۹اسفند۱۴۰۰
درگیری باندی درون نظام
ناظران و آگاهان مسائل ایران در بررسی وضعیت فعلی نظام آخوندی میگویند این رژیم به نقطهیی رسیده که برای برگشت به تعادل و تسلط بر اوضاع، هر کاری میکند به ضد خودش و علیه خودش تبدیل میشود. حتی حنای اپوزیسیوننماییها در دعواهای باندی هم دیگر رنگ باخته و نه تنها هیچ دردی از نظام دوا نمیکند بلکه بر بحران درونی نظام بیشازپیش میافزاید.
کارشناسان حکومتی نتیجه بلافصل این وضعیت را کشیدن قالی از زیر پای عمود خیمهٔ نظام میدانند.
ویس کرمی عضو مجلس ارتجاع روز ۸ اسفند۱۴۰۰ در جلسه رسیدگی به لایحه بودجه نظام گفت: «ما چرا سر هر چیزی میرویم، همه خودمان را میکشیم کنار که تیر به امام مسلمین بخورد».
روشن است که نتیجه این وضعیت چیزی جز از هم پاشیدگی در تمامی راهبردهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیست.
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان حکومتی روز ۷ اسفند۱۴۰۰ در تلویزیون شبکه خبر رژیم گفت: «ما هنوز ثبات اقتصادی را در کشور حاکم نکردیم، هنوز وضعیت برجام مشخص نشده، لذا نااطمینانیها هنوز حاکم هست. هنوز کفایت منابع ریالی، کفایت منابع ارزی در کشور وجود ندارد. هنوز برنامه روشنی از سوی دولت محترم سیزدهم اعلام نشده».
اولین نتیجهٔ این وضعیت، سوختن اقدامات نمایشی رژیم و بر افروختهتر شدن آتش مطالبات مردمی است. برای نمونه بعد از آن که قضاییه آخوندی در یک اقدام مضحک نمایشی دست روی ساحل خواری سران و فساد سرکردگان نظام گذاشت، آخوند فلاحتی گماشتهٔ خامنهای در نمایش جمعه روز ۷ اسفند رشت به شکست این نمایش و بر افروختهتر شدن خشم مردم اذعان کرد و گفت:
«این مسأله آزادسازی ساحل شصت متریاش واقعاً برای مردم ما شگفتآور بود. تازه مردم فهمیدند بسیاری از این ساحل خواری در دست مسئولان کشور بوده یعنی دستگاههای سهگانه قوه مجریه قوه قضاییه و قوه مقننه بخشهایی مال اینها بوده... . حالا ممکن است مردم بگویند خوب مثلا دریا آزاد شد ساحل آزاد شد چی گیر ما میاد» (تلویزیون شبکه باران رژیم ۷ اسفند ۱۴۰۰).
یک کارشناس حکومتی ضمن اعتراف به سیستماتیک بودن فساد در نهادهای اصلی حاکمیت گفت:
«تکرار تأمل برانگیز فساد در برخی نهادهای کشوری این گمانه را تقویت میکند که شاید قوانین ما دچار ابهام و یا دستگاههای نظارتی با مشکل مواجه هستند که نمیتوانند کشور را از چنبره مفاسد اقتصادی نجات دهند... ما با یک حلقه فساد سیستمی و شبکهیی مواجه هستیم. گاهی قوانین از آغاز طوری مینویسند که اگر آن قانون اجرا شود، فساد شود و منابع به سمت خاصی برود» (احمد توکلی در گفتگو با روزنامه حکومتی آفتاب یزد ـ ۸ اسفند ۱۴۰۰).
فاصله گرفتنهای ناگزیر مقامات و مهرههای رژیم از اقدامات یکدیگر، چیزی جز بازتاب وحشت آنها از خشم مردم نیست. اعتراف به بحران خطرناک فرو نشست زمین در سراسر ایران بهدلیل غارت آبهای زیرزمینی با حفره بیرویه دهها هزار چاه در جریان بررسی بودجه سال آتی رژیم در همین راستا قابل تبیین است.
احمد راستینه عضو مجلس ارتجاع روز ۸ اسفند۱۴۰۰ در جلسه بررسی لایحه بودجه گفت: «از سال۵۶ تا به امروز تعداد چاههای حفر شده در کشور ما از ۴۲هزار قریب به یک میلیون چاه رسیده به عبارتی ما کشور را به یک آبکش تبدیل کردهایم».
همان روز در مجلس ارتجاع آخوند نقد علی عضو دیگر مجلس ارتجاع بدون اسم بردن از سپاه پاسداران، در آب دزدیهای اصفهان، بهنحوی آدرس میدهد که همه میفهمند و میدانند که چه میگوید:
«اگر ما بنا است چاههای غیرمجاز را مدیریت کنیم که حرف درستی هست برداشتهای غیرمجاز بالادست ۸۰۰موتور پمپی که در بالادست زایندهرود دارند آب را میبرند در ۷۰۰متری برای یک هلوی بیقابلیت آن را هم نگاه کنیم... یک دفعه ۱۳۰هزار هکتار توسعه کشاورزی از برداشت حقابهداران زاینده رود کسانی که هزاران سال این حق آبه را داشتند، طومار شیخ بهایی مال آنها هست. پس همه را با هم ببینیم نه اینکه شومن بازی در بیاوریم».
این صحنه که هرکس در نظام پرونده دیگری را رو میکند تا خودش را در ببرد و همهٔ تیرها به سمت اصل و اساس فساد یعنی عمود خیمهٔ نظام و سپاه نورچشمیاش رها میشود، محصول جوشش شرایط عینی و موقعیت انقلابی جامعه ایران و مقاومت آزادی ستان و پیشتاز آنهاست. واقعیتی که در پرتو یک نبرد پرشکوه انقلابی و آگاهیبخش با دیو ارتجاع طی بیش از ۴دهه آشکار و عیان شده است.