توسعه صنعتی در گرداب خامفروشی
انقلاب صنعتی چهارم
در ۲قسمت پیشین این نوشته
با یادی از مطالبات تاریخی ایرانیان در ۱۲۰سال اخیر
که در کنار آزادی و عدالت اجتماعی، خواهان توسعه صنعتی کشورشان هم بودهاند، به
آنچه که ۲دیکتاتوری شاه و شیخ
بر سر این مطالبات آوردند، اشارهای شد و نشان داده شد که بهرغم تمامی حمایتهای
تبلیغاتی مماشاتگران، ایران همچنان یکی از کشورهای عقبنگهداشته شده است که تا
توسعه صنعتی بسیار فاصله دارد.
همینجا یادآوری این نکته ضروری است که بهرغم تمامی بوق و کرناهای ارتجاعی
استعماری مبنی بر پیشرفتهای صنعتی رژیم، بین توسعه صنعتی و آنچه که دیکتاتوری
آخوندها تلاش میکنند تحت عنوان ساخت سلاحهای جنگی(قایق و تانکهای مونتاژ شده و
موشکهای مهندسی شده و فناوری اتمی) و پیشرفت در زمینههای نظامی به رخ مردم بکشد
فاصله جدی وجود دارد، چرا که صنایع نیمبند و مونتاژکار تسلیحاتی(موشکی ـ اتمی) که
با وصله پینه کردن طرحهای صنعتی و تکنولوژی مسروقه از اینسو و آنسوی جهان فراهم
آمدهاند، با دستآوردهای اصیل علمی و کارکردهای اجتماعی(غیرنظامی) آنها تفاوت
کیفی دارند.
صنایعی که حتی بهفرض دروغ نبودن خبر تولید داخلی آنها، حتی در صفحه مختصات
تعادلقوای نظامی هم جایی برای ابراز وجود رژیم باز نمیکنند!
به همین علت پر بیراه نخواهد بود اگر گفته شود خامنهای تنها به خامفروشی و
تهیه تسلیحات سرکوب میاندیشد و لاغیر. فرازهای زیرین این نوشته همین مدعا را با
عدد و رقمهایی که رسانههای باند خامنهای(و نه باند رقیب) منتشر کردهاند، ثابت
میکنند.
بحث توسعه صنعتی در محافل کارشناسی رژیم
یکی از الزامات توسعه صنعتی، اختصاص دادن بودجه مکفی برای پژوهشهای علمی
صنعتی است، امری که در ایران آخوندزده اساساً جایی در ردیفهای بودجه نداشته و در
بودجه نهادهای تخصصی و واحدهای تولیدی هم جایش خالی است.
روز ۱۵بهمن ۹۷ روزنامه حکومتی فرهیختگان از باند خامنهای درباره همین موضوع
مطلبی منتشر کرد و نوشت: «در حالیکه حداقل
بودجه تحقیق و توسعه در دنیا ۴درصد از
درآمد شرکتها را شامل میشود، در ایران این رقم۰۰۰۹/۰ درصد از بودجه شرکتهای بزرگ دولتی است». این
روزنامه سپس در مقام مثالزدن نوشته است: «کشورها
بخشی از درآمدهای ملی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص دهند. در این میان اما تعداد
انگشتشماری از کشورهای دنیا که جزء کشورهای توسعهیافته دنیا محسوب میشوند، سهم
زیادی را برای انجام تحقیق و توسعه از درآمدهای ناخالص ملی خود قائل هستند، بهطوری
که ۱۸کشور که همگی عضو ۲۰ G محسوب میشوند،
۹۲درصد هزینههای تحقیق و توسعه و ۹۴درصد اختراعات نوین دنیا را به خود اختصاص دادهاند و به عبارت
دقیقتر کره جنوبی با در نظر گفتن سهم ۴٫۲۳درصدی از سهم تولید ناخالص داخلی خود به «تحقیق و توسعه» جایگاه
اول را در این زمینه کسب کرده و بعد از آن کشورهایی چون ژاپن و آلمان با در نظر
گرفتن سهمهای ۳٫۲۹ و ۲٫۹۳ در رتبههای
بعدی قرار گرفتهاند؛ جایگاهی که قرار بود تا سال ۱۴۰۴ ایران نیز جزء آنها قرار بگیرد و با اختصاص ۴درصدی به بحث تحقیق و توسعه از تولید ناخالص داخلی در ردههای
کشورهای پیشرو در حوزه تحقیق و توسعه محسوب شود، اما در عمل ایران کمتر از یک درصد
از تولید ناخالص داخلی خود را به این موضوع اختصاص داده است».
اهمیت تحقیق و توسعه
همان روزنامه حکومتی که از قضای روزگار وابسته به باند خامنهای است(یعنی
باندی که صاحباختیار عمده قدرت و منابع ملی کشور است) در باب اهمیت «تحقیق و
توسعه» نزد پیشرفتهترین کمپانیها و غولهای صنعتی و دانشبنیان جهان مینویسد: «۲۰غول دنیا جزء برترین شرکتهایی هستند که بودجه نسبتاً عظیمی را
در سال ۲۰۱۸ به بحث تحقیق و توسعه
اختصاص دادهاند که در رأس آنها آمازون با ۲۲میلیارد
دلار بودجه در رتبه نخست و جنرال موتورز با ۷میلیارد دلار در رتبه آخر قرار گرفتهاند.
در اصل شرکتی مانند آمازون با دارا بودن درآمد ۶۰میلیارد دلاری در ۳ماهه نخست
سال ۲۰۱۸ در مجموع ۲۴۰میلیارد دلار درآمد در سال گذشته میلادی داشته که از این میزان ۲۲میلیارد دلار را به امر تحقیق و توسعه اختصاص داده، در حقیقت ۹درصد از درآمد خود را به این امر اختصاص میدهد؛ موضوعی که قطعاً
در پیشرفت و تبدیل این شرکت به یکی از قطبهای بزرگ اقتصادی دنیا نقش اساسی داشته
است.
همچنین شرکتی مانند مایکروسافت که یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه
کامپیوتری دنیا بهشمار میرود، درآمد ۱۱۶میلیارد
دلاری را تجربه کرده که ۱۲میلیارد دلار آن به
حوزه تحقیق و توسعه رسیده است؛ یعنی ۱۰درصد از
درآمدش صرفاً به امر تحقیق و توسعه ختم شده، در این میان اما بزرگترین غول موبایلسازی دنیا
یعنی آیفون که درآمدی ۱۸۶میلیارد دلاری داشته
که شاید کمترین بودجه را در بین دو شرکت دیگر داشته، ۶درصد از درآمد خود را به این موضوع اختصاص داده است».
رژیم آخوندها چقدر هزینه تحقیق و توسعه میکند؟
همان روزنامه حکومتی در این مورد مینویسد:
«شرکتی مانند شرکت ملی نفت ایران با دارا بودن بودجه ۶۱۱هزار میلیارد تومانی در سال ۹۸ و اختصاص تنها ۸میلیارد
تومان به امر پژوهش در اصل یکهزارم درصد از بودجه خود را به این امر اختصاص میدهد؛
شرکتی که ترجیح میدهد به جای رفع نیازهای خود از طریق تحقیق و توسعه در داخل
کشور، با شرکتهایی مانند توتال بر سر میز قرارداد بنشیند؛ قراردادهایی که قبل از
امضا، پایانش برای همه مشخص است.
شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز با دارا بودن ۳۰۹هزار میلیارد تومان بودجه و اختصاص تنها ۳میلیارد تومان به امر پژوهش تنها ۹هزارم درصد از بودجهاش را به تحقیق و توسعه اختصاص خواهد داد.
شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نیز با دارا بودن ۳۰۹هزار میلیارد تومان بودجه و اختصاص تنها ۳میلیارد تومان به امر پژوهش تنها ۹هزارم درصد از بودجهاش را به تحقیق و توسعه اختصاص خواهد داد.
همچنین شرکت پالایش نفت آبادان نیز که در لایحه بودجه ۹۸، ۶۲هزار میلیارد تومان
بودجه به آن تعلق گرفته، تنها ۹هزارم درصد
از بودجهاش را به امر پژوهش اختصاص داده و در شرکتی مانند شرکت ملی گاز با بودجه ۶۵هزار میلیارد تومانی تنها ۷میلیارد و ۲۰۰میلیون
تومان یعنی ۰٫۰۱۰درصد از بودجهاش را به این امر اختصاص داده است.
این در حالی است که این شرکتها جزء شرکتهای دولتی در لایحه بودجه محسوب میشوند
که با دارا بودن بودجه ۱۰۰۱هزار میلیارد تومانی،
حدود ۸۶درصد از بودجه شرکتهای دولتی را در اختیار
دارند، اما در عمل حتی یک درصد از بودجهشان نیز به امر پژوهش اختصاص پیدا نمیکند.
شرکت سایپا(هلدینگ) با درآمد ۲۴هزار
میلیارد تومانی در سال گذشته تنها یک میلیارد به حوزه تحقیق و توسعه اختصاص داده
که در حقیقت ۴هزارم درصد از
درآمدهایش را شامل میشود، در حالیکه تویوتای ژاپن حداقل ۴درصد درآمد خود را صرف تحقیق و توسعه میکند.
چه شرکتی، چه میزان هزینه تحقیق و توسعه میکند؟
تحقیق و توسعه یا از کیسه خوردن و غارت؟
در واقع مقدمه توسعه صنعتی، تحقیق و درک نیازهای بازار و دریافتن ضروریات
جامعه برای ایجاد تحول در تولیدات است، امری که بیواسطه، پیشرفت علمی و تکنولوژیک
را هم تضمین میکند. اما از آنجا که فاشیسم مذهبی حاکم تنها به فکر «حفظ نظام»
است، تنها و تنها به برآورده کردن نیازهای تسلیحاتی و الزامات سرکوب متمرکز میشود.
آخوندها در حقیقت چشم به آینده ندارند، آنها تنها این را در نظر دارند که
چگونه خود را و حاکمیتشان را حفظ کنند؟ در چنین دستگاهی طبعاً تمامی درآمدهای
حاصل از فروش اجناس بنجل تولیدی خود و پولهای حاصل از خامفروشیهای نفت
و گاز را هم اساساً خرج حفاظت و امنیت خودشان میکنند. نگاهی به جدول زیر از همان
رسانه، مؤید این نکته است.
دیکتاتوری حاکم بر ایران تنها به خامفروشی میاندیشد، نه به
توسعه و پیشرفت!
طبیعی است که در چنین دستگاهی، هیچ تحول صنعتیای روی ندهد،
صنایع پیوسته فرسوده و فرسودهتر شوند، تولیدات موجود از رقابت با محصولات مشابه
خارجی جدید باز میمانند و در نهایت رژیم برای تأمین هزینههای ملی خود متوجه خامفروشی
نفت و دیگر منابع معدنی شوند؛ کاری که خامنهای در آن مهارت ویژهای دارد.
خام فروشی بهجای توسعه صنعتی!
در چنین دستگاهی البته همان صنایع اسقاطی و کارخانههای فرسوده نیز به مرور
از دور خارج شده و با یکسویه شدن خط واردات، مملکتی که مشکل تاریخیاش وابستگی
سیاسی اقتصادی و کمپرادوریسم صنعتی بوده است، دوباره به زیر خط وابستگی باز میگردد،
امری که در دوران آخوندها یکبار دیگر در حال تکرار شدن است، با این تفاوت که در
ادوار پیشین حداقل یک کشاورزی نیمبند وجود داشت که در زمینه نیازهای غذایی مملکت
را تا حدودی از وابستگی به بیگانه نجات میداد اما در سایه سیاستهای ضدملی شاه و
شیخ و از اوایل دهه ۵۰ خورشیدی تاکنون بیشتر
از ۳۳هزار روستای کشور متروکه شده و کشاورزی مملکت
نیز نابود شده است و اکنون مردم ایران ماندهاند و یک دیکتاتوری دیگر و
صنایعی که یکییکی نابود میشوند و کشاورزیای که نابود شد!
بیسبب نیست که متخصصترین اقتصاددانهای رژیم نیز در مورد صنعتی شدن کشور(در
این نظام) امید خود را از دست دادهاند و در نقطه مقابل اینان اپوزیسیون قرار دارد
که بهروشنی چاره کار را در تغییر تام و تمام این دیکتاتوری و جایگزین کردنش با یک
حاکمیت دمکراتیک و مردمی میبینند.
ادامه دارد...