عباس داوری
خواهر مجاهد زهرا مریخی، مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، در سخنرانی خود
بهمناسبت آغاز پنجاهوپنجمین سال حیات این سازمان، شگفتی آفرید.
نه فقط از این نظر که مختصات دقیقی از وضعیت رژیم، جامعه و مقاومت بیان نمود، بلکه مهمتر از آن، مدار نوینی از ایدئولوژی و تشکیلات سازمان مجاهدین را ارائه کرد. معمولاً در سخنرانیهای دبیرکلهای احزاب و سازمانهای انقلابی، بهندرت به یکی از رهبران گذشتهی حزب یا سازمان اشاره میشود و چه بسا به حق، بهطور عمده روی دستاوردها، مثبتات و تواناییهای دورهی مسئولیت خودشان تأکید
میکنند.
اما خواهر مجاهد زهرا مریخی، اشرف ۳ را که در
حال حاضر نقش بینظیری در ارتقاء ایدئولوژی و پیشرفت تشکیلاتی و استراتژی
سازمان دارد و شخصاً در برپایی اشرف ۳ زحمات
طاقتفرسایی متحمل شده بود، اشرف ۳ را
مستقیماً به بنیانگذاران سازمان مجاهدین وصل کرد و گفت: «میخواهم به شما خواهران
و برادران مجاهدم بگویم که شما موفق شدید اشرف ۳ را که قبل از هر کس خانه و پایگاه حنیف کبیر و سعید محسن و اصغر
بدیعزادگان است، بنا کنید و کلمه فدا و صداقت را که آنها بر سردر اولین پایگاه
مجاهدین، آن آپارتمان کوچک در بولوار کشاورز در تهران نوشته بودند، در ورودی اشرف ۳ نصب کنید و نشان بدهید که سازمانتان تفسیر بهحق این آیه است
که: فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما».
خواهر مجاهد زهرا مریخی، در توصیف دستآوردها و ماندگاری سازمان، فقط به
بنیانگذاران اکتفا نکرد، بلکه سقف جدیدی در تواضع و فروتنی ایدئولوژیک خاص مجاهدی
خودشان بهعنوان درس ماندگار در سازمان مجاهدین، عرضه کرد. او در تقدیر و قدردانی
از مسئولان اول سازمان پیش از خودش، گفت: «در این جا دلم میخواهد با شور و شوق
بسیار از مسئولان اول پیشین سازمان، از صمیم قلب تقدیر کنم ».
درسهای ایدئولوژی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران به اینجا ختم نشد. او
از تکتک مسؤلان اول پیش از خودش اسم برد و سپس گفت: «این خواهران عزیز
مربیان و آموزگاران من بوده و هستند و شاهد هستید که هر کدام چه بار مسئولیت
سنگینی در این دوره برعهده داشتهاند. بهخصوص باید از خواهر نسرین عزیزمان تقدیر
کنیم که پیشتاز و راهگشای مبارزه ایدئولوژیک در صفوف ما بوده و هست و همه ما مرهون
تلاشها و زحمات فوقالعاده او هستیم».
تکتک عبارتهای مسئول اول سازمان مجاهدین، حاوی ارزشهای فوقالعاده متعالی
انسانی و توحیدی است. در اینجا فقط به چند نکته بسنده میکنم:
یکم - مسئول اول
سازمان مجاهدین، در حالی که همهی مجاهدین، تحت مسئولیت و گوش بهفرمان مسئول اول سازمان
هستند، اثبات کرد که مسئول اول بودن، فقط مسئولیت و تعهدپذیری است و هیچ رنگی از «خود»
در سخنرانی خواهر زهرا نبود. او به عالیترین شکل، شجره طیبه مجاهدین را از ریشه تا
بالاترین شاخسار آن، به تصویر کشید.
دوم - مسئول اول
سازمان مجاهدین تأکید کرد که «هدف ما سرنگونی رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی و
دمکراسی و برابری در ایران عزیزمان هست. راه و رسم ما فداکاری بیچشمداشت است. ما
آمدهایم فدای انتخاب آزادانه مردم ایران شویم». او دقایقی قبل از این عبارات، در
آغاز سخنرانی خود خطاب به مردم ایران گفته بود «به شما صاحبان اصلی این سازمان که
آن را بیش از نیمقرن، در دامان پرمهرتان پرورش دادهاید، تبریک میگویم. شما که
در فراز و نشیبهای نیمقرن گذشته، پشتوانه و تکیهگاه سازمان و جنبش رزمنده
خودتان بودهاید و پنجاهوچهارمین سالگرد حیات این سازمان، ثمره رنج و خون شما و
لحظه پیروزی و سرفرازی شماست» به این ترتیب نشان داد که سازمان مجاهدین خلق ایران،
تنها و تنها متکی به خدا و خلق محبوب خودش میباشد. همین واقعیت خدشهناپذیر،
اثباتکنندهٔ تئوری بسیار گویا و عمیق «کس نخارد...»
برادر مسعود است.
آری، چنین است که مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران گفت: «با پشتیبانی و
مشارکت فعال و همهجانبه رنگین کمان ملت ایران از شیعه و سنی و اهل حق تا هموطنان
مسیحی و زرتشتی و کلیمی و از فارس و آذری تا مردم ترکمن صحرا و هموطنان عرب،
هموطنان کرد و لر و بلوچ و بختیاری و از نمایندگان آگاه کارگران و زحمتکشان تا
روشنفکران انقلابی، با این حمایتها سازمان ما توانست در ۵۴سال گذشته، بر سرکوب و اعدام و قتلعام، بر تروریسم و توطئه و بر
زدوبند و معاملات کثیف آخوندها در سطح منطقهای و بینالمللی غلبه کند و پرچمدار
مبارزه با دو دیکتاتوری شاه و شیخ باشد».
سوم - خواهر
زهرا، رمز موفقیت و پیشرفت سازمان را که نشأت گرفته از همان دو کلمه مقدس فدا و
صداقت است، چنین بیان کرد: «نسل ما به این شناخته میشود که پیوسته ناکردهها و
کمبودها و انتقادهای خود را ببیند و برای رفع آنها مجاهدت کند. ما پیوسته یک
ناخرسندی تکاملی را پیشروی خود داریم؛ یعنی نقطهبهنقطه میایستیم، بهآنچه
انجام دادهایم دوباره مینگریم تا رزم خودمان را در مدار بالاتری ازسربگیریم».
در ادامه، مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، صداقت را به اوج رسانده و
پرده را از روی گنجینهی بیهمتای خلق ایران کنار زده تا این گنجینه در معرض دید همگان
قرار بگیرد. او میگوید: «خطاب به زنان و مردان شریفی که برای تأمین مالی این جنبش
از زندگی خودشان میگذرند و به زندانیانمان که در شکنجهگاههای خامنهای مقاومت
میکنند میگوییم: آنچه خوبی و قوت و پیشرفت در کار این جنبش است از آثار قدمهای
خیر شماست و آنچه کمی و کاستی است همه از کوتاهی و ناکردههای ما که بابت یکبهیک
آن بدهکار و خاضعیم و هر کدام آنها انگیزه ما برای فداکاری بیشتر است».
در اینجا چقدر روشن و واضح شاخصها و ارزشهای توحیدی مجاهدین، در مقابل
آخوندهای سفاک و فاسد و تبهکار قد علم میکند و به جوهر پویایی مجاهدین در مقابل
زوال محتوم آخوندی پیمیبریم.
چهارم - مسئول اول
سازمان مجاهدین، ویژگیهای اساسی تنها همآورد خمینی و اذناب او را توصیف کرده و میگوید:
«ما آموختهایم که مسئولیت بپذیریم وقتی که چشمانداز، تاریک، راه پرنشیب و فراز
و مقصد طولانی است. آموختهایم که راه را بشکافیم وقتی نوری نیست و امیدی
نیست. و حالا بهعنوان جمع مجاهدین تعهد میدهیم برای ممکنکردن غیرممکنها
که فقط توسط خودمان و خلقمان محقق میشود. ما برای بنای جامعهای عاری از ستم و
بهرهکشی بهپاخاستهایم.
ما مجاهدین از روز اول، داوطلبانه و در منتهای سربلندی این سرنوشت را انتخاب
کردهایم که همچنانکه برادر مسعود گفتند برای نثار کردن و پرداختن آمدهایم».
آری اینها، همه داستان مجاهدین خلق ایران است.