۲۸مهر۱۴۰۰
کرونا بازیچه خامنهای
کرونا مثل مومی در دست نظام آخوندها شده است که هر طور دلشان بخواهد متناسب با نیاز سیاسی رژیم، آن را شکل میدهند و به بازیاش میگیرند.
کرونا نفس مصنوعی نظام ملایان شده است. مائدهیی از پس قیام آبان ۹۸ و آثار دومینووار آن برای نظامی به نفس افتاده در زیر فشارهای همهجانبهٔ داخلی و بیرونی.
کرونا به احتیاج لایتغیر رژیم آخوندی تبدیل شده است. دل کندن از آن و طمع بریدن از منافع آن برای نظام، چالش بزرگی است که تندادن به آن همانا و از مهار خارج شدن اوضاع سیاسی و اجتماعی همانا.
کرونا بازیگر مرگ و زندگی با ریسمانهایی در دست خامنهای و دولت و کارگزارانش تا با آن تعادل نظام را حفظ کنند.
این بازیگر توسط ضابطهها و دستورالعملهایی که کارگزاران نظام صادر میکنند، نقشآفرینی میکند. به نمونههایی از این بازیبازی با کرونا و شل و سفت کردنهای سازماندهی یافته توجه کنید که خود، گویای کرونای برنامهریزی شده توسط نظام اسلامی آخوندها میباشد. روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی در شمارهٔ ۲۶مهر ۱۴۰۰ توضیح میدهد که چگونه کرونا در دستان کارگزاران رژیم آخوندی، نقش بازی میکند:
«مسئولان بهداشتی کشور این روزها از یکطرف دربارهٔ نزدیک شدن به موج ششم کرونا سخن میگویند و از طرف دیگر جامعه را بهسرعت به عادیسازی در برابر کرونا میبرند. بازگشایی اماکن زیارتی، آزاد گذاشتن سفرهای بین شهری که اخیراً با حجم بیسابقهیی صورت گرفته، مجاز دانستن برگزاری نمازهای جمعه و برداشتن محدودیتهای کاری ادارات از جمله مصادیق این عادیسازیها هستند نکته قابل تأمل این است که این اقدامات، دقیقاً در تضاد با یکی از دستورالعملهای مورد تأکید خود مسئولان بهداشتی برای مهار کرونا یعنی ضرورت پرهیز از تجمع هستند».
کار کارگزاران نظام بهداشتی حکومت آخوندی به بوقچی میدانها نزول یافته است تا فقط توالی موج پیکهای کرونا را جار بزنند. از طرفی هنوز پیک قبلی به سرانجام نرسیده، بوق پیک بعدی زده میشود. معلوم نیست این وسط کی مسؤل است که این پیکها با تناوب ثابت تکرار نشوند و یکجایی بسته شوند. هشدارهای تو خالی که همان بازیبازی با کرونا است، روش جاری تبلیغات نظام آخوندی شده است؛ مثل این نمونه از روزنامه حکومتی آرمان در شماره ۲۶مهر ۱۴۰۰:
«سایه ترسناک موج ششم کرونا در آبان! مسئولان بهداشتی هفت استان کشور درباره شیوع موج ششم کرونا هشدار دادند».
همانطور که بارها یادآور شدهایم، نظام آخوندی سیاست عادی کردن بحران و ناهنجاری و جا انداختن روانیِ «همین که هست» را عامدانه پیش میبرد. بارها مثال زدهایم که اعدام را میآورد در خیابان و کتابهای درسی دانشآموزان تا شرم آن ریخته شود و برای مردم و کودکان عادی شود که اعدام جزیی از زندگی روزانه است. الآن همین سیاست عادی کردن بحران و کلافگی و بیسرانجامی را دارد با کرونا پیش میبرد تا با تکرار و تکرار آن، برای مردم جا بیاندازد که وضعیت کرونا «همین است که هست»!
پشتوانهٔ چنین سیاستی در کجاست؟ در بحران اقتصادی و معیشت مردم، باید پشتوانهاش را در چپاول بیت خامنهای و اختلاس حکومتی و حکومتیان و نانخورهای نظام جست. در بحران کرونا و بازی با جان مردم، باید پشتوانهاش را در واکسینه شدن ولیفقیه و کارگزاران نظام دید که از قضا از همان واکسنهایی استفاده کردهاند که خامنهای، دجالانه فتوای تحریمشان را علیه مردم داد. این واقعیت را در یادداشت روزنامه حکومتی جهان صنعت به تاریخ ۲۶مهر ۱۴۰۰ بهنقل از رئیس نظام پزشکی تهران شاهدیم:
«مسؤلان بگویند چه زمانی و چه واکسنی تزریق کردند؟ تاریخ تزریق و نوع واکسن خیلی از سیاسیون، راز سر به مهر مانده است». !
همین روزنامه در نمونهیی دیگر اعتراف معاون وزیر بهداشت را درج کرده است:
«علویان که پیشتر معاون وزیر بهداشت بوده میگوید: بنده صراحتاً اعلام میکنم که واکسن آسترازنکا تزریق کردم. تمامی افراد شناخته شده هم باید این موضوع را شفاف به مردم بگویند».
همه میدانند که واکسن «استرازنکا» محصول مشترک انگلیسی و سوئد است. محصول همان کشوری که خامنهای ورود آن را به ایران ممنوع اعلام کرد؛ ولی طبق اعتراف خودیهایشان، برای کارگزاران نظام مباح و مجاز و حلال بوده است! اگر سر مار بحران کرونا در نظام آخوندی زده نمیشود و مثل موم و نفس مصنوعی و احتیاج لایتغیر خامنهای و نظام آخوندی است، علت در این نمونهها است.
مشاهده میشود که خامنهای توپ کرونا را به زمین مردم ایران انداخته است. توپی که لاجرم در تعیینتکلیف نهایی کرونا که عجین نظام آخوندی شده است، با اراده و همبستگی ملی و انفجار ناگزیر اجتماعی به زمین نظام ولایت فقیه برخواهد گشت.