۲۸شهریور۱۴۰۰
سخن روز
روز پنجشنبه ۲۵شهریور رئیسی جلاد بهدوشنبه پایتخت تاجیکستان سفر کرد تا در اجلاس شانگهای که در این شهر برگزار میشود، شرکت کند. وی روز جمعه هم در این اجلاس سخنرانی کرد. دستگاه تبلیغاتی رژیم هم با ساز و دهل پذیرفته شدن رژیم بهعنوان نهمین عضو سازمان همکاری شانگهای را جشن گرفت و از پذیرش در پیمان شانگهای بهمثابه یک فتحالفتوح و پیدا شدن نوشداروی نجاتبخش این رژیم محتضر خبر داد.
خبرگزاری مهر آخوندی (۲۶مهر) در مطلب مفصلی، از وعدهٔ «فرصتهای اقتصادی کشورهای عضو شانگهای برای ایران» مینویسد و چنان از «بازار مصرفی بزرگ ازبکستان برای کشورهای جهان» و از «رکوردشکنی ایران در بازار تاجیکستان» داد سخن میدهد که گویی اقتصاد فلج رژیم خیز برداشته تا بازارهای جهان را فتح کند. این دعاوی اقتصادی را بایستی در کنار دعاوی مضحک و وقیحانهٔ جلاد۶۷ درباره حقوقبشر و اینکه «هر گونه اختلال در روند کمک بهسلامت انسانها از طریق واکسیناسیون جهانی بهبهانه تحریم، ضد حقوقبشر و جنایت علیه بشریت است» و در کنار اعلام آمادگی رژیم «برای ایجاد حکومتی فراگیر، همه شمول و مستقل در افغانستان» قرار داد.
خندهدارتر اظهارات امام جمعههای خامنهای در شهرهای مختلف درباره سفر محیرالعقول رئیسی جلاد و معجزات امامزادهٔ شانگهای است. از جمله درنگی بر اظهارات آخوند علمالهدی دربارهٔ کرامات دامادش در این سفر خالی از تفریح نیست: «یک سفر خارجی مؤثر استکبارستیز و آمریکا براندازی که جریان تحریمهای اقتصادی را کاملاً با یک شکست روبهرو میکند». وی همچنین میافزاید: «ایران هنوز عضو شانگهای نشده... دنیای شرق در مقابل دنیای غرب آمده بهسراغ ما و در مقابل ما خضوع میکند، اقتدار ما بهاینجا رسیده!».
در مورد این «خضوع» در برابر «اقتدار» نظام بد نیست یادآوری کنیم که پوتین رئیسجمهور روسیه که از نزدیکترین متحدان رژیم محسوب میشود، همین که خبردار شد، جلاد پیشانیسیاه۶۷ بهتاجیکستان میرود، «کرونا» گرفت! روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد (۲۴شهریور) با تیتر طعنهآمیز «رئیسی» بهتاجیکستان میرود «پوتین» بهقرنطینه؟! نوشت: «عدمِ حضور «پوتین» در اجلاس «شانگهای»... آن هم بهدلیل کرونا یک بهانهٔ عجیب و غریب است زیرا بهنظر میرسد «پوتین» آیندهنگرانه، میکوشد با مقامات عالیرتبهٔ تهران رو در رو نشود و این مسأله ارتباط مستقیم بهتحولات و تعاملات سیاسی تهران و ۱+۵ و نیز آژانس انرژی اتمی دارد».
اما اینکه پیمان شانگهای چه تحفهای است و قرار است کدام درد بیدرمان رژیم را شفا بخشد، گفتهها و نوشتههای تحلیلگران و رسانههای حکومتی بهاندازه کافی گویا هستند.
اولاً، عضویت رژیم در پیمان شانگهای، هنوز نقد نیست؛ «به نظر میرسد این احتمال وجود دارد که پس از ۱۱سال انتظار، در صورت حصول اجماع، چند سال هم ایران را پشت در پیمودن مراحل، منتظر نگه دارند!» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت ـ ۲۵شهریور).
ثانیاً، تازه اگر هم عضویت محقق شود، چه بسا دردسرهای بیشتری برای رژیم ایجاد کند: «اگر این عضویت احتمالی در راستای توازن در سیاست خارجی نباشد و احیاناً تعهداتی در حوزههای سیاسی و امنیتی برای دولت ایران ایجاد کند، چندان بهصلاح کشور نخواهد بود» (همان منبع).
این نکته را بهبیان دیگری، قاسم محبعلی از مهرههای سابق وزارتخارجهٔ رژیم طی اظهاراتی که در سایت حکومتی «دیپلوماسی ایران» درج شده، مطرح میکند و میگوید: «حتی اگر نهایتاً جمهوری اسلامی بهصورت عضو رسمی بهسازمان همکاری شانگهای ملحق شود، اتفاق شگرفی روی نداده است؛ چون... پیوستن جمهوری اسلامی نه سود و آورده سیاسی و دیپلماتیک دارد و نه میتواند بهبهبود وضعیت امنیتی نظام کمک کند».
چرا چنین است؟ در مهر ماه سال گذشته که ظریف در مجلس ارتجاع حاضر شده بود تا با التماس اعضای مجلس را قانع کند که از مخالفت با امضای اف.ای.تی. اف دست بردارند، گفت روسیه و چین بهما گفتهاند تا هنگامی که شما به اف.ای.تی. اف نپیوندید، ما نمیتوانیم هیچ کمکی بهشما بکنیم. این مطلب را این بار نیز فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع تکرار کرد و گفت: «کشورهای عضو پیمان شانگهای حاضر نیستند خود را درگیر مسائل ما از جمله بحث برجام و اف.ای.تی. اف کنند» (سایت حکومتی انتخاب ۲۶شهریور).
چنین که پیداست «شانگهای» از آن امامزادههایی است که کور میکند و شفا نمیدهد، اما رژیم آخوندی در حضیض بحرانزدگی و ورشکستگی نیاز دارد که با سیلی صورت خود را سرخ نگهدارد و این سراب را چشمهٔ آب حیات وانمود کند. بهقول سعدی: «تشنهٔ مسکین آب پندارد سراب».