۹مرداد۱۴۰۱
فروغ جاویدان
در قرن بیستم جنگ ایران و عراق طولانیترین جنگ کلاسیک بود که خسارات جبرانناپذیر انسانی و مادی به دو کشور ایران و عراق وارد کرد. خمینی که بهدنبال ایجاد «امالقرای اسلامی» بود در روز ۷اسفند ۱۳۵۷ یعنی فقط ۱۵روز بعد از سرنگونی شاه گفت:
«یک دولت بزرگ اسلامی باید بر همه جهان غلبه کند» (روزنامه کیهان ۷اسنفد۵۷).
از طرفی خمینی «جنگ را موهبت الهی» میدانست. زیرا پس از انقلاب ۵۷، با موج گستردهیی از نیروهای جوان و پتانسیل عظیمی که با شور و اشتیاقی وصفناپذیر بهدنبال آزادی و ترقی و رفاه بودند مواجه بود؛ در نتیجه برای نابودی نیروهایی انقلابی، بهترین راهحل را جنگ خارجی دید.
در این زمینه جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران گفت:
«اگر جنگ نشده بود من فکر میکنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، جنگ بود که انقلاب اسلامی را قدرت داد، تجربه داد، و موقعیت داد. خیلی نتایج جنگ برامون عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضدانقلاب داخل [بخوانید سازمانهای انقلابی] را سرکوب کنیم، گروهکها را سرکوب کنیم».
۸ سال جنگ خمینی تا پذیرش آتشبس در یک نگاه
در منظر سیاسی صدور بنیادگرایی، صدور بحران، جنگطلبی و صدور تروریسم که رژیم آخوندی به آن «صدور انقلاب» مینامد، در خدمت همان تشکیل حکومت جهانی اسلام خمینی است.
شش ماه قبل از شروع جنگ ایران و عراق روزنامه کیهان از قول خمینی نوشت که: «خمینی ارتش عراق را به قیام دعوت کرد.»، «ملت شریف عراق! بپا خیزید و دست صدام را از کشور خود قطع کنید» (اطلاعات ۱۹فروردین ۱۳۵۹).
رشد اجتماعی مجاهدین در سال۱۳۵۹ برای خمینی غیرقابل تحمل بود زیرا با چماقداری هم نمیتوانست جلوی مجاهدین بایستد. به این ترتیب خمینی با اشتیاقی که به جنگ داشت، روز ۳۱شهریور ۱۳۵۹جنگ شروع شد.
تلفات جنگ در سمت ایران: ۲میلیون کشته و معلول، ۴۰۰هزار اسیر، ۵۰شهر ویران شده، ۴میلیون آواره و بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی.
بهدنبال آزاد شدن خرمشهر در خرداد ۱۳۶۱ از اشغال عراق؛ و عقبنشینی عراق فرصت بسیار مناسبی برای قبول آتشبس و پایان دادن به جنگ بود. شورای امنیت ملل متحد نیز قطعنامه ۵۱۴ را در تاریخ ۲۱تیر ۱۳۶۱ صادر کرد با اینکه دولت عراق این قطعنامه را پذیرفت اما خمینی آن را مطلقاً رد کرد. از این تاریخ به بعد جنگ ایران و عراق یک جنگ ضدمیهنی بود.
مجاهدین و جنگ ضدمیهنی
فوقالعادهٔ نشریه ”مجاهد“ ۱۰آبان ۱۳۵۹ با طرح یک سؤال اساسی در خصوص آغاز جنگ نوشت:
«این سؤال به جای خود باقی است که آیا اختلافات ایران و عراق نمیتوانست در مسیر برخوردهای دیگری از سوی طرفین با پرهیز از تحریکات متقابل و رعایت اصول مسلم عرف و قوانین بینالمللی به سرانجامی جز جنگ، منتهی شود؟ و آیا ایران نمیتوانست از همان ابتدا با اتخاذ سیاستی انقلابی و هوشیارانه و با اعلام اینکه تحت هیچ عنوان (از جمله صدور مکانیکی انقلاب) قصد تحریک و دخالت در امور داخلی دیگران را ندارد، ضمن اینکه اجازهٔ دخالت در امور داخلی خود را به دیگران نخواهد داد؛ بهانه را بهدست عراق ندهد».
طرح صلح شورای ملی مقاومت که برای پایان دادن به جنگ در ۲۲اسفند ۱۳۶۱ به تصویب رسید دارای یک مقدمه و ۷بند است. دولت عراق این طرح صلح را مبنای قابل قبولی برای مذاکرات صلح پذیرفت و خواهان مذاکرات شد. اما خمینی هیچ طرح صلحی و قطعنامهیی را حاضر نبود بپذیرد.
برادر مجاهد مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت در اطلاعیهیی بهمناسبت ششمین سالگرد ادامهٔ جنگ ایران و عراق گفت:
«خمینی جنگی را که بارها "نعمت الهی"خوانده است، ادامه میدهد تا بدین وسیله بر یک جنگ مهمتر و اساسیتر، که همانا جنگ داخلی او با مردم و مقاومت ایران بوده و دو سوم قوای سرکوبگر خود را صرف آن میسازد، سرپوش بگذارد... رفسنجانی نیز تأکید میکند که "ما هیچ راهی جز ادامهٔ جنگ... نداریم، اگر بخواهیم در این زمینه سازشکاری کنیم... در هرصورت باید جای خود را به دیگران بدهیم"» (نشریه مجاهد شماره ۲۶۲، ۱۸مهر ۱۳۶۴).
اهداف خمینی از پذیرش آتشبس و نوشیدن جامزهر
خمینی ملعون که نعره میکشید، «این جنگ تا ۲۰سال هم طول بکشد ما ایستادهایم»، و «صلح دفن اسلام است»، ناگهان در ۲۷تیر ۱۳۶۷ اعلام کرد که قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت ملل متحد را میپذیرد. اما اینکه چه عاملی خمینی را به این تصمیم ۱۸۰درجهای وادار کرد بیپاسخ ماند؛ خمینی طی پیامی که به "نوشیدن جامزهر" معروف شد، قطعنامه را پذیرفت.
هدف خمینی ضدبشر با پذیرش آتشبس این بود که مقاومت ایران و ارتش آزادیبخش که ماشین جنگی خمینی را در عملیاتهای آفتاب و چلچراغ در هم کوبیده بود، با آتشبس زمینگیر کرده و آنرا زائده جنگ ۸ساله معرفی نماید.
عملیات فروغ جاویدان، لحظه کیمیایی و سرنوشت ساز
خمینی ملعون پس از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش که منجر به تصرف شهر مهران شد، در طنین شعار «امروز مهران فردا تهران» لرزه سرنگونی را حس کرده بود. مجاهدین هم بعد از فتح مهران با زمانبندی مشخص در تدارک و آمادهسازی عملیات فتح تهران بودند، اما خوردن جامزهر آتشبس توسط خمینی عملیات فتح تهران را به جلو انداخت.
از ۲۷تیر (پذیرش آتش بس) تا ۳مرداد ۱۳۶۷ فقط یک هفته برای آمادهسازی عملیاتی که در شرایط عادی بیش از دو ماه برای آمادهسازی آن وقت لازم بود؛ ارتش آزادیبخش میبایست به این سرفصل تاریخی پاسخ میداد.
برادر مجاهد مسعود رجوی، فرماندهی کل ارتش آزادیبخش در نشست توجیهی عملیات فروغ جاویدان در اول مرداد ۱۳۶۷ درباره این لحظه سرنوشتساز گفت: «... این همان لحظه نادر، لحظه کیمیایی و سرنوشتسازی است که اگر آن را در نیابیم امروز، فردا دیر خواهد شد، پس بهتر این است که بهدعوت خدا و خلق لبیک بگوییم و با استعانت از همان نامهای بزرگ و مقدسی که گفتم بهزودی زود به پیش خواهیم تاخت».
پرداخت تمامعیار رهبری مجاهدین
در آن شرایط «تاریخی و سرنوشتساز» تنها با پرداخت تمامعیار رهبری مجاهدین به خلق قهرمان و پاسخ به یک ضرورت تاریخی بود که فروغ جاویدان بهعنوان بیمهنامه استراتژی مجاهدین شکل گرفت.
از تصمیمگیری سخت و دشوار برای چنین عملیاتی برادر مسعود گفتند: «باید یک بار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت»؛ «خطاب به خدا و خطاب به خلق و تاریخ، بار خدایا، شاهد باش، که تمامی سرمایهمان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت کردیم. انک انت السمیع العلیم».
آنچه که بر تارک شعلههای فروزان فروغ آنرا جاویدان کرد، نقش رهبری مجاهدین در سرفصل تاریخی آتشبس بود.
فروغ جاویدان و زوزههای کابوس سرنگونی
نقش استراتژی فروغ جاویدان و قدرت و وزنه سیاسی ـ بینالمللی مجاهدین و شورای ملی مقاومت را بهعنوان تنها جایگزین میتوان به کابوس سرنگونی نظام پس از ۳۴سال از فروغ جاویدان دید.
رژیم هر ساله در استیصال مطلق مدعی است که فروغ جاویدان در چارزبر تمام شده و از اینکه سرنگون نشدند جشن مرصاد میگیرد.
پاسدار دامغانی سرکرده سپاه استان سمنان ضمن ابراز خوشحالی از اینکه در جریان فروغ جاویدان نظام سرنگون نشد گفت: «واقعا جای تبریک داره حماسه آفرینیهای رزمندگان... اگر توی این عملیات خدایی نکرده خدایی نکرده اون رخنه صورت میگرفت و بهقول فرمایش حضرت آقا منافقین تا کرمانشاه میرسیدند دیگه حقیقتاً نمیشد جلویشان را گرفت»
پاسدار نائینی، رئیس مرکز اسناد و تحقیقات جنگ ضدمیهنی: «مجاهدین توانستند بیش از ۱۰۰کیلومتری عمق خاک ایران نفوذ کنند، هدف این عملیات رسیدن به تهران و براندازی نظام بود. اگر آنها به کرمانشاه میرسیدند سه استان به خطر میافتاد واستان ایلام و کردستان هم به خطر میافتاد» (خبرگزاری تروریستی قدس ـ ۵ مرداد۱۴۰۱).
آخوند عربپور در جمعهبازار کرمان: «در بحث عملیات مرصاد جوانهای ما بدانند منافقینی که آنروز بهعنوان مجاهدین خلق بودند با سلاحهای سنگین از مرزهای غرب کشور وارد شدند و خواستند تا تهران بتازند... امروز اینها پیام میدهند. بیانیه میدهند، گروه دارند سایت دارند مواظب این مجاهدین باشید». (شبکه کرمان، اول مرداد۱۴۰۱
پیام فروغ جاویدان
امروز پیام فروغ جاویدان تجدید پیمان و برافراشتن پرچم سرموضع ایستادن و اعتراضات و خیزشهای بیوقفه در مسیر سرنگونی است. خانم مریم رجوی در گردهمایی کهکشان در برلین گفت: «در دریای رنج و خون مردم ایران دکل سرنگونی پدیدار شده و رژیم به لرزه افتاده است»، «اوضاع به نقطهیی رسیده که نه رئیسی جلاد و نه بمب اتمی، دیگر اثر ندارد، ترفند شیخ برای احضار ارواح شاهان ساقط شده هم دردی دوا نمیکند. ارتجاع آخوندی در لبه همان گوری است که ارتجاع سلطنتی در آن افتاد».