گزیده روزنامههای حکومتی
در روزنامههای حکومتی سهشنبه نهم شهریور، مهمترین عنوانها به بحران کرونا و مشاهدهٔ موارد مشکوک به لامبدا در تهران اختصاص یافته است. خود بحران کرونا هم در روزنامههای حکومتی موضوع جنگ باندها شده است. روزنامههای همسو با خامنهای تلاش برای در بردن خامنهای از عواقب فتوای منع خرید واکسنهای آمریکایی و انگلیسی را ادامه دادهاند و طبق معمول جرم قربانی شدن صدها هزار نفر را به گردن باند رقیب انداختهاند. بعد از کرونا فضاحت سفر امیر عبداللهیان به عراق موضوع جنگ باندها است. کیهان و روزنامههای همسو با او از فضاحت نقض پروتکلها حین عکس گرفتن توسط امیر عبداللهیان دفاع کرده و آنرا به «اقتدار نظام» تعبیر کردهاند.
روزنامههای باند مغلوب هم حمل بر ناشیگری و زبان نفهمی او کردهاند که حتی به جای ۱۳میلیارد حجم مبادلات با عراق گفته ۳۰۰میلیارد، و اسباب خندهٔ دیپلماتهای حاضر در صحنه شده. سایر بحرانهای رژیم هم در روزنامههای حکومتی بهصورت اخطار و هشدار و یا جنگ باندی دیده میشوند.
هشدار به بنبست از سر استیصال!
«توقف چرخهٔ خشونت بهمثابه یک ضرورت» عنوان سرمقاله ابتکار است که ضمن اذعان به بنبست سرکوب و بحران بیراهحلی در نظام نوشته است: «توجه به مسأله «توقف چرخه خشونت» بهمثابه یک ضرورت است. به دیگر بیان، گفتگو پیرامون لزوم توقف چرخه خشونت دیگر یک توصیه اجتماعی نیست، سخنی است از سر استیصال و اضطرار؛ یک بایسته تمامقد و یک واجب الزامآور است. مفهومی که اگر بهسرعت به آن توجه نشود، دستِکم امید چندانی به (نظام) نمیتوان داشت».
روزنامه مستقل هم در مطلبی با عنوان «طبقهٔ متوسط محافظه کار» نوشته است: «ناتوانی دولت در موضوعاتی چون تورم و سایر مشکلات اقتصادی و همچنین مسأله کرونا و مشکلات پیرامونی آن باعث شده که طبقه متوسط عموماً ناراضی و شاکی از وضع موجود باشد».
این روزنامه در ادامه نتیجه گرفته: «با فشار مضاعف اقتصادی قدرت خرید طبقه متوسط کاهش یافته و این طبقه به طبقه زیرین نزدیک شده که این ادغام و دگردیسی میتواند در درازمدت باعث نافرمانیهای مدنی شود».
همین فضای انفجاری در روزنامه شرق در بررسی اوضاع کرونایی مردم دیده میشود. «فرسایشیشدن پاندمی و مسأله «درمان» بهجای «مراقبت»!» عنوان مطلب این روزنامه است که نوشته: « آمار خودمراقبتی در روزهای شروع اپیدمی بالای ۸۰درصد بود ولی الآن به ۳۷درصد رسیده است. همین به خودی خود نشان میدهد که مردم خسته شدهاند و بحرانهای اقتصادی و روانی هم آنها را کلافه کرده است». در ادامه هم با اشاره به دروغدرمانیهای حکومتی نوشته: « با حرفهای اشتباه موجب ناراحتیهای بیشتر برای مردم در فشار شدیم». و در انتها نتیجه گرفته: « بههرحال عدم تنظیم منابع در کنترل این بیماری منجر به این شده که شکاف جدیای بین مردم و دولت بهوجود بیاید و این شکاف نگرانکننده است».
«بحرانها» در «بنبستها»
در روزنامههای حکومتی هر موضوعی بهصورت جنگ باندی و شرح بنبست مطرح شده. مثلا روزنامه حکومتی همدلی از باند مغلوب با اشاره به مجیز گوییهای پاسدار شریعتمداری در مورد رئیسی نوشته است: «به نظر میرسد که با بایکوت احمدینژاد از سرنوشت او درس عبرت گرفتهاید، اما قضایا این را نشان نمیدهد. دارید دوباره همان اشتباهات را مکرر میکنید. همان جملات ایمانسوز را بر زبان میآورید، اما به جای نام احمدینژاد، نام رئیسی را جایگزین کردهاید. برای شروع هم پروژه مالک اشترسازی، او را انتخاب کردهاید... بروید ببینید تاکنون چند مالک اشتر ساختهاید و چندبار مجبور شدهاید آنها را به طلحه و زبیر تغییر موقعیت بدهید. ببینید تاکنون چند ابراهیم بتشکن ساختید و بعد هم مجبور شدید که تبر از دوشاش بردارید و خودش را فرو بریزید».
«یک هشدار معنادار از توسعه نامتوازن علمی» عنوان مطلب روزنامه اعتماد است که به شکست سیاستهای حکومتی در دانشگاه و تحریف مطالب اشاره کرده و نوشته است: «روند «اسلامی - ایرانی کردن علوم انسانی» در عمل از مدار خارج شده است. ... اگر فکری بهحال موارد پیشگفته نشود، از همین حالا باید منتظر یک سونامی خطرناک اجتماعی با سویه علم، اشتغال و رشد بود».
«دولت بایدن با تحریمها چه میکند؟ دولت رئیسی چه کند؟» این عنوان مطلب روزنامه فرهیختگان از باند خامنهای است که مأیوسانه در مورد چشمانداز برجام و مذاکره با آمریکا نوشته است: «با توجه به فضای سیاسی آمریکا، دولت آمریکا امکان بازگشت به برجام را نخواهد داشت و فضای موجود و مخالفتهای داخلی این کشور اجازه بازگشت را به ایالات متحده نخواهد داد. ..آمریکا هیچگاه به شرایط قبل از ترامپ بازنخواهد گشت».