۴آذر۱۴۰۰
مهاجرت نخبگان از حاکمیت ننگین آخوندها
در چند روز گذشته موج گسترده مهاجرت پزشکان، دانشجویان و متخصصان و زیانی که از این بابت متوجه کشور شده، موضوع بحث و گزارش تعدادی از رسانههای حکومتی است.
این موج گسترده از مهاجرت، به دلایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در یککلام بهدلیل ستمی است که حاکمیت آخوندی بر آنها اعمال کرده است.
ستمی که روزنامه مردمسالاری آنرا در این جمله خلاصه کرده است «این مهاجرت خود معلول مهجوریت نخبگان است» (مردمسالاری ۳آذر ۱۴۰۰).
واقعیت این است که مهاجرت نخبگان در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به کشورهای غربی امری غیرمعمول نیست، اما موضوع فرار نخبگان، متخصصان و حتی مردم عادی از کشور به گونهیی شتابیابنده و گسترده بسیار غیرمعمول است.
سیاست ضدمردمی تبعیض در مورد نخبگان و متخصصان و بهاعتراف نویسنده مقاله مردمسالاری «ٰآپارتاید علمی و سیاسی و حذف فلهای» باعث خروج آنها از کشور شده، طوری که بهنوشته روزنامه شرق ۲آذر ۱۴۰۰ ایران «در بین ۱۰کشور مهاجرفرست جهان قرار دارد».
این روزنامه وابسته به باند مغلوب آمار و ارقام مهاجرت اقشار مختلف بهویژه نخبگان علمی در چند سال گذشته را نگرانکننده توصیف کرده و در مورد طیف متخصصان مهاجرت کرده از کشور نوشت: «براساس آمار و ارقام، جلای وطن از سوی نخبگان علمی، المپیادیها، دانشجویان، صاحبان سرمایه، پزشکان و پرستاران سهم درخورتوجهی در بین مهاجران دارد. بر اساس برخی از آمار منتشر شده، ۳۷درصد از دارندگان مدال المپیادهای دانشآموزی، ۲۵درصد از مشمولان بنیاد نخبگان و ۱۵درصد از رتبههای زیر هزار کنکور سراسری مقیم کشورهای دیگر هستند. بر اساس برخی آمار فقط در سال گذشته سه هزار پزشک و ۹۰۰ استاد دانشگاه کشور را ترک کردهاند».
قاضیزاده هاشمی عضو مجلس ارتجاع اعتراف کرد: «طی سه سال گذشته حدود ۴هزار نفر پزشک و حدود ۳۰۰هزار نفر از جمعیت دانشگاهی که مدارک آنها فوقلیسانس و دکترا بوده، از کشور مهاجرت کردند» (خبرگزاری موسوم به دانشجو ۱آذر ۱۴۰۰).
در زمینه مهاجرت پزشکان به خارج کشور و عدم رغبتشان برای ادامه کار در حکومت آخوندی رئیس کل سازمان نظام پزشکی گفت: «ممکن است در سال آینده با بحران کمبود متخصص مواجه شویم و ناچار شویم بیماران را برای ادامه درمان به کشورهای دیگر بفرستیم» (سایت دیدهبان رژیم ۱آذر ۱۴۰۰).
این در شرایطی است که برای دانشجویان، پزشکان و سایر متخصصانی که از کشور خارج میشوند، سالانه مبالغ هنگفتی بالغ بر دهها میلیون دلار خرج شده است، اما به جای اینکه مردم ایران بهره این سرمایهگذاری را ببرند مردم کشورهای غربی از آن بهرهمند میشوند.
این حجم گسترده از مهاجرت متخصصان بیانگر به بنبست رسیدن آنها با نظام است، همچنان که اکثریت قاطع مردم ایران با این رژیم به بنبست رسیدهاند.
چرا که رژیم در امر استخدام و استفاده از صلاحیتهای آنها تبعیض قائل میشود و پاسدار بسیجیهای دانشجو نما و بیسواد وابسته به خود در تشکلهای بسیج دانشجویی را، همواره بر آنها ترجیح میدهد، ضمن اینکه تیغ حذف و تصفیه را نیز علیه آنها بکارمیگیرد.
مقالهنویس روزنامه حکومتی مردمسالاری دانشجو بسیجیها را «جماعتی» نامیده «که دانایی را بنیان توانایی نمیدانند و اساساً مفهوم دقیقی از نخبگی ندارند».
نویسنده این مقاله اعتراف میکند که سران نظام «به ندرت از حلقههای نزدیک خود فراتر میروند و دغدغهای هم برای جذب سرمایهها ندارد و از کنار اتلاف این همه سرمایه انسانی به آسانی میگذرند. بسیاری از جوانان ایرانی که در هر جای جهان میدرخشند در نزد اینان چیزی محسوب نمیشوند مگر آنکه به رویههای تحمیلی تمکین کنند و ارجحیت مفضول بر فاضل را بپذیرند. برای حکایت این مهم، نیازی نیست جای دوری برویم، دامنه بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها و اشغال پستهای مشورتی و کارشناسی و مدیریتی از سوی ناکارشناسان را ببینید» (مردمسالاری ۳ آذر۱۴۰۰).
برای تشریح وضعیت جوانان تحصیل کرده که «درمهجوریت» قرار دارند، نیازی به بررسی عملکرد ضدمردمی حکومت در مورد آنها در سالهای دور و حتی چند سال گذشته نیست. بلکه کافی است سوابق بسیاری از اعضای هیأت دولت آخوند رئیسی و استانداران آنرا مورد بررسی و کنکاش قرار داد. کسانی که بیشترشان از سرکردگان نهادهای نظامی و امنیتی و پاسدار سرکوبگر و غارتگری هستند که هیچ تخصصی در امر مدیریت ندارند.
آنهایی هم که مانند پاسدار محسن رضایی ادعای دکترای اقتصاد و سایر مدارک بهاصطلاح علمی دارند، آنرا با زور و پارتی بازی گرفتهاند.
کسانی هم که بهاصطلاح به دانشگاه رفتهاند جزو دانشجویان بسیجی بوده که کار اصلیشان خبر چینی و جاسوسی از دانشجویان مخالف و مبارز بوده است.
در حالی که به اذعان رسانهها و کارگزاران حکومتی فوج فوج از متخصصان به خارج مهاجرت کرده و میکنند، خامنهای روز ۲۶آبان دجالگرانه پز حمایت از نخبگان گرفت و گفت: «هرکس که نخبگان کشور را تشویق به خروج از کشور و اقامت در کشورهای دیگر نماید، مرتکب خیانت شده است» (سایت خامنهای ۲۶آبان ۱۴۰۰).
این اشک تمساح برای متخصصان و نخبگان در شرایطی است که او با حذف عناصر متخصص، کاردان و تحصیل کرده، مدیریت کشور را جولانگاه پاسداران و بسیجیها کرده است. فامیل گزینی در دولت جلادان نیز در راستای پیشبرد این سیاست و مزید بر علت است.
البته اعمال سیاستهای ضدمردمی علیه نخبگان و متخصصان صرفاً محدود به مهاجرت اجباری آنها به خارج از کشور نیست، بلکه در حال حاضر در داخل کشور نیز خیل جوانان تحصیل کردهای هستند که بهنوشته روزنامه مستقل ۲آذر ۱۴۰۰ «بعد از کسب مدارج فوقلیسانس و دکترا ناگزیر به خانهنشینی و دچار افسردگی شدهاند».
اینها کسانی هستند که از کار بیکار شده و یا اینکه اساساً نتوانستهاند حتی شغلی پایینتر از سطح تحصیلات خود پیدا کنند و اکثر این فارغالتحصیلان جزو ارتش بیکاران و محرومان هستند.
بنابراین افسردگی آنها طبیعی است زیرا رژیم آخوندی فضای سیاسی و اجتماعی را هم برای آنها بسته و اجازه نمیدهد حتی نظرات و عقایدشان را هم بیان کنند.
آری در چنین شرایط ناهنجاری است که بسیاری از این جوانان برای رهایی از شر حاکمیت آخوندی به دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی غربی روی میآورند که در نتیجه این سیاست رژیم، بهزودی کشور با تراژدی کمبود متخصص مواجه خواهد شد، چنانکه رئیس کل سازمان نظام پزشکی گفت در سال آینده کشور با کمبود پزشک متخصص مواجه خواهد شد.