۱۲مهر۱۴۰۰
بیماران کرونایی در ای سی یو
شاید یکی از جملههای پارادوکسیکالی که در فرهنگ مشعشع آخوندی به گوشمان خورده باشد، همین «جشن پایان کرونا»! باشد.
آیا بهراستی «مقام عظمای ولایت» و عملهٔ مرگآفرین او از رخت بر بستن کرونا خوشحال هستند؟
اگر این فرض را بپذیریم آنوقت باید قبول داشته باشیم که مرگ از ماهیت میرانندگی خود توبه کرده یا ابلیس در برابر انسان به سجده درآمده است!
هنوز زمان چندانی از این فتوای خامنهای در ۱۹دی۹۹ نگذشته است:
«ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است». !
او وقتی این فتوای جنایتکارانه را صادر کرد، خودش و ابواب جمع و سران حکومتش به اعتراف پاسدار احمدینژاد فایزر تزریق کرده و اطمینان کسب کرده بودند که داس کرونا آنان را درو نخواهد کرد. او خود در برج استرلیزه نشسته و ملاقاتهایش را ملغی کرده بود. تلویزیون حکومتی بارها او را در بهاصطلاح حسینهاش در حالی نشان داد که با خود یا گاه با یک آخوند درباری با فاصلهیی زیاد بیتوته کرده بود.
او این فتوای رذیلانه و ضدانسانی را وقتی از زیر قبا بیرون آورد و رو به دوربین تلویزیون حکومتی تکان داد که کرونا کرور کرور از ملت بیپناه تلفات میگرفت و میگیرد؛ زیرا «حضرت آقا» با تقلید از خمینی میخواست از فرصت و نعمت کرونا، دیواری در برابر قیام علیه سلطنتش بسازد. آجرهای این دیوار اجساد مردمی بودند که در پیادهروی خیابانها، گوشهٔ متروها، پارکینگ بیمارستانها مظلومانه جان میباختند و فریادرسی نداشتند. برای بسیاری از آنها سناریوی تاریکتری رقم میخورد. مرگ در تنهایی و انزوا، بیآن که کسی از حال و روزشان باخبر باشد.
حال باید دید چه اتفاقی رخ داده است که کرونای مرگآشام ولایت، از فتوای تحریم واکسن بهیکباره به ادعای جشن پایان کرونا رسیده است؟
پاسخ یکی بیش نیست. تا پیش از ایجاد موجهای عظیم تنفر اجتماعی نسبت به فتوای مرگآفرین خامنهای در مورد تحریم واکسن، این رژیم تمایلی به خرید واکسن نداشت و همچنان از استراتژی مهار قیام بهوسیلهٔ کرونا تبعیت میکرد، وقتی دریافت مطالبهٔ واکسن به یک خواست فراگیر تبدیل شده و نوک پیکان اعتراضات اجتماعی شخص خامنهای و فتوای او را نشانه رفته است، در هراس از انفجار خشم مردم عقبنشینی کرد و اجازهٔ ورود و تزریق واکسن داد.
آیا این عقبنشینی در راستای حفظ جان مردم و جلوگیری از کلان تلفات است؟
بههیچوجه؛ اگر کرونای ولایت چنین قصدی داشت، از همان ابتدا برای ورود واکسنهای معتبر بینالمللی وارد عقد قرارداد با دارندگان آن میشد. واکسنهایی که اکنون وارد ایران شده و مورد استفاده قرار میگیرند، از تأیید سازمان جهانی بهداشت برخوردار نیستند. کارتهای دیجیتال واکسن صادره از مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رژیم نیز واجد اعتبار جهت مسافرت به خارج از ایران نیستند.
جالب است که در این میان به تبلیغات پوشالی و مشمئزکنندهای برمیخوریم که با هدف فریب و اغفال جامعه به آن مبادرت میشود. نمونههایی از آن را نیز در گذشته دیدهایم مانند ادعای کنترل کرونا با روشهای مندرآوردی، ادعای صدور کیت تشخیص کرونا و ونتیلاتور به خارج یا اختراع دستگاه کرونایاب مستعان و...
«آمریکایی سراغ دارم که میگوید میخواهد بیاید ایران واکسن ایرانی بزند، زیرا به واکسن فایزر اعتماد ندارد و فکر میکند واکسن فایزر برایشان در آینده مشکل سلامتی ایجاد میکند. بنابراین اگر ما بتوانیم تأیید سازمان جهانی بهداشت را برای واکسنهای ساخت خودمان بگیریم، بسیاری از اروپاییها و آمریکاییها ترجیح میدهند واکسن ایرانی بزنند. این مسأله نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری درست است و باید از این فرصتها استفاده کرد». ! (از قول یک اپیدمولوژیست. روزنامهٔ حکومتی جوان. ۱۱مهر۱۴۰۰)
اگر منظور واکسن جعلی ساخته شده از سوی باندهای غارتگر رژیم بهنام «برکت» است، باید گفت که بهدلیل تزریق همین واکسن، مردم از تزریق آن خودداری میکنند عطای این برکت را به لقای آن میبخشند. آمارها سخن میگویند:
«نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نشان داد که ۲/۱۴ درصد از افراد بالای ۱۸سال کشور، به هیچوجه تمایلی به تزریق واکسن ندارند. همچنین بیمیلی به دریافت واکسن در گروه سنی زیر۵۰سال (۱۷درصد) بهطور قابل توجهی بیش از گروه سنی بالای۵۰سال (۷درصد) است. همچنین تاکنون ۶۸درصد گروه سنی ۲۵تا ۲۹سال، ۶۶درصد افراد ۲۰تا ۲۴سال و ۵۷درصد افراد ۳۰تا ۳۴سال واکسن تزریق نکردهاند».
رسانههای حکومتی از این پدیده به نام «واکسنهراسی»! و «واکسن گریزی»! نام میبرند.
ادعای پایان یافتن کرونا و برگزاری جشن آن از سوی وزیر بهداشت رئیسی تا آنجا بیمایه فطیر است که از سوی کارشناسان حکومتی نیز به سخره گرفته شد. آن را «نوعی فرافکنی و شعارهای پوپولیستی برای عوامفریبی» و «خطرناک» و «سبب گمراهی افکار عمومی» قلمداد کردند.
خروجی این ادعای سخیف برای جامعه، عادیانگاری کرونا و برای حکومت برداشتن محدودیتهای نیمبند کرونایی است و در نهایت منجر به افزایش مرگ و میر میشود و در ادامهٔ استراتژی قبلی است؛ منتهی در پوش واکسیناسیون عمومی.
این سیاست جنایتکارانه را که وجهی دیگر از ادامهٔ فتوای خامنهای است، بهجد باید افشا و با آن مقابله کرد.