۶تیر۱۴۰۰
آخوندها در مخمصه برجام
عواقب سوء تحریمها بر اقتصاد ورشکسته و برجام بدفرجام از یکطرف و نامشخص بودن چشمانداز مذاکرات وین از طرف دیگر باعث هراس رسانهها و مهرههای حاکمیت شده است.
آنها ضمن نگرانی از عواقب تحریمها بر ضرورت اینکه دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به خواست کشورهای غربی تمکین کند تأکید میکنند.
دلیل تأکید و اصرار آنها بر آخوند رئیسی این است در شرایطی که فشارهای اقتصادی بینالمللی هر روز نسبت به روز قبل گلوی اقتصاد را میفشارد، این امکان برای دولت رئیسی وجود ندارد که بتواند مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را حل کند، ضمن اینکه اگر به خواست غربیها تمکین نکند میبایست عواقب فشارهای بیشتر سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی را به جان بخرد، در حالی که قدرت مقابله با چنین شرایطی را ندارد.
روزنامه حکومتی آرمان از فشارهای اقتصادی کشورهای غربی گامی فراتر رفته و نوشته است در صورتی که حاکمیت آخوندی به خواست قدرتهای جهانی تمکین نکند، امکان دارد مجدداً ذیل فصل هفتم شورای امنیت قرار بگیرد که بهمعنای این است که رسماً «تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی» تشخیص داده شده و در این صورت «همه دولتهای عضو سازمان ملل را ملزم به اجرای تمام تمهیدات قهریهای میدارد که علیه شما به تصویب رسانده است».
این روزنامه وابسته به دولت روحانی مورد عراق را یادآوری کرده که مورد حمله قرار گرفت و یادآور شده که قرار گرفتن ذیل فصل هفتم بهمعنای این است که که میتواند «آغاز یک فرایند تصاعدیِ تشدید فشار که میتواند به اقدام نظامی ختم شود؛ آن هم زیر چتر حمایت حقوق بینالملل، سازمان ملل و افکار عمومی».
نگرانی از همین وضعیت است که آرمان نویس را وادار کرده که به آخوند رئیسی و دولتش هشدار بدهد «نباید در دام بازیهای جناحی بیفتد» و نباید اجازه بدهد «تحلیلهای مغرضانه سیاسی» رسانهها «باعث شود در دولت بعدی تبعات درگیری مجدد با شورای امنیت دست کم گرفته شود» (آرمان ۵تیر ۱۴۰۰).
روزنامه اعتماد نیز ضمن اذعان به وضعیت وخیم و خطرناک کنونی اقتصادی و خطری که از این بابت و خیزش اجتماعی حکومت آخوندی را تهدید میکند، باند مقابل، خصوصاً عناصری که دولت آخوند جلاد رئیسی را تشکیل میدهند نصیحت کرده که بر موضع کنونی پا فشاری نکنند و «در صورت فشردن طرفین بر مواضع کنونی دور هفتم مذاکرات نیز بینتیجه بماند».
امری که از نظر نویسنده مقاله این روزنامه برای وضعیت کنونی اقتصاد خطرناک است ضمن اینکه تبعات بسیار بدتر و غیرقابل پیشبینی شدهای هم برای اقتصاد و هم برای رژیم در برخواهد داشت، چرا که اقتصاد «در تنگنای پیچیدهای قرار دارد» و هر روز نیز «تداوم تحریمها آسیب زیادی به اقتصاد ایران وارد میکند و ارزیابیها نشان میدهد امکان تداوم وضعیت فعلی تا مدتی طولانی وجود ندارد».
مقالهنویس اعتماد نگران نزدیک شدن هر چه بیشتر مواضع اروپا با آمریکا است که این امر «نشان میدهد آنها ممکن است در صورت تداوم روند فرسایش کنونی مسیر دیگری را در پیش گیرند».
مسیر دیگری که این روزنامه حکومتی از آن ابراز نگرانی میکند این است که «رافائل گروسی با ارایه گزارشی منفی به شورای حکام شرایط را بهنحوی تغییر دهد که شورای حکام، حل و فصل پرونده ایران از طریق آژانس را غیرممکن اعلام کرده و موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع دهد» (اعتماد ۵تیر ۱۴۰۰).
جهان صنعت نیز بر اساس همین نگرانیها، آخوند رئیسی را نصیحت کند که واقعیتها را در نظر بگیرد: «برخی واقعیتها وجود دارد که رئیسی باید درباره آنها درنگ کرده و پیش از هر سخن و اقدامی به پیامدهای این واقعیتها خوب بیندیشد. یکی از واقعیتهایی که این روزها ایران را در ابهام قرار داده است نتایج گفت و گوهای غیرمستقیم ایران و آمریکاییها است. واقعیت این است که اقتصاد ایران با ادامه تحریمها و بدون تحریمها دستکم از نظر درآمدهای ارزی دو شکل و ماهیت با اختلاف معنادار خواهد داشت. ایران (بخوانید حکومت آخوندی) دیگر آنقدر جان ندارد که تابآوری بیشتری از آن را در معادلات گنجاند و این چیزی است که نادیده گرفتن آن آینده را با پیامدهای ناشناس روبهرو خواهد کرد. روزهای ناشناس و پیامدهای پیشبینی نشده روزگار را سخت خواهد کرد» (جهان صنعت ۵تیر ۱۴۰۰).
نگرانیهایی که از قول رسانههای وابسته به باند روحانی به آنها اشاره شد واقعی، و بیانگر این است که حکومت بر سر یک دوراهی انتخاب و در واقع بنبست قرار گرفته که اتخاذ هر یک از مسیرها برای آن خطرناک است.
روزنامه رسالت در مورد انتظار آمریکاییها از رژیم نوشت: «نوع نگاه دمکراتها در قبال توافق هستهیی با ایران کاملاً مشخص است. سران حزب دمکرات معتقدند که اگر آنها بخواهند به برجام بازگردند، باید از جمهوری اسلامی امتیازات جدید و بیشتری بگیرند! منظور دمکراتها از امتیازات جدید، دائمی کردن محدودیتهای مشخصشده زمانی در برجام و متعاقبا، خلعسلاح موشکی ایران است. این نگاه، حتی در دوران ریاستجمهوری ترامپ نیز در میان دمکراتها نهادینه شده بود» (رسالت ۵تیر ۱۴۰۰).
خامنهای و پهلوانپنبههای آن در سپاه پاسداران با بلوف و گرد و خاک میخواهند با سیلی صورت خود را سرخ کنند، اما واقعیتهای دنیای خارج از ذهن آنها سرسختتر از این است که بتوانند با بادو بلوف آنها را نادیده بگیرند.
همچنانکه در حال حاضر این واقعیت سرسخت ولیفقیه ارتجاع را ناگزیر کرده که در رابطه با برجام غیرمستقیم با آمریکا مذاکره کند.
آخوند روحانی قبل از دور سوم مناظرهها از کاندیداها خواست تا موضعشان را در برابر برجام اعلام کنند: «با برجام موافقید یا مخالف بگویید» (تلویزیون شبکه خبر ۱۹خرداد ۱۴۰۰).
آخوند رئیسی در مناظره سوم به صراحت پاسخ روحانی را داد و گفت موافق برجام است «من صریح میگویم ما به برجام بهعنوان قراردادی که با ۹ بند مقام معظم رهبری تأیید کردهاند مانند هر تعهدی و هر قراردادی باید دولتها به آن پایبند باشند پایبندیم اما برجام را شما نمیتوانید اجرا کنید برجام را یک دولت مقتدر میخواهد اجرا کند» (تلویزیون شبکه خبر ۲۲خرداد ۱۴۰۰).
در همان زمان برخیها معتقد بودند خامنهای قصد و نیتش را از زبان کاندیدای مطلوب خود بیان کرد و معلوم شد که میخواهد طرف حساب برجام خودش باشد.
همچنانکه خامنهای هم در زمان احمدینژاد و دور از چشم او در عمان مذاکرات را آغاز کرد.
رئیسی در اولین مصاحبهاش در ۳۱خرداد هم در مورد مذاکرات کنونی برجام گفت: «ما تعامل را با همه دنیا و با همه کشورهای دنیا بهعنوان یک اصل تعاملی گسترده و متوازن را در سیاست خارجی دنبال خواهیم کرد انشاءالله و در مذاکرات هر مذاکرهیی که منافع ملی در او تضمین شود این مذاکره حتماً مورد حمایت خواهد بود» (تلویزیون شبکه خبر ۳۱خرداد ۱۴۰۰).
رئیسی با تأیید برجام آنچه که دلواپسان بافته بودند رشته کرد طوری که عباس عبدی از مهرههای باند مغلوب در مورد اظهارات رئیسی در تأیید برجام در مناظره سوم توئیت کرد: «با پذیرش برجام از سوری رئیسی بهنظر میرسد که حال اصولگرایان از اصلاحطلبان و سایر مردم خیلی بدتر شده باشد، چون یک آبروریزی تمامعیار است. مردم و اصلاحطلبان که از قبل هم انتظار نداشته و به این وضعیت عادت کرده بودند. فعالان اصولگرا به وضعی گرفتار شدند که نمیتوانند سربلند کنند» (توئیتر عباس عبدی ۲۲خرداد ۱۴۰۰).
واقعیت این است که نظام ولایت در شرایط خفگی اقتصادی و در حالیکه با یک جامعه انفجاری روبهروست دنبال این است که به هر قیمتی که شده مقداری طناب تحریم را شل شود. اما روشن است که طرف مقابل هم شروطی دارد که پذیرش آن از جانب خامنهای بهمعنای زهر خوری جدید و «تنزل بیپایان» است.
آری، این وضعیت زار حاکمیتی است که هیات مذاکرهکنندهاش با تأیید خامنهای دوماهونیم در وین بست نشستهاند شاید راهی باز شود.
طبعا باید منتظر ماند و دید که آیا برای خامنهای و نظامش راه خروجی از این وضعیت وجود دارد؟ یا خیر بر تشدید بحرانها افزوده خواهد شد؟