۳خرداد۱۴۰۰
وحشت آخوندها از کسادی نمایش انتخابات
بر اساس اعترافهای مکرر رسانههای حاکمیت، انتخابات ریاست جمهوری، یک انتخابات سرد و بدون رأیدهنده خواهد بود. برای گرمکردن این تنور سرد، از سوی اصلاحطلبان قلابی، راهکارهای متعددی ابداع یا القا میشود.
توهم «قشر خاکستری»!
اطلاحطلبنمایان شریک دزد و رفیق قافله، مذبوحانه میکوشند با ایجاد یک دوقطبی دروغین وانمود کنند که هنوز میتوان در چارچوب این رژیم راه نجاتی جست و مانع از رویآوری مردم به براندازان شد. تصور باطل آنها این است که هنوز در جامعهٔ انفجاری ایران یک «قشر خاکستری» و بلاتکلیف وجود دارد که در نوسان بین جناح اصولگرا و اصلاحطلب است و در این دوقطبی کاذب، از بیم لولو خرخرهای مانند ابراهیم رئیسی، در نهایت به نامزد اصلاحطلبان خواهد گرایید و میان بد و بدتر، انتخاب خواهد کرد. برخلاف باند ورشکستهٔ اصلاحطلب، اولویت باند وابسته به خامنهای بیرون کشیدن مهرهٔ مورد نظر خود از دل یک فرایند مهندسیشده و تحت کنترل است. از دوقطبیسازی و هیجان استقبال نمیکند؛ زیرا میداند دوقطبی اصلی بین مردم و حاکمیت است و هر نوع هیجان کنترل ناشده میتواند منجر به تولید جرقههای قیام شود. بهعبارت دیگر باند خامنهای بین مشارکت پایین و قیام، مشارکت پایین را مرجح میداند.
در این وضعیت، نه باند غالب توان گرم کردن تنور انتخابات را دارد، نه باند مغلوب.
بهاعتراف روزنامهٔ حکومتی همدلی: «در حال حاضر، اصلاحطلبان فاقد مشروعیت مردمی بوده و در راستای ایجاد تحرک اجتماعی ناتوان هستند. پس بهنظر میرسد ایجاد دوقطبی با دو چهره اصلی در انتخابات حداقل در فضای فعلی بسیار دور از انتظار است. در چنین فضای راکدی اساساً نمیتوان ایجاد دوقطبی در انتخابات را متصور بود (۱خرداد۱۴۰۰).
افاضات یک شکنجهگر
بعد از ابراز نگرانی حسن روحانی نسبت به کسادی نمایش انتخابات، علی ربیعی، سخنگوی او در یادداشتی نوشت:
«از چند ماه قبل جستهوگریخته میشنویم که میگویند این بار باید بهسمت یک انتخاب بهتر حرکت کرد تا انتخابات بهتر و برخی حتی انتخاب بهتر را در عدم تحقق انتخابات بهتر جستوجو میکنند... تا جایی که میشنویم برخی حتی از کاهش مشارکت گسترده مردمی ابراز نگرانی نمیکنند» (انتخاب. ۱خرداد۱۴۰۰).
این بازجو و اطلاعاتچی سابق، موسوم به «عباد شکنجهگر»! با خرمردرندی تمام، تاریخ معاصر ایران را تحریف کرد و به شیطانسازی از مجاهدین پرداخت و آنها را مخالف انتخابات معرفی نمود.
«اولین عناد و تضاد با صندوق رأی به جریانهای اسلحه بهدست که خود را انقلابی حرفهیی میدانستند بازمیگردد. اگر به سالهای نخست انقلاب اسلامی برگردیم، حساسیت ضدانتخاباتی جریانهای التقاطی مثل سازمان بهاصطلاح مجاهدین خلق و برخی جریانهای برانداز مارکسیستی شکل کاملاً متفاوتی داشت.
(مجاهدین) در آن سالها به بیانی پیچیده و پوشیده علیه انتخابات موضعگیری میکردند» (انتخاب. ۱خرداد۱۴۰۰).
شستن استخوانهای امام دجالان
شکنجهگر سابق و سخنگو و مشاور امنیتی روحانی آنگاه مدعی شده است که دجال بزرگ و سارق انقلاب ضدسلطنتی، با دقت و جدیت امر انتخابات را در آزادانهترین سطح و ترازی که تا آن روز منطقه به خود ندیده بود، پیگیری میکرد.
این هم نمونههایی از تمایل امام دجالان به دمکراسی، انتخابات و انتخابات آزاد!
«مجتهدین هیچوقت با نظام مملکت. مخالفت نکردند فرضا که این قوانین را برخلاف دستورات خدایی بدانند و حکومت را جائرانه تشخیص دهند باز مخالفت با آن نکرده و نمیکنند زیرا که این نظام پوسیده را باز بهتر میدانند از نبودش و لهذا حدود ولایت و حکومت را که تعیین میکنند بیشتر از چند امر نیست».
(دفاع خمینی از اساس سلطنت در کتاب کشفالاسرار)
«طرح مجلس مؤسسان، الهام گرفته از شیاطین و خطری برای اسلام است» (خمینی. کتاب صحیفهٔ نور جلد۷ ص ۱۱۴).
شیطانسازی از مجاهدین و ساندویچ آنها با باند غالب نظام با تمسک به استخوانهای پوسیدهٔ دجال جماران، در حالی است که آنها با افتخار تمام، نخستین و تنها جریانی بودند که در سال۵۸ به قانون اساسی و ولایت فقیه رأی منفی دادند.
رسید دریافت!
این افاضات شیادانه البته نخواهد توانست صورت مسألهٔ اصلی را مخدوش کند. صورت مسأله این است که تحریم قاطع نمایش انتخابات توسط مردم ایران با پیشتازی مجاهدین و مقاومت ایران به یک دغدغهٔ ملی تبدیل شده است. سرنگونی استبداد دینی با تمام باندهای مافیایی آن، امروز بیش از هر زمان دیگر در دسترس است. فکلرزههای جلادان و شکنجهگران در این دستگاه قابل فهم و بررسی است. آنها یکی پس از دیگری به آن رسید دریافت میدهند.