نوشتهای از هاشم خواستار نماینده معلمان آزاده ایران
ملت قهرمان ایران: بین رژیم و سازمان مجاهدین خلق، دریایی از خون قرار دارد و
همه میدانند که بزرگترین دشمن رژیم سازمان مجاهدین خلق است، چرا که از سازماندهی
آهنین برخوردار و بگفته و اقرار خود حاکمان ،آنها در تمام شورش ها دست دارند،بالعکس
نیروهای سلطنت طلب بسیار پراکنده و« سازمانده ای» نشده هستند.
بنابراین حکومت تلاش میکند که مبارزین را به اردوگاه سلطنت طلبها سوق داده و همینطور افراد نفوذی بسیاری نیز بداخل آنها فرستاده تا ضمن حمایت از شاهزاده و فحاشی به رژیم، به سازمان مجاهدین خلق نیز فحش بدهند.یعنی بجای تضاد با جمهوری اسلامی، تضاد اصلی را با سازمان مجاهدین خلق بوجود بیاورند
بنابراین حکومت تلاش میکند که مبارزین را به اردوگاه سلطنت طلبها سوق داده و همینطور افراد نفوذی بسیاری نیز بداخل آنها فرستاده تا ضمن حمایت از شاهزاده و فحاشی به رژیم، به سازمان مجاهدین خلق نیز فحش بدهند.یعنی بجای تضاد با جمهوری اسلامی، تضاد اصلی را با سازمان مجاهدین خلق بوجود بیاورند
هفته ی گذشته در گروه تلگرامی فرزانگان نوشته ی کوتاهی گذاشتم که یکی از اعضا
نظرم را در بارهی سازمان مجاهدین خلق خواست.
به او جواب دادم که جبههی ملی، نهضت آزادی، حزب ملت ایران، جاما، حزب دموکرات کردستان، کومله، سازمان چریک های فدایی خلق، سازمان مجاهدین خلق و…گل های رنگارنگی هستند که در حکومت آزاد آینده هر یک از آنهاتوسط ملت آبیاری شود رشد و نمو و در صورت عدم آبیاری خشکیده خواهد شد.
چنان با فحاشی فردی بنام شیوا روبرو شدم که چنین فرد فحاشی را در عمرم ندیده بودم. او فحاشی میکرد و میگفت که چرا نام سازمان مجاهدین خلق را آوردهای ؟میگفت تو هاشم خواستار نیستی در حالیکه مطمئن بودم ،میداند که خودم هستم .
بعداً هم که به او شیرفهم کردم که خودم هستم فقط فحش میداد. اعضای گروه هم بیشتر از او حمایت میکردند. او من و بعداً همسرم که اصلاً هیچگونه اظهار نظری نکرده بود را ریمو کرد، در حالیکه خودشان ما را بدون اطلاع عضو کرده بودند.
باتجزیه و تحلیل و تحقیقی که کردم متوجه شدم گروه فرزانگان توسط ارتش سایبری، برای شکار آزادیخواهان بوجود آمده است. پس گروه فرزانگان را در گروه حمایت از معلمین در بند معرفی و از همکاران خواستم که هوشیار باشند که این گروه توسط ارتش سایبری بوجود آمده است.
شیوا مجدداً در خصوصی و این گروه با فحاشی، مغلطه میکرد که باعکس العمل تند همکاران رو برو شد. اما او باید ماموریتش را انجام میداد و فقط فحاشی میکرد. به او میگفتم آرام باش مگر تو را از فحش درست کردهاند، یک جمله بدون فحش بگو تا جوابت را منطقی بدهم، به کتش نمی رفت و فقط فحش میداد . این داستان تلخ برای معرفی دموکراتهای کوتوله است.
به او جواب دادم که جبههی ملی، نهضت آزادی، حزب ملت ایران، جاما، حزب دموکرات کردستان، کومله، سازمان چریک های فدایی خلق، سازمان مجاهدین خلق و…گل های رنگارنگی هستند که در حکومت آزاد آینده هر یک از آنهاتوسط ملت آبیاری شود رشد و نمو و در صورت عدم آبیاری خشکیده خواهد شد.
چنان با فحاشی فردی بنام شیوا روبرو شدم که چنین فرد فحاشی را در عمرم ندیده بودم. او فحاشی میکرد و میگفت که چرا نام سازمان مجاهدین خلق را آوردهای ؟میگفت تو هاشم خواستار نیستی در حالیکه مطمئن بودم ،میداند که خودم هستم .
بعداً هم که به او شیرفهم کردم که خودم هستم فقط فحش میداد. اعضای گروه هم بیشتر از او حمایت میکردند. او من و بعداً همسرم که اصلاً هیچگونه اظهار نظری نکرده بود را ریمو کرد، در حالیکه خودشان ما را بدون اطلاع عضو کرده بودند.
باتجزیه و تحلیل و تحقیقی که کردم متوجه شدم گروه فرزانگان توسط ارتش سایبری، برای شکار آزادیخواهان بوجود آمده است. پس گروه فرزانگان را در گروه حمایت از معلمین در بند معرفی و از همکاران خواستم که هوشیار باشند که این گروه توسط ارتش سایبری بوجود آمده است.
شیوا مجدداً در خصوصی و این گروه با فحاشی، مغلطه میکرد که باعکس العمل تند همکاران رو برو شد. اما او باید ماموریتش را انجام میداد و فقط فحاشی میکرد. به او میگفتم آرام باش مگر تو را از فحش درست کردهاند، یک جمله بدون فحش بگو تا جوابت را منطقی بدهم، به کتش نمی رفت و فقط فحش میداد . این داستان تلخ برای معرفی دموکراتهای کوتوله است.
دو گروه مبارز در مبارزه بر علیه حکومت استبدادی و دیکتاتوری نه تنها با هم
نمیجنگند که حتی انتقاد از همدیگر را نیز در خفا و بدور از چشم دشمن مشترک انجام
میدهند. مبارزین درون یک کشور، دشمن اصلی را از فرعی جدا میکنند تا با هم جنگ و
دعوا نداشته باشند، چرا که جنگ و دعوا با یکدیگر به سود دیکتاتور تمام میشود.
در اشغال کشور چین توسط ژاپن دو گروه ملی گرا و کمونیسم به رهبری چیانکایچک و مائو ، ابتدا باهم متحد شدند تا ژاپن را شکست دادند، چون ژاپن دشمن اصلی ملت چین بود و سپس این دو گروه با هم جنگیدند که به پیروزی مائو منتهی شد.
در جنگ جهانی دوم دو اردوگاه متضاد، یکی اردوگاه سوسیالیسم به رهبری شوروی و دیگری اردوگاه سرمایهداری به رهبری آمریکا با هم بر علیه اردوگاه فاشیسم به رهبری آلمان هیتلری متحد شدند که منجر به شکست اردوگاه فاشیسم شد و سپس باهم وارد جنگی شدند که به جنگ سرد معروف و تا فروپاشی شوروی تا سال ۱۹۹۲، یعنی نزدیک ۵۰ سال ادامه داشت.
در اشغال کشور چین توسط ژاپن دو گروه ملی گرا و کمونیسم به رهبری چیانکایچک و مائو ، ابتدا باهم متحد شدند تا ژاپن را شکست دادند، چون ژاپن دشمن اصلی ملت چین بود و سپس این دو گروه با هم جنگیدند که به پیروزی مائو منتهی شد.
در جنگ جهانی دوم دو اردوگاه متضاد، یکی اردوگاه سوسیالیسم به رهبری شوروی و دیگری اردوگاه سرمایهداری به رهبری آمریکا با هم بر علیه اردوگاه فاشیسم به رهبری آلمان هیتلری متحد شدند که منجر به شکست اردوگاه فاشیسم شد و سپس باهم وارد جنگی شدند که به جنگ سرد معروف و تا فروپاشی شوروی تا سال ۱۹۹۲، یعنی نزدیک ۵۰ سال ادامه داشت.
در این ۴۰ سال جمهوری اسلامی
تمام احزاب و سازمان ها را با یک انگی از میدان خارج و نابود کرد تا نتوانند نفس
کشند. جبهه ی ملی را مرتد و نهضت آزادی و حزب ملت ایران و جاما و…را لیبرال
خواندند (در ابتدای انقلاب، لیبرال از هرفحشی بدتر بود.) سازمان چریکهای فدایی خلق
و… را کافروسازمان مجاهدین خلق را منافق که بگفتهی آقای خمینی، منافقین از کفار
هم بدترند. اما سازمان مجاهدین خلق با منافق خواندن از میدان بیرون نرفته و روز
بروز هم قویتر میشد.
اقای دکتر مهدی خزعلی که از اردوگاه اصولگراها بیرون آمده، افشا کرد که در همان ابتدای انقلاب در حزب جمهوری اسلامی نقشه کشیدند که با عملیات ایذایی و اذیت و آزار و کشتار اعضا، سازمان مجاهدین خلق را وادار به مبارزهی مسلحانه کرده تا بتوانند آنها را سرکوب کنند.
اقای دکتر مهدی خزعلی که از اردوگاه اصولگراها بیرون آمده، افشا کرد که در همان ابتدای انقلاب در حزب جمهوری اسلامی نقشه کشیدند که با عملیات ایذایی و اذیت و آزار و کشتار اعضا، سازمان مجاهدین خلق را وادار به مبارزهی مسلحانه کرده تا بتوانند آنها را سرکوب کنند.
با بیان دو خاطره مسئله را روشن تر میکنم.در روز نوزده آبان ۹۷ که نیروهای امنیتی با فشار ملت قهرمان ایران مجبور شدند مرا از
بیمارستان روانی سینا آزاد کنند، دو نفر از نیروهای امنیتی به سراغم آمدند و از من
خواستند که چون سازمان مجاهدین خلق از تو حمایت کردهاند، باید بر علیه آنها
بیانیه بدهی و خط قرمز ما رهبری هم نیست بلکه سازمان مجاهدین خلق است.
به آنها گفتم یعنی حکم اعدام خود را امضا کنم؟ آنها را به مقالهای که در حمایت از معلم زندانی آقای عبدالرضا قنبری نوشته بودم و روز دستگیری یعنی اول آبان منتشر کرده بودم حواله دادم. باز پارسال در اردیبهشت ۹۷ که ماموران اطلاعات به باغم آمدند از من پرسیدند که چرا با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمی کنی؟ میخواهی الان شماره موبایل شاهزاده را بگیریم که با او صحبت کنی؟ که گفتم نه و …
به آنها گفتم یعنی حکم اعدام خود را امضا کنم؟ آنها را به مقالهای که در حمایت از معلم زندانی آقای عبدالرضا قنبری نوشته بودم و روز دستگیری یعنی اول آبان منتشر کرده بودم حواله دادم. باز پارسال در اردیبهشت ۹۷ که ماموران اطلاعات به باغم آمدند از من پرسیدند که چرا با شاهزاده رضا پهلوی همکاری نمی کنی؟ میخواهی الان شماره موبایل شاهزاده را بگیریم که با او صحبت کنی؟ که گفتم نه و …
ملت قهرمان ایران: بین رژیم و سازمان مجاهدین خلق، دریایی از خون قرار دارد و
همه میدانند که بزرگترین دشمن رژیم سازمان مجاهدین خلق است، چرا که از سازماندهی
آهنین برخوردار و بگفته و اقرار خود حاکمان ،انها در تمام شورشها دست دارند، بالعکس
نیروهای سلطنت طلب بسیار پراکنده و« سازماندهی» نشده هستند.
بنابراین حکومت تلاش میکند که مبارزین را به اردوگاه سلطنت طلبها سوق داده و همینطور افراد نفوذی بسیاری نیز بداخل آنها فرستاده تا ضمن حمایت از شاهزاده و فحاشی به رژیم، به سازمان مجاهدین خلق نیز فحش بدهند.
یعنی بجای تضاد با جمهوری اسلامی، تضاد اصلی را با سازمان مجاهدین خلق بوجود بیاورند.حتی برای اینکه این افراد اعتبار کسب کنند چه بسا که چند صباحی هم به زندان رفته تا بعد از آزادی با نام و نشانی که پیدا میکند و از حاشیهی امن برخوردار میشوند، بتوانند با وجههی بهتری ماموریتشان را انجام دهند و چه بسا ناخودآگاه افراد دیگر نیز در خط نیروهای امنیتی قرار گرفته وبجای اینکه تضاد اصلی با رژیم برقرار کنند با سازمان مجاهدین خلق بوجود آورند .
( همان گونه که دولت سوریه ، ارتش آزاد سوریه را بمباران کرده تا آنها عقبنشینی کرده و داعش جایگزین آنها شود. چرا که داعش دشمن ارتش آزاد سوریه یعنی دشمن حکومت بشار اسد است.) اینها همان دموکرات های کوتوله هستند. اصلاح طلبانی همچون سیدمحمد خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و…با مواضعی که برای حفظ و بقای نظام موجود گرفته و از این نظام عبور نکرده اند نیز از دموکرات های کوتوله هستند.
بنابراین حکومت تلاش میکند که مبارزین را به اردوگاه سلطنت طلبها سوق داده و همینطور افراد نفوذی بسیاری نیز بداخل آنها فرستاده تا ضمن حمایت از شاهزاده و فحاشی به رژیم، به سازمان مجاهدین خلق نیز فحش بدهند.
یعنی بجای تضاد با جمهوری اسلامی، تضاد اصلی را با سازمان مجاهدین خلق بوجود بیاورند.حتی برای اینکه این افراد اعتبار کسب کنند چه بسا که چند صباحی هم به زندان رفته تا بعد از آزادی با نام و نشانی که پیدا میکند و از حاشیهی امن برخوردار میشوند، بتوانند با وجههی بهتری ماموریتشان را انجام دهند و چه بسا ناخودآگاه افراد دیگر نیز در خط نیروهای امنیتی قرار گرفته وبجای اینکه تضاد اصلی با رژیم برقرار کنند با سازمان مجاهدین خلق بوجود آورند .
( همان گونه که دولت سوریه ، ارتش آزاد سوریه را بمباران کرده تا آنها عقبنشینی کرده و داعش جایگزین آنها شود. چرا که داعش دشمن ارتش آزاد سوریه یعنی دشمن حکومت بشار اسد است.) اینها همان دموکرات های کوتوله هستند. اصلاح طلبانی همچون سیدمحمد خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و…با مواضعی که برای حفظ و بقای نظام موجود گرفته و از این نظام عبور نکرده اند نیز از دموکرات های کوتوله هستند.
غرض از نوشتن این مقاله، حمایت و یا مخالفت با تشکیلات خاصی نیست بلکه بیان
حقایق است تا هر کس بداند که در کدام اردوگاه مبارزه کرده و آیا دموکرات واقعی ست
یا دموکرات کوتوله ، از طرفی فرد مبارز بتواند در دوران گذر به دموکراسی و دوران
پس از گذر، مفید واقع شود. همهی ما میدانیم که بعد از انقلاب ۵۷، اقوام ایرانی همچون هموطنان کرد و عرب و ترکمن و بلوچ و.. برای
بدست آوردن حقوق حقهی خود جنبشهایی داشتند که با سرکوب شدید جمهوری اسلامی روبرو
شدند.
آن خواستهها نه تنها از بین نرفته که همه گیر شده و بعد از جمهوری اسلامی در حکومت آزاد و دموکراتیک آینده حتماً این اقوام باید به حقوق حقهی خود در چهارچوب جغرافیای ایران برسند. در این راه ممکن است بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی تنشهایی بوجود بیاید که تنها دموکراتهای واقعی، خواهند توانست به حل مسئله کمک کنند و دموکرات های کوتوله هیچ جایگاهی نخواهند داشت. دموکراتهای کوتوله همیشه از اپوزیسیون حرف میزنند تاشاید بتوانند اپوزیسیون قلابی درست کرده که یک سر نخ آن در دست نیروهای امنیتی باشد.
آن خواستهها نه تنها از بین نرفته که همه گیر شده و بعد از جمهوری اسلامی در حکومت آزاد و دموکراتیک آینده حتماً این اقوام باید به حقوق حقهی خود در چهارچوب جغرافیای ایران برسند. در این راه ممکن است بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی تنشهایی بوجود بیاید که تنها دموکراتهای واقعی، خواهند توانست به حل مسئله کمک کنند و دموکرات های کوتوله هیچ جایگاهی نخواهند داشت. دموکراتهای کوتوله همیشه از اپوزیسیون حرف میزنند تاشاید بتوانند اپوزیسیون قلابی درست کرده که یک سر نخ آن در دست نیروهای امنیتی باشد.
به دموکراتهای کوتوله با هر اسم و رسمی که دارند توصیه میکنم، محکم به همین
جمهوری اسلامی بچسبند و آنرا حفظ و نگهداری کنند و امثال بنده هم در هر شرایطی
احتیاج به حمایت آنها نداریم.
ملت قهرمان ایران: قوهی قضائیهی ایران در حکومت آزاد و دموکراتیک آینده
چنان مستقل خواهد بود که همچون ظروف مرتبطه احکام دادگاههای ما را تمام حکومتهای
آزاد و دموکراتیک از جمله اروپا و آمریکا قبول خواهند داشت و احکام دادگاههای
آنها را ما قبول خواهیم داشت .
بنابر این نقض هرگونه حقوق بشر، توسط حکومت آینده که دور از ذهن میدانم اما برای پیشبینی و پیشگیری میتواند نه تنها در دادگاههای ایران که در دادگاههای سایر کشورهای آزاد مطرح تا هموطنانمان به حقوقشان برسند. تنها مجلس شورای ملی آینده مجاز خواهد بود که روشن کند که چه احزاب و سازمانها و گروههایی اجازهی فعالیت دارند یا ندارند.
بنابر این نقض هرگونه حقوق بشر، توسط حکومت آینده که دور از ذهن میدانم اما برای پیشبینی و پیشگیری میتواند نه تنها در دادگاههای ایران که در دادگاههای سایر کشورهای آزاد مطرح تا هموطنانمان به حقوقشان برسند. تنها مجلس شورای ملی آینده مجاز خواهد بود که روشن کند که چه احزاب و سازمانها و گروههایی اجازهی فعالیت دارند یا ندارند.
سید هاشم خواستار نماینده ی معلمان آزاده ی ایران سی تیر۹۸