نگاهی به گردهماییهای اعتراضی در سال۱۴۰۰
اعتراض کشاورزان اصفهان
در جمعبندی قیامها و خیزشهای سال۱۴۰۰ خاطرنشان کردیم که جامعهٔ ایران یک جامعهٔ انفجاری و مترصد قیام است. بهعبارت دیگر آتشفشانی است که لمحهیی از التهاب، گدازهافشانی و فوران بازنایستاده است. در ورود به نخستین سال قرن پانزدهم، این واقعیت را ـ با نگاهی تحولات پشتسر گذاشته شده در سال۱۴۰۰ ـ بهتر میتوانیم ببینیم و به تحلیل بنشینیم. در نوشتههای مربوط به این بررسی، همچنین گفتیم که اعتراضات اجتماعی، در فواصل بین قیامها و خیزشهای بزرگ، بهعنوان موزیک متن، همواره در جریان بوده است. برای اثبات این موضوع، آمارهای مربوط به گردهماییهای اعتراضی را از نظر میگذرانیم.
در سال۱۴۰۰ بر اساس دادههای خبری و ثبت شده، در مجموع با ۱۲۳۶۰ حرکت اعتراضی در ایران بهوقوع پیوسته است. این آمار نسبت به آمار حرکتهای اعتراضی در سال۹۹ که ۴۶۰۳مورد بود، رشدی نزدیک به ۳برابر را نشان میدهد.
تعداد حرکتهای اعتراضی بهتفکیک قشر
کارگران: ۸۰۹۷مورد / کشاورزان: ۹۶مورد
فرهنگیان: ۱۹۹۰مورد / دانشجویان: ۳۰مورد/ دانش آموزان: ۵۵مورد
بازنشستگان: ۴۵۷مورد
دامداران: ۳۶مورد / مرغداران: ۹مورد
بازاریان: ۱۸مورد / غارتشدگان: ۳۲مورد
کامیونداران: ۱۳مورد / تاکسیداران: ۱۲مورد
پزشکان: ۶۶مورد / پرستاران: ۵۴مورد/ مهندسان: ۷مورد
سایر اقشار: ۱۱۳۲مورد
زندانیان: ۵۸مورد
ویژگیهای گردهماییهای اعتراضی در سراسر ایران
۱ـ تمام شهرها و استانهای ایران، در این نوع گردهماییها و حرکتهای اعتراضی نقشآفرین بودند. یعنی حرکتهای اعتراضی از خصلت سراسری و فراگیر برخوردار بوده است.
۲ـ اقشار مختلف مردم در این نوع گردهماییها شرکت داشتند.
۳ـ برخی از حرکتهای اعتراضی، بزرگ، گسترده، سراسری و بههم پیوسته بود؛ مانند گردهماییهای اعتراضی معلمان، کارگران صنایع نفت و پتروشیمیها و بازنشستگان
۴ـ خواستههای اقشار شرکتکننده در گردهماییها و حرکتهای اعتراضی از خواستههای صنفی بهسمت مسائل سیاسی نیل میکرد. در شعارهای مطرحشده میتوان این سمتگیری قانونمند را مشاهده و پیگیری کرد.
۵ـ اعتراضهای اجتماعی تمامیت حکومت را هدف قرار میداد.
۶ـ شعار اعتراضکنندگان رادیکال بود و بالاترین مقامهای حکومتی مانند رئیسی را نشانه میگرفت.
۷ـ نکتهٔ مهم اینکه اعتراضکنندگان به وعدههای آبکی، فریبنده و با هدف دست بهسر کردن آنها قانع نشده و در ادامهٔ اعتراضات تردید از خود نشان نمیدادند. برگزاری یک گردهمایی، زمینهای برای برگزاری گردهماییهای بعدی میشد و آن را تداوم میبخشید.
۸ـ نکتهٔ مهمتر اینکه حرکتهای اعتراضی به یک قشر منحصر نمیشد. در اغلب موارد، اقشار دیگر از آن پشتیبانی میکردندد. این پشتیبانی، باعث گسترش روح همکاری در بین مردم میشد و آنها را به ادامهٔ اعتراضات خود دلگرم میکرد.
۹ـ پدیدهیی که در سال۱۴۰۰ شاهد آن بودیم این بود که در برخی موارد، اعتراضکنندگان با مأموران سرکوبگر حکومتی درگیر شده و آنها را به عقبنشینی وادار میکردند.
۱۰ـ مانند خیزشها و قیامهای بزرگ، در حرکتهای اعتراضی نیز زنان و دختران شجاع ایرانی، در صف اول اعتراض حضور داشتند و با جسارتی تحسینبرانگیز باعث تشجیع و ترغیب اعتراضکنندگان میشدند.
۱۱ـ شرکت فعال جوانان در اعتراضهای اجتماعی از دیگر مشخصههای حرکتهای اعتراضی در سال۱۴۰۰ بود.
سالی که گذشت؛ سالی که آغاز شد
ماحصل اینکه در سال۱۴۰۰، گذشته زندگی اکثریت مردم ایران در حاکمیت جهنمی آخوندی بهمعنای واقعی کلمه به سمت تباهی سوق پیدا کرد. ابعاد تعرض این حاکمیت به زندگی ایرانیان از مرز فاجعه گذشت. بیکاری، فقر، بیخانمانی، ناهنجاریهای اجتماعی، اعتیاد، فحشا و خودکشی، مهارناشدگی کرونا، بیآبی و بیبرقی جایی برای نفس کشیدن زندگی در این جهنم باقی نگذاشت.
در یککلام مردم در سال۱۴۰۰ برای بهدست آوردن یک لقمه نان بخور و نمیر و حداقل معیشت و منزلت با این حکومت درگیر بودند.
اکنون آنها به این نتیجهٔ قطعی رسیدهاند که این رژیم میخواهد همین یک لقمه نان را از سفرههای آنها نیز برباید و صرف هزینههای سرکوب و تروریسم برای حفاظت از حکومت خود کند.
آنها اکنون میدانند که برای بهدست آوردن حقوق بهیغما رفتهٔ خود باید به خیابان بیایند. هر مسیر دیگری جز این راه به ناکجاآباد میبرد و بارها پیموده شده است.
از آنجا که زمینهٔ مادی اعتراضهای اجتماعی از بین نرفته است؛ از آنجا که وضعیت معیشتی مردم روزبهروز بدتر میشود؛ از آنجا که این رژیم نه میخواهد و نه میتواند قدمی در راستای بهبودی وضعیت زحمتکشان و از هستی ساقطشدگان بردارد، در نتیجه در سال۱۴۰۱ شاهد اعتراضهای اجتماعی هر چه بیشتر در شهرها و استانهای میهن خواهیم بود.
از هماکنون میتوان روزها و ماههای آتشین و سرنوشتساز را در افق جامعهٔ انفجاری ایران به چشم دید.