۲۸مرداد۱۴۰۱
سخن روز
۲۰سال رویارویی. یکسو رژیمی تروریستی در تلاش برای دستیابی بهبمب اتمی؛ در سوی دیگر مقاومتی با شبکهٔ گستردهٔ مردمی و افشای پیاپی این برنامهٔ ضد ملی و ضدمیهنی.
روز چهارشنبه ۲۶مرداد۱۴۰۱ کنفرانس در واشینگتن برای بررسی اهداف برنامهٔ هستهیی رژیم آخوندی، در بیستمین سالگرد افشای سایت نطنز برگزار شد. در این کنفرانس، اولی هاینونن که در آن زمان معاون مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود شرکت داشت و گفت: «افشاگری مقاومت ایران ناگهان همه چیز ر ا عوض کرد و همهٔ ما را» دربارهٔ نیات رژیم ایران «متعجب و شوکه کرد». سناتور جوزف لیبرمن نیز که از سخنرانان کنفرانس بود، تأکید کرد: «گزارش مقاومت ایران در اوت ۲۰۰۲ بسیار شگفتانگیز و تکاندهنده بود. این گزارش باعث شد سالها یک حمایت دو حزبی از تحریمها علیه رژیم ایران صورت بگیرد».
در مورد استراتژی رژیم برای دستیابی بهبمب اتمی دبیرخانهٔ شورای ملی مقاومت ایران در ۱۹اسفند سال۱۳۸۲ طی یک اطلاعیهٔ افشاگرانه، تصمیمهای رژیم در زمینهٔ سلاح اتمی را برملا کرد. بر اساس این اطلاعیه، در بهمنماه (فوریة ۲۰۰۴) بهدنبال افشای برخی از فعالیتهای اتمی رژیم آخوندی، شورایعالی امنیت رژیم در جلسهٔ محرمانهیی بهریاست خامنهای به این نتیجه رسید که بهزودی جهان بهدو قطب تقسیم خواهد شد «کشورهای عضو باشگاه اتمی و کشورهای غیرعضو. کشورهای عضو آقای جهان و کشورهای دیگر برده خواهند بود… در کمتر از ۱۰سال دایرهٔ این باشگاه جهانی بسته خواهد شد. بنابراین جمهوری اسلامی باید هر چه سریعتر خود را بهاین باشگاه جهانی تحمیل کند».
آخوند روحانی بعدها در کتابش نوشت که برنامه این بود که تا پایان سال۲۰۰۲ با نصب ۵۴هزار سانتریفیوژ، جهان را در برابر عمل انجام شده قرار دهیم. اما افشای برنامهٔ پنهانی هستهیی آخوندها در همان سال۲۰۰۲ میز خامنهای را چپ کرد و استراتژی آن را در گل فرو برد. فردای افشای سایت نطنز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخواست بازدید از آن را بهرژیم ارائه کرد. ۶ماه خودداری رژیم از پاسخ مثبت بهآژانس بیشازپیش دست آن را رو کرد. وقتی هم قرار شد بازرسان آژانس (از جمله آقای هاینونن) روز ۲۱فوریة۲۰۰۳ برای بازرسی بهایران سفر کنند، یک روز پیش از آن بار دیگر مقاومت ایران طرحهایی که رژیم برای فریب آژانس داشت را افشا کرد. همچنین یک سایت دیگر اتمی رژیم در آبعلی که تحت پوش شرکت کالا الکتریک در حال آزمایش سانتریفیوژ بود را افشا کرد. وقتی هم آژانس بهنقاط افشا شده رفت، با اینکه رژیم ساختمانها و خاک را عوض کرده بود، اما آثار اورانیوم غنی شده با غلظت بالا (نزدیک بهساخت بمب) را کشف کرد و درستی افشاگریهای مقاومت ایران اثبات شد.
پس از آن نیز بیش از ۱۰۰رشته افشاگری برنامهٔ اتمی آخوندها طی این ۲۰سال، طناب دار تحریمها، قطعنامهها و فشارهای بینالمللی را بر گردن رژیم تنگتر کرد.
جرج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا گفت: «همهٔ ماجرا از آنجا شروع شد که فهمیدم رژیم ایران بهطور مخفیانه در حال غنیسازی اورانیوم است. این موضوع هم وقتی آشکار شد که اپوزیسیون ایران آن را فاش ساخت و بهخاطر افشاگری گروه مقاومت ایران بود که جهان نسبت بهبرنامهٔ اتمی رژیم ایران مظنون شد».
اما چگونه مجاهدین چگونه توانستند برنامهٔ بهکلی سری اتمی رژیم را کشف کنند؟ آن هم در حالی که بزرگترین سرویسهای اطلاعاتی و کشورهای جهان متوجه این برنامه نشده بودند؟
علت توانایی منحصر بهفرد مقاومت ایران است که هیچ سازمان اطلاعاتی از آن برخوردار نیست. یعنی شبکهٴ گستردهٔ مردمی در سراسر ایران که حتی تا اندرونیترین و سریترین اماکن رژیم هم گسترش یافته است.
برای نمونه، از یک سال و نیم پیش از ساخت سایت نطنز، وقتی رژیم یک گروه ۵۰نفر را بهمنطقه فرستاد تا ساخت ساختمانهای سایت را آغاز کنند، مقاومت ایران با نفراتی که در محل داشت از تمامی برنامه اطلاع داشت. پس از آن نیز صدها گزارش و اطلاعات از نیروهای مختلف بهدست مقاومت ایران رسید که کنار هم قرار دادن آن هیچ شکی باقی نگذاشت که قصد خامنهای، ساختن بمب اتمی است. و اگر نبود این افشاگری، بیشک تا امروز آخوندها بهبمب هستهیی دست یافته، با پشتوانهٔ آن، هم بر سرکوب خود در داخل و هم بر تروریسم و باجگیری از جهان افزوده بودند.
البته رساندن این اطلاعات کار بسیار دشوار و پر خطری بود و اینگونه مجاهدین توانستند با پرداخت بهای سنگین، یکی از بزرگترین برنامههای ضدملی و ضدمیهنی رژیم، با هزینهٔ سرسامآور ۲تریلیون دلار را بر سرش خراب کنند و تضمین بقای نظام را تبدیل بهطناب دار آن سازند.