۳خرداد۱۴۰۰
رای ما سرنگونی
در حالی که خامنهای و سران قوایش با انواع تطمیع و تهدید تلاش میکنند تنور نمایش انتخابات را داغ کنند، پاسخ مردم به التماس و درخواستهای آنها منفی و تحریم انتخابات توسط آنها به منزله نه به حاکمیت و اعلام رایشان بر سرنگونی رژیم است.
خامنهای «اصل مشارکت و اندازه مشارکت» مردم را در خیمهشببازی انتخابات که او آنرا «قوت ملی» نامید تاثیرگذار دانست، و از مردم درخواست کرد که در «قوت ملی» مورد نظر و نیاز او شرکت کنند. !
آخوند حسن روحانی هم از مردم گدایی درخواست مشارکت حداکثری کرد «ما مشارکت حداکثری میخواهیم».
آخوند جلاد ابراهیم رئیسی هم درخواست کرد «همه مشارکت کنند» و «کسانی هم که نا امیدند بیایند در انتخابات شرکت کنند».
اما تاکنون مردم آنچنان دست رد برسینه سردمداران رژیم زدهاند که بسیاری از رسانهها و مهرههای نظام به عدم تمایل مردم اعتراف میکنند.
اعتراف آنها بهمثابه این است که هیچیک از باندهای نظام و یا مهرههای شرکتکننده وابسته به آنها در بازی انتخاباتی برنده نیستند.
سرخوردگی و وحشت سردمداران و آخوندهای وابسته به بیت خامنهای از پشت کردن مردم به صندوقهای نمایش انتخابات طوری است که آخوند علمالهدی متوسط به تهدید و استفاده از شرع آخوندی شد.
او گفت: «اینکه یک آدم قلم شکستهای بنویسد یا در فضای مجازی پخش کند یا در مقام تحلیلهای شیطانی بگوید مردم در انتخابات شرکت نکنید اوضاع درست شدنی نیست این ناامیدی کفر هست این شرک است اونی که اینها را نوشته مشرک است» (تلویزیون موسوم به آستان قدس ۳۱شهریور ۱۴۰۰).
فضای مردم در زمینه عدم مشارکت طوری است که حتی بعضی از رسانهها و مهرههای رژیم راهانداختن بازی انتخابات را نه تنها مفید فایده نمیدانند، بلکه آنرا دارای اثرات نامطلوبی درحد قیام و شورش مردم پیشبینی میدانند
در این رابطه روزنامه ایران وابسته به دولت روحانی نوشت: «چنین انتخاباتی نه تنها متضمن آثار مطلوب مردمسالاری برای نظام سیاسی ایران نیست بلکه به طریق اولی میتواند زحمات و تبعات منفی هم برای آینده در پی داشته باشد. کمترین این تبعات وقوع یک نوع اندکسالاری است که اعتماد و سرمایه اجتماعی را هم قربانی خود میکند. بروز و تشدید شکافهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جامعه ایران آثار سوء خود را به کرات طی سالهای گذشته به ما نشان داده و مشخص کرده که میتواند چه چهره خشونتباری از خود نشان دهد» (روزنامه ایران ۲خرداد ۱۴۰۰).
نگرانی اصلی از عدم مشارکت توسط مقالهنویس روزنامه ایران این است که دست آخر انتخابات بر سر نظام خراب شود.
این وضعیت بیانگر نامشروع بودن حاکمیت و انتخابات قلابی آن نزدم مردم ایران است، آنچنانکه روزنامه مستقل به آن اعتراف کرده است «مشارکت ارتباط وثیقی با کارکرد رضایتمندی و مشروعیت دارد و مشروعیت خود خوانده (اشاره به حرف کدخدایی که مشارکت پایین بیانگر عدم مشروعیت نیست) بدون رضایتمندی مردم دوام چندانی نداشته است. به هوش باشید که تاریخ تکرار میشود!» (مستقل ۲خرداد ۱۴۰۰).
بهرغم هیاهوی سردمداران رژیم و التماس آنها برای گرم شدن تنور انتخابات همین روزنامه وابسته به باند روحانی در مطلب دیگری ضمن اشاره به اینکه تنور انتخابات سرد است و مردم رغبتی برای مشارکت در آن ندارد نوشت: « «امااغلب مردم هنوز موج انتخاباتی راه نینداخته و پیش از آنکه به فکر صفهای رأی باشند، در اندیشهٔ سلامت و معیشت خود هستند. کمتر از ۳۰روز مانده به حساسترین رویداد سرنوشتساز مردم، اما هنوز فضای انتخابات ۱۴۰۰کشور، نشاط را نداشته و سوت و کور نشان میدهد» (همان منبع).
روزنامه ستاره صبح هم نوشت: «این روزها مشارکت در انتخابات و سردی آن بحث محافل سیاسی و اجتماعی شدهاست برخی نظرسنجیها از جمله نظرسنجی صدا و سیما نشان میدهد که بیش از پنجاه درصد مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد» (ستاره صبح ۲خرداد ۱۴۰۰).
آنچه که مسلم است این است که میزان مشارکت و یا عدم مشارکت مردم در انتخابات در هر کشوری، بیانگر میزان استقبال یا عدم استقبال مردم از نظام سیاسی حاکم در آن کشور است. و این اصل مسلم و شناخته شدهای است. اما در رژیم آخوندی مشروعیت ناشی از رأی مردم نیست، بلکه مشروعیت ناشی از جایگاه و سلطنت مطلقه فقیه و علی خامنهای و رأی او است.
بیدلیل نیست عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان نرخ پایین مشارکت مردم در انتخابات را دلیل عدم مشروعیت آن ندانست و گفت نرخ پایین مشارکت مردم در انتخابات مشروعیت آنرا مخدوش نمیکند.
این حرف او که قطعاً نظر سایر اعضای شورای نگهبان و تمامی سردمداران رژیم است، بیش از پیش اثبات میکند که خیمهشببازی انتخاباتی مضحکهای بیش نیست، مضحکهای که برخورد مردم ایران هم با آن مشخص است.
به عبارت دیگر مردم هیچگاه فریب بازی این حکومت و باندهای درونی آنرا نمیخورند و تمامی کاندیداهای خیمهشببازی انتخابات را هم در زمره جلادان، شیادان و غارتگران اموال ملت میدانند که جایشان در مسند ریاستجمهوری مردم ایران نیست، بلکه در فردای سرنگونی حاکمیت آخوندی و برقراری یک نظام مردمی، میبایست در دادگاه و در محضر مردم ایران حساب جنایات ۴۰ساله خود در حق مردم ایران را پس بدهند.
بنایراین مسأله اصلی برای مردم شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات نیست و این امر تعیینتکلیف شدهای است، بلکه موضوع اصلی برای آنها براندازی و سرنگونی است، سرنگونییی که قطعاً از طریق مردم و کانونهایشورشی و با حمایت مقاومت سازمانیافته مردم محقق میشود.