۴آبان۱۴۰۰
روز جهانی منع خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که برای توصیف کلی کارهای خشونتآمیز علیه زنان به کار میرود. در این شکل از خشونت، جنسیت قربانی، پایه اصلی خشونت است یعنی نفس زن بودن علت اعمال خشونت و آزار قربانی است و نه هیچ جرم و تخلفی که مطابق قانون مستوجب مجازات باشد.
از سال ۱۹۸۱، روز ۲۵نوامبر بهعنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان انتخاب شد و ۱۸سال بعد؛ یعنی در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ این روز رسماً در مجمع عمومی سازمان ملل بهعنوان «روز بینالمللی مبارزه با خشونت علیه زنان» نامگذاری و تصویب شد. با این حال ـ پس از چند دهه ـ هنوز شاهد خشونت سیستماتیک علیه زنان در جهان بهویژه زنان میهنمان هستیم.
خواهران میرابال و روز جهانی منع خشونت علیه زنان
۲۵نوامبر به یادبود خاطره سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن، بهنام خواهران میرابال، بهعنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نامگذاری شد. قتل این سه زن در سال ۱۹۶۰در دوران حکومت دیکتاتوری رافائل تروئیلو (۱۹۳۰تا ۱۹۶۱) صورت گرفت. اعلان این روز بهعنوان «روز جهانی منع خشونت بر علیه زنان» بهعنوان احترام به خواهران میرابال، و همچنین اذعان به وجود خشونت جنسیتی در جهان میباشد. این روز برای اولین بار در «اولین گردهمایی فمینیستی برای آمریکای لاتین و جزایر دریای کارائیب» که در بوگوتا، کلمبیا، در روزهای ۱۸تا ۲۱ژوئیه ۱۹۸۱، تشکیل شد، بهعنوان «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» اعلان شد. در آن گردهمایی زنان بهطور اصولی و پایهای، خشونت بر پایه جنس را از خشونت بدنی در محدوده خانواده گرفته تا تجاوز و آزار و اذیت جنسی و همچنین خشونت دولتی که شامل شکنجه و آزار زندانیان سیاسی زن میشود، محکوم کردند. بهدنبال این اقدام، در روز ۱۹اکتبر ۱۹۹۹، در هفدهمین جلسه کمیته اجتماعی، انسانی و فرهنگی (کمیته سوم سازمان ملل) در پنجاه و چهارمین دوره مجمع عمومی، نمایندگان جمهوری دومینیکن از جانب کشور خود و ۷۴کشور عضو، پیشنویس قطعنامهیی را ارائه دادند که تقاضا داشت روز ۲۵نوامبر بهعنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اختصاص داده شود.
کمیته سوم سازمان ملل نیز پیشنویس آن قطعنامه را بدون رأیگیری تصویب کرد و از آن پس، روز 25نوامبر بهعنوان «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» نامگذاری شد.
۲۵نوامبر ـ روز جهانی منع خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان در ایران
خشونت علیه زنان در ایران مانند دیگر نقاط جهان سابقهای دیرینه دارد اما آنچه که اینک در حاکمیت آخوندها در ایران جریان دارد، چیزی فراتر از تمامی معیارهای شناخته شده جهانی است و در دو محورهای مختلف قابل بررسی است از جمله در دو محور زیر:
یکم ـ خشونت نهادینه شده و سیستماتیک علیه زنان در ایران که در قانون اساسی و سایر قوانین فرعی و موضوعی، مدون شده است و اساساً زن نصف مرد تلقی گردیده، صراحتاً از بسیاری مشاغل و مناصب اجتماعی محروم است و طبق قانون موجودی است متعلق به مرد (پدر، همسر یا حتی در نبود آن دو متعلق به برادر)
دوم ـ خشونت بیمرز در تمامی جنبههای شخصی و خصوصی زندگی زنان توسط افرادی که خود را آمر به معروف و ناهی منکر میدانند. بر این اساس هر کسی میتواند با اتکاء به قانونهای آخوند ساخته، مزاحم زنان شده و در مورد کوچکترین و ریزترین نکات خصوصی و اجتماعی مربوط به آنان به آنها تذکر داده و نهایتاً آنها را تحویل پاسداران دهد! امری که در هیچکجای دنیا نمونه ندارد.
اولین نشانههای خشونت علیه زنان در نظام آخوندی در همان اولین روزهای روی کار آمدن خمینی بارز شد وقتی که حجاب را برای زنان اجباری کردند. اسیدپاشی و قتل و تجاوز و سربهنیست کردن زنان توسط افرادی که با تشخیص و تلقی خودشان اقدام به مجازات زنان ـ به جرم بدحجابی ـ داشتند از همین جا ناشی میشود.
زنان در زندگی خود چهار شکل خشونت شامل فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه میکنند این نوع خشونت ممکن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.
تمامی این ۴نوع خشونت در فرهنگ، شرع و کتب فقهی ارتجاع آخوندی که مرجع قوانین بهاصطلاح شرعی دیکتاتوری زنستیز آخوندی است مدون و تئوریزه شده است.
نقش سرکوب و خشونت علیه زنان در بقای نظام آخوندی
نظام زنستیز آخوندی در اعمال روشهای خشونتآمیز و وحشیانه علیه زنان، امنیت و بقای خودش را جستجو میکند و تلاش میکند با این اهرم، ضمن ارعاب و اختناق بیشتر، گامی بلند در مسیر قفل کردن جامعه بردارد.
به همین علت آخوندهای جنایتکار، مقاومت و ایستادگی زنان در برابر فشارهای رذیلتبار را «جبهه جنگ نرم» علیه نظام توصیف کرد و ضمن تأکید بر جایگاه اجتماعی و امنیتی سرکوب زنان تحت عنوان آخوندساخته «مبارزه با بیحجابی» میگویند «بر خلاف تصور برخیها حجاب مسأله شخصی نیست و کاملا مسأله اجتماعی است...». (آخوند احمد خاتمی ـ نمایش جمعه ۱۷اردیبهشت ۸۹)
در فراخوان کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران در آستانهٔ روز جهانی منع خشونت علیه زنان ـ ۲ آذر ۱۳۹۷ ـ برای پایان دادن به خشونت نهادینه شده دولتی علیه زنان در ایران آمده است:
قانون اساسی و قوانین رژیم آخوندی خشونت علیه زنان را نهادینه کرده است و مجازاتهای بیرحمانهیی همچون شلاق، سنگسار و کور کردن را تجویز می کند.
ایران تنها کشوری در جهان است که در آن هزاران زن بهخاطر مخالفت با رژیم، اعدام شده یا در زیر شکنجه به قتل رسیده اند.
فقط طی سال گذشته، قریب به هزار زن بهخاطر شرکت در اعتراضات ضدحکومتی دستگیر و در حبس، مورد خشونت قرار گرفتند.
از ابتدای دوران ریاست جمهوری روحانی تا کنون ۸۵ زن اعدام شده اند.
اما اعترافات مقامات و کارگزاران رژیم آخوندی طی سال اخیر حاکی از اوجگیری وحشتناک خشونت علیه زنان در ایران است. کارشناسان رژیم اعتراف می کنند که در حاکمیت ملایان «ایران از کشورهایی است که آمار خشونت علیه زنان در آن بالاست» (خبرگزاری حکومتی ایلنا – ۲۷ شهریور ۹۷).
کارگزاران رژیم ضمن یادآوری این نکته که آخرین تحقیقات انجام شده در زمینه خشونت علیه زنان در ایران ۱۴سال پیش صورت گرفته، اعتراف کرده اند که۶۶درصد زنان ایرانی در طول زندگی شان متحمل خشونت می شوند. (خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۲۵ آبان ۹۷) . این رقم که خود دو برابر میانگین جهانی است، صرفا برای سفید نمایی و کوچک جلوه دادن واقعیت جهنمی زندگی زنان در ایران است.
یکی از نمایندگان مجلس رژیم اظهار داشت، «در حال حاضر، خشونت خانگی علیه زنان در جامعه بیداد می کند.» (خبرگزاری حکومتی ایرنا – ۴ آذر ۹۶)
با این وجود، رژیم در تصویب لایحه جلوگیری از خشونت علیه زنان مانعتراشی می کند و قضاییه رژیم نه تنها بیش از نیمی از مواد این لایحه را حذف کرده بلکه ۸ سال است که آن را در دست خود قبضه کرده و برای تصویب به مجلس برنگردانده است.
رایج ترین نوع خشونت علیه زنان در ایران، اقدامات دولتی برای تحمیل حجاب اجباری است. سال گذشته دهها کلیپ ویدیویی در رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد که وحشیگری به اصطلاح «گشت های ارشاد» در برخورد با زنان در خیابانها و پارکهای ایران را برملا می کرد.
یک شکل رایج دیگر از خشونت علیه زنان در ایران، ازدواجهای اجباری زودهنگام است که بهطور گسترده در سراسر کشور جریان دارد. بنا به آمار رسمی هر سال ۱۸۰هزار دختربچه در ایران مجبور به ازدواج می شوند. کارشناسان اجتماعی رژیم همچنین از ثبت ازدواج صدها دختربچه زیر ۱۰سال خبر می دهند. (خبرگزاری حکومتی ایرنا - ۱۴ مرداد ۱۳۹۷).
آنها همچنین معترفند که «ساختار حقوقی، قضایی و انتظامی به گونهیی است که مردان به خودشان اجازه می دهند با زور علیه زنان اقدام به خشونت کنند» (خبرگزاری حکومتی ایرنا – ۲۷ تیر ۹۷).
زنان سرکوب شده پیشتازان رهایی
علاوه بر مقاومت بینظیر زنان مجاهد در زندانها و نقش بیهمتایی که در جامعه و جنبش زنان داشتند، حضور درخشان زنان پیشتاز در جریان قیام ۹۶یکی از عوامل نگرانی و وحشت فزایندهٔ آخوندهای زنستیز گشته و تلاش میکنند با افزایش محدودیت و خشونت علیه زنان مانع پیشروی زنان در تعرضهای اجتماعی شوند.
مریم رجوی در جلسهیی زیر عنوان «زنان نیروی تغییر،قیام ایران و نقش زنان» ضمن تأکید بر نقش زنان در قیام مردم ایران گفتند:
«یکی از جنبههای چشمگیر این واقعه، این است که نیروی محوریاش زنان و جواناناند. بیدلیل نیست که نماد این قیام، تصویر دختری است که در میان دودهای گاز اشکآور، مشت خود را بلند کرده است.
یکی از شعارهای قیام این بود که «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا». این شعار، اولین بار توسط دختران و پسران دانشجوی قیامکننده در تهران داده شد.
شعار مهم دیگر این بود که معترضان خطاب به آخوندها گفتند: بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم. در این ابتکار هم که جلوی زندان اوین صورت گرفت، زنان، فعالانه نقش داشتند.
بله باید آخوندها بترسند که ما همه با هم هستیم.
خامنهای گفته است: برابری جنسی زن و مرد از جمله حرفهای کاملاً غلط غرب است. و زنان ایران پاسخ قاطعی به او دادند. زن شجاعی که درست در یک متری پاسداران و مأموران امنیتی ایستاد. و چشم در چشم آنها با همه وجود فریاد کشید: مرگ بر خامنهای. نام این زن را نمیدانیم؛ اما در آن لحظه که فریاد کشید، نامش ایران بود.
درباره نقش زنان در قیام، معاون سیاسی سپاه پاسداران تصویر نسبتاًً روشنی ارائه کرده است. او گفت: در دهه۶۰آنهایی که اعتراضات خیابانی سازمان مجاهدین را رهبری میکردند، بیشتر خانمها بودند و اکنون نیز حلقه اصلی تحریک و شروع، خانمها بودند بهعنوان مثال، چهار نفر از این خانمها ایلام را به آشوب کشیدند و بعد از دستگیری مشخص شد هیچکدام آنها ایلامی نبودند. به همین ترتیب آنهایی که از کرج بودند در کرمانشاه دستگیر شدند، یا آنهایی که از بندرعباس بودند در شیراز دستگیر شدند؛ اینها مجاهدینی بودند که سازمانیافته در شهرها حضور مییافتند و شعارها را جهت میدادند.
این اعتراف دشمن است که حلقه اصلی برانگیختن قیامها زناناند و من تأکید میکنم که حلقه اصلی سرنگونی رژیم ولایت فقیه، زنان بپا خاسته و رزمآوران ایراناند.»
همان زمان جمعی از بازاریان و کسبه تهران با صدور بیانیهیی حمایت خود را از زنان قیام آفرین ایران اعلام کردند. در قسمتی از این بیانیه آمده است «امروز و همیشه زنان ایرانی در مقابل ظلم و ستم دیکتاتوران و ظالمان ایستاده و میایستند.امروز متأسفانه زنان ما از کوچکترین حقوق خود برخوردار نیستند و حتی حق انتخاب پوشش خود را ندارند،اما این مسأله باعث نمیشود که ذرهیی از عزم و اراده این شیر زنان کم شود و تا آخرین نفس دوشادوش مردان و برادران خود تا نابودی رژیم مردم ستیز میجنگند. ما زن و مرد جنگیم بجنگ تا بجنگیم»
بله! زنان قیام آفرین در هفتتپه و اهواز و اصفهان و سایر شهرهای ایران نشان دادند که تشدید سرکوب و خشونت علیه زنان دیگر دردی از نظام زنستیز دوا نمیکند و زنان پیشتاز آزادی در روز جهانی منع خشونت علیه زنان مصممتر از همیشه به نقش تاریخی خود در مسیر احقاق حقوق زنان در ایران و جهان عمل خواهند کرد.