قیام آبان ۹۸
با پایان تعطیلات مجلس رژیم آخوندی و آغاز بررسی ردیفهای بودجه سال آینده، ترس و نگرانی اعضای آن از پیآمد و تبعات هر مصوبهیی نمایان شده است. هنوز هیچکدام از کارگزاران و مهرههای این رژیم در دولت آخوند رئیسی و مجلس زیر نظر قالیباف کارچاقکن نمیدانند سرانجام برجام چه خواهد شد و اوضاع بحرانزده چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد. از سوی دیگر باز هم نمیدانند با لایحه بودجهای که آخوندرئیسی جلو آنها انداخته وبا خروارها کسری و درآمدهای تو خالی و هزینههای سرسامآور چه باید کنند. مشکلاتی که هر کدام از آنها میتواند جرقه یک قیام دیگر البته این بار فروزانتر و سرکشتر باشد.
تکنرخی کردن ارز، فعلاً پیشکش تا بعد...
در همان دوران نمایش انتخابات هم معلوم بود آخوند رئیسی بیسوادتر و بیبرنامهتر از آن است که به پیآمد شعارهای عوامفریبانهاش پیببرد. شاهد این ماجرا هم مجلس یک دست شده با باند غالب است که از ترس خیزش جوانان عاصی و شورشی، طرح آخوند رئیسی را رد کردند و حاضر به حذف ارز ۴۲۰۰تومانی نشدند و نمیخواهند ریسک تکانهای شدید اجتماعی را تقبل کنند.
«دولت در شرایطی اعلام میکند، رویای تکنرخی کردن ارز را دارد که هنوز نتوانسته، مجلس را مجاب کند که مجوز حذف ارز ترجیحی صادر کند. چنین راهبردی در شرایط فعلی در اقتصاد ایران قابلیت اجرا ندارد» (اعتماد۲۸بهمن۱۴۰۰).
رسانههایی هم که در روز اول آمدن آخوند رئیسی با او بیعت کرده بودند هم حاضر نیستند دست به توجیهات و رویاسازیهای پوشالی بزنند و دست رد به منصوب خامنهای زده و اذعان میکنند: «در این وضعیت، صحبت کردن از تکنرخی شدن ارز، بیشتر به یک بازی شبیه است که در بزنگاهها با افکار عمومی انجام میشود». و حتی به رئیسی هشدار میدهند که: «در این شرایط نباید به حرف مشاورانی گوش داد که از دلبازی با نرخ ارز و فضاسازی در این حوزه به فکر پر کردن حسابهای بانکی خود هستند. مردم فعال، ثبات در قیمتها را خواستارند تا هر روز اقلام تازهیی از سفرههای آنان حذف نشود، تکنرخی کردن ارز، فعلاً پیشکش تا بعد. ». (همان).
وحشت دولت رئیسی جلاد از پذیرش هر ریسکی
جالب آن که در همان مجلس در تیول باند غالب هم به ناتوانی و بیارادهگی دولت آخوند رئیسی اعتراف شده و در همین پرونده ارز ۴۲۰۰تومانی، بیبنیانی و بیجربزگی دولت را به رخ میکشند که خود شان هم انگیزه و توان لازم برای پذیرش ریسکهای خانمانسوز را ندارند!
«عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس؛ معتقد است، دولت اگر واقعاً اراده جدی برای حذف ارز ترجیحی داشت، چند صفحه مکتوب بهعنوان راهکار، ارائه میکرد. سازمان برنامه و بودجه دولت، حتی یک خط بهعنوان راهبرد مکتوب در اختیار مجلس قرار نداده است» (اقتصادآنلاین۲۸بهمن۱۴۰۰).
وی به صراحت ترس و وحشت خود را از واکنش مردم به خط انفجار رسیده را بازگو میکند و میگوید، «حتی در میان کارشناسان نیز کسی نیست که معتقد باشد، ارز ترجیحی باید حذف شود و مردم نیز به امان خدا رها شوند. بدون تردید معیشت مردم در اثر این تصمیم تکانههای تورمی متعددی را تجربه میکند و طبیعی است، مجلس هم حاضر نباشد، سرنوشت معیشتی مردم را در قالب یک چک سفید امضا تحویل سازمان برنامه بودجه این دولت یا هر دولت دیگری بدهد». این نگرانی چنان عمیق است که اعضای مجلس تحتامر خامنهای ناگزیر شدهاند که در این شرایط حساس! بگویند که در کنار «دغدغههای مردم محروم» ایستادهاند! تا «معیشت آنها گرفتار تکانهای تازهای نشود»!
از هر جنبندهای مالیات بگیرید
اما در هر حال وقتی از آخوند رئیسی میخواهند توجیهات و راهحل هایش را برای سپری کردن این شرایط مهیب ارائه دهد و بگوید در برابر هزینههای کمرشکن با چه منابعی از درآمد به غیر از فروش پنهانی نفت و دور زدن تحریمهای بینالمللی، بودجه را تراز میکند، به گرفتن مالیات از صغیر و کبیری که غیرخودی هستند اشاره میکند. این البته راهی است که به هیچ دهی نمیبرد و باز مجبور است به صندوق توسعه ملی و یا چاپخانه بانک مرکزی مراجعه کند. نقدینگی را افزایش دهد و با شدت گرفتن تورم، مردم را به خاک سیاه بنشاند.
«از اعداد و ارقام بیرون آمده از سوی کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ میتوان فهمید که روند کسری بودجه ادامه دارد. شهروندان از یکسو با افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید روبهرو میشوند و از سوی دیگر دولت قصد دارد از هر جنبندهای در ایران که فعالیت اقتصادی دارد مالیات بیشتری بگیرد» (جهان صنعت۲۸بهمن۱۴۰۰).
داروغه ناتینگهام در ایران مشغول کار است
راهحلهای آخوند رئیسی برای تأمین هزینههای مهرههای خامنهای که در مالیات گیریهای بیحساب و کتاب خود را نشان میدهد یادآور داروغه ناتینگهام در داستان رابین هود است که فشار خود را به روی مردم بینوا میگذاشت اما نسخه آخوندی آن در ایران به اسم های دهان پرکن مالیات از خانههای خالی و دیگر موارد جنجالی اجرا میشود اما در عمل از کارمندان و کارگران و اقشار ضعیف و در بالا رفتن قیمت اجناس و نرخ تورم، خود را نشان میدهد.
«آنچنان که بهنظر میآید دولت تمام تمرکز خود را بر درآمدزایی از محل مالیاتها گذاشته است، بهطوری که تمام حوزههای کشوری را درگیر فرآیند مالیاتی خود کرده است. دولت از یکسو بهدلیل ناتوانی در برقراری انضباط پولی مسیر رشد تورم را باز گذاشته و از سوی دیگر با کسب مالیات از تورم ایجاد شده بهدنبال درآمدزایی از جیب مردم است (سایت مدیران صنایع۲۷بهمن۱۴۰۰).
البته با همه این ترفندها باز هم بودجه آخوند رئیسی از کسریهای نجومی، پْر و پیمان است.
«با مصوبات نهایی کمیسیون تلفیق ۲۲۰هزار میلیارد تومان کسری جدید به دولت تحمیل شده است. در صورتی که این رقم را به کسری تراز عملیاتی ۳۰۰هزار میلیارد تومانی دولت اضافه کنیم مجموع کل این کسری به بیش از ۵۰۰هزار میلیارد تومان میرسد» (جهان صنعت۲۷بهمن۱۴۰۰).
خط فقر، در بودجهریزی رژیم آخوندی
همه این آمار و ارقامها و همه دروغ و دغلهای کارگزاران ریز و درشت نظام ولایت، خود را در سفره خالی مردم ستمزده ایران نشان میدهد. در یک بررسی آماری از شرایط زیست مردم خاورمیانه و آسیا نشان داده میشود که ملت ایران در چه جایگاهی فرو رفته است.
«بر اساس پایگاه اقتصادی - آماری نامبیو «Numbe» : هزینههای مصرفی شهروندان ایرانی (بدون لحاظ اجاره مسکن) ۲۶.۲۱ درصد و هزینههای مصرفی شامل اجارهبهای مسکن ۴۷.۶۲ درصد بیشتر از ترکیه و هزینههای اجاره ۶۲درصد بیشتر از ترکیه و هزینه خواروپار ۲۵.۴ بیشتر از ترکیه، قدرت خرید محلی ۴۵.۷ درصد کمتر از ترکیه.
- هزینههای مصرفی شهروندان ایرانی نسبت به همتایان مالزی ۶۹درصد و بهلحاظ اجارهبهای مسکن ۱۴درصد و هزینه اجاره ایران ۷۵درصد بیشتر از مالزی، و هزینههای خواروبار ۲۵درصد کمتر از مالزی و قدرت خرید محلی ۶۷.۹ درصد کمتر از مالزی است» (شرق۲۷بهمن۱۴۰۰).
واقعیت این است که مسبب این تیرهروزیها، آوارگیها، فقر، فلاکت و بیخانمانیها جز خامنهای و نهادهای سرکوب و غارت وابسته به بیت وی نیست. بنابراین راهحل هم در رویارویی و برخورد با همین مسبب اصلی است. به عبارت دیگر باید سر افعی را نشانه گرفت، این تنها راهحلی است که مردم و مقاومت پیشتاز آنها در پیش گرفتهاند.