۲۲خرداد۱۴۰۱
دزدی هالیوودی ار عمق منطقه حفاظت شده
همزمان با سالمرگ دجال بزرگ، یک خبر مانند بمب در ایران ترکید: «سرقت هالیوودی از بیش از ۲۵۰ صندوق اجارهای شعبه ممتاز بانک ملی در خیابان انقلاب مقابل دانشگاه تهران»؛ سرقتی که عباس عبدی، از باند اصلاحطلبان قلابی در مورد آن نوشت: «کار دزدهای معمولی نیست. برایش احتمالات غیرمنتظرهیی باید در نظر گرفت». !
چسبیدن یقهٔ مالباختگان به جای دزد!
مردم از آنجا که این رژیم را «چوپان دروغگو» میدانند به آنچه رسانههایش میگویند اعتماد ندارند. در این ماجرا نیز به دادههای خبری حکومت اتکا نکردند. در عوض یک ترم جدید به ادبیات سیاسی اضافه شد: «مالباختگان صندوق امانت بانکی». این مالباختگان به خیابان آمدند و دست به اعتراض زدند، طبق معمول گزمههای خامنهای باباتون و تیراندازی هوایی پاسخ آنها را دادند.
پارادوکسی که در این ماجرا خود را به رخ میکشد این است. اگر آن مالباختگان برای اعتراض به دزدی هالیوودی به خیابان آمده بودند چرا حکومت با آنها برخورد کرد و نگذاشت صدای حقطلبی آنها به گوش ملت برسد؟ چرا در کنار آنها قرار نگرفت تا حقیقت روشن شود؟ مگر به آنها ظلم نشده بود؟ چرا به جای دزد، یقهٔ مالباخته را چسبید؟
البته پاسخ مالباختگان هم به گزمههای خامنهای، تکرار خشمآلود شعاری بود که مردم ایران آن را به یک شعار عمومی تبدیل کردهاند: «بیشرف، بیشرف»!
۱۴ساعت حضور سارقان در بانکی با هشت لایهٔ امنیتی!
دولت دزدسالار گمان میکرد با تیراندازی هوایی میتواند صورت مسأله را از روی میز نظام جمع کند؛ اما این موضوع جمع نشد و در شبکههای اجتماعی گر گرفت. تاکنون خبرهای ضد و نقیض زیادی در مورد آن منتشر شده است.
خبرگزاری مهر رژیم بهنقل از «منابع آگاه» نوشت که سیستم هشدار بانک که باید هم به موبایل رئیس بانک و هم به سامانه پلیس متصل باشد، فقط به موبایل رئیس بانک متصل بوده است و این سرقت به موبایل رئیس بانک پیامک شد «اما بهدلیل اینکه در سنوات گذشته این سامانه هشدار اشتباهی داده بوده است رئیس بانک به این پیامک اعتنایی نکرد و فکر کرد مانند دفعات قبلی پیامک اشتباه است». ! [همان منطق اعتماد نکردن به حرف چوپان دروغگو]
جالب است که در آن واحد رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گزارشها درباره «به صدا در آمدن آژیر خطر یا ارسال هشدار به رئیس بانک» را رد کرد.
حسن مونسان، عضو هیأت مدیره بانک ملی میگوید: «الحمدالله این شعبه دارای هشت لایه امنیتی و سیستم خودکار تلفنکننده اعلام خطر بوده است». اما از طرف دیگر مدعی است که «این شعبه نگهبان و گشت فیزیکی نداشته است و بانک پس از چهار روز متوجه این سرقت میشود». ! طبق اظهارات او «سارقان» ۱۴ساعت در بانک بودهاند؛ یعنی آنقدر فرصت داشتهاند که با فراغبال دوربینهای مداربسته بانک و سرور و هارد دیسک دوربینها را خارج کنند؛ صندوقهای مشخصی را با هواگاز برش بدهند، اموال قیمتی آنها را بار بزنند و با خود ببرند و هیچ ردی باقی نگذارند. همهٔ این رویدادها در زیر گوش امنیتیترین و حفاظتشدهترین مکان رخ دهد و آب از آب تکان نخورد.
اکنون در سکانس پایانی این فیلم هالیوودی نوبت «پلیس مقتدر نظام» است که وارد شود و با یک سناریوی اکشن، دزدان را در کمتر از ۴۸ساعت دستگیر کند.
«عملیات پیچیده کشف سارقان در کمترین زمان به نتیجه رسید و در کمتر از ۴۸ساعت هویت آنها با استفاده از سامانههای هوشمند تقاطع گیری دیتا فاش شد. عملیات اصلی توسط پلیس آگاهی فاتب انجام شد، هدایت ستادی با همکاری پلیس آگاهی فراجا بود و سازمان اطلاعات نیز مسئولیت تحلیل اطلاعات را برعهده داشت. همچنین پلیس بینالملل نیز مسئولیت رهگیری سارقان در خارج از مرزهای کشور را با هماهنگی با پلیس آن کشور به عهده داشت». ! (تیتر برتر. ۲۱خرداد ۱۴۰۱)
کدام را باور کنیم؛ ۱۴ساعت دزدی در حفاظتشدهترین بانک یا عملیات پیچیده پلیس با بهکارگیری «سامانههای هوشمند تقاطعگیری دیتا» و دستگیری سارقان در کمتر از ۴۸ساعت را؟! مگر مدعی نبودند که سارقان هیچ ردی از خود باقی نگذاشتهاند؟!
سابقهٔ خیانت به اعتماد و امانت مردم
مضحکترین قسمت سناریوی این بزرگترین دزدی بانکی، موضعگیری سایت بولتننیوز است. این سایت وابسته به سپاه پاسداران خواسته است بهقول خود جوهر ریخته شده بر روی قالی نظام را با دستمال پاک کند ولی ناخواسته حرفی را تکرار کرده است که این روزها مردم در شبکههای مجازی آن را وایرال کردهاند.
«دولت میدانسته داخل هر صندوق بیش از دههزار دلار پول است، دزدی حساب شده دولت اسلامی از مردم، طبق قانون هر کسی بیشتر از دههزار دلار داشته باشد قاچاقچی محسوب و به اعدام محکوم میشود، بانک ملی خسارت این بخت برگشتهها را نمیدهد، مالباختهها مجبورند همه موجودی خود را کمتر از ۱۰هزار دلار اعلام کنند، بقیه دلارهای دزدی به جیب حضرات واریز میشود. ». (بولتننیوز. ۲۰خرداد ۱۴۰۱).
وقتی حکومتی در روز روشن دست در جیب مردم میکند و در آن واحد میخواهد ادای اقتدار و هوشمندی هم در بیاورد، نتیجه بهتر از این نمیشود.
عبرتآموزترین قسمت ماجرا همزمانی این «سرقت هالیوودی» با سالمرگ بنیانگذار حکومت کلاندزدان است. او نخستین کسی بود که خیانت به «اعتماد عمومی» و «امانتهای مردم» را باب کرد. این همزمانی پربیراه نیست.
«از کوزه همان برون تراود که در اوست»!