۹خرداد۱۴۰۰
رأی من سرنگونی
با نزدیک شدن موعد خیمهشببازی انتخابات، هراس از مشارکت پایین مردم در میان باندها، رسانهها و مهرههای حکومتی هر روز بیشتر میشود.
مردم با به سخره گرفتن نمایشی که نتیجه آن از پیش مشخص شده، ن آن شرکت نکردن خود در این بازی نمایشی را با شعار رأی من سرنگونی است اعلام کردهاند.
نظر قاطع مردم در این رابطه، باعث شده که مهرههای رژیم نسبت به عواقب آن هشدار بدهند
روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای ضمن حمایت کامل از اقدام شورای نگهبان خامنهای در سلاخی کاندیداها، ضمن اذعان به اینکه در هر دوره انتخابات نسبت به دور قبل نرخ مشارکت پایین بوده، نفرت مردم و عدم رغبت آنها به شرکت در انتخابات را به «نا امیدی مردم» تعبیر کرده و در این رابطه اعتراف کرد: «حوادث چند سال گذشته نظیر انباشت ناکارآمدی به همراه گسترش مشکلات اقتصادی و معیشتی در جامعه، بخشی از مردم را تا حدی از وضعیت موجود ناامید کرده است» (وطن امروز ۸اردیبهشت ۱۴۰۰).
روزنامه آرمان هم دلمشغولی بسیاری از چهرههای شاخص هر دو باند رژیم را که از آنها بهعنوان «اندیشمندان کشورمان» نام برده، مشارکت اندک مردم در انتخابات و پاسخ منفی آنها به تمامیت نظام عنوان کرده است.
این رسانه وابسته به باند روحانی نوشت: «یکی از آثار زیانبار آن را در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در اول اسفند ۱۳۹۸ با کاهش بیسابقه میزان مشارکت مردم در انتخابات، تجربه کردهایم که اصولاً باید از این تجربه تلخ، درس میگرفتیم و نسبت به جبران عوامل کاهنده سرمایه اجتماعی تلاش بیشتری میکردیم عملکرد مجموعه مسئولان و مدیران ارشد، بهخصوص در دوره شیوع کرونا و بحران معیشت بهعنوان دو مصیبتی که عرصه زندگی حداقلی را برای بخش قابل توجهی از مردم تنگ کرده است، بهگونهیی بوده که نهتنها سرمایه اجتماعی را با تأکید بر اعتماد، ترمیم نکرده، بلکه موجب کاهش آن شده است. این یکی از خطرات جدی برای مشارکت مردم در عرصههای سرنوشتساز بوده و بسترساز بیتفاوتی و عدم احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت کشور است» (آرمان ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰).
آرمان در مقاله دیگری با عنوان «قرار نیست با انتخاباتی چالشی رو بروشویم» ضمن اعتراف به این واقعیت که قبل از مطرح شدن بحث انتخابات ریاستجمهوری، رویکرد مردم نسبت به حاکمیت رویکردی منفی و تقابلی بوده، در زمینه عدم مشارکت آنها هم اذعان کرد: «پیش از اعلام احراز صلاحیتها نوع نگاه جامعه به انتخابات و صندوق رأی چندان مثبت نبود. به عقیده برخی امروز که این رویکردها نیز وضع شده است، شاید مشارکت حتی نسبت به انتخابات مجلس یازدهم نیز کمتر باشد... بهنظر نمیرسد مشارکت بیش از آنچه باشد که در انتخابات سال۹۸ مجلس صورت گرفته است».
روزنامه جهان صنعت در عینحال که بر اساس نظرسنجیهای رسمی نرخ مشارکت را بسیار پایینتر از دورههای قبل میداند، بهنظر سنجیهای مستقل هم اشاره کرده که بر اساس آنها نرخ مشارکت بسیار پایینتر از نرخ مشارکت در آمارهای رسمی است: «مرکز نظرسنجی دانشجویان ایران میزان مشارکت شهروندان ایرانی در انتخاباتهای پیشرو را حدود ۳۶درصد برآورد کرده است. در عینحال برخی مخالفان جمهوری اسلامی برآورد بسیار نازلتری از میزان مشارکت در انتخابات دارند و میگویند ممکن است میزان حضور ایرانیان در این انتخابات حتی به۲۰ درصد هم نرسد» (جهان صنعت ۸ خرداد ۱۴۰۰).
اما بهرغم اینکه دردنیا امر شناخته شدهای است که میزان مشارکت مردم در انتخابات بیانگر میزان محبوبیت و مشروعیت دولت است، سردمداران و نهادهای رژیم آخوندی مطلقاً این امر را نادیده میگیرند. چنانچه کدخدایی گفت مشارکت پایین به اعتبار و مشروعیت انتخابات و نظام لطمه نمیزند و پس از او عبدالرضا مصری، نایبرئیس مجلس ارتجاع هم گفت: «پرشور بودن انتخابات بهخودیخود اهمیت ندارد و میتواند به انتخاب نادرست منجر شود».
بنابراین مردم رأی بدهند یا رأی ندهند برای آنها نتیجه یکی است،
بیدلیل نیست روزنامه جهان صنعت در ادامه مطلب نوشت: «در واقع حتی اگر در انتخابات ریاستجمهوری دور بعدی ایران، فقط چند درصد از واجدان شرایط رأی دهی حضور داشته باشند و رأی خود را به صندوق بریزند و دولت هم بر اساس مصالح رفتار نکند و میزان واقعی مشارکتکنندگان و رایدهندگان را بلافاصله و شفاف اعلام کند، در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران هیچ تغییری انجام نمیشود. چرا که رهبران جمهوری اسلامی در ایران برای انجام رفتارهای خود توجیههای ایدئولوژیک دارند... در این صورت مشارکت وسیع و پر حجم یا نازل و کمرمق، تنها مقبولیت آن رفتار را از نظر شهروندان تعیین میکند و به نمایش میگذارد» (همان منبع).
بنابراین وقتی شرایط اینچنین است که مردم به بازی گرفته نمیشوند، هیچ راهی جلو آنها باقی نمیماند جز استمرار اعتراض، شورش و قیام علیه حاکمیت فاسد و سرکوبگر ولایت فقیه.
مردمی که طی چند سال اخیر کف خیابان فریاد میزنند «ظلم و ستم کافیه» و «تا حق خود نگیریم از پا نمینشینیم» و فقط «در کف خیابان بهدست میاد حقمون».
این ظرفیت انفجاری جامعه قطعاً دولت آینده جلادان و پاسداران و تمامیت نظام را با چالش بزرگ سرنگونی مواجه خواهد کرد، و از هماکنون نیز بسیاری از رسانهها و مهرههای باند مغلوب و باند روحانی نسبت به این امر هشدار میدهند.
پیش از این و در روز ۲ خرداد ۱۴۰۰ رونامه آرمان نوشت: «به عبارت صریحتر سینرژی بحرانهای داخلی این هشدار و نهیب را به حاکمیت داده است که جامعه تاب و توانی برای تحمل این وضعیت ندارد و آستانه صبر مردم به شکنندهترین حالت خود رسیده است. قطعاً این نگاه به دولت سیزدهم هم دیکته خواهد شد؛ چرا که دولت سیزدهم حتی اگر به افرادی مانند سید ابراهیم رئیسی هم برسد دیگر اجازه و فرصت اشتباه ندارد».