۷مرداد۱۴۰۰
سخن روز
خامنهای ولیفقیه نظام بحرانزدهٔ آخوندی آخرین دیدارش با دولت روحانی را تبدیل به فرصتی برای شکستن کاسه و کوزهٔ برجام بر سر روحانی کرد.
خامنهای که زمانی گمان میکرد به یمن سیاست مماشات، آبی از برجام برای نظامش گرم میشود، میگفت من خودم ابتدا از طریق یک «واسطهٔ محترم!» (سلطان قابوس) مذاکره را شروع کردم و بعدها هم تأکید کرد با مذاکره با آمریکا «مخالفتی ندارم» (بهمن۹۲)؛ و در حالیکه چندی پیش میگفت: «همه بدانند که سیاست خارجی مربوط به مجامع بالادستی است» و «وزارتخارجه تنها مجری است» (اردیبهشت۱۴۰۰)؛ اکنون که دیده از وین و گراندهتل و طیفی از چشمک و چراغ تا تهدید و شانتاژ، خبری از امتیازهای دوران مماشات نیست، فرصت آخرین دیدار با دولت روحانی را به توسری به روحانی و نمایش بنبست تمامیت نظام تبدیل کرد.
خامنهای که پس از تغییر دولت در آمریکا همراه با روحانی خوابهای پنبهدانهٔ بازگشت آمریکا به همان برجام قبل و برداشتن تحریمها را میدید، در این دیدار گفت: «آمریکاییها تحریمها را برنداشتند و برنمیدارند!» و حتی بهروشنی «میگویند تضمین نمیدهیم!» که در آینده توافق را نقض نکنیم!
بنبست وقتی بارزتر میشود که غریبآبادی، نمایندهٔ رژیم در سازمان ملل پرده از مواردی که آمریکاییها بهقول خامنهای برای آنها «محکم ایستادهاند و یک قدم جلو نیامدند» بر میدارد و در مورد مواضع آمریکا میگوید:
-کل تفاهم را به پذیرش بندی مربوط به گفتگوهای آتی در مورد مسائل منطقه گره زدند.
- حاضر به لغو دستور اجرایی تحریم تسلیحات متعارف نشدند.
- حاضر به برداشتن تحریمها علیه بیش از ۵۰۰نفر نشدند.
-حاضر به لغو قانون تحریمی کاتسا نشدند.
- حاضر بهارائه تضمین در مورد عدم تکرار رفتارهای مشابه دولت قبل نشدند.
- درباره فعالیتها و تعهدات هستهیی نظام زیادهخواهیهایی را مطرح کردند که حتی فراتر از متن برجام است.
- حاضر نشدند بپذیرند که ابتدا آنها باید تمامی تعهدات خود را انجام بدهند.
بیجهت نیست که خامنهای با زبونی میگوید «آمریکاییها در این مذاکرات، بر سر موضع عنادآمیز خود محکم ایستادند. کاملاً ناجوانمردانه و خباثت آلود!».
علت این وضعیت هم روشن است: بنبست خامنهای و تمامیت نظام. چرا که خامنهای دو مسیر بیشتر پیش رو نداشت و ندارد. یا زهر افزوده بر توافق ۲۰۱۵ سر بکشد و از دخالت منطقهیی و ماجراجویی موشکی دست بردارد؛ که در این صورت به گفتهٴ خودش مسیر «تنزل بیپایان» را باید طی کند و دیگر چیزی از نظام باقی نمیماند. یا به ادامهٔ رویارویی با جامعهٔ جهانی ادامه دهد که در این صورت تشدید تحریمها، فروپاشی بیشتر اقتصادی و ارجاع به شورای امنیت و رفتن ذیل فصل ۷منشور ملل متحد و پیامدهای بسیار خطرناک آن را بهجان بخرد.
این است درماندگی و بنبست رژیمی که هیچ سازگاری با دنیای کنونی ندارد و تنها بر پایهٔ سرکوب و تروریسم و شانتاژ سرپا است. آن هم در وضعیتی که از درون نیز جامعهیی ملتهب و بپا خاسته بن و اساسش را به لرزه درآورده و طرفهای بینالمللی هم بیثباتی آن را بهچشم میبینند و در این تعادلقوای ضعیف، حاضر به امتیازدهی به آن نیستند.