۲۱بهمن۱۴۰۰
نتیجه ۴۳سال حاکمیت آخوندی
پس از گذشت ۴۳سال از انقلاب ضدسلطنتی ۲۲بهمن، نظام آخوندی، کشور و زندگی مردم را به چنان وضعیت دهشتناک و فلاکتباری دچار کرده که رسانهها و کارشناسان حکومتی نیز ناچار اعتراف میکنند که دستاورد حاکمیت آخوندی بهرغم وعدههای پوشالی برای رفاه و آسایش مردم نه تنها در راستای توسعه نبوده بلکه ضدتوسعه بوده است.
امری که نتیجه غارت منابع کشور، تخریب محیط زیست و انهدام اقتصاد است. طوری که یک کارشناس اقتصادی حکومتی (حسین راغفر) تعبیر «اقتصاد غارت شده» را در مورد آن بکار برده است.
روزنامه حکومتی شرق ۲۰بهمن ۱۴۰۰ درباره وضعیت فعلی کشور و اقتصاد آن، در مقایسه با سال۱۳۵۵ نوشت: «وضع موجود یعنی آمدن از گذشتهٔ بهتر و رفتن به آینده بدتر. یعنی عدم توانایی تولید کالاهای قابل رقابت با خارج و در عینحال ۱۰برابر شدن قیمت یک ماشین قراضه در مدتی کوتاه، یعنی دو برابر شدن قیمت مسکن در یک سال همراه با افزایش خانههای خالی، یعنی نهتنها از دسترفتن ثروت و رفاه اکثریت مردم با بیکاری و تورم، بلکه فرار سرمایهٔ انسانی، ریزش اعتماد و سرمایهٔ اجتماعی با ازدیاد فساد و آسیبها و خشونت، یعنی نابودی سرمایهٔ طبیعی یا محیطزیست... نگاه کنید نهتنها روستاهای سیستان و بلوچستان در حال مدفون شدن در شن هستند، واکنشهای مردم به دولت در استانهای پیش از این صنعتی و ثروتمند خوزستان و اصفهان بالا گرفته است و اکنون در مقایسه با سال۱۳۵۵ ساکنان سکونتگاههای غیررسمی و محلات فرودست (فرسوده) شهری حداقل ۲۰درصد تخمین زده میشود. اقتصاد و جامعه ایران به رانت سپرد ه شده و بخش مولد ایران در عمل نابود» شده است».
روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد بهنقل از گزارش جدید مجمع جهانی اقتصاد درباره سال۲۰۲۲، کشور را گرفتار ۵چالش بزرگ دانسته است: «اولین چالش بزرگ مسأله اشتغال و معیشت است. چالش دوم سرخوردگی جوانان، چالش سوم رکود اقتصادی طولانیمدت و چالش چهارم بحران منابع طبیعی و پنجم فروپاشی اکو سیستم است» (دنیای اقتصاد۲۰بهمن ۱۴۰۰).
این چالشها نتیجه ۴۳سال حکومت فاسد و غارتگر آخوندی است و سبب شده گروه گروه از جوانان نخبه و تحصیلکردههای دانشگاهی، مجبور شوند میهن خود را ترک کنند و به کشورهای دیگر مهاجرت کنند.
آنانی هم که مجبور به ماندن در کشور هستند و راهی برای گریز از شرایط وحشتناک زندگی در ایران آخوند زده ندارند، باید با فقر و نابرابری دست و پنجه نرم کنند.
در زمینه نابرابری اقتصادی و اجتماعی میان قشر اندک وابسته به رژیم و اکثریت مردم فقیر، روزنامه حکومتی جمهوری ۲۰بهمن۱۴۰۰ نوشت: «فاصله طبقاتی بسیار شدیدی که اکنون در جامعه انقلاب کرده ما وجود دارد با هیچیک از معیارهای انقلابی و اسلامی منطبق نیست. اگر همه میتوانستند از خانههای مجلل و امکانات رفاهی استفاده کنند، آگهی برج مجلل مشکلی نداشت».
البته در نظام رو به سقوط ولایت فقیه این نابرابری بهصورت کنونی باقی نمیماند، بلکه تا زمانی که این رژیم هست، نابرابری با سرعتی بیشتر افزایش مییابد.
طوری که بنا بر پیشبینی حسین راغفر «اقتصاد ایران به سمت اقتصاد سائوپائولویی شدن پیش میرود»، تعبیر او از سائوپائولویی شدن این است که نابرابری طبقاتی به بالاترین حد خود مانند شهر سائوپالو در برزیل میرسد، شهری که « «سمبل افزایش شکاف طبقاتی و نابرابری است» (سایت حکومتی سرپوش اقتصادی ۱۵بهمن ۱۴۰۰).
این وضعیت نتیجه فقر و غنای نهادینه شدهای است که هر سال برشدت آن افزوده میشود.
طوری که در حال حاضر نابرابریهای اقتصادی مرز شکاف را پشت سرگذاشته، و به درهیی عمیق تبدیل شده و در بسیاری از عرصههای اقتصادی و اجتماعی اثرگذاشته است.
بهرغم این واقعیتها سرانجام این مردم بپا خاسته هستند که با قیامهای خود بساط ویرانگری و چپاولگری حاکمیت را در هم میریزند. همچنانکه ۴۳سال پیش در همین روزها بساط چپاول و غارت سلطنت منحوس را به هم ریختند و دیکتاتوری سلطنتی را سرنگون کردند. آری سرنوشت کشور و مردم در وضعیت تیره کنونی باقی نمیماند و سرانجام این بهار آزادی است که بر زمستان سرد نظام ولایت فقیه غلبه خواهد کرد.