نصرالله زرینپنجه
در دنیای هنر و بروز استعدادها، همواره اشعهها و جرقههای رؤیاهای کودکی سبب
موفقیت و رسیدن به شکوفایی هنری گردیده است. در زندگی بزرگان شعر و موسیقی ایران و
جهان که سیر میکنیم، میبینیم موفقیت و اقبال عمومیِ بیشتر آنها از یک طرف به
دستگیری و راهنمایی و تشویق استادانشان بستگی داشته و از طرف دیگر به ورود بههنگامشان
در دنیای هنر که همانا سنین کودکی میباشد. این ورود به موقع بهطور خاص در مورد
موسیقی بسیار اهمیت دارد.
یکی از این نامآوران عرصه موسیقی ایرانی، استاد نصرالله زرینپنجه است. زرینپنجه
با ذوق و شوق و کنجکاویهای کودکی و نوجوانی، توانست به رؤیاهایش پاسخ دهد. وی تا
پایان دوران جوانی دوره تئوری موسیقی و نوازندگی را با موفقیت گذراند. باقی عمر را
به تعمیق هنرش و تولید آثار ماندگار با هنرمندان نامی ایران پرداخت.
در میان چشمههای موسیقی
نصرالله زرینپنجه در سال ۱۲۸۵ خورشیدی
در تهران بهدنیا آمد. نخستین صداهایی که کنجکاوی کودکانهاش را برمیانگیخت، نغمهها
و مؤانست پیرامونش با موسیقی بود. وی در چشمه موسیقی تن شست، بزرگ شد و قوام یافت.
به سن و سالی رسیده بود که باید استعدادش را نظم و شناخت میداد. باید سراغ اهل فن
میرفت تا صدای انبوه نتها در مغز و جانش را به جادهیی رهنمون کند که بتواند او
را به مقصد آرزوهایش برساند. با علاقهیی وافر و شوقآمیز نزد «میرزا ربیع» رفت.
میرزا ربیع برادر نامآور موسیقی ایران «درویشخان» بود. میرزا ربیع از شوق و
ممارست و پشتکار نصرالله خوشش آمد و دانشش را در اختیار او گذاشت.
در دهههای پایانی قرن ۱۳ خورشیدی،
نغمهها و ردیفهای موسیقی ایرانی سینهبهسینه به آیندهگان میرسید. هنوز خبری
از نتنویسی و نتخوانی نبود. در همین ادوار، نصرالله زرینپنجه در ۱۳سالگی مقدمات موسیقی و نواختن «تار» را از میرزا ربیع آموخت. همزمان
آموختن «سهتار» و «عود» و «ترومپت» را گذراند. وی این دوره را شتابان پشت سر
گذاشت و امتحان شایستهای نزد معلمش داد.
خوشنوازیهای پنجههای زرین
زرینپنجه یکچند در موزیک نظامی فعالیت کرد؛ ولی دلمشغولیاش آن سازها نبود
و استعفا داد. یکی از روزها در زیر و بم سیمها کنکاش میکرد و مشغول نواختن «تار»
بود. خوشنوازیهایش تارهای جان حسین هنگآفرین را خوش آمد. همانجا هم بود که لقب
«زرینپنجه» نثارش گردید و به همین نام هم شناخته شد.
میرزا ربیع، جوان شیفته عرصههای عالیتر موسیقی را به استادانی معرفی کرد که
نامشان زینت برگهای آلبوم نوا و نغمه ایرانزمین است: حسینخان هنگآفرین، موسیخان
معروفی، مرتضی نیداوود، یحیی زرینپنجه و علیاکبر شهنازی. وی نزد موسیخان
معروفی ردیف موسیقی ایرانی را کامل کرد.
فراق نابهنگام دو یار
در همین روزگار خوشنوازیها و شوق آمیخته با جان نصرالله زرینپنجه که
موفقیتهای مداومش را سببساز میشدند، ناگهان با انگیزهای نامعلوم در سال ۱۳۱۳ ـ در ۲۸سالگی ـ از عرصه
موسیقی کنار کشید. یکچند ترک سازهای آسمانیاش را کرد و این فراق، ۷سال بین او و نواها و نغمهها جدایی و هجران و جدایی افکند. در
این مدت برای گذران زندگی و تأمین معیشت در وزارت دارایی روزگار گذراند. اما جان
او از سالهای کودکی صید نواخانههای پیدا و نهان هستی شده بود؛ و به خویشتن خویش
بازگشت.
در معاشرت یاران
در سال ۱۳۲۰ استاد نامور علینقی
وزیری سر راهش پیچید و نصرالله را به هنرستان موسیقی برد. دوباره «تار»ش، جانش را
به ارتعاش آورد. با راهنماییهای حسین سنجری به پیشرفتهای تازهیی دست یافت و عطر
خوشنوازیهایش به مشام خالق ترانه ـ سرود «مرز پرگهر» روحالله خالقی رسید.
یاران به موافقت چو دیدار کنند
باید که ز دوست، یاد بسیار کنند
به یاری خالقی از وزارت دارایی به وزارت فرهنگ راه یافت؛ و این آغازی جدید
برای نصرالله زرینپنجه گشت. از آن پس یکی از عرصههای بال و پر بخشنده به تواناییهای
زرینپنجه، همراه شدنش با ارکستر رادیو بود. مدتی رهبر ارکستر رادیو شد و به
موازات آن، درسهایی برای «تار» نوشت و زیر نظر خالقی تدوین شد. زرینپنجه توانست
قریب ۵۰آهنگ بسازد که آنها را در مرکز حفظ و اشاعه
موسیقی ایرانی آموزش میداد.
ارثیههای زرین
درسهای تمرین برای «تار» که نصرالله زرینپنجه نوشت بدل به یکی از اسناد
پایه در هنرستان موسیقی شد که در ۲جلد منتشر
گردید. هنوز هم درسهای او در دهههای ۸۰ و ۹۰ خورشیدی در کلاسهای موسیقی تدریس میشود.
مهارت نصرالله زرینپنجه موجب شهرت فراملی او شد؛ تا جایی که یک شرکت انگلیسی
اقدام به ضبط برنامههایی از وی با «تار یحیی» نمود. تار یحیی که همان ساز استاد
یحیی زرینپنجه باشد ـ و چند عدد هم بیشتر ساخته نشد ـ در میان نوازندهگان تار از
وجهه و جمال و جایگاه خاصی برخوردار است. پس از استاد یحیی، این نصرالله زرینپنجه
بود که آن ساز را زنده نگهداشت و پررونق ساخت.
اجرای برنامه یک شاخه گل شماره ۳۱۷ با صدای جاودانی مرضیه از آثار ماندگار
این هنرمند گرانقدر میهنمان است: