۱۴شهریور۱۴۰۱
آمارسازی...
آمار؛ دانشی است که به گردآوری، سازماندهی، توصیف، و نمایش اطلاعات عددی میپردازد. اما شاه مار، همان مار عظیم الجثه و اژدهای افسانههاست که میتواند حتی گاو واقعیتهای آشکار را درسته ببلعد، حاشا کند و با وارونه سازی و بازی با عدد و رقم، همچنان سوار خر دجال شود.
این روزها که یکسالگی انتصاب آخوند رئیسی از سوی خامنهای به ریاست قوه مجریه است، کارگزاران رژیم آخوندی به تکاپو افتادهاند که دستاورد و موفقیتی برای جلاد ۶۷دست و پا کنند. طبق معمول این کار برای رؤسای دولتها در این نظام با آمارسازی صورت میگیرد. وقتی آخوند روحانی ریاست قوه مجریه را از احمدینژاد تحویل گرفت گفته بود تورم ۳۵درصدی را تک رقمی میکنم اما در پایان دوره هشت ساله، بنا به گواهی مرکز آمار ایران در تیر۱۴۰۰ تورم را به بالای ۴۴درصد رساند و رفت! البته بعدها گفته شد نه خیر، این آمار غلط است و آمار درست، تورم نزدیک ۶۰درصدی است! و با تیتر «ثبت بالاترین تورم پس از انقلاب در دولت روحانی» در رسانههای باند غالب، اعلام شد: «بر اساس پیگیریها از منابع بانک مرکزی، نرخ تورم در پایان مرداد ۱۴۰۰ به عدد ۵۸درصد رسیده است» (فارس۱۳ مهر۱۴۰۰)
در توضیح آن آمده بود که آخوند روحانی جلوی انتشار آمار بانک مرکزی که رقم ۵۸درصدی را نشان میداد گرفته بود! و به آمارسازی مرکز آمار اجازه انتشار داده بود! از این پس هیاهوی باند غالب بلند شد که نرخ تورم ۵۸درصدی از ابتدای انقلاب تاکنون سابقه نداشته است. چرا؟ چون قرار است آخوند رئیسی نرخ پایینتر را در دوره یک سالهاش، اعلام کند!
نرخ تورم در دولت دستنشانده خامنهای
بازی آخوند رئیسی با نرخ تورم و سایر آمارهای اقتصادی از فروردین۱۴۰۱ آغاز شد. و از کاهش ۱۳درصدی طی هشت ماهه گذشته خبر داد. طبق اعلام مرکز آمار در فروردین ۱۴۰۱ تورم سالانه بالغ بر ۳۹درصد بود. و اگر ۱۳درصد به آن اضافه کنیم به عدد ۵۲ میرسیم که در هیچ پایگاه آماری چنین عددی برای دوره آخوند روحانی ثبت نشده است. از طرف دیگر رسانههای اقتصادی خبر از افزایش نرخ تورم در شروع سال جدید میدادند!
در تیرماه ۱۴۰۱ مجدداً آخوند رئیسی خبر از کاهش نرخ تورم داد! و گفت دولت را در حالی تحویل گرفتم که تورم ماهانه ۶۰درصدی داشته است. سومین بار هم در همین شهریور مجدداً روی تورم ۶۰درصدی پیشین مانور داد.
البته برخی کارگزاران رژیم و رسانههای حکومتی تورم واقعی را تا صددرصد اعلام کردهاند. از جمله روز ۵مرداد ۱۴۰۱ روزنامه حکومتی مردمسالاری بهنقل از ایلنا نوشت: «افزایش تورم خوراکی به ۸۶درصد»، مهمترین شاخص تورمی تیرماه است که اول مرداد توسط مرکز آمار ایران اعلام شد. فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها) با اشاره به اینکه «تورم نقطه به نقطه رکورد ده ساله را شکست» گفت: وقتی اعلام میشود تورم خوراکیها ۸۶درصد است، بدون تردید تورم واقعی سبد معیشت خانوارهای کارگری بیش از ۱۰۰درصد است؛ سبد خوراکیهای مرکز آمار با سبد خوراکی واقعی خانوارهای کارگری توفیر دارد و بنا بر این وقتی معادلات سبد معیشت را میچینیم به تورم بالای ۱۰۰درصد میرسیم»
چرا با اینکه تورم در دولت رئیسی افزایش یافته او از کاهش سخن میگوید؟
با رقمسازیهای رئیسی، آش آنقدر شور شده که صدای باند مغلوب هم درآمد که چرا دروغ میگویی؟!
جهان صنعت ۲۵مرداد نوشت: «دائما دستاوردسازی کرده و از بهبود اوضاع مملکت مینویسند» روزنامه اعتماد هم نهم تیر نوشت این «سومینبار در ۵ماهه ۱۴۰۱ است که آقای رئیسی اقدام به ارائه آماری میکند که انتقاد ناظران را برمیانگیزد»
بنابراین با توجه به واقعیت خالی بودن سفره مردم از مواد ضروری برای ادامه حیات، و اعلام نرخ تورم نقطه به نقطه در مرداد ماه ۱۴۰۱ از سوی مرکز آمار که به ۵۲.۲ درصد رسیده است. نتیجهای جز بازی با آمارهای گوناگون به قصد فریب افکار عمومی نمیتوان گرفت.
در یک نمونهٴ دیگر، وزیر نفت از افزایش ۴۸۱درصدی فروش نفت نسبت به سال قبل و دریافت ۵برابری بهای آن دم زده است (گزارش دیوان محاسبات). در حالی که رئیس سازمان برنامه و بودجه میگوید: «وزارت نفت وظیفه داشت که ۴۸۰هزار میلیارد تومان تأمین منابع کند که در ۵ماه اول سال این درآمدها به نسبت پنج دوازدهم اتفاق نیفتاده است» (جهانصنعت۱۳شهریور۱۴۰۱).
همین گزارش سؤال میکند، این تناقضهای آماری چرا اتفاق میافتد و چرا نرخ تورم سال۱۴۰۰ در جایی نزدیک به ۴۰درصد و در سخنان یک وزیر اقتصادی ۶۵درصد و یک مقام دیگر ۶۰درصد ارائه میشود.
چگونه با آمار دروغ میگویند
فریب مردم با آمارسازی و ارقام غیرواقعی یکی از ابزارهای دیکتاتورهایی است که در میدان ارائه حقایق قادر به ایستادگی نیستند و با حقه و دروغ، واقع نمایی میکنند. آمارگیری مغرضانه و جهتدار، بازی با لغات و تعاریف، بازی با علت و معلولها، اعداد وصلهپینه شده و بازی با نمودارها بخشی از این شگردهاست. چرا که آدمی تصور میکند اعداد و آمار بیانگر «واقعیت» هاست. اما موضوع به همین سادگیها هم نیست. آمار همانقدر که میتواند انعکاس واقعیت باشد، در عمل خیلی وقتها میتواند گمراهکننده باشد.
***
سؤال این است آیا رژیم با ایجاد این جزیرههای آماری برای فریفتن افکار عمومی، میتواند خشم انفجاری جامعهیی را که هر روز سفرهاش کوچکتر میشود کتمان نموده و سرنگونی خود را به عقب بیندازد؟