اسدالله لاجوردی کیست؟

روزی که جلاد اوین مجازات شد
گاهی در دنیای‌مان به نام‌ها و چهره‌ها و تباری از آدم‌ها برمی‌خوریم که حاصل زندگی‌شان را باید با تبارشناسی یا پدیده‌شناسی شناسایی نمود و شناخت. یکی از اینان اسدالله لاجوردی است.
نخست، توقفی کوتاه در پشت پنجره‌یی برای معرفی زندگی متعارف و سیاسی وی:
سایت مشرق، ۲شهریور ۱۳۹۳:
«سید اسدالله لاجوردی، سال ۱۳۱۴ هجری شمسی در خانه پدرش علی‌اکبر لاجوردی که به هیزم‌فروشی شاغل بود، در جنوب تهران متولد شد. پس از ۶سال تحصیل در دوره ابتدایی در سال ۱۳۲۷ در حالی که جوانی ۱۴-۱۳ساله بود به دبیرستان رفت... اسدالله لاجوردی در دومین سال تحصیل در دبیرستان‌، ترک‌تحصیل کرد و در کنار پدر به کار مشغول شد.
اسدالله لاجوردی که در شکل‌گیری جمعیت مؤتلفه اسلامی نقش اساسی داشت‌، پس از ترور حسنعلی منصور ـ نخست‌وزیر وقت ـ در بهمن ۱۳۴۳ همراه بسیاری از اعضای این جمعیت دستگیر شدند. صادق امانی که شوهرخواهر لاجوردی بود به همراه بخارایی، نیک‌نژاد و هرندی در سحرگاه ۲۶خرداد توسط رژیم شاه اعدام شدند. عراقی و هاشم امانی با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شدند... اسدالله لاجوردی پس از محاکمه به ۱۸ماه حبس تأدیبی محکوم شد... اسدلله لاجوردی در اسفند سال‌ ۵۳ مجدداً بازداشت شد. اتهام او این بار «فعالیت‌های زیرزمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود» بود و به ۱۸سال حبس جنایی محکوم شد... اما در سال ۵۶ همراه بسیاری دیگر، از زندان آزاد شد».

پدیده‌شناسی لاجوردی و روانشناسی جنایت
پدیده لاجوردی را باید در زمره موضوعات شناسایی‌شونده در تاریخ ۵۰سال گذشته ایران دانست. یکی از موضوعاتی که نسل‌های پس از دهه ۶۰ باید به بازشناسی آن بپردازند تا بتوانند قدرت پایداری، اراده، عزم و نبرد مجاهدان و مبارزان و پیشتازان آزادی با هیولای درنده‌خوی و سادیست خمینی ضدبشر را درک کنند.


 اسدالله لاجوردی، داسی در دست خمینی برای نابودی نسلی از زندانیان
 اسدلله لاجوردی امضای نامی پای سبکی از جنایت است که فراتر از قانون و قضا، شوق زندانی‌کشی و قتل‌عام‌گری، اعتیادی برای اثبات تذهیب روح و روانش بود. از این رو هم بود که توانست فراتر از قانون و قضا، دشنه‌ای وداسی برای دروکردن نسلی از زندانیان در دستان خمینی باشد.

چند نمونه کوتاه برای مقدمه و آشنایی 
- «رفته بودیم جلو اوین که بچه‌هایمان را ملاقات کنیم. به ‌ما ملاقات نمی‌دادند. پس از ساعتها انتظار و اصرار ما که حاضر نبودیم بدون ملاقات برگردیم، لاجوردی خودش از زندان بیرون آمد و با خنده گفت: «اشکالی ندارد. می‌توانید بیایید ملاقات کنید». اجازه ورود به‌ محوطه اوین را دادند. پس از مدتی معطلی، ما را به‌کنار تپه‌ها بردندآنجا با حیرت متوجه شدیم در قسمتی از زمین، برکه‌ای از خون به‌وجود آمده است. لاجوردی بلندبلند خنده جنون‌آمیزی کرد و گفت: «بفرمایین ملاقات کنین! محل ملاقات این‌جاست. بچه‌های شما تیربارون شدن».
- «پاسداران کارشان را از ساعت ۳ شب شروع می‌کردند. تا صبح صدای تیرهای خلاص قطع نمی‌شد. یک روز صبح لاجوردی با صورتی پف‌کرده و اخمو ‌آمد توی بند. تا ‌خواستیم حرف بزنیم، ‌گفت: «حوصله ندارم، دیشب از ساعت ۳ داشتم تیرخلاص می‌زدم». این را علناً می‌گفت و انگار نه انگار آدم می‌کشت‌».
در این نوشته به پدیده‌شناسی لاجوردی و هم‌قطاران او می‌پردازیم.

اسدالله لاجوردی ـ آدرس‌های ناآشنا
در ۴۰سال گذشته ایران، دنبال نام‌هایی بگرد که سمبل‌های پدیده‌شناسی و روانشناسیِ جنایتکاران و آمران و مجریان نابودی زندگی را به تو آدرس بدهند. ‌
دنبال آنانی بگرد که ساطور بر ترمه لطیف عواطف شگرف آدمی زدند؛ و شاید این هم هنوز دستت را نمی‌گیرد تا به گهواره جنایت ببرد. چه تعبیر و تشبیه تلخی! گهواره برای تربیت جنایت؟ آری، در میهن تو در این ۴۰سال، چه بسیار واژه‌ها و معناهایند که وارونه و سرافکنده گشته‌اند!
دنبال آنانی بگرد که اراده‌یی قوی برای جنایت داشتند و دارند...
دنبال آنانی بگرد که ثقل تفکرشان، کشف و ابداع هولناک‌ترین آزار‌ها و شکنجه‌ها بوده و باشد... یکی از آنها اسدالله لاجوردی بود که حتی زندانیان زمان شاه، او را شمربن ذالجوشن لقب داده بودند.
 اسدالله لاجوردی ـ حتی زندانیان زمان شاه او را شمربن ذالجوشن لقب داده بودند

 دنبال آنانی بگرد که پوست عواطفشان از هسته و تخم شقاوت رنگ و جلا گرفته است و می‌گیرد...
دنبال آنانی بگرد که هاله قدسی بر گرد پلشتی‌شان می‌افکنند تا مصونیت وجدانشان را خشنودی عالم غیب روا دارند...
دنبال آنانی باش که پیش از آن‌که حریر لطیف عشق بر ضمیر آدمیزادی‌شان بگسترد، سلول‌های سرطانی نفرت سر تا پایشان را تسخیر کرده است...
دنبال آنانی بگرد که فردیت درنده‌خوی خفیه‌شان را آن‌قدر آب و نان می‌دهند که دیگر هیچ روزنه‌یی برای سرایت پرتوهای مهر و انسانیت باقی نمی‌ماند...
دنبال آنانی بگرد که دنباله‌های جبر مرگ‌اندیش ایدئولوژی‌های سلطه‌گر بر روشن‌اندیشیِ اختیار و آگاهی و آزادی آدمی هستند...
دنبال آنانی باش که در نظام متمدن اجتماعی، همیشه با تقدسی بیرون و فراتر از قانون، سلطه‌گری را «اوجب واجبات» جهت تحکیم پایه‌های قدرتشان معنا می‌کنند...
دنبال آنانی باش که انسان دموکراتیک، سیستم دموکراتیک و جامعه دموکراتیک برای آزادی اندیشه، آزادی بیان و آزادی انتخاب را دشمن اصلی و نافی جوهر وجود و علت خلقتشان دریافت می‌کنند...
دنبال آنانی بگرد که توان درک دینامیک انسان و هستی و جامعه را ندارند؛ از این روی در اعقاب کهنه‌گی می‌مانند و مدام در حال کینه‌کشی از تعالی روح و ضمیر و اندیشه و رفتار منطبق با هستیِ دینامیک می‌باشند...
و همه این‌ها را می‌توانی یک‌جا و در یک وجود و نام بیابی: اسدالله لاجوردی.

اسدالله لاجوردی در قاب بنیادگرایی عقیدتی 
اسدالله لاجوردی در زمره نام‌هایی مترادف با «کسب و کار مرگ» است. وی از اعضای اولیه‌ی گروه «مؤتلفه» بود که از دهه ۲۰ و ۳۰ خورشیدی به فعالیت سیاسی روی آوردند. از همان آغاز خود را به یک ایدئولوژی ارتجاعی و فاشیسم دینی مجهز کردند. تمام گروه‌های مذهبی این‌چنینی و شخص خمینی، نقطه‌آغاز فعالیت سیاسی و اجتماعی‌شان، بازگشت دادن ایران به عصر ۱۴۰۰سال پیش بوده است. از این‌رو، قدرت انطباق با تکامل اجتماعی و انسانی را نداشته و ندارند و بنیادگرایی عقیدتی، مبنای هستی‌شناسی‌شان می‌گردد. تمام بحرانهای سیاسی، اجتماعی، انسانی و فرهنگی ۴۰سال گذشته بین این حاکمیت و مردم ایران و جهان نیز به همین دلیل بنیادی و اساسی بوده و می‌باشد. این تصویری است که باید اسدالله لاجوردی را در قاب آن نگریست و شناخت.
 اسدالله لاجوردی در میان پاسداران جانی در زندان اوین

اسدالله لاجوردی در همین قاب جای داشت که به همراه تنی چند از همراهان و هم‌مسلکی‌هایش در اوایل دهه ۵۰ به زندان محمدرضا شاهی پای گذاشت. در این‌جا بود که وی با زندانیانی مبارز و مجاهد مواجه گشتآنچهاین روبه‌رو شدن ناگزیر را برجسته می‌کند، بروز شخصیت واقعی و درون‌مایه ذاتی‌اش است. منظور از «ذات»، مجموعه ویژه‌گی‌ها و خصیصه‌های شکل‌دهنده هویت آدمی است.

بحر در کوزه 
زندانهای شاهنشاهی در دهه ۵۰ میدان بروز هویت و توانمندی‌های نظری و ماهیت زندانیان ـ چه گروهی و چه فردی ـ بود. شاید بتوان حضور‌ آدمی در زندان را به دریا در کوزه تشبیه نمودآنچه در آن زندانها جریان داشت، معطوف به این بود که ماهیت‌ و توانمندی‌های ناشی از آن باید خود را در تشخیص تضاد عمده و دشمن اصلی بارز می‌کرد. در مجموعه‌ تحولاتی که طی این دهه در زندانها روی داد، جریانی تحت عنوان مذهبیون راست ارتجاعی شکل گرفت که دشمن اصلی را مجاهدان و مبارزان و پیشتازان آزادی می‌دانست. استدلالی که این تشخیص را توجیه می‌کرد، صرفاً مرزکشی مذهبی بود. انقلابیون آزادی‌خواه دشمن اصلی را نظام حاکم و ساواک او معرفی می‌کردند و با آن سر سازش نداشتند؛ اما مذهبی‌های راست ارتجاعی ـ که لاجوردی هم از عناصر فعال آنان بود ـ بر مرزکشی خدا و بی‌خدا انگشت می‌گذاشتند. بر این اساس یک ساواکی و شکنجه‌گر اگر به خدا اعتقاد داشته باشد در نهایت دوست و «خودی» محسوب می‌شود و یک مبارز راه آزادی اگر اعتقادی به خدا نداشته باشد و عقیده و فلسفه دیگری داشته باشد دشمن استمذهبی‌های راست ارتجاعی بر سر این تشخیص‌شان با ساواک و شاه هم سازش می‌کردند.

اسدالله لاجوردی ـ عقوبت سپاس‌گوییِ درگاه همایونی!
با وجود مقاومت و پایداری عمده زندانیان مجاهد و مبارز در مقابل شکنجه‌ها و دسیسه‌های ساواک، بخش عمده‌یی از بازماندگان گروه مؤتلفه در مقابل ساواک شاهنشاهی به سپاس‌گویی از درگاه همایونی پرداختند و گدایی خلاصی از زندان کردند. همین ۲عامل مقاومت در برابر دیکتاتور و سپاس‌گویی مقابل آن، موجب مرزبندی جدی بین ۲جریان عمده در زندانها شد. اسدالله لاجوردی هم در کنار همراهان شکست‌خورده‌اش در یک آزمایش مبارزاتی، به کینه‌ورزی و کینه‌کشی نسبت به پایداران و مقاومت‌کنندگان مجاهد و مبارز روی آورد. در حقیقت باید یادآور شد که آنها به یک مجازات اتودینامیک گرفتار شدند که بازتابش تنفر هیستریک نسبت به پیشتازان و وفاداران به آزادی در برابر دیکتاتور بود.
اسدالله لاجوردی از همان سلول‌های زندانها شروع به صیقل زدن دشنه‌اش نمود تا از مجاهدان و مبارزان شکست‌نخورده در برابر دیکتاتور انتقام بگیردآنچه کم داشت، ظرف و شرایط و قدرت و پشتیبان لازم برای اجرای کینه‌ورزی و انتقام‌جویی‌اش بود.

اسدالله لاجوردی ـ رودهای ایران و سلطه ماهی‌خواران
این ۲جریان داخل زندانها با پیروزی قیام سراسری سال ۱۳۵۷ و برچیده شدن نظام ارتجاع سلطنتی، به میدان بزرگ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران پای نهادندآنچه در تعادل‌قوای سیاسی و مذهبی روی داد، سرقت رهبری قیام و سلطه خمینی بر تمامیت جامعه ایران بود. بنابراین جریانها و گروهها و سازمانهای پیشتاز مبارزه برای آزادی که وارثان جنبش‌های مشروطیت و میرزا کوچک‌خان و مصدق بودند، تحت حاکمیت خمینی واقع شدند.
خمینی به‌دلیل ماهیت ارتجاعی و ضدتاریخی‌اش، هرگز مجاهدان و مبارزان و پیشتازان آزادی را تأیید نمی‌کرد و پس از به قدرت رسیدن نیز، آنان را رقیب بالقوه خود قلمداد می‌نمود و همواره مترصد فرصتی برای از بین بردن آنان بود.
این‌گونه بود و شد که زمینه و شرایط لازم به نفع سلطه‌گری مذهبیون سپاس‌گوی شاهنشاه آریامهر مهیا گشت. از طرفی همان مجاهدان و مبارزان زندانها، بعد از پیروزی قیام ۱۳۵۷ دست به فعالیت گسترده و مسالمت‌آمیز سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و نیز آموزش وسیع هوادارانشان زدند.

اسدالله لاجوردی ـ آزادی در مظان اتهام
ایران به عرصه ظهور و حضور ۲دیدگاه در برابر «آزادی» بدل گشت. یک دیدگاه که در حاکمیت بود و رهبری و سلطه مطلق خمینی را داشت، دست به انحصار قدرت و حذف همان مجاهدان و مبارزان زد و از طرفی با وسایل تبلیغاتی وسیعی که در اختیار داشت، جامعه را به جانب مذهبی و غیرمذهبی و باخدا و بی‌خدا سوق می‌داد. یک دیدگاه غیرحاکم هم بود که بر روی آزادی در تمام زمینه‌ها و حقوق‌بشر و حقوق اقلیتها و برابری زن و مرد تأکید داشت و برای تحقق آن فعالیت می‌نمود. حاصل این فعالیتها منجر به دستگیریها، تبعید شدنها و گاهی هم کشتارهای مشکوک می‌شد.

اسدالله لاجوردی ـ قهقهه هیولا 
در این وضعیت بود که خمینی اسدالله لاجوردی را به ریاست زندانهای تهران و پس از مدتی دادستان انقلاب اسلامی تهران منصوب نمود. حالا لاجوردی به ظرف، شرایط، قدرت و پشتیبانی لازم برای اجرای کینه‌ورزی و انتقام‌کشی‌اش دست یافته بود. او با قلب و ضمیری تهی از عشق به آزادی و سرشار از تفاوت‌گذاری‌های مذهبی و نیز لبالب از خاطره‌ از زندانیان مجاهد و مبارز پایدار در برابر دیکتاتور سابق، بر اریکه‌ی زندان و زندانی نشانده شد. نباید انتخاب یک قلب شقی و ضمیر جانی و روح هیستریک در انتقام‌جویی را توسط خمینی بی‌دلیل دانست؛ رویدادهای بعدی زندانهای تهران طی چند سال پس از پیروزی قیام ۱۳۵۷ نشان داد که خمینی نشانه‌یی از قلب و ضمیر و روح خودش را در این امر گماشت.

اسدالله لاجوردی ـ تاکتیک مرگ از درون 
اسدالله لاجوردی از همان آغاز صدارت بر زندانها، دنبال لجن‌مال کردن شخصیت انسانی زندانی بود. برایش هم فرقی نداشت که زندانی چه هویت سیاسی و عقیدتی دارد یا ندارد. برای او مهم شکستن زندانی، به ندامت کشاندن، خرد کردن شخصیت و تبدیل او به یک عصاره و کالبد بی‌روح و انگیزه بود که به گذشته‌اش کینه بورزد و دنبال انتقام از آن باشد.
 اسدالله لاجوردی ـ حاکمیت در زندان اوین

تاکتیک لاجوردی بازتاب همان رفتار گروه مؤتلفه و برخی زندانیان و روحانیان در برابر ساواک شاهنشاهی بود که شکست‌خورده و سپاس‌گوی از زندان خلاص شده بودند. این تاکتیک و حربه لاجوردی با زندانیان ـ حتی عادی و غیرسیاسی ـ‌ ناشی از یک عقده‌گشایی روانی نسبت به گذشته خویش بوده است.

اسدالله لاجوردی ـ تفاوت نازیسم و خمینیسم
یادآوری این نکته ضروری است که این تاکتیک اسدالله لاجوردی که زیر نظر خمینی برنامه‌ریزی و اجر می‌شد، بسیار فراتر از تاکتیک‌های نازیسم هیتلری در اردوگاههای مرگ در حین جنگ دوم جهانی می‌باشد. در آنجا باجسم زندانی هر چه می‌خواستند می‌کردند که از او انتقام بگیرند تا مکافاتش را ببیند و در نهایت جسمش را نابود می‌کردند؛ ولی او را به جنگ و جدال با اندیشه و ذهن و ضمیر و روح و شخصیتش نمی‌کشاندند. اسدالله لاجوردی مدام در فکر تربیت جلاد و شقی در درون زندانی بود. از این رو زیر سلطه او، دیگر فرد زندانی مشمول قانون و قضا و حقوق زندانی نیست، بلکه مهره‌یی است که باید از دهلیز شکست شخصیت، توبه، ندامت جلو تلویزیون، انتقام از گذشته و تیرخلاص زدن به یاران سابقش بگذرد.

اسدالله لاجوردی ـ اندیشه جنسیتی در اتاق تمشیت 
تاکتیک‌های اسدالله لاجوردی در مقابل زندانی، وقتی به زنان زندانی می‌رسد، پوسته می‌شکند و در تلفیق با اندیشه ضدبشری جنسیتی که زن را فاقد اراده برای انتخاب و اختیار و نیز کالایی در سلطه تمتع‌جویی مرد می‌داند، منجر به وحشیگری فوق تصور در زندانهای خمینی و دادستانش لاجوردی می‌گردد. تردیدی نیست که هیچ زن زنده‌مانده و خلاص‌شده از زیر دست اسدالله لاجوردی، نتوانسته دیده‌ها و تجربه‌های شخصی‌اش را بازگو کرده یا نوشته باشد.

اسدالله لاجوردی ـ تیز کردن دشنه برای کینه‌کشی از خاطرات(۳نمونه)
یکی از وجوه برجسته انتقام‌کشی اسدالله لاجوردی از خاطراتش نسبت به زندانیان زمان شاه و مبارزان آزادی، رفتار و برخورد وی با مبارز برجسته شکرالله پاک‌نژاد، مجاهد خلق محمدرضا سعادتی و فدایی خلق سعید سطانپور است.
پاک‌نژاد از مبارزان سوسیالیست بود که علاوه بر سابقه پایداری و محبوبیت در زندان نظام شاهنشاهی، در بعد از قیام ۵۷ هم بر ضرورت آزادی تأکید می‌کردپاک‌نژاد اندیشه‌هایش را در قالب نوشته‌هایی منتشر می‌نمود. وی شخصیتی معروف و محترم بین همه‌ مبارزان زمان شاه و بعد از آن بود. با دستگیری وی، لاجوردی که گویی به یکی از آرزوهایش رسیده باشد، تمام مکر و حیله و فشار و شکنجه‌ها را روی پاک‌نژاد آزمایش کرد تا بلکه او را به ندامت در تلویزیون حکومتی بکشاند. اما شناخت پاک‌نژاد از ماهیت ارتجاعی و قرون‌وسطایی خمینی و نظامش و نیز کفه آزادی و عشق به مردم در جان و اندیشه و ضمیر او بسا بسا نیرومندتر از شناعت و پلشتی و حقارت لاجوردی و پاسدارانش بود. از این رو لاجوردی به‌طور مشخص و خلاف قانون قضای مصوب خودشان، از پاک‌نژادقهرمان انتقام گرفت و او را در مدت کوتاهی پس از دستگیری‌اش تیرباران کرد.
 انتقام اسدالله لاجوردی از زندانیان مقاوم زمان شاه: سعید سلطانپور، شکرالله پاک‌نژاد و محمدرضا سعادتی

محمدرضا سعادتی از زندانیان مقاوم شناخته‌شده زندانهای شاه بود. وی از اردیبهشت ۵۸ تا تیرماه سال ۶۰ در اسارت و زندان بود. در محاکمه نمایشیِ بدون وکیل و هیأت منصفه، او را در آبان سال ۵۹ تحت شرایط ویژه و فوق‌العاده‌ی جنگ خمینی با عراق، به حبس ابد محکوم کردند. بعد از ۳۰خرداد سال ۶۰ و شرایط توفانی آن روزها و هفته‌ها که تیم اسدالله لاجوردی و محمدی گیلانی هر شب دهها و شب‌هایی بیش از ۴۰۰زندانی را تیرباران می‌کردند، اسدالله لاجوردی متوجه می‌شود که شاید رایزنی‌هایی در کار باشد که بخواهند از اعدام سعادتی جلوگیری کنند. همین اتفاق هم می‌افتد. شبی یکی از مقامات به اسدالله لاجوردی زنگ می‌زند و موضوع سعادتی را از وی پرس و جو می‌کند. لاجوردی هم بدون قطع کردن گوشی، دستور اعدام فوری سعادتی را به پاسداران می‌دهد. چند دقیقه بعد در ادامه‌ تماس با مقام مزبور، لاجوردی اطلاع می‌دهد که سعادتی اعدام شده است!
سعید سلطانپور از شاعران و زندانیان مبارز و پایدار در زمان شاه و سلطه ساواک بر زندانها بود. سعید هم پس از آزادی از زندان، همراه با سازمان چریک‌های فدایی اولیه ـ قبل از انشعاب بهار ۵۹ ـ بر ضرورت آزادی و تقدم آن بر هر موضوع انحرافی دیگری که حاکمیت و جبهه متحد ارتجاع علم می‌کردند، تأکید می‌نمود. وی در سال ۵۸ ۲نمایش حمایت از طبقه کارگر را به روی صحنه تئاتر برد. در نوشته‌ها و شعرهایش هم علیه ارتجاع حاکم افشاگری و مبارزه مسالمت‌آمیز می‌نمود. آدم‌ربایان کمیته‌چی نظام آخوندی سعید سلطانپور را در اواخر اردیبهشت سال۶۰ در مراسم ازدواجش دستگیر کرده و می‌برند. این آدم‌ربایی آشکار و نفرت‌انگیز، محکومیت و سر و صدای بسیاری در جامعه ایجاد کرد. سعید را به لاجوردی تحویل می‌دهند. او را بدون هیچ محاکمه‌یی در زندان گروگان نگه می‌دارد. بعد از ۳۰خرداد ۶۰ لاجوردی سراغ سعید می‌رود و در یک انتقام‌کشی کور و درنده‌خویی حیوانی، او را بدون هیچ محاکمه و دادگاه قانونی، در ۳۱خرداد تیرباران می‌کند.

اسدالله لاجوردی ـ تعمیم ساختاریِ شقاوت
نمونه‌یی دیگر از شخصیت‌شناسی لاجوردی، به تصمیم او برای گسترش روند هیستریک جنایت در درون کابینه دولت برای کسب اعتماد نسبت به خمینی اشاره دارد. او خواسته بود که اعضای کابینه باید آزمایش پس بدهند که به اصل ولایت فقیه اعتقاد کامل دارند. برای اثبات این آزمایش باید وزرای دولت شب‌ها به اوین بروند و به زندانیان اعدامی، تیر خلاص بزنند.

اسدالله لاجوردی ـ لذت‌جویی از قساوت با پشتوانه‌‌ی ولایت متشرع
شخصیت سادیستی مثل اسدالله لاجوردی را تنها در پدیده‌شناسی و روانشناسی جنایت می‌توان کالبدشکافی کرد تا به نطفه‌بستن و رشد اندیشه جنایی در وجودشان پی برد. تازه لاجوردی اعتراف کرده بود که دلگرمی و پشتیبانی‌اش را از خمینی دریافت می‌کرده است. پدیده‌هایی مثل خمینی و اسدالله لاجوردی و گیلانی توانستند در بیرون از قانون و حقوق و با تأسی و لذت‌جویی از روح و روانی جنایت‌اندیش، هزاران زندانی را در محرومیت از حق وکیل و دادرسی و حقوق و قضا نگه دارند و در دومینوی مرگ، نابود کنند.

اسدالله لاجوردی ـ مهار بر کفتار هار
پدیده لاجوردی در افراط‌های جنایت‌گری و اختراع انواع شکنجه‌های هولناک تا جایی پیش رفت که با درز گزارشات متعدد به بیرون زندان و افزایش فشارهای داخلی و بین‌المللی بر حاکمیت ولایت فقیه، در تضادها و درگیریهای درونی حاکمیت به موضوع دعوا تبدیل شد. لاجرم اسدالله لاجوردی را پس از نابود کردن دهها هزار زندانی و متلاشی شدن صدها خانواده‌ به‌دست او، از کار برکنار ‌کردند. مهار بر کفتار هار زدند تا در لانه ولایت، لاشه و مردار دهندش.

اسدالله لاجوردی، تبلوری برآمده از اصل ولایت فقیه
پدیدهٔ لاجوردی آن‌قدر با کلیت نظام ولایت فقیه پیوند خورده است که با وجود مشکلاتی که در سطح داخلی و بین‌المللی ایجاد نمود، هرگز نمی‌توانند آشکارا انکارش کنند؛ چرا که انکار وی، نفی تمامیت این نظام از دهه ۶۰ به بعد است که او توانست کوره‌های مرگ و نابودی انسانها را همواره گرم و پررونق نگاه دارد تا خمینی و خامنه‌ای بتوانند بر اریکهٔ سلطنت مطلقه فقیه، مجلس‌آرای استمرار چپاول و جنایت باشند.
بی‌جهت نیست که او را پیشانی نظام لقب دادند و آخوند خاتمی با همه اطوارهای اصلاحاتی‌اش بلافاصله گفت: «اسدالله لاجوردی یکی از مؤثرین و متنفذین در جریان انقلاب اسلامی بود» و خامنه‌ای علاوه بر این‌که: «فقدان اسدالله لاجوردی را ضایعه بزرگ و سنگین دانست»، او را معادل ایمان و اسلام خواند و گفت:‌ «آن چیزی که مانع از تسلّط دشمن شده، همین روح اسلام است، همین روح اسلامیت است، همین ایمان است. بنابراین اگر ما می‌بینیم دشمن متوجه به آن نقطه‌‌ی اساسی و اصلی ما است، به آن ستون اصلی خیمه‌ی انقلاب یعنی ایمان متوجه است، این به‌خاطر این است که بیشتر از همه‌ی حوادث و پدیده‌ها و عناصر تشکیل‌دهنده‌‌ی موجودیت این ملّت، از این بخش صدمه می‌خورد».
با نگاهی به برخی خاطرات و اشارات زندانیان با روح و جوهر خمینی و «اسلامیت» خامنه‌ای و خاتمی بیشتر آشنا شویم:

قتل ۲زندانی جوان
با این‌که چشمم بسته بود، از زیر چشم‌بند می‌توانستم ببینم. زندانیانی را دیدم که از پاهایشان آویزان شده بودند و عده‌یی به‌ سر و صورت و شکم و پای آنها می‌کوبیدند. همان شب اول ۲زندانی در جلو چشم خودم به‌دست اسدالله لاجوردی شهید شدند. لاجوردی آن‌قدر آنها را زد ‌که خاموش شدند. بعد فریاد زد «پتو بیاورید این‌ها را ببرید»!

محل اعدامها
اعدامها تا سال‌ ۱۳۶۱ در پشت بند ۴ انجام می‌گرفت. دسته‌های ۳۰۰ تا۴۰۰نفری را آنجا به‌ جوخه‌های تیرباران می‌سپردند. بعد از مدتی آن‌قدر خون در این محل لخته شده بود که لاجوردی برای از بین بردن آن و عادی ساختن محل، دستور داد در آنجا درختکاری و گلکاری کنند.
بعد از این بود که یک سالن سرپوشیده برای اعدام ساختند که مجهز به‌ صداگیر بود و زندانیان را آنجا اعدام می‌کردند. محل دیگری که برای اعدام استفاده می‌کنند، استخر زندان است. ویژگی استخر این است که شستشوی آن ساده‌تر می‌باشد.

اعدام در استخر
توی درمانگاه اوین بودم. دکتر گفت: «راستی می‌دونی توی استخر چطوری اعدام می‌کنن؟ دور‌تادور استخر را از محکومان به ‌اعدام پر می‌کنن. بعد از وسط استخر به‌دستور حاج‌آقا لاجوردی و آقای گیلانی ـ که بیشتر خودشان ناظر بر ‌اعدام هستند ـ آنها را به‌رگبار می‌بندند.
حاج اسدالله لاجوردی می‌گه این بهترین نوع اعدامه. خون‌ها در قسمت عمیق استخر جمع می‌شه و بعد هم می‌شه با آب استخر را شست و برای تیرباران بعدی آماده کرد».

حکم بیش از ابد!
اسدالله لاجوردی بارها سرزده وارد سلول می‌شد. در حالی‌که قهقهه سرمی‌داد، به‌ زندانی می‌گفت «تو به ‌بیش از زندان ابد محکوم شده‌یی». منظورش اعدام بود.

عیدی اسدالله لاجوردی به‌ مادران
عید سال ۶۱، ۷نفر از مادران پیر و سالخورده را صدا کردند. به آنها گفتند می‌خواهیم عیدی بزرگی بدهیم.
مادر ایران ۳فرزندش اعدام شده بود. مادر عذرا یک پسرش. مادر همدم یک پسرش. مادر زینت هم پسر و نوه‌اش. مادری هم به اسم حاجی‌خانم بود که ۲پسرش را اعدام کرده بودند.
مادران رفتند و بعد از اندک زمانی برگشتند. بچه‌ها کنجکاوانه ماجرا را پرسیدند. مادران گفتند: «رفتیم پیش لاجوردی. بچه‌هامون اعدام شدن. به ‌ما گفتن اعدام کردیم؛ ولی نه وصیتنامه دارن و نه محل دفن. بروید جشن بگیرید. عیدی بزرگی است»!

تقصیر زیاد بودن زندانی
مسیر فاضلاب توالتها مستمر می‌گرفت و از لوله‌های آنها چکه می‌کرد. یک‌بار که به اسدالله ‌لاجوردی شکایت شد، گفت: «ما که زندان را برای این تعداد نساختیم. تقصیر خودتان است که این همه زیاد هستید»!

ابتکار اسدالله لاجوردی: زندان هزار سلول
اواخر مهر‌ ۶۱ به‌دستور اسدالله لاجوردی، یک دوره سرکوب در زندان قزلحصار شروع شد. آبان همان سال ساختن زندان گوهردشت به اتمام رسید و سلول‌های انفرادی آن‌ را آماده‌ی بهره‌برداری کردند. این زندان به‌ابتکار و با ایده لاجوردی ساخته شد و اسم آن را «زندان هزار سلول» گذاشتند. ایده لاجوردی این بود که با انداختن زندانیان مقاوم در سلول‌های انفرادی گوهردشت، مقاومت آنها را ‌بشکند. تیرماه سال ۶۲ لاجوردی به‌ قزلحصار آمد تا برای شروع فصل جدیدی از فشار، آنجا را تصفیه کند. ابتدا در سلول‌ها را بستند و رفت‌و‌آمد را محدود کردند. تنبیه رایج، ایستادن سرپا و بی‌خوابی بود. این شکنجه از ۲۴ساعت بود تا هر چقدر که دلشان می‌خواست. در همین دوره تعدادی از بچه‌ها دچار بیماریهای عجیب و غریب شده بودند؛ طوری که ناگهان دچار حمله عصبی می‌شدند و به ‌بالا و پایین می‌پریدند. شدت حمله عصبی‌شان آن‌قدر بود که گاهی با ۸نفر هم نمی‌شد‌ آنها را کنترل و مهار کرد.

کمبود جا
وقتی با اسدالله لاجوردی درباره تنگ بودن سلول‌ها صحبت کردیم، جواب داد: «به‌زودی حل می‌کنیم. تعدادی را اعدام می‌کنیم جا باز می‌شود. اگر الآن هم کسی داوطلب هست که جای بقیه باز شود، بیاید».

سادیسم حیوانی
بارها شده بود که اسدالله لاجوردی یک جمله را تکرار می‌کرد: «آن‌قدر نسبت به شما کینه دارم که حاضرم خون تک‌تک‌تان را بریزم». می‌گفت: «از زجرکشیدنتان لذت می‌برم».

چند نارنجک برای هر سلول
در شهریور سال ۶۰ سلول‌های زندان اوین مملو از زندانیان سیاسی بود. بیشترشان هم از مجاهدین بودند. روزی لاجوردی برای بازدید زندان آمد. خطاب به زندانیان مجاهد کرد و گفت: «تصور نکنین روزی سازمان میاد و در سلول‌ها را به روی شما باز می‌کنه. قبل از چنین اتفاقی، همگی شماها مردین. برای هر سلولی چند نارنجک در نظر گرفته‌ایم».

شرط پذیرش توبه
اسدالله لاجوردی برای این‌که زندانیان را آلوده کند، می‌گفت هر کس توبه کرده و راست می‌گوید، باید به جوخه برود و ثابت کند.
شبی آمدند و بلند گفتند هر کس می‌خواهد برود جوخه، بیاید بیرون. یک زندانی به‌نام شهریار رفت. وقتی برگشت، تعریف کرد که: «ما را بردند پشت بند ۴ محل تیرباران. دیدم عده زیادی را به‌صف کرده و دارند می‌آورند. یک کامیون هم کنار دیوار پارک بود. حدود ۲۰زندانی را به تیرک بستند. مقابل هر زندانی، یک پاسدار به‌زانو نشسته و با تفنگ ژ‌ـ‌۳ به‌طرف فرد اعدامی نشانه‌روی کرده بودکار به این شکل بود که پاسدار نشانه‌روی می‌کرد اما با فرمان آتش، زندانی که برای امتحان بریدگی آمده بود، باید ماشه را می‌چکاندیک زندانی اعدامی فریاد زد:
ـ چشمم رو باز کنین.
گفتند: برای چی باز کنیم؟
گفت: می‌خوام ببینم کدوم جنایتکاری به‌طرفم شلیک می‌کنه. می‌خوام جلاد خودم رو ببینیم.
زنی فریاد زد «مرگ بر خمینی جلاد ـ درود بر رجوی» که پاسدار جنایتکار مجتبی که محافظ اسدالله لاجوردی و گرداننده اصلی تیربارانها بود، با کلت به‌طرف آن زن شلیک کرد. آن زن بعد از اصابت گلوله، ناله می‌کرد. وقتی مجتبی فرمان آتش را داد، دست من لرزید و جرأت نکردم ماشه را بچکانم. خود پاسدار ماشه را چکاند و بعد بلند شد و یک سیلی به من زد و گفت کنار دیوار بایست تا بیام. بعد مجتبی خودش به تک‌تک شهیدان تیرخلاص شلیک کرد و آنها را از تیرک باز کردند. بعد داد زدند که بیایید جنازه‌ها را به داخل کامیون ببرید. من هم به اتفاق دیگری پای یکی از آنها را گرفته و به‌طرف کامیون بردیم... وسط راه حالت تهوع گرفتم و ماندم. بعد هم با یک کتک مفصل من را به بند بر‌گردادند».
 اسدالله لاجوردی معروف به جغد و خفاش وحشی

اسدالله لاجوردی به خون مجاهدین تشنه بود
«یک پتوی خاکستری روی زمین کشیده می‌شود و به دنبالش شیاری از خون روی موزاییک‌ها… نگاهش می‌کنم! ۱۸ساله خاموش! خوابیده! کبود کبود است… دستهایش را روی قفسه سینه‌اش گره زده، سرش را نمی‌بینم، دمرو است… خفاش می‌خندد… می‌رود دستشویی و دستهایش را می‌شوید… و می‌رود… خیلی ساده! خیلی تکراری… ولی اون ۱۸ساله کی بود؟ نمی‌دانم!
شاید این یکی است… این را که می‌شناسم، روبه‌رویم نشسته و با چشمهای سیاهش نگاهم می‌کند و حرف نمی‌زند… زهره چی شدی؟… خودتی؟ همان زهره تبریزی هستی؟ همان که با هم سر خیابان مهر قرار داشتیم؟… خودتی؟… چرا این‌طوری شدی؟… چی شدی؟ سرم گیج می‌رود، دستش را روی بینی‌اش می‌گذارد و با نگاهش می‌گوید هیس!… زهره چرا روی صندلی چرخدار هستی؟… نمی‌توانی راه بروی؟… ‌فقط همین یک دستت تکان می‌خورد؟… تو را به‌خدا پاهایت را تکان بده… زهره فقط می‌خندد و چشمهایش مثل آهو برق می‌زند… زهره فلج شدی؟… چرا؟… ‌کی این‌طوریت کرد؟ با دستش روی متکایم یک تصویر می‌کشد… تصویر یک پرنده… چی؟ جغد؟ نه! راست می‌گویی؟ خفاش؟ با چشمهایش می‌خندد… جدی می‌گویی؟ خفاش یعنی لاجوردی؟… خودش؟… سرش را تکان می‌دهد و چشمهایش را می‌بندد.

پنجاه، پنجاه‌ویک، پنجاه‌ودو… یک نفر از بچه‌ها می‌زند زیر گریه، می‌گوید من دیگر تحمل ندارم، من نمی‌توانم بشمرم… ساکت باش!… صدو‌بیست، صدوبیست‌ویک، صدوبیست و‌ دو… “بچه‌ها! مثل این‌که می‌خواد از دویست هم بیشتر بشه! امشب چه خبرشونه؟ صدوبیست‌و‌سه…“ مریم پروین نشسته روی تخت بهداری، نمی‌تواند ایستاده نماز بخواند، اشکهایش یک‌ریز می‌بارد، ولی صدایش در نمی‌آید، صندلی چرخدار زهره را خالی برگردانده‌اند و دارد توی راهرو، تلوتلو می‌خورد. مریم گریه نکن!… مریم همیشه خیلی صبور بود، ولی امشب بی‌تاب است: «باورم نمی‌شد ‌زهره را با این حالش ببرند…» مریم گریه نکن!… اشکهایش را پاک می‌کند… خودش می‌داند که چند وقت دیگر به‌ زهره خواهد پیوست!

زیر پنجره صدای کامیون می‌آید… لیدا می‌گوید: “بچه‌ها بیاین قلمدوش!…“ فریده می‌رود روی دوش لیدا، از پنجره بیرون را نگاه می‌کند، وای خدا!… فریده می‌افتد پایین و دستش را روی چشمهایش می‌گذارد… شیرین خودش را می‌کشد بالا… خشکش می‌زند… “«بچه‌ها! کامیون پره.. وای وای وای… چقدر زیاد هستند…“ “نگاه کن ببین زهره هم وسطشون هست؟…“ بهت‌زده جواب می‌دهد: “…نمی‌دونم! ولی یکی یه لباسی مثل لباسای بهداری تنشه، از این راه‌راه‌های آبی…“
آخی بمیرم الهی! “ و بغض شیرین هم می‌ترکد… “شیرین چیه؟“ “بچه‌ها، یکی از برادرها مثل این‌که زیر شکنجه تموم کرده، اومدن از این‌جا ببرنش، همین جوری جسدش رو گذاشتن زیر برف، لاجوردی هم هست… آخ! آخ! آخ!».

دستورهای غیرقابل‌تصور
بنا بر دستور اسدالله لاجوردی:
  • یک زندانی را با آمپول هوا شکنجه کردند. نعره‌هایی که زندانی می‌کشید، برای هر شنونده‌یی غیرقابل تحمل بود.
  • در سلول انفرادی ساق پای مرتضی میرمحمدی را با پتک شکستند.
  • به... ۷بار تجاوز کردند.
  • کودکان و نوزادان زندانیان را در زیرزمین و سلولهای تاریک، گرسنه رها کردند.
  • بهتر است بگذریم! بیشتر نمی‌شود گفت...

بیشتر بخوانید:



بیشتر بخوانید:



اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.

مسعود رجوی کیست؟

پخش زنده سیمای آزادی

توییتر اختر شبانه

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

Popular Posts

برچسب‌ها

مقالات سیاسی (1777) مجاهدین (1556) خامنه ای (1082) روشنگری (1051) رئیسی (723) ولایت فقیه (679) قیام (676) سپاه پاسداران (624) ایران (591) تحلیل سیاسی (553) انقلاب نوین (550) دزدی (546) آزادی (540) مبارزه (527) مسعود رجوی (518) مقالات اجتماعی (518) سرنگونی (479) کرونا (464) مریم رجوی (451) مقالات اقتصادی (423) تاریخ ایران (405) یادواره (403) سرکوب (381) اجتماعی (371) فقر (369) تاریخ معاصر (362) قتل عام۶۷ (356) خط فقر (350) خمینی (329) غارت (325) انقلاب ضد سلطنتی (323) چپاول (319) اختلاس (318) کانونهای شورشی (300) قیام سراسری (296) اقتصادی (295) گرانی (291) مدیا (287) فساد (280) قیام آبان۹۸ (276) آموزه سیاسی (264) بهداشت (264) آموزه تاریخی (263) وزارت اطلاعات (261) جنبش دادخواهی (257) سیاسی (256) شورای ملی مقاومت (246) شیطان سازی (236) تورم (224) اشرف۳ (206) جنگ سیاسی (196) زندان (193) آلترناتیو (188) تحریم انتخابات (187) شرایط عینی (185) بیکاری (184) زندانیان سیاسی (178) قربانیان کرونا (176) آمریکا (173) بحران آب (173) ویروس (173) اعدام (172) برجام (172) تاریخچه مجاهدین (169) تظاهرات (155) تروریسم (153) انتخابات۱۴۰۰ (150) حقوق بشر (150) گزارش خبری (144) شکنجه (142) واکسیناسیون (142) اقتصاد (139) انقلاب (135) سلطنت پهلوی (133) زنان (130) دادگاه (125) رژیم آخوندی (124) حمید نوری (120) اصفهان (116) خوزستان (115) رسانه (109) ساواک (107) جمهوری دمکراتیک (103) تحریم (102) استبداد دینی (100) انتخابات (99) مذاکره (99) افشاگری (98) رانت (98) دلتا (97) پیک پنجم (97) شهیدان (96) مجلس (96) سازمان مجاهدین خلق ایران (94) دیکتاتوری سلطنتی (92) اتمی (90) اوین (90) پیام (89) انقلاب مشروطه (88) قطعی برق (88) شاه (86) روسیه (84) جنایت علیه بشریت (82) مقاومت ایران (81) براندازی (80) اعتراضات سراسری (76) بسیج (76) اهواز (75) مقاومت (75) انتخابات قلابی (73) بودجه۱۴۰۱ (73) دیکتاتوری مذهبی (72) سپاه قدس (72) اختناق (71) تروریسم دولتی (71) واکسن (71) سخنرانی (70) انقلاب ۵۷ (69) تاریخ (69) تاریخ مشروطه (69) مصداقی (68) جنگ قدرت (67) معلمان (67) ارتش آزادیبخش (66) اعتراضات (66) بانک (66) فاز سیاسی (66) سازمان ملل (65) قوه قضاییه (65) اینترنت (63) بلوچستان (63) سانسور (62) شوش (62) اروپا (61) رسانه حکومتی (61) کابینه دولت (61) سیستان (60) محاکمه (60) انگلیس (59) روحانی (59) زندانی سیاسی (59) زاینده رود (58) گردهمایی (58) گرسنگی (58) شکنجه گر (57) کهکشان۲۰۲۱ (57) بودجه (56) ریاست جمهوری (56) هنر (56) حقوق زنان (55) سایبری (55) دیکتاتوری (54) سازمان مجاهدین (54) مزدوران (54) ارز (53) زندان گوهردشت (51) کارگران (51) گزارش (51) هنرمند (50) ۳۰خرداد (50) جوانان (49) مذهبی (49) موسی خیابانی (49) نفت (49) جنگ ایران و عراق (48) مسکن (48) آلبانی (47) ایدئولوژی (47) عراق (47) قاجار (47) مبارزه مسلحانه (47) بازنشستگان (46) مصدق (46) کتاب سیاسی (46) قیام خوزستان (44) ماه رمضان (44) کسری بودجه (44) دمکراسی (43) هسته ای (43) زباله گردی (42) غارت و چپاول (42) خامنه‌ای (41) بنیادگرایی (40) اسلام انقلابی (39) قالیباف (39) مهندسی انتخابات (39) شهرکرد (38) فضای مجازی (38) قیام آبان (38) اصلاح طلب (37) شیخ (37) فرهنگ (37) مشهد (37) آموزه فلسفی (36) تهران بزرگ (36) حقوق (36) دروغ (36) رژیم شاه (36) ستارخان (36) قاسم سلیمانی (36) فاشیسم دینی (35) پهلوی (35) اپوزیسیون (34) ایذه (34) دانشجو (34) شبکه های اجتماعی (34) کشاورزی (34) آشنایی با مجاهدین (33) استراتژی (33) بمب اتمی (33) جنایت (33) سیمای آزادی (33) بهبهان (32) جنگ کثیف (32) سیاست (32) لیست تروریستی (32) ادبیات (31) تکامل (31) رمضان (31) زندانی (31) عفوبین الملل (31) موسیقی (31) نقدینگی (31) نیروی انتظامی (31) کنفرانس (31) تهران (30) جنگ (30) خبرگزاری (30) راه حل سرنگونی (30) رضا خان (30) فلسفه (30) استکهلم (29) اعتصاب (29) اندیمشک (28) تبریز (28) دادخواهی (28) دانشگاه (28) فرانسه (28) مافیا (28) محیط زیست (28) مماشات (28) بودجه۱۴۰۰ (27) حضرت علی (26) خاطرات زندان (26) شعائر (26) شورش (26) قرآن (26) کودکان کار (26) آبادان (25) اسدالله اسدی (25) تأسیس سازمان مجاهدین (25) دورس (25) متروپل (25) وزارت خارجه (25) کردستان (25) کودکان (25) اشرف (24) امام حسین (24) انقلابی (24) بلژیک (24) تاریخ اسلام (24) روز جهانی کارگر (24) عاشورا (24) پارلمان اروپا (24) اسلام (23) انقلاب دمکراتیک (23) اوکراین (23) رضا شاه (23) روزنامه (23) عدالت (23) فیلترینگ (23) مزدور (23) کهکشان (23) ۳۰دی (23) اخبار (22) ترانه (22) تشکیلات بیرون زندان (22) سال تحصیلی (22) صلح (22) صیانت (22) قیام دیماه ۹۶ (22) مشروطه (22) کشتار (22) استثمار (21) تولید (21) سخنگوی مجاهدین (21) شورای نگهبان (21) فیک نیوز (21) ورزش (21) ولی فقیه (21) گزینه سرنگونی (21) آنتورپ (20) انگلستان (20) بسیجی (20) تاریخ بیداری ایرانیان (20) حوزه (20) زهرا مریخی (20) همیاری (20) پیک ششم (20) چین (20) خانواده (19) سیل (19) شعر (19) شورای مرکزی مجاهدین (19) فاصله طبقاتی (19) مالیات (19) مقالات تاریخی (19) چماقداری (19) آتش بس (18) آژانس اتمی (18) ثروت (18) دارو (18) دانش آموز (18) دستمزد (18) رفراندوم (18) سوئد (18) شاعر (18) قیام کارگران (18) مهاجرت (18) ۱۶آذر (18) بنیانگذاران سازمان مجاهدین (17) ترور (17) جامعه (17) حجاب (17) دانشگاه تهران (17) فروغ جاویدان (17) قیام دی (17) لاجوردی (17) کاظم رجوی (17) کتاب (17) گرسنگان (17) اتحادیه اروپا (16) حضرت محمد (16) روز دانشجو (16) صدور انقلاب (16) ظریف (16) پناهندگان (16) کودتای ۲۸مرداد (16) اژه ای (15) تشکیلات (15) جام زهر (15) رئیس جمهور برگزیده (15) فاشیسم مذهبی (15) آب (14) آذربایجان (14) ارتجاع (14) دیکتاتور (14) رجوی (14) شهدا (14) ضربه شهریور ۵۰ (14) مادران آبان (14) مایک پنس (14) پهباد (14) افغانستان (13) برانداز (13) جنگ جهانی (13) دولت (13) سلطنت طلب (13) شورای امنیت (13) فرهنگیان (13) قاچاق (13) قزاق (13) قیام بنزین (13) منوچهر هزارخانی (13) موقعیت انقلابی (13) ورزشکاران (13) پول (13) کهکشان۱۴۰۱ (13) ۳۰مهر (13) برق (12) بورس (12) جنگ ضد میهنی (12) خیانت (12) شورای ملی مقاومت ایران (12) آسوشیتدپرس (11) انقلاب ایدئولوژیک (11) حزب‌الله (11) خائن (11) خرمشهر (11) دلار (11) دمکراتیک (11) رای من سرنگونی (11) روز جهانی زن (11) زاهدان (11) سال۱۴۰۰ (11) سوریه (11) شادگان (11) شرایط ذهنی (11) شعار نویسی (11) صنعت (11) فوتبال (11) قرارداد ننگین (11) محمد حنیف‌نژاد (11) موزه قتل عام۶۷ (11) نشریه مجاهد (11) هواپیمای اوکراینی (11) چریک فدایی (11) چریکهای فدایی (11) یارانه (11) ۱۹بهمن۶۰ (11) اصلاحات (10) انجمن نجات (10) انقلابیون (10) بازجو (10) بحران (10) بیت کوین (10) خصوصی سازی (10) روز جهانی مبارزه با اعدام (10) سعید محسن (10) سلاح (10) سینما (10) شاهنشاهی (10) لرستان (10) لوییزا همریش (10) لیست شهیدان (10) مجاهد (10) مجاهدین خلق ایران (10) موسسان پنجم (10) موشکی (10) چهارمحال بختیاری (10) کودتا (10) ۴خرداد (10) آزادیخواهان (9) آشنایی با شورای ملی مقاومت (9) استراتژیک (9) اشغالگر (9) اومیکرون (9) ایران آزاد۲۰۲۱ (9) بیکاران (9) جنگ روانی (9) خاور میانه (9) خلیفه (9) خودمختاری (9) دفاع مقدس (9) رحمان کریمی (9) زری اصفهانی (9) طلسم جنگ (9) فرار شاه (9) فرهنگی (9) قیام سراوان (9) مرجان (9) ملاقات (9) میانجی (9) میلاد (9) نمایشگاه (9) نوروز۱۴۰۰ (9) نوید افکاری (9) نویسنده (9) هورالعظیم (9) واکسن فایزر (9) پروپاگاندا (9) کوچک خان (9) آری به جمهوری دمکراتیک (8) اصغر بدیع زادگان (8) اعدام بنیانگذاران مجاهدین (8) انقلاب فرهنگی (8) بنزین (8) جنگل (8) جنگل تراشی (8) حنیف نژاد (8) خاش (8) خاوران (8) خاورمیانه (8) خبرنگار (8) دهه ۶۰ (8) دیوید ایمس (8) دیپلماسی (8) سرجنگل (8) سوئیس (8) شجریان (8) فاجعه (8) فرعون (8) فیلم سینمایی (8) قانون اساسی (8) قیام دیماه ۹۸ (8) قیام ۸۸ (8) قیصر (8) مبارزه چیست (8) محرم (8) مطبوعات (8) کانون شورشی (8) کتاب امام حسین (8) کودتای ۲۸ مرداد (8) ۱۳آبان (8) ۱۷ژوئن (8) آرژانتین (7) ارتش آزادیبخش ملی ایران (7) اشرف رجوی (7) اصولگرا (7) اطلاعیه (7) اعتراض (7) انقلاب اکتبر (7) بازگشایی مدارس (7) بنی صدر (7) بهار (7) بیژن جزنی (7) جایزه نوبل (7) حزب توده (7) خبرگان (7) خواننده (7) دادگاه مردمی آبان (7) روز جهانی کودک (7) زبان (7) سرود (7) شهادت (7) صادرات (7) علی میهن دوست (7) قرارداد۲۵ساله (7) لباس شخصی (7) مجروحان قیام (7) مذهب (7) مرضیه (7) مزار شهیدان (7) مطالبات قانونی (7) منتظری (7) موزیک (7) ناصر صادق (7) واشنگتن (7) پرستاران (7) چهارشبنه سوری (7) کتا صوتی (7) کربلا (7) کرج (7) کوروش بزرگ (7) کوروش کبیر (7) گروگان (7) ۳۰فروردین (7) استبداد (6) استقلال (6) انجمن نجاست (6) اندیشه (6) انسان (6) انفجار امیا (6) برنامه ۱۰ ماده ای (6) تاریخ جهان (6) جمشید پیمان (6) جهان (6) خاطرات سیاسی (6) رمزارز (6) رهایی (6) زن (6) سعید بهبهانی (6) سپاه (6) شهرداری تهران (6) صنایع فولاد (6) عملیات مروارید (6) فروش اندام (6) فعال محیط زیست (6) لبنان (6) مردم (6) معلم (6) مقالات (6) میتینگ (6) هاشم خواستار (6) همبستگی (6) واکسن برکت (6) کارخانه (6) کتاب صوتی (6) ۳۰تیر (6) ۸ مارس (6) آزادی بیان (5) آلمان (5) استان (5) اسکاتلند (5) انقلاب صنعتی (5) بازرگان (5) بدهی (5) بهزاد معزی (5) حشدالشعبی (5) حکومت علی (5) داوود رحمانی (5) دفاعیات مجاهدین (5) دین (5) رباط کریم (5) رمضان۱۴۰۱ (5) سال نو (5) شب یلدا (5) طالقانی (5) عباس داوری (5) عید فطر (5) فاطمه (5) فولاد مبارکه (5) قتل عام (5) قیام 57 (5) قیام ضد سلطنتی (5) قیام عراق (5) قیام ۲۱دی (5) لاریجانی (5) لوییزا هومریش (5) لیبرتی (5) مالباخته (5) محسن رضایی (5) محمد حنیف نژاد (5) محمد زند (5) مقاومت سراسری (5) میرزا کوچک خان (5) نظرسنجی (5) وزرات اطلاعات (5) کانون (5) آلودگی هوا (4) استعمار (4) امام حسن مجتبی (4) انفال (4) ایران آزاد۲۰۲۲ (4) بهشت زهرا (4) بیانیه (4) بیوگرافی (4) تاریخ ایران (4) تاریخی (4) تجارت (4) تشیع (4) تمدن ایران (4) تیرباران (4) جنبش جنگل (4) جنگ خلیج (4) حزب جمهوری (4) حسن نوروزی (4) حسین فاطمی (4) خاتمی (4) خشونت (4) خشک سالی (4) دجال (4) دیالکتیک (4) رها بحرینی (4) سلطنت (4) سکولاریسم (4) شاملو (4) شانگهای (4) شب قدر (4) صمد بهرنگی (4) طالبان (4) ظلمت (4) عوام فریبانه (4) فروغ ایران (4) فرونشست زمین (4) قیام۳۰تیر (4) لمپن (4) محمد مخبر (4) میلیشیا (4) نطنز (4) نفتگران (4) نهضت ملی (4) نوروز۹۹ (4) پایداری (4) پیامبر (4) پیروزی (4) پیشتاز (4) کارگر (4) کتاب تاریخی (4) کنگره (4) کولبری (4) کویت (4) ۱۹فروردین۹۰ (4) آتش سوزی (3) آخوند کاشانی (3) آخوندی (3) آستان قدس (3) آقازاده ها (3) آگاهی (3) احزاب سیاسی (3) اربعین (3) ارومیه (3) اسناد (3) اعتراض سراسری (3) اندیکا (3) ایتالیا (3) ایرانیان (3) برف (3) بی بی سی (3) تاریخساز (3) تبعید (3) تحصیل (3) تخریب (3) تروریست (3) تلویزیون (3) جاسوس (3) جعبه سیاه (3) جنبش برابری (3) جنسیتی (3) حبیب خدا (3) حسین فارسی (3) حضرت زینب (3) حضرت فاطمه (3) حمله خارجی (3) حمید اسدیان (3) خاطرات (3) خدیجه (3) خودروسازی (3) داستان (3) راهرو مرگ (3) رفسنجانی (3) روز معلم (3) روشنایی (3) روشنفکر (3) زلزله (3) زیارت (3) سالن مرگ (3) سعید شاهسوندی (3) سکولار دمکراسی (3) شبکه تروریستی (3) شعر نو (3) شهر (3) صدام (3) عباسقلی صالحی (3) عرفان (3) عماد رام (3) عملیات چلچراغ (3) غلامحسین ساعدی (3) فارسی (3) فرانسوا میتران (3) فرشید نصر‌اللهی (3) فلسطین (3) قتلهای زنجیره ای (3) ماهشهر (3) مجمع عمومی ملل متحد (3) محمد ضابطی (3) محمود رویایی (3) مدارس (3) مسیحی (3) مصباح یزدی (3) ملی شدن نفت (3) منطقه (3) مواد مخدر (3) نسل کشی (3) نقاشی (3) نوروز (3) نوروز۱۴۰۱ (3) نیما یوشیج (3) هجرت بزرگ (3) هزارخانی (3) واکسن چینی (3) ژئوپلیتیک (3) ژنو (3) کتاب اجتماعی (3) کریسمس (3) کلنل پسیان (3) کی‌را رودیک (3) ۱۲اردیبهشت (3) ۱۷شهریور (3) ۳ژوئیه (3) ۵ مهر (3) آموزشی (2) آندرانیک (2) أزادی (2) اتحاد ملی (2) اتوبوس خوابی (2) اراذل (2) اسفند۹۸ (2) اصغر مهدیزاده (2) اصلاح طلبی (2) اصلاحات ارضی (2) اعتیاد (2) افطار (2) امام زین العابدین (2) امام سجاد (2) امام موسی ابن جعفر (2) امام هفتم (2) امجدیه (2) انسانیت (2) انقلاب سفید (2) اوباش (2) اکبر صمدی (2) ایران اینترنشنال (2) ایران فردا (2) ایران مرز پرگهر (2) بازیگر (2) بعثت (2) بنیاد برکت (2) بنیاد فرانس لیبرته (2) بوچا (2) بکتاش آبتین (2) بیسواد (2) تاریخ ا یران (2) تخت جمشید (2) ترامپ (2) ترک تحصیل (2) تفسیر (2) توسکا (2) جاوید رحمان (2) جنگ داخلی (2) حزب رستاخیز (2) حسین امیر عبداللهیان (2) حمایت (2) حمید مصدق (2) خسرو گلسرخی (2) خودکشی (2) دانیل میتران (2) دبیر کل سازمان ملل (2) درگذشت (2) دهخدا (2) دوران آماده باش (2) دیدار صلح (2) ذوالقرنین (2) رسول خدا (2) رشوه (2) رهبر مقاومت (2) رهبری (2) روح‌الله حسینیان (2) روز جهانی (2) روز جهانی حقوق بشر (2) زمستان (2) زوربا (2) زینب کبری (2) سازمان خبات کردستان (2) سازمان چریکهای فدایی خلق (2) ستار بهشتی (2) سعدی (2) سعید ماسوری (2) سوخت بر (2) سوختبران (2) شام غریبان (2) شاهزاده (2) شباهنگ (2) شهر ری (2) شوروی (2) شکوفه (2) شیخ محمد خیابانی (2) شیراز (2) صدور بحران (2) صدیقه مجاوری (2) طرح صلح (2) عبدالرضا شهلایی (2) عزیمت از فرانسه (2) عشق (2) علم (2) علی (2) علی ربیعی (2) عیسی آزاده (2) عیسی مسیح (2) فاطمه امینی (2) فاطمه مصباح (2) فرانکفورتر آلگماینه (2) فردوسی (2) فرقه (2) فریدون مشیری (2) فشافویه (2) فلاکت (2) قاضی محمد (2) قضاوت (2) قیمت (2) مبارزات (2) مبعث (2) مجازات (2) محسن معصومی (2) مریم قدسی مآب (2) مسجد فاطمه زهرا (2) مقبره کوروش (2) من اگر برخیزم (2) مهدی ابریشمچی (2) میرزاده عشقی (2) میهن تی وی (2) میکونوس (2) میکیس تئودوراکیس (2) نافرمانی مدنی (2) نظامی (2) نیروی قدس (2) نیشکر هفت تپه (2) هامبورگ (2) هیتلر (2) وطن (2) وفات (2) ویتنام (2) پاریس (2) پدرطالقانی (2) پرس تی وی (2) پرواز بزرگ (2) پرویز خزایی (2) ژیلبر میتران (2) کابل (2) کاروان بهار (2) کربلای۴ (2) کشاورزان (2) کهکشان۱۴۰۰ (2) یغمایی (2) یوسف نوری (2) یونان (2) FATF (1) آزادی هدایتگر مردم (1) آستفیک (1) آفریقا (1) آلبرتو نیسمن (1) آنالیا (1) آنتونیو گوترز (1) آهنگساز (1) ابراهیم ذاکری (1) ابراهیم مرادی (1) ابواحسن صبا (1) اتحاد (1) اجباری (1) احتکار (1) احمد رئوف بشری دوست (1) احمد رضایی (1) احمد مقدم (1) احمد وحیدی (1) احمدرضا جلالی (1) اخبار جعلی (1) اردشیر زاهدی (1) ارمنستان (1) ارژنگ داوودی (1) استاد (1) استقلال آمریکا (1) اسلامشهر (1) اسماعیل خطیب (1) اسماعیل شریف زاده (1) اسکاندیناوی (1) اسیر جنگی (1) اشرف هادی (1) اشرف پهلوی (1) اشپیگل (1) اصغر بدیع‌زادگان (1) اصلاح‌طلب (1) اف ای تی اف (1) افتخار (1) افسانه (1) الله قلی خان (1) المپیک (1) الکساندر مدوید (1) امام جعفر صادق (1) امام حسن عسکری (1) امام رضا (1) امام زمان (1) امام صادق (1) امام محمد باقر (1) امام هشتم (1) امیرخیزی (1) امیرپرویز پویان (1) امیرکبیر (1) انتخاب (1) انجیل (1) انفجار حرم امام رضا (1) انقلاب کبیر فرانسه (1) اوریانا فالاچی (1) اپورتونیسم (1) ای ایران (1) ایران گیت (1) ایلیرمتا (1) ایندیپندنت (1) اینستاگرام (1) بالکان (1) بختیار (1) برلین (1) بنان (1) بند۲۰۹ (1) بهرام عالیوندی (1) بهرام عین اللهی (1) بویراحمد (1) بگو نه (1) بیرجند (1) بیروت (1) بیژن مفید (1) تئاتر و سینما (1) تابلو (1) تاریخ شفاهی (1) تاریخ فرانسه (1) تاریکی (1) تاسوعا (1) تاکتیک (1) تبیین جهان (1) تجزیه (1) تحریف (1) تختی (1) تروریستی (1) تریتا پارسی (1) تصنیف (1) تلگرام (1) تنگستان (1) توحید (1) توماج صالحی (1) توماس سانکارا (1) ثریا ابوالفتحی (1) ثقه‌الاسلام (1) جامعه المصطفی (1) جان مترکه (1) جایگاه انسان (1) جدایی دین از دولت (1) جریان اپورتونیستی چپ‌نما (1) جعفر کاظمی (1) جعلیات (1) جمعه سیاه (1) جمهوری خواه (1) جنبش تنباکو (1) جهاد کشاورزی (1) حبیب خبیری (1) حبیب‌الله بدیعی (1) حج (1) حجت زمانی (1) حسن اشرفیان (1) حسن ظریف (1) حسن ظریف ناظریان (1) حسن فیروزآبادی (1) حسین دهلوی (1) حسین طائب (1) حسین گل گلاب (1) حسینیان (1) حضرت معصومه علیها سلام (1) حضرت مهدی (1) حماس (1) حمید لاجوردی (1) حنیف عزیزی (1) حنیف‌نژاد (1) حکایت (1) حکومت (1) حکومت نظامی (1) خانواده شفایی (1) خدا (1) خطر (1) خلق (1) خلقت انسان (1) خلیل رضایی (1) خواهران میرابال (1) دانشمند (1) دانشیان (1) داوود باقروند (1) دختر آبی (1) دلوار (1) دمکراسی خیانت شده (1) دهقانان (1) دوباره می‌سازمت وطن (1) دکتر حسین گل‌گلاب (1) دی (1) دین و مذهب (1) دیوید کلیگور (1) ذوب آهن (1) رادیو مجاهد (1) رزمناو پوتمکین (1) رزمنده (1) رستاخیز (1) رستم قاسمی (1) رسول تبریزی (1) رسول مشکین فام (1) رشنگری (1) رضا رضایی (1) رضا شمیرانی (1) رضا پهلوی (1) رمضان۱۴۰۰ (1) رنگ روغن (1) روحانی مترقی (1) روح‌الله خالقی (1) روز جهانی صلح (1) روز جهانی معلم (1) روزجهانی منع خشونت علیه زنان (1) روس تزاری (1) رپ اعتراضی (1) ریچارد رابرتس (1) زادی (1) زاگرس (1) زمین (1) زندان تهران بزرگ (1) زهره صمدی (1) زینب (1) زینب پاشا (1) زینت میرهاشمی (1) سارق انقلاب (1) سال میلادی (1) سراوان (1) سرویس جهانی (1) سعید اقبالی (1) سعید سلطانپور (1) سنگسار (1) سهام (1) سهراب سپهری (1) سواد (1) سولماز ابوعلی (1) سولیوان (1) سونگون (1) سپ (1) سی ان ان (1) سیامک نادری (1) سیاهکل (1) سیاوش سیفی (1) سیزده بدر (1) سیمین بهبانی (1) سیمین بهبهانی (1) سیمین دانشور (1) شخصیتهای ایرانی (1) شریف واقفی (1) شستا (1) شمال (1) شهر مهران (1) شهر کرد (1) شهرزاد احسانی ناطق (1) شهرقصه (1) شهلا حریری مطلق (1) شکرالله پاک‌نژاد (1) شیخ فضل الله نوری (1) شیر و خورشید (1) شیلی (1) شیوا ممقانی (1) صالح کهندل (1) صدای مجاهد (1) صیاد شیرازی (1) ضرغامی (1) طبری (1) طنز سیاسی (1) عارف قزوینی (1) عدالت در اسلام (1) عزت الله مقبلی (1) عزیز فولادوند (1) عقیده (1) علمی (1) علی اکبر اکبری (1) علی اکبر دهخدا (1) علی صارمی (1) علی صالح آبادی (1) علی مطهری (1) علی همتیان (1) علیرضا جعفرزاده (1) علیرضا خالوکاکایی (1) عملیات (1) عملیات آفتاب (1) عکاسی (1) عکس (1) عیاران (1) عید قربان (1) عید مبعث (1) غرب (1) غلامحسین اسماعیلی (1) غلامحسین بنان (1) غلامرضا تختی (1) غلامرضا مسعودی (1) فاطمه زهرا (1) فاطمه صادقی (1) فتانه زارعی (1) فدایی خلق (1) فرخی یزدی (1) فردوست (1) فولاد (1) فیزیک (1) قاتلان ۶۷ (1) قاسملو (1) قانون کار (1) قربانعلی حسین نژاد. (1) قربانیان (1) قرن پانزدهم (1) قرنطینه (1) قزلحصار (1) قزوین (1) قم (1) قهرمان (1) قیام تنگستان (1) قیام روشنگری (1) لاهیجان (1) لغت نامه (1) لنین (1) لوازم التحریر (1) لوموند (1) لویزان (1) لیبی (1) مادر شایسته (1) مادران خاوران (1) مارکز (1) ماکرون (1) مایکل وایت (1) مثنوی (1) مجتبی اخگر (1) مجید اسدی (1) مجید صاحب جمع (1) محسن زادشیر (1) محمد اسلامی (1) محمد تهرانچی (1) محمد خدابنده‌لویی (1) محمد ری شهری (1) محمد سیدی کاشانی (1) محمد صادق (1) محمد محدثین (1) محمد مهدی اسماعیلی (1) محمد کاظم (1) محمد کرد زنگنه (1) محمدباقر شفتی (1) محمدرضا ایرانپور (1) محمدرضا سعادتی (1) محمدرضا قرایی آشتیانی (1) محمدعلی توحیدی (1) محمدعلی حاج آقایی (1) محمود عسگریزاده (1) محمود مهدوی (1) مدرس (1) مدرک تقلبی (1) مرتجعین (1) مرتضی حنانه (1) مرد (1) مرز پرگهر (1) مرغ سحر (1) مریلند (1) مریم بختیاری (1) مریم گلزاده غفوری (1) مسجد سلیمان (1) مسعود احمدزاده (1) مسعود خدابنده (1) مسعود راتبی (1) مسعود صفدری (1) مسعود مقبلی (1) مسیح (1) معصومه عضدانلو (1) ملا نصرالدین (1) ملک الشعرا (1) مناسک حج (1) منافقین (1) منوتو (1) منوچهر براتی (1) منوچهر سخایی (1) منوچهر طاهر زاده (1) منیره رجوی (1) مهدی دیباج (1) مهدی رضایی (1) موسسات خیریه (1) موشک باران (1) مولانا (1) مژگان پارسایی (1) مژگان کوکبی (1) مکه (1) میتران (1) میدان میلیونی (1) میدان ژاله (1) میرزا رضا کرمانی (1) میلیونی (1) ناصر دیوان کازرونی (1) ناصرالدین شاه (1) ناظم حکمت (1) نامه (1) نایاک (1) ندا حسنی (1) نروژ (1) نرگس غفاری (1) نسرین پارسیان (1) نصرالله زرین پنجه (1) نمایشنامه (1) نماینده (1) نورمراد کله جویی الوار (1) نوروز۱۴۰۳ (1) نوری علا (1) نیمه شعبان (1) نیویورک تایمز (1) نیکسون (1) هائیک هوسپیان مهر (1) هالیوود (1) هایک هوسپیان مهر (1) هجرت (1) هلدینگ (1) همایون کهزادی (1) همدان (1) ولادت (1) ولی‌الله فیض‌مهدوی (1) ویلیام هزلیت (1) وین (1) ویکتور خارا (1) پابلو نرودا (1) پاسارگاد (1) پروین اعتصامی (1) پرچم (1) پمپئو (1) پهلوان (1) پهلوان فیلابی (1) پوریای ولی (1) پیمان جبلی (1) پیک شادی (1) چارلی چاپلین (1) چه باید کرد (1) چه گوارا (1) چپ نما (1) ژنرال اودیرنو (1) ژنرال دوگل (1) کاخ سفید (1) کارنامه (1) کارنامه سبز (1) کارگردان (1) کاریکاتور (1) کانادا (1) کرامت الله دانشیان (1) کریمپور شیرازی (1) کشتی (1) کشور (1) کشیش (1) کشیش دیباج (1) کشیش میکائلیان (1) کلیسا (1) کمیسیون اقتصاد (1) کمیسیون کار (1) کنکور (1) کهشکان (1) کهکیلویه (1) کوثر (1) کودتانی فرهنگی (1) کودتای سوم اسفند (1) کولبران (1) کیفرخواست (1) گاردین (1) گاندی (1) گلرخ ایرایی (1) گلزاده غفوری (1) گلستان (1) گلسرخی (1) گور جمعی (1) گوهر مراد (1) گیسو شاکری (1) یاسرعرفات (1) یروم ستاقیان (1) یزدی (1) یعقوب ترابی (1) یونایتد پرس (1) یونسکو (1) یک شاخه گل (1) ۱۰شهریور (1) ۱۴اسفند (1) ۱۸تیر۷۸ (1) ۱۹بهمن۴۹ (1) ۲۶مهر (1)

بایگانی وبلاگ

پیام مسعود رجوی در دومین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی

پست ویژه

«رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت» یعنی چه؟

مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت

جدیدترین مطالب

بازدید از وبلاگ

مانور بزرگ جنگی سیمرغ رهایی ارتش آزادیبخش ملی ایران