۸مرداد۱۴۰۰
گسترش فقر در ایران تحت حاکمیت آخوندها
در حالی که جامعه ایران در تب و تاب بحرانهای تو در توی ساخته شده بهدست خلیفه ارتجاع و کارگزاران غارتگرش میسوزد و شعله قیامهای سرکش آن از خوزستان تشنه لب به اقصی نقاط کشور کشیده شده است، کارشناسان حکومتی نگران وضعیت خطرناکی هستند که در چشمانداز رژیم قرار دارد.
۷ دهک جامعه زیر خط فقر
همین کارشناسان حکومتی در خصوص علت ایجاد فقر و محرومیت در مناطقی مثل خوزستان و سیستان بلوچستان بهطور خاص و سایر نقاط ایران بهطور عام اذعان میکنند که برخورد غارتگرانه کارگزاران رژیم آخوندی با مسائل اجتماعی و اقتصادی بهنحوی است که حتی ثمره منابع و سرمایهگذاریهای محدودی که به این مناطق تخصیص داده میشود، از استانهای محروم خارج میشود و نهایتاً سر از کشورهای با ثبات منطقه و ینگه دنیا در میآورد.
«در چنین شرایطی کاملاً طبیعی است که انبوهی از مردم در کشور به زیر خط فقر ریزش کنند و در اینجاست که میتوانیم بگوییم این محرومیت فقط مربوط به استانهایی مثل خوزستان و سیستان و بلوچستان نیست اگر چه در آنجا بهمراتب وضعیت بدتر است. طبق محاسبات وزارت کار ۶۰میلیون از ۸۰میلیون نفر از جمعیت ایران مشمول دریافت سبد حمایتی هستند؛ یعنی بیش از ۷ دهک در جامعه زیر خط فقر قرار دارند و این وضعیت حاصل همین سیاستهایی است که تا به امروز اجرا کردهایم» (ایلنا۷مرداد۱۴۰۰)
تورم افغانستان جنگزده یک رقمی است!
«یک کارشناس اقتصادی در این باره معتقد است کشورهایی مثل الجزایر، اردن، موریتانی، عراق، آذربایجان، ارمنستان و کشورهای حاشیه خلیجفارس همه نرخ تورم زیر سه درصد دارند، حتی افغانستان نیز سال قبل نرخ تورم زیر سه درصد را تجربه کرد. این در حالی است که رسیدن به نرخ تورم زیر سه درصد حتی در خیالبافیهای مقامات ما هم نیست» (سبزینه۶مرداد۱۴۰۰)
وخامت اوضاع اقتصادی و شدت گرفتن فقر و فاقه مردم ایران چنان گردیده است که حتی آمارهای تکاندهنده پیشین که میگفت سفرههای خالی مردم در حال جمع شدن است و۶۰ درصد مردم زیر خط فقرند، کهنه و قدیمی بهنظر میرسند. «بنا بر اعلام مرکز آمار، فقر شدت گرفته و ۸۹درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند» (تجارت۵مرداد۱۴۰۰)
امروز تأمین حتی بخشی از کالاهای ضروری و اساسی نیز از دسترس میلیونها تن از هموطنان خارج گردیده است و نمود عینی آن را در کنار سطلهای زباله شاهدیم.
در انتظار اتفاقات ناگوار امنیتی
«اگر این روند گرانی و تورم ادامه داشته باشد و مسئولان هیچ تلاشی برای مدیریت آشفته بازار قیمتها بهعمل نیاورند و حداقل کالاهای اساسی اقشار آسیبپذیر با قیمت مناسب در اختیار آنان قرار نگیرد، باید منتظر اتفاقات ناگواری در همه عرصههای بهداشتی، اجتماعی و امنیتی باشیم» (تجارت نیوز۵مرداد۱۴۰۰)
این روزها تحلیلگران حکومتی مرتب از اتفاقات ناگوار در آینده خبر میهند! میثم هاشمخانی یکی از این اقتصاددانان حکومتی به آماری استناد میکند که خواب را در چشم کارگزاران رژیم آخوندی ربوده است اما نه برای حفظ حرمت انسانها و تأمین معیشت شرافتمندانه بلکه احساس خطر از فروپاشی نظام ستمگر ولایت فقیه
«در ۱۵سال اخیر یعنی از سال۱۳۸۵ تا سال۱۴۰۰ نزدیک به ۱۶میلیون نفر به جمعیت در سن کار ایران اضافه شده؛ اما طبق گزارشهای مرکز آمار تعداد کل شغلهایی که در این مدت ایجاد شده، فقط سهمیلیون است» (ایلنا۷مرداد۱۴۰۰)
حریم گسترده سلاطین اقتصادی
همگان میدانند وقتی رژیم آخوندی در معرض بحرانهای جدی اقتصادی- اجتماعی قرار میگیرد از تنها حربه خود که ایجاد رعب و وحشت است استفاده میکند و چند مهره واسطه خود را بهعنوان سلطان فلان کالا به نمایش محاکمات میکشاند و چند نفری را نیز اعدام میکند تا مسأله تمام شود! و کش پیدا نکند! اما اوضاع بحرانی امروز این رژیم این حربه را نیز کم اثر ساخته است. حذف یکی دو بهاصطلاح سلطان چیزی را تغییر نداده است. یک روز سلطان سکه، روز بعد سلطان خانههای خالی، سلطان خودرو و در روزهای اخیر نیز سلطان سیمان و... میآیند و میروند اما پایانی برای حکمرانی سلاطین دست پروده نظام از بنیان فاسد آخوندی دیده نمیشود.
مروی کارشناس اقتصادی حکومتی در این باره میگوید: «حضور سلاطین در اقتصاد ایران ناشی از بیمار بودن اقتصاد ایران است. گسترش و پرورش سلطان در اقتصاد ناشی از رانت و دولتهای مسئولیتناپذیر است. نظام توزیع مدیریت شده در کشور ما رانت ایجاد کرده و سبب پرورش سلطانها میشود» (ابتکار۴مرداد۱۴۰۰)
رئیسی و بحرانهای لاعلاج اقتصادی
شدت وخامت اوضاع چنان است که تحلیلگران اقتصادی رژیم، در وحشت از خیزش مردم دژخیم ۶۷ را مخاطب قرار دادهاند که اگر تکان نخورد تکان داه میشود! علی سرزعیم اقتصاددان حکومتی طی نامه هشدار دهندهای به رئیسی مینویسد: «در مقطع واقعاً حساس کنونی سکان کشور، اگر خاتمی هر چند روز یک بار با یک بحران سیاسی روبهرو بود، شما هر چند روز یک بار با یک بحران اقتصادی روبهرو خواهید شد. در شرایط فعلی کشور (و تا اطلاع ثانوی)، بهبود اقتصادی بر همه امور دیگر اولویت دارد و این امر ممکن نخواهد بود مگر با اصلاح سیاستها و اصلاح ساختارها. (اما). . حیرت در برابر واقعیت چند بعدی بهسرعت خود را به شکل «عدم تصمیم» ظاهر میکند و این آن آفتی است که نظام حکمرانی ما چند دهه است به آن مبتلاست... این یک واقعیت است که بزرگترین ارتشها و قدرتهای جهان نمیتوانند حریف متغیر قیمت شوند!. ». (دنیای اقتصاد۴مرداد۱۴۰۰).
این هشدارها و اظهار نگرانیها البته که دیگر هیچ سودی برای خامنهای و رئیسی و باندهای غالب و مغلوب ندارد. چون مردم ایران بیش از ۴دههاست که این رژیم را آزمودهاند و از تمامیت رژیم عبور کردهاند.
حضور فعال مردم و جوانان ایرانزمین در شهرها و خیابانها و و فریاد نفی رژیم آخوندی و مرگ خامنهای، بیانگر این واقعیت است و اینکه آنها از گلوله و چماق و دشنه و زندان ترسی ندارند. آری؛ ... دیگه اثر ندارد... . و دیگه تموم ماجرا.