر طرفههای این وحوش، به کار گرفتن مزدور بچگان و مستخدمان نورسیدهیی
است که در میانسالی به صرافت آن میافتند که وقتی کم سن و سال بودهاند، مجاهدین
آنها را به اجبار یا با ”شستشوی بیمغزی“ از اروپا یا آمریکا به ارتش آزادیبخش
بردهاند! علیالحساب با سرهمبندی کردن این اراجیف و اکاذیب میتوان از بار اعزام
۴۵۰هزار دانشآموز به جبهههای جنگ ضدمیهنی توسط
رژیم خمینی و اینکه «۹۰درصد خط شکنهای جبهه
دانشآموز بودهاند» کاست و مجاهدین را با این رژیم این همانی بلکه بدتر کرد.
نتیجه این که: بر ما دانشآموزان عزیز واضح و مبرهن میشود که وضع موجود بر
جایگزینی شورای ملی مقاومت مرجح است و گرد قیام و انقلابی دگر نباید گشت. البته و
"به فرمودهی "مجتهدین وزارت، نظر به عقب از شیخ به شاه مجاز و نسبت به شورا
و مجاهدین که خط قرمز و "حرام شرعی" است، استحباب بسیار دارد!
در ماده ۶۴بیانیه شورای ملی
مقاومت درباره بسیج شیطانسازی حکومت آخوندی علیه مقاومت سازمانیافته مردم ایران
آمده است:
در بسیج شیطانسازی خامنهای، ارتش سایبری رژیم طی سال گذشته با تمام
قوا علیه جنبش مقاومت به کار گرفته شد و توئیت جواد ظریف و اظهارات بعیدینژاد،
سفیر رژیم در لندن، پس از بسته شدن حسابهای اینترنتی رژیم، که سعی داشتند به
استناد تُرهات کانال ۴انگلیس و شبکهی الجزیرهی
انگلیسی ورق را علیه مجاهدین، بهویژه در آلبانی، برگردانند، جای تردید باقی نگذاشت.
خبرگزاری رویترز در ۲۵شهریور ۱۳۹۷ گزارش کرد: وزیر خارجهی ایران، محمدجواد ظریف، پس از اینکه «فیسبوک
و توئیتر و آلفابت، جمعاً صدها حساب مرتبط بهعملیات تبلیغاتی منتسب به ایران را بستند»
در یک توئیت به مدیر توئیتر از او خواست «به رباتهای واقعی در تیرانا، که برنامهی
تبلیغی تغییر رژیم در ایران را، که از واشنگتن غرغره میشود، ادامه میدهند» نگاهی
بیندازد. چرا که «رسانههای ایران، اسرائیل، عربستان و گروههای اپوزیسیون، شامل
مجاهدین خلق را، که بعضی از اعضای آن در آلبانی مستقر هستند، متّهم به بودن در پشت
کمپینهای شبکهی اجتماعی میکنند که فراخوان به سرنگون ساختن دولت اسلامی میدهند».
همزمان سفیر رژیم در لندن، وقیحانه، از توئیتر خواست که «به درخواست رسمی
دکتر ظریف در چارچوب وظیفهی قانونی خود برای بستن حسابهای جعلی، که اقدام به ارسال
هشتگهای براندازنده علیه ایران میکنند، اقدام کند. بعیدینژاد در کانال تلگرامی
خود نوشت: زمان کوتاهی پس از آنکه آقای دکتر ظریف به واقعیت تلخ وجود شبکهی گستردهی
تولید و تکثیر توئیتهای جعلی اشاره کردند، کانال چهار انگلیس و شبکهی الجزیره برنامههای
مستندی پخش کردند که چهرهی پنهان این واقعیت تلخ را افشا کرد» (خبرگزاری حکومتی
ایسنا، ۲۵شهریور ۱۳۹۷).
رژیم در جعل و دروغ و شیطانسازی آنقدر فضاحت کرد که در یک سال گذشته فقط در
توئیتر ۱۱هزار و ۵۰۰حساب آن بسته شد.
در ۲۷دی ۹۷ بهدنبال فراخوان وزیر خارجهی آمریکا به در میان گذاشتن پرسشها
و مطالبات مردم ایران در شبکههای اجتماعی، ارتش سایبری آخوندها با هزاران توئیت با
اسامی گوناگون بهویژه «ریاستارت» از مشهد، تبریز، یزد و تهران برای لجنپراکنی علیه
مجاهدین و مقاومت ایران بسیج شدند. سوابق «ریاستارت»، که گرداننده آن (محمد
حسینی) از تلویزیون رژیم شروع به کار کرده و بعد از «سبز» خامنهای از امارات و
قبرس و سرانجام آمریکا سر در آورده است، بر کسی پوشیده نیست و کلیپ مصاحبهی او در
اوت ۲۰۱۳ با یک تلویزیون لسآنجلسی بر روی اینترنت در
دسترس است. او تصریح میکند که مأموران وزارت اطلاعات در امارات «محبت کردند» و در
جلسهیی پیشنهادشان را برای راهاندازی یک تلویزیون با او در میان گذاشتند و
«گفتند خبرهایی بِهت میدهیم که به نفعت است. تو به ما فحش هم میدهی. تو اگر
مشکل وجههات هست، ما وجههات را درست میکنیم. اخباری بهت میگوییم بگو» و
«خودت انتخاب کن. تلویزیون میزنی، آگهیاش میآید، سیستماش هست، خبرهایی هم به تو
میدهیم که همهاش انتقادی[از رژیم] است».
***
نقش نفوذیهای وزارت اطلاعات در اپوزیسون: