چگونه یک «فرشته» «دیو» می‌شود؟

خمینی: «“حکومت”، مقدم بر تمام احکام فرعیه و حتی نماز و روزه و حج است... حکومت می‌تواند قراردادهای شرعی را، که خود با مردم بسته است، یک جانبه، لغو کند»

۱۲ اسفند ۱۳۹۸
به قلم: دکتر عبدالعلی معصومی
چگونه یک «فرشته» «دیو» می‌شود؟
«کیهان»، ۱۲بهمن۱۳۵۷:
«در ساعت هفت دیشب، “جبهه‌ی ملی” پلاکاردی در مقابل دانشگاه تهران با این مضمون: “دیو چو بیرون رود، فرشته درآید”، بالابرد».
«دیو» (محمدرضاشاه) در روز ۲۶ دیماه ۵۷، بیرون رفت و اکنون دلها در انتظار نزول «فرشته»، آتشفشانٍ نشاط و شور بود.
«آیت‌الله روح الله خمینی»، که از روز ۱۳آبان ۱۳۴۳ ابتدا به ترکیه و سپس، به عراق تبعید شده بود، در میان استقبال پرشور مردم، از فرانسه به ایران بازگشت. «میلیون در میلیون مردم داغدار و بلارسیده»، «در نگاه او آیینه‌یی می‌دیدند به وسعت آزادی»؛ در نگاه مردی که می‌آمد تا «دروازه های بسته» را بگشاید و بهاران آزادی را در کران تا کران میهن، میهمان کند.
در آن روز، خمینی در نگاه و دل «میلیون در میلیون» مردم داغدار و بلادیده، «فرشته» بود؛ فرشته‌ی رحمت و آزادی.
مردمِ «دیو»گزیده، اوصاف این «فرشته» را، بارها و بارها، از زبان خود او شنیده بودند.
«وعده»های فریبنده‌ی «فرشته»!
ـ «ما همه‌ی مظاهر تمدن را با آغوش باز قبول داریم» (سخنرانی در جمع ایرانیان، نوفل لوشاتو، ۱۹ مهر ۱۳۵۷).
ـ «در جمهوری اسلامی زنان در همه چیزِ حقوقی کاملاً مساوی با مردان خواهند بود» (مصاحبه با روزنامه‌ی گاردین، نوفل لوشاتو، اول آبان ۱۳۵۷).
ـ «در ایران اسلامی علما خودشان حکومت نخواهند کرد… خود من نیز هیچ مقام رهبری نخواهم داشت و از همان ابتدا به حجره‌ی تدریس خود در قم برخواهم گشت» (مصاحبه با خبرگزاری رویتر، نوفل لوشاتو، ۵ آبان ۱۳۵۷).
ـ «در منطق اینها (= رژیم شاه)، آزادی یعنی به زندان کشیدن مخالفان، سانسور مطبوعات و اداره‌ی دستگاههای تبلیغاتی. در این منطق تمدن و ترقی، یعنی تبعیت تمام شریان‌های مملکت از فرهنگ و اقتصاد و ارتش و دستگاه‌های قانونگذاری و قضایی و اجرایی از یک مرکز واحد. ما همه‌ی اینها را از بین خواهیم برد» (سخنرانی برای جمعی از دانشجویان ایرانی، نوفل لوشاتو، ۸ آبان۱۳۵۷).
ـ «در حکومت اسلامی رادیو، تلویزیون و مطبوعات، مطلقاً، آزاد خواهند بود و دولت حق نظارت بر آنها را نخواهد داشت» (مصاحبه با روزنامه‌ی «پیزاسره»، نوفل لوشاتو، ۹ آبان ۵۷).
ـ «برای همه‌ی اقلیتهای مذهبی، آزادی، به طور کامل، خواهد بود و هر کس خواهد توانست اظهار عقیده‌ی خودش را بکند» (کنفرانس مطبوعاتی، نوفل لوشاتو، ۱۸آبان۵۷).
ـ «در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها هم در بیان عقاید خود آزاد خواهند بود» (مصاحبه با سازمان عفو بین الملل، نوفل لوشاتو، ۱۹آبان۵۷).
«دولت اسلامی ما، یک دولت دموکراتیک، به معنی واقعی، خواهد بود. من در داخل این حکومت هیچ فعالیتی برای خودم نخواهم داشت» (مصاحبه با تلوزیون بی.بی.سی، نوفل لوشاتو،۲۰آبان۵۷).
ـ «در جمهوری اسلامی زن‌ها آزاد خواهند بود. در تحصیل هم آزاد خواهند بود. در کارهای دیگر هم آزاد خواهند بود» (مصاحبه با هفته نامه‌ی «گاردِین، نوفل لوشاتو، ۲۵آبان۵۷).
ـ «من نمی خواهم رهبر جمهوری اسلامی آینده باشم. نمی خواهم حکومت یا قدرت را به دست بگیرم» (مصاحبه با تلوزیون اتریش، نوفل لوشاتو، ۲۵آبان۵۷).
ـ «نه رغبت شخصی من و نه وضع مزاجی من، اجازه نمی دهند که بعد از سقوط رژیم فعلی، شخصاً، نقشی در اداره‌ی امور مملکت داشته باشم» (مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس، نوفل لوشاتو، ۲۶آبان۵۷).
ـ «پس از رفتن شاه، من نه رئیس جمهور خواهم شد، نه هیچ مقام رهبری دیگری را به عهده خواهم گرفت» (مصاحبه با روزنامه‌ی «لوموند»، نوفل لوشاتو، ۱۹دی۵۷).
ـ «کیهان»، ۱۲بهمن ۱۳۵۷: خمینی در «بهشت زهرا»:
«می‌خواهیم مملکت دارای نظامِ ناشی از ملت باشد… محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث… همه چیز را به باد داد؛ مملکت ما را خراب کرد، قبرستان‌های ما را آباد… تمام اقتصاد ما الآن خراب و درهم ریخته است… زراعت، به کلی ازبین رفت… تمام انسان‌ها و نیروی انسانی ما را، این آدم، ازبین برده است… خون‌های جوانان ما برای این ریخته شد که ما آزادی می‌خواهیم. ما پنجاه سال است که در اختناق به سر برده‌ایم… ای مردم بیدار باشید… بر همه واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه‌ی آرای مردم، مجلس مؤسسان درست کنیم».
ـ خمینی در روز ۱۶بهمن۵۷، به هنگام معرفی مهندس مهدی بازرگان به نخست وزیریِ دولت موقت، گفت:
«ما یک حکومت عادل می‌خواهیم؛ حکومتی که نسبت به افراد علاقمند باشد و عقیده‌اش این باشد که باید من نان خشک بخورم مبادا یک نفر در مملکت من زندگیش پست باشد، گرسنگی بخورد. ما چنین حکومت عدلی می‌خواهیم ایجاد کنیم» (کیهان، ۱۷بهمن۵۷).
ـ «کیهان»، ۱۲ اسفند۵۷:
«سخنرانی تاریخی» خمینی در «صحن فیضیه‌ی قم»: «… دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم، آب و برق را برای طبقه‌ی مستمند مجانی می‌کنیم؛ اتوبوس را برای طبقه‌ی مستمند مجانی می‌کنیم… معنویات شما را؛ روحیات شما را عظمت می‌دهیم… شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند… ما، هم دنیا را آباد می‌کنیم و هم آخرت را … آنها حرف می‌زنند، ما عمل می‌کنیم. ما… مطبوعات را اصلاح می‌کنیم؛ رادیو را اصلاح می‌کنیم؛ تلویزیون را اصلاح می‌کنیم؛ سینماها را اصلاح می‌کنیم؛ تمام اینها باید به فُرم اسلامی باشد. تبلیغات، تبلیغات اسلامی است؛ وزارتخانه‌ها، وزارتخانه‌های اسلامی است… حدود اسلام را جاری می‌کنیم… ما یک مملکت محمدی ایجاد می‌کنیم… بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد… از همه‌ی وزارتخانه‌ها، از همه‌ی ادارات باید این شیر و خورشید منحوس محو بشود… آن چیز که ملت می‌کنیم “جمهوری اسلامی” است، نه “جمهوری” فقط، نه “جمهوری دموکراتیک”، نه “جمهوری دموکراتیک اسلامی”… وقتی رفراندم اعلام شد، رأی من حکومت جمهوری است؛ “جمهوری اسلامی” است. هرکس تبعیت از اسلام دارد “جمهوری اسلامی” باید بخواهد… از حوزه‌های علمیه تجلیل کنید… این حوزه‌های علمیه است که اسلام را تا به حال نگه‌داشت. اگر روحانیون نبودند از اسلام خبری نبود… از اینها پشتیبانی کنید».
این «وعده»های خمینی، و ده‌ها وعده‌ی دیگر، که چند ماه پیش از رسیدن به قدرت، بارها، آنها را به زبان آورده بود و تأکید او که دیگران وعده می‌دهند، اما، ما عمل می‌کنیم، مردم داغدار و بلاکشیده‌ی ایران را به فرارسیدن بهار آزادی؛ بهاری فرخنده و خالی از خودکامگی و بیداد و دار و تازیانه و سرکوب، امیدوار کرده بود؛ بهاری که در آن باران مهربانی و دادگری، درد و داغ‌های به‌جا مانده از بیدادگری‌های شاه خودکامه را بشوید و خورشید شور و شادی و شوق در سراسر ایران، به یکسان، بتابد.
«حفظ نظام» «وعده»ها را خورد!
وقتی انقلاب ۵۷ پیروز شد و خمینی بر تخت خلافت تکیه زد، به یکباره همه‌ی وعده‌هایی را، که به مردمِ به‌پاخاسته و داغدار داده بود، از یاد برد و به عکس، با اتکا به میلیون‌ها مردمی که چهره‌اش را در ماه می‌دیدند، برای ازمیان بردن هرگونه نافرمانی و شورش و افشای پیشینه‌ی پشت پرده‌ی‌اش، سیاست ایجاد رُعب و وحشت را در پیش گرفت و برای اجرای این سیاست، از فردای پیروزی انقلاب، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را به عنوان بازوی نظامیِ «حفظ نظام»، با تئوری «النّصر بالرُعب» (پیروزی از راه ایجاد رُعب و وحشت) تشکیل داد و از همان آغاز، دست «سپاه» را برای هرگونه سرکوب و کشتارِ مردم معترض و آزادیخواه، کاملاً، باز گذاشت و هر اعتقاد و عملی را، که با الزامات «حفظ نظام» همسو نبود، از میان برد. اصل طلایی او، «حفظ نظام» به هر قیمت، بود:
«حفظ نظامِ “جمهوری اسلامی”، از اَهمِ واجبات عقلی و شرعی است … حفظ “جمهوری اسلامی”، یک واجب عینی است… از نماز اهمیتش بیشتر است» (خمینی، «صحیفه‌ی نور»، جلد ۱۰، ص ۲۲۶).
خمینی:
«“حکومت”، که شعبه یی از ولایت مطلقه‌ی رسول الله (ص) است، یکی از احکام اولیه‌ی اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه و حتی نماز و روزه و حج است… حکومت می‌تواند قراردادهای شرعی را، که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشورِ اسلام باشد، یک جانبه، لغو کند و می‌تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیرعبادی باشد که مخالف مصالح اسلام است، مادامی که چنین است از آن جلوگیری کند؛ حکومت می‌تواند از حج، که از فرایض مهم الهی است، در مواقعی که مخالف صَلاح کشور اسلامی دانست، موقتاً جلوگیری کند» (روزنامه‌ی «رسالت»، ۱۷ دی ۱۳۶۶).
بر مبنای اصل طلایی «حفظ نظام» به هر قیمت، نه تنها «حکومت» به مثابه‌ی «شعبه یی از ولایت مطلقه‌ی رسول الله»، «مقدس» و «الهی» و غیرقابل انتقاد است، بلکه همه‌ی گردانندگان ریز و درشت این «حکومت الهی» نیز مقدس و مصون از خطا، شمرده می‌شوند و هرگونه انتقاد از آنها به منزله‌ی انتقاد از «حکومت الهی» قلمداد می‌شود و انتقادکننده به عنوان «مخالفت با شرع»، تحت شدیدترین پیگردها و آزارهای حکومتی قرار می گیرد.

«فرشته‌ی» تشنه به خون!
«وعید»ها و یکه‌تازی‌های خونبار و ایران‌سوز خمینی و پاسداران و قداره بندان تشنه به خون او، از همان فردای پیروزی انقلاب۵۷، در سراسر ایران، هر ندای اعتراض و آزادیخواهی را در گلو خفه کرد تا او و همدستان جنایتکارش بتوانند در زیر پوشش «فرشته»نماییِ مزورانه، از افشای همدستی‌های پشت پرده «حاکمان» کنونی با «شیطان بزرگ»! و شاه و سرکردگان نظامش، جلوگیری کنند و به هر قیمت، این «حکومت الهی»! را در چنگال خونین خود حفظ نمایند.
خمینی سرکوب را، از همان گام اول، از مجاهدین آغاز کرد، چرا که از آنها کینه‌یی اهریمنی و دیرینه به دل داشت و به روشنی پی‌برده بود که مرگ «نظام» او در رشد و گسترش آنها نهفته است؛ مجاهدینی که دست از جان شسته، سر به پای آزادی نهاده و با تمام توش و توان و هستی و خانمان، با «ناخدای استبداد»، چنگ در چنگ شده و در صمیم جان مشتاقان آزادی ایران زمین نشسته بودند.
موسوی تبریزی، دادستان جنایتکار خمینی، در مصاحبه یی در ۱۳شهریور ۱۳۸۲ با عنوان «سی خرداد۶۰، فضاسازی و آشتی ناپذیری»، درباره‌ی اعتبار و مقبولیت اجتماعی مجاهدین می گوید:
«مجاهدین خلق یک گروه داعیه‌دار مذهبی بودند که بعد از سال چهل و دو و حرکت‌های منسجمی که انجام داده بودند، بسیاری جوانان مسلمان روشنفکر دانشگاهی… جذب این سازمان شدند. اینها تنها گروه فعال مذهبی روشنفکری بودند که به سوی مبارزه‌ی مسلحانه روآورده بودند… و انصافاً هم فعال بودند و جزوه ها و مطالبی که پخش می‌کردند، بین دانشجویان مذهبی و متدین جذابیت خاص خودش را داشت… اینها یک مبارزات درستی راه انداخته بودند… هزینه داده بودند و طرفداران حسابی هم پیداکرده بودند».
وی در دنباله‌ی این مصاحبه به تلاش سرکردگان نظام از فردای پیروزی انقلاب ۵۷، برای جلوگیری از ورود مجاهدین به هرگونه «پست» و شغلی در بالا و بدنه‌ی نظام اشاره می‌کند و می گوید:
«من معتقدم که در روزهای اول پیروزی انقلاب، تقریباً یک اجماع نانوشته بین مبارزین سنّتی بازار، مؤتلفه، روحانیونی مثل آقای بهشتی و آقای مطهری و نهضت آزادی‌ها مثل آقای بازرگان و آقای سحابی ـ با کم و زیادشان ـ بود که از مجاهدین خلق استفاده نشود و هیچ کدام از گروه‌ها، اینها را برای گرفتن پستها مطرح نکردند… دوستان و طرفداران نظام، حزب جمهوری اسلامی، مؤتلفه و حتی نهضت آزادی، جبهه‌ی ملی و مجاهدین انقلاب، همه با هم به این نتیجه رسیده بودند که از اینها در پست‌های حساس و کلیدی استفاده نکنند» (ماهنامه‌ی «چشم انداز»، شماره‌ی ۲۲، مهر و آبان ۱۳۸۲).
۱۳ اسفند۵۷: بخشی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین با عنوان «هشدار جنبش ملی مجاهدین»:
«دیروز به مراکز جنبش ملی در کاشان، یزد و تربت حیدریه حمله کردند و خواهران و برادران مجاهد ما را خلع سلاح کرده، آنها را کتک زدند و از مراکزشان بیرون راندند».

«قلم‌ها را بشکنید»!
۱۸ اسفند: خمینی «در مراسم ۴۰هزار نفره‌ی فرهنگیان و دانش آموزان»، نویسندگان و صاحبان قلم را با بیان «قلم‌ها را بشکنید و به اسلام پناه بیاورید»، به بیعت و سرسپردن به «اسلام عزیز»، یعنی با خودش، فراخواند و گفت:
«من رأی به “جمهوری اسلامی” می‌دهم و از شما هم تقاضا دارم به “جمهوری اسلامی” رأی بدهید؛ نه یک کلمه زیاد، نه یک کلمه کم: “جمهوری اسلامی”. آنها که در نوشتجاتشان از “جمهوری” دم می‌زنند ـ جمهوری فقط، یعنی، اسلام، نه؛ آنها که “جمهوری دموکراتیک” می‌گویند یعنی جمهوری غربی، جمهوری اسلامی، نه… آنها اصلاً در این نهضت دخالت نداشتند… آنان را نپذیرید و نمی‌پذیرم. آنها که قلم‌های مسموم را گرفته‌اند و بر خلاف اسلام چیز می نویسند و “ملی” و “دموکراتیک” و این حرف‌ها را به میان می‌آورند، از آنها نپذیرید. ما اسلام را می‌خواهیم. ملت ما اسلام را می‌خواهند… ملت ما، یکپارچه، خواهان جمهوری اسلامی است… کمونیست‌ها هم باید “جمهوری اسلامی” بخواهند… همه باید جمهوری اسلامی بخواهند… قلم‌ها را بشکنید و به اسلام پناه بیاورید. تبلیغات سوء را کنار بگذارید … همه با هم به سوی جمهوری اسلامی به پیش بروید» (کیهان، ۱۹ اسفند۵۷).

«یا روسری، یا توسری»!
۱۹اسفند: «یا رو سری، یا تو سری». کیهان:
«گردهمایی هزاران زن تهرانی در کاخ دادگستری در اعتراض به حجاب اجباری». «در این اجتماع به لغو قانون حمایت خانواده نیز اعتراض شد».
سازمان مجاهدین در اطلاعیه یی به تاریخ ۲۱ اسفند اعلام کرد:
«هر موضعگیری خصمانه برای تحمیل جبری هر شکلی از حجاب بر زنان این میهن… نامعقول و نامقبول است… انقلاب ما طبیعتاً… نمی‌تواند جز مبشر آزادی و رهایی تمام اقشار و طبقات و نیروهای مردمی، صَرفنظر از هر اختلاف و تمایز جنسی، نژادی، طبقاتی و عقیدتی، باشد… بنابراین، انقلاب ما هیچ گونه تردید و انکاری را در آزادی کامل حقوقی و سیاسی و اجتماعی زنان ما نمیپذیرد» («مجموعه‌ی اعلامیه‌ها و موضعگیری‌های سیاسی مجاهدین خلق ایران»، جلد۱، ص۵۴).

نخستین کشتار
ـ در روز ۲۷ اسفند۵۷، تحصن مردم سنندج در استانداری این شهر، در اعتراض به «تخلیه سلاح‌های پادگان سنندج و انتقال آن به تهران»، به خون کشیده شد و تا صبح فردای آن روز، “حدود ۲۰۰تن مجروح و چندتن کشته شدند» (کیهان، ۲۸اسفند۵۷). خمینی در «اعلامیه»یی آن تحصن را «مردود» شمرد و از «نیروهای مسلح» خواست که آن را «با قدرت دفع کنند» (کیهان، ۲۸اسفند۵۷).

«جنبش ملی مجاهدین» در همین روز، در اطلاعیه‌یی
«ضمن ابراز تأسف شدید از درگیری‌ها و خونریزی‌های اخیر کردستان، که منجر به قتل تعدادی از برادران عزیز کرد نیز شده، اعلام می‌دارد… نقطه نظرهای مجاهدین خلق ایران درباره‌ی مسأله‌ی کردستان، مبنی بر دفاع از حقوق حقه‌ی هم‌میهنان کرد و رفع ستم مضاعف از آنان، اعلام گردیده و اکنون امیدواریم که با ترک هر نوع مخاصمه، زمینه برای اعزام نماینده‌ی ذیصلاح دولت آقای مهندس بازرگان به منطقه، فراهم شده و در اَسرع وقت، چارچوب انقلابی و مردمی مناسبی برای حل مسالمت آمیز مسأله‌یی که به خوبی می‌تواند به بهانه‌ی مقابله با تجزیه طلبی مورد استفاده‌ی دشمنان انقلاب ایران قرار گیرد، تدارک دیده شود» (مجموعه‌ی اطلاعیه ها… ج۱، ص۸۴).
خمینی که چند ماه بعد، در ۲۸مرداد۵۸، فرمان یورش به کردستان را صادر کرد و کشتاری را در آن سامان، پی‌نهاد که تا امروز، هم چنان، به نحو وحشیانه‌یی، ادامه دارد، به «حقوق حقه‌ی هم میهنان کرد و رفع ستم مضاعف از آنان»، اندک اعتقادی نداشت، و پاسخ هر خواست ملی و هرگونه «رفع ستم» را با سرکوب و کشتار می‌داد و دفاع از چنین خواست‌هایی را هم برنمی‌تابید و آن را دشمنی با نظام و همدستی با دشمن تلقّی می‌کرد.

«درگیری‌های تأسفبار گنبد»
«کانون فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن» در راهپیمایی ۲فروردین۱۳۵۸، خواستهایش را اعلام کرد.
«ما خواهان آزادی‌های فرهنگی، مذهبی و زبان خود و همچنین خواستار متشکل شدن مردم ترکمن صحرا تحت سیستم اداری واحد به مرکزیت شهر گنبد هستیم؛
ـ … لغو کلیه‌ی “کمیته های انقلاب اسلامی” در منطقه‌ی ترکمن صحرا و سپردن امور شهرها به دست شوراهای منتخب؛
ـ آموزش رایگان برای کلاس‌های شبانه و تأمین هزینه‌ی تحصیلی دانش آموزان روستایی؛
ـ احداث بهداری و درمانگاه» («کار»، ارگان «چریک‌های فدایی خلق ایران»، شماره‌ی ۳، ۲فروردین ۱۳۵۸).

«برای هر استخوانی میتینگی راه انداختن… قابل تحمّل نیست»!
خمینی روز ۳خرداد۵۸، در جمع «فرهنگیان و دانشجویان اهواز»، که به دیدارش رفته بودند، طی سخنانی گفت:
«هرکس اسم “جمهوری اسلامی” را “دموکراتیک” بگذارد، این دشمن ماست؛ هرکس “جمهوری دموکراتیک” بگوید این دشمن ماست، برای این که اسلام را نمی‌کنیم. ما اسلام را می‌خواهیم… ما خون دادیم برای جمهوری غرب؟ ما برای اسلام خون دادیم… اینها می‌خواهند سرپوش بگذارند روی مقاصد خودشان؛ آن مقاصدی که برخلاف مسیر ماست، با اسم یک نفری که ملی است (اشاره دارد به گردهمایی دانشگاه صنعتی به دعوت «جبهه‌ی دموکراتیک ملی»، به مناسبت یکصدمین زادروز دکتر مصدق، که در آن ده‌ها هزارتن شرکت داشتند). مسیر ما، مسیر نفت نیست. نفت پیش ما مطرح نیست. ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست. این اشتباه است، ما اسلام را می‌خواهیم؛ اسلام که آمد، نفت هم مال خودمان می‌شود. مقصد ما اسلام است، مقصد ما نفت نیست. اگر یک نفر نفت را ملی کرده است، اسلام را کنار بگذارند، برای او سینه بزنند… برای هر استخوانی میتینگی راه انداختن و دنبال آن با اسلام مخالفت کردن قابل تحمل نیست» (کیهان، ۵خرداد ۵۸).

«نامه‌ی مجاهدین به خمینی»
ـ ۱۵تیرماه ۱۳۵۸ ـ بخشی از «نامه‌ی مجاهدین به خمینی» درباره‌ی «تحریکات وسیعی که این روزها در سراسر کشور، و ازجمله، شهر قم، علیه مجاهدین خلق ایران در جریان است»:
«در ساعت دوازده و نیم چهارشنبه ۱۳تیر، پاسداران مسلّح ساختمان جنبش [ملی مجاهدین در قم] را محاصره و با سنگرگیری رزمی، مستقیماً، سلاح‌های خود را به جانب اعضای جنبش نشانه می‌روند و مانع خروج افراد داخل ساختمان ستاد جنبش ملی می‌شوند.
فردای آن روز “اوباش”، در پناه حمایت پاسداران، به ساختمان جنبش حمله می‌کنند و پس از “ضَرب و جرح” افراد مستقر در ساختمان، آنها را دستگیر می‌کنند و به کمیته می‌برند. آنها پس از تصرف ساختمان محل جنبش، که قبل از انقلاب مرکز “سازمان زنان” شهر قم بود، وسایل ساختمان را تخریب کردند”.
آنها پس از شکستن قفلِ درِ انبارِ “سازمان زنان سابق”، قرصهای ضدحاملگی و سایر اشیا و وسایل زنانه را با صحنه سازی بسیار وقیحانه در معرض عکس برداری و فیلمبرداری خبرنگاران قرار داده و عکس‌ها را به سرعت در بین مردم پخش کردند و مدعی شدند که اینجا مرکز فحشاست… در شهر قم شایع کردند که مجاهدین خرمن‌ها و سیلو را آتش می‌زنند. در اصفهان شایع می‌کنند که مجاهدین قسمتی از ذوب آهن را آتش زدند. در مشهد نیز اعضای مجاهدین را با گلوله مجروح کردند… همه‌ی اینها حلقه‌یی از زنجیر توطئه‌های مداومی است که به منظور ریشه کن کردن یک نیروی انقلابی مسلمان طراحی شده است… دشمنان خدا و خلق چنین در نظر دارند که تصفیه حساب با انقلاب ایران را، در نخستین قدم، از مجاهدین خلق آغاز کنند؛ برادرکشی راه بیندازند و لبنان دیگری بیافرینند… یک تصفیه حساب ارتجاعی و ضدانقلابی… گزارشات و تحلیل‌های ما چنین نشان می‌دهد که در مرحله‌ی کنونی هدف تمامی این توطئه ها وادارکردن ما به سکوت، به ویژه در مقابل مسأله‌ی خطیر و سرنوشت ساز قانون اساسی است» (مجموعه‌ی اعلامیه‌ها… ج۱، ص۲۱۱).

اعتراض مجاهدین به «مهر و موم کردن چاپخانه‌ی یادگار»
ـ ۱۷مرداد۵۸: اعلامیه‌ی «جنبش ملی مجاهدین»… در اعتراض به«مُهر و موم کردن چاپخانه‌ی یادگار («آیندگان») و بازداشت تعدادی از نویسندگان و کارکنان آن»:
«به کدام مجوزِ قانونی، قبل از محاکمه می‌توان چاپخانه‌یی را تعطیل و انتشار روزنامه‌ها و مجلات وابسته به آن را، صرف نظر از هر دیدگاهی که نسبت به این روزنامه وجود داشته باشد، خودسرانه، توقیف کرد؟ به اعتقاد ما، این نشان دیگری است از لِگام گسیختگی برخی مراکز قدرت که در مسیر انحصارطلبی خود هیج حد و مرزی نمی‌شناسند… ما هجوم نظامی اخیر را تعرض علیه آزادی تمام ملت ایران محسوب نموده… و … رفع ستمی را که بر جامعه‌ی مطبوعات رفته است، به تأکید خواستاریم» («مجاهد»، شماره‌ی ۴، ۲۲مرداد۱۳۵۸).

یورش به ستاد مرکزی مجاهدین
ـ ۲۳مرداد۵۸: سازمان مجاهدین در اطلاعیه یی از توطئه‌ی یورش «چماقدارها و قَمه‌کش‌ها» به ستاد مرکزی مجاهدین در ساختمان «بنیاد علوی» در تهران پرده برداشت. در این اطلاعیه، ازجمله، آمده است:
«دیروز به‌ دنبال هجوم به مراکز چند گروه سیاسی و متعاقب حمله به تظاهرات و راهپیمایی و درگیری‌های خونین پریروز شایع شد که برخی عناصر و گروه‌های ارتجاعی قصد حمله به ستاد جنبش ملی مجاهدین را دارند. همزمان با این توطئه شایعه‌ی خلع سلاح مجاهدین نیز بر ‌سر زبانها می‌‌افتد… با پخش این شایعه، بلافاصله، هزاران نفر از خواهران و برادران دلیر ما به ستاد “جنبش ملی مجاهدین” مراجعه کرده و با استقرار در درون و بیرون ساختمان و برای مقابله با هرگونه حرکت توطئه آمیز، ساختمان ستاد را در میان گرفتند و اعلام کردند که اگر کسی قصد حمله به ستاد مجاهدین را داشته باشد، باید از روی اجساد ما بگذرد». (مجموعه‌ی اعلامیه‌ها و موضعگیری‌های سیاسی مجاهدین خلق ایران، شماره ۲، تهران، ۱۲اسفند۱۳۵۸، صفحه‌ی۶۵).
طی حدود یک هفته، هزاران تن از نیروها و هواداران مجاهدین، به‌ طور شبانه‌ روزی با دست خالی و بدون سلاح از «دفتر مرکزی جنبش ملی مجاهدین» حفاظت می‌کردند و اجازه نمی‌دادند که چماقداران رژیم خمینی به ساختمان نزدیک بشوند.

«چوبه های دار، در میدان‌های بزرگ»
۲۶مرداد۵۸ ـ خمینی در روز جمعه ۲۳رمضان (روز قُدس) «در حضور صدها هزار تن از مردم قم و زائرانی که از شهرهای مختلف به این شهر آمده بودند، نطق مهمی … ایراد کرد». روزنامه‌ی «کیهان» (۲۷مرداد) آن را با عنوان «آخرین هشدار امام به توطئه گران: اشتباه کردیم که انقلابی عمل نکردیم»، درج کرد.
او در این سخنرانی، ازجمله گفت:
«اشتباهی که ما کردیم، این بود که انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد… اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم و قلمِ تمام مطبوعات مزدور را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و رؤسای آنها را به جزای خودشان رسانده بودیم و چوبه‌های دار را در میدان‌های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمی‌آمد… اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی‌دادیم اینها اظهارِ وجود کنند؛ تمام احزاب را ممنوع می‌کردیم؛ تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام می‌کردیم و یک حزب؛ “حزب‌الله”؛ “حزب مستضعفین” تشکیل می‌دادیم
این توطئه‌گرها در صف کفار هستند، با آنها باید با شدت عمل کرد، دولت باید با شدت رفتار کند؛ ژاندارمری باید با شدت رفتار کند؛ ارتش باید با شدت رفتار کند؛ اگر با شدت رفتار نکند، ما با [خود] آنها با شدت رفتار می‌کنیم… دادستان انقلاب موظف است تمام مجلاتی را که بر ضد مسیر ملت است و توطئه‌گر است، توقیف کند و نویسندگان آنها را دعوت کند به دادگاه و محاکمه کند؛ موظف است کسانی را که توطئه می‌کنند و اسم “حزب” روی خودشان می‌گذارند، رؤسای آنها را بخواهند و آنها را محاکمه کنند… عذرها را کنار بگذارید، بروید فاسدها را سرکوب کنید؛ بروید توطئه‌گرها را سرکوب کنید».

یورش به کردستان
ـ ۲۷مرداد۵۸، روزنامه‌ی «اطلاعات» ـ پیام «امام خمینی»:
«به دولت، ارتش و ژاندارمری اخطار می کنم اگر با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مجهز، تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‌دانم… اگر تا ۲۴ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول می‌دانم».
ـ «در پی فرمان امام و اعزام ارتش و پاسداران، غائله‌ی پاوه با سرکوب مهاجمان پایان یافت…» («کیهان»، ۲۸مرداد۵۸).
ـ ۲۸مرداد ـ «کیهان»:
«این دستور، دیشب، از طرف حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی… صادرشد: “به رئیس ستاد ارتش و رئیس کل ژاندارمری جمهوری اسلامی و رئیس پاسداران انقلاب، اکیداً دستور می‌دهم که به نیروهای اعزامی به منطقه‌ی کردستان دستور دهند که اَشرار و مهاجمین را، که در حال فرار هستند، تعقیب نمایند و آنان را دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم کنند و تمام مرزهای منطقه را با فوریت ببندند که اَشرار به خارج نگریزند و اکیداً دستور می‌دهم که سران اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر تخلّف از وظیفه و مورد مؤاخذه‌ی شدید خواهد شد…”».
ـ «کیهان»، ۲۸مرداد: فرمان خمینی برای حمله به سنندج و از میان بردن نیروهای «حزب دموکرات کردستان»:
«پاسداران انقلاب در هر محلی هستند به مقدار کافی به طرف سنندج و تمام کردستان با پل هوایی بسیج شوند و با شدت تمام اشرار را سرکوب نمایند..».

ـ کیهان، ۲۸مرداد:
«به فرمان امام خمینی، حجت‌الاسلام شیخ صادق خلخالی برای رسیدگی به وضع اشرار کردستان به کرمانشاه اعزام گردید».
این یورش خون‌بار و اعدام‌های بعدی خلخالی جلاد در کردستان، اعتراض‌ها و نارضایی‌های مردم به جان آمده‌ی آن سامان را، به طور موقت، آرام کرد.

خمینی: «ما انقلابی رفتار می‌کنیم»!
ـ «کیهان»، ۲۸مرداد: خمینی:
«ما انقلابی رفتار می‌کنیم، هرچه می‌خواهند روزنامه های خارج بنویسند!… ما مسیر خودمان را می‌رویم و از هیچ چیز باک نداریم. از این وحشت نداریم که ما را دیکتاتور و مخالف آزادی بخوانند… انقلاباتی که در دنیا واقع می‌شود، پشت سر هر انقلاب، چند هزار از این فاسدها را، در مراکز عام، سر می زنند و آتش می زنند تا قضیه تمام بشود، نمی‌گذارند که یک روزنامه‌یی منتشر بشود، الا، آن روزنامه‌یی که خودشان می‌خواهند
اگر در این جا یک حزب فاسد را جلو بگیرند، می‌گویند “یک‌حزبی” شد؛ رستاخیزی شد. ما می‌خواهیم رستاخیزی بشود. ما یک حزب و یا چند حزب را که صحیح عمل می‌کنند، می‌گذاریم عمل بکنند و باقی را ممنوع اعلام می‌کنیم… ما انقلابی با شما رفتار می‌کنیم، هرچه می‌خواهند روزنامه‌های خارج بنویسند… ما دیگر نمی‌توانیم آن آزادی را که قبلاً دادیم بدهیم… تا آنجایی که توانستیم آزادی دادیم، ولی خطا کردیم… ما آن روز خیال می‌کردیم که با انسان سر و کار داریم، بعد معلوم شد که با حیوانات درنده سر و کار داریم. با حیوانات درنده نمی‌شود با ملایمت رفتار کرد و نمی‌کنیم… ما از هیچ چیز باک نداریم؛ نه باک داریم که شرق ما را اشخاص غیر آزادی طلب یا دیکتاتور حساب بکند و نه باک داریم که غرب این طور حساب کند».

ـ «کیهان»، ۲۹مرداد:
«۲۲ روزنامه و مجلّه توقیف شد».

یورش به ستاد مجاهدین
ـ «کیهان»:
«برای ترک مقر و تحویل اسلحه، دادستان انقلاب. ۴۸ساعت به مجاهدین خلق مهلت داد».
ـ «عصر دیروز (۲۸ مرداد) در پی محاصره‌ی ساختمان جنبش ملی مجاهدین… [و] در پی شایع شدن خبر حمله به ستاد مجاهدین خلق، نزدیک به ده هزارتن از هواداران این سازمان برای حفاظت از ستاد گردآمدند».
۲۹ مرداد ۵۸ـ نشریه‌ی «مجاهد» شماره‌ی ۵، در این روز منتشر شد. از این روز، تا روز ۲۳مهر۱۳۵۸، که نشریه‌ی مجاهد شماره‌ی ۶ انتشار یافت، سازمان مجاهدین نشریه‌ی ارگان خود را منتشر نکرد. در سرمقاله‌ی «مجاهد» شماره‌ی ۶، علّت اصلی تعطیلی موقت مجاهد، اعتراض به «خفقان حاکم بر جامعه» اعلام شد و بر این نکته تأکید گردید که «ارتجاع، اصلی‌ترین راه حفظ خود را در ضدیت با نیروهای انقلابی پیدا می‌کند».

پیام تهدیدآمیز خمینی
۲شهریور۵۸ ـ خمینی در بخشی از پیامش به مناسبت عید فطر، با لحن تهدیدآمیزی درباره‌ی مجاهدین («منافقین») گفت:
«اینها پیش تو اظهار دیانت می‌کنند؛ اظهار اسلام می‌نمایند، لکن، دروغ می‌گویند؛ اینها مسلم نیستند، ایشان منافقند… اینهایی که اظهار اسلام می‌کنند لکن در بِلاد ایران مردم را به آتش می‌کشند؛ خرمن‌های مردم را به آتش می‌کشند؛ جوان‌های ما را در اطراف می‌کشند؛ و در عین حال می‌گویند ما مسلم هستیم، نمی‌توان باورکرد. قرآن می‌فرماید که شماها منافق هستید؛ که شماها مسلم نیستید، بلکه منافقید؛ شما می‌خواهید مردم را گول بزنید… آنها که اظهار اسلام می‌کنند و بیمارستان را آتش می‌زنند و مجروحین را سرمی‌برند… اینها منافقند، اینها امروز برای اغفال شما اظهار اسلام می‌کنند، اغفال نشوید… آنها مسلمان نیستند و ما با آنها مثل “منافقین” عمل می‌کنیم و آنان را سرکوب می‌کنیم… شما اشخاصی هستید که با خارج روابط دارید، رفت و آمد شما کنترل است. به ما اطّلاع دادند که شما با اشخاصی که در رژیم سابق بودند و می‌خواهند مملکت ما باز به حال اول برگردد، رفت و آمد و روابط دارید. بعد از این که توطئه‌ی شما ثابت شد و مردم فهمیدند شما چه اشخاصی هستید دیگر نمی‌توانیم اجازه بدهیم آزادانه هرکاری می‌خواهید بکنید، شما را سرکوب خواهیم کرد… به همه‌ی قشرهای ملت هشدار می‌دهم که از اینها، در هرجا که هستند و با هرصورت که هستند، … دوری نمایید… باید ملت هوشیار باشند، نگذارید که این جرثومه های فساد، دوباره، مملکت ما را به حال اول برگردانند و رژیم شاهنشاهی یا بدتر از آن را بر ما مسلّط کنند» («کیهان»، ۳شهریور ۱۳۵۸).
ـ پس از این اخطار شدیداللَحن خمینی، و تهدید به بسیج چندمیلیونی برای درهم کوبیدن مجاهدین، آنها، به ناگزیر، «ستاد علوی» را تخلیه کردند.

خمینی: «ما شما را مدفون می‌کنیم»!
ـ ۹شهریور ۵۸ـ خمینی طی سخنانی در «مدرسه‌ی فیضیه‌ی قم» خطاب به «گروه‌های مختلف مردم» چنین گفت:
«همه را آزاد گذاشتیم… لکن دیدید که خیانت‌کاران و جرثومه‌های فساد، که غده‌های سرطانی هستند، به اخلالگری و فتنه‌گری برخاستند… و مشغول توطئه شدند… ای ریشه‌های فاسد، شما … باید از صحنه بیرون بروید. ما شما را مدفون می‌کنیم… آنهایی که به اسم دموکراسی و با اسم دموکرات می‌خواهند مملکت ما را به فساد و تباهی بکشند، باید سرکوب شوند و ملت ما آنها را سرکوب خواهد کرد… ارتش، ژاندارمری و پاسداران ملزمند که با هم تفاهم داشته باشند… باید به فوریت این ریشه‌های فساد را بکنند و ملت، آنها را مهلت ندهد.
سران اینها قابل هدایت نیستند. اینها از یهود بنی‌قریظه بدترند و اینها باید اعدام شوند… اینها که خرمن‌های شما را آتش می‌زنند؛ اینهایی که جوانان شما را به کشتن می‌دهند… اینها انسان نیستند… از حیوان هم بدترند… ما به اذن خدا و به امر خدا، با آنها با شدت رفتار می‌کنیم. آنها را به همین زودی سرکوب می‌کنیم» («کیهان»، ۱۰شهریور ۱۳۵۸).

«حکومت الهی» بازرگان!
وقتی خمینی مهندس بازرگان را در روز ۱۶بهمن۵۷ به نخست وزیری منصوب کرد، در باره‌اش گفت:
«من که ایشان را حاکم کرده‌ام… ایشان واجب الاتباع است، ملت باید از او الاتباع (=پیروی) کند. یک حکومت عادی نیست؛ یک حکومت شرعی است… مخالفت با این حکومت، مخالفت با شرع است… در فقه اسلام، قیام برضد حکومت الهی، قیام بر ضد خداست. قیام بر ضد خدا، کفر است».
خمینی با انتخاب بازرگان برای نخست وزیری و واگذاری وزارتخانه‌‌های کلیدی، مانند وزارت دفاع، وزارت‌ خارجه و وزارت نفت به افراد مطلوب آمریکا، به خواست آن کشور تن داد تا بتواند به آسانی بر کرسی خلافت تکیه بزند.
پاسدار محسن رضایی، دبیر «تشخیص مصلحت نظام و سرکرده‌ی پیشین سپاه پاسداران»، بعدها از این سیاست مزورانه پرده برداشت و گفت:
«اگر امام در اوایل انقلاب، بازرگان را بر سر کار نمی‌گذاشت، شاید انقلاب به ثمر نمی‌رسید. بازرگان بزرگترین کلاهی بود که امام بر سر آمریکا گذاشت. ایشان نیرویی را به‌ کار گرفت که آمریکا احساس خطر نکند» (خبرگزازی «فارس»، ۱۴بهمن۱۳۸۹).
اما، ۹ماه بعد، وقتی پایه‌های حکومتش استوارشد و دیگر نیازی به بازرگان و دولتش نداشت، به بهانه‌ی دیدار بازرگان با برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا، در الجزایر، خودش، همان «حکومت الهی» را وادار به استعفا کرد.
مهندس بازرگان روز ۱۴ آبان ۵۸ از پست نخست وزیری استعفا داد.

شعبده‌ی گروگانگیری
روز ۱۳ آبان۵۸، «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام»، به فرموده‌ی خمینی، سفارت آمریکا را به اشغال خود درآوردند و حدود ۶۰ تن از اعضای هیأت دیپلوماتیک آمریکا و کارکنان آن را به گروگان گرفتند. خواست گروگانگیران عبارت بود از:
«استرداد شاه خائن و تعطیل سفارت و قطع هرگونه رابطه با آمریکا».
پاسدار محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، در سخنرانیش در روز ۱۳ آبان ۹۷، اعتراف کرد که اشغال سفارت و گروگان‌گیریِ دیپلومات‌های آمریکایی، از پیش، برنامه ریزی شده بود:
«با رعایت طبقه ‌بندی بسیار بالا قرار بر این شد که تظاهراتی بر ضد آمریکا از سمت دانشگاه به سمت “لانه‌ی جاسوسی”… انجام بگیرد. تعداد معدودی از دانشجویان و مسئولان این دانشگاه‌ها… می‌دانستند قرار است به سفارت آمریکا حمله بشود… تنها اندکی از مسئولان و معدودی از مسئولان انقلابی ما، از جمله، در ر‌أس آنها، مقام معظّم رهبری (خامنه‌ای) بودند که با این حرکت انقلابی به ‌شدت موافق بودند». اگر این گروگانگیری نبود «بدون تردید انقلاب ما عمر چهل ساله نمی‌کرد و در همان دهه‌ی اول انقلاب کار انقلاب تمام بود» (اطلاعیه‌ی «دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران»، ۱۵آبان۱۳۹۷).
از فردای اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری دیپلومات‌های آمریکایی و کارکنان آن، آمریکا، در رأس «استکبار جهانی»، بزرگترین دشمن مسلمانان جهان قلمداد شد که هر مسلمانی موظف است که به «جهاد» با آن برخیزد.
با این گروگانگیزی، دشمن «مادام العمر» «نظام الهی» خمینی مشخص شد: «آمریکای جهانخوار»، معروف به «استکبار جهانی» و «شیطان بزرگ».
خمینی در دیدار با «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» در روز ۱۹ابان ۵۸ در جماران، ضمن سخنانی پرده را از چهره‌ی «مخوف» این دشمن دیرینه و کهن ایران زمین کنار زد و اعلام کرد:
«این موضوع مربوط به امروز و دیروز نیست. دو هزار سال است که آمریکا ما را استعمار کرده است»!
پس از این افشاگری «داهیانه‌ی» خمینی، پیکان اصلی جنگ «اسلام و کفر»، به سوی «شیطان بزرگ» و «اقمار» و سرسپردگان داخلی‌اش نشانه رفت که تا هم اکنون نیز ادامه دارد.

تلگرام فوری مجاهدین به مجلس خبرگان
۲۳آبان۵۸ ـ سازمان مجاهدین خلق در «تلگرام فوری به مجلس خبرگان» اعلام کرد:
«اگر در قانون اساسی بر آزادی‌ها و حاکمیت مردمی و دیگر اصول ترقیخواهانه و حقوق اساسی مردم تصریح و تأکید نشود، به آن رأی نخواهد داد». در این تلگرام، از جمله، چنین می‌خوانیم: «…نسل مشتاق و به ‌خون ‌شسته‌ی ما، … از دادن رأی مثبت به مصوبات کنونی آنها معذور است، مگر این که موارد زیر در فصل قانون مراعات گردد:
ـ … تصریح حاکمیت مردم، که جملگی خلیفه و جانشین خدا در زمینند و اراده‌ی خود را تنها از طریق یک مجلس و یک قانون واحد انقلابی و اسلامی بیان می‌کنند؛
ـ اداره و تصدی کلیه‌ی امور از طریق شوراهای واقعی؛
ـ اعاده‌ی حقوق همه‌ی ملیت‌ها و اقدام مبنی بر تعیین سرنوشت و اداره‌ی کلیه‌ی امور داخلیشان در چارچوب تمامیت ارضی خَدشه ناپذیر کشور؛
ـ تضمین آزادی همه‌ی احزاب و گروه‌ها تا مرز قیام مسلحانه، که تنها معنی واقعی کلمه‌ی چند پهلوی “توطئه” است» (مجاهد، شماره‌ی ۱۱ ـ ۲۸ آبان ۱۳۵۸.)
طبیعی بود که مجلس خبرگان از برآورده‌ کردن این گونه درخواست‌ها در قانون اساسیش عاجز بود. از این رو بود که مجاهدین خلق، در «رِفراندوم قانون اساسی» شرکت نکردند.

یورش مسلحانه‌ی پاسداران به ستاد مجاهدین
۲۱آذر ۵۸ـ سازمان مجاهدین درباره‌ی «حمله‌ی مسلحانه پاسداران به ساختمان و برخی از اعضای سازمان در یوسف آباد تهران» اطلاعیه یی صادر کرد. این حمله که در ساعت هفت و نیم بعد از ظهر روز گذشته به دستاویز چاپخانه «اسناد و اعلامیه‌های کمونیستی» صورت گرفت، با تیراندازی شدید پاسداران همراه بود.
در پایان این اعلامیه این پرسش مطرح شده است که:
«ما از مسئولین امور و بالاَخَص از شورای انقلاب، سؤال می‌کنیم: آیا ما در این نظام، حق حیات و حق فعالیت سیاسی داریم یا نه؟ و اگر چنین حقّی داشته باشیم، مسئولیت تضمین و تأمین این حق و حقوق با چه کسی و چه مرجعی است؟
آیا ما در یک محل استیجاری نیز نباید تأمین داشته باشیم و به اصطلاح “دیواری کوتاهتر از دیوار ما پیدا نمی‌شود”؟ …ما امیدواریم که مسئولین امر، ولو یک بار هم که شده، با این مسأله برخوردی جدی بکنند و گرنه مسئولیت هر حادثه‌ی ناگواری که پیش آید و خدای نکرده خونی ریخته شود و بی گناهی به خاک افتد و یا دست ناپاک و مشکوکی از درون این قبیل تشنجات بیرون آمده و حوادث ناگوار بیافریند، متوجه ایشان خواهد بود» (مجموعه‌ی اعلامیه‌ها و … شماره‌ی ۲، ص۱۶۹).

انتخابات ریاست جمهوری
۱۴دی ۵۸ـ خمینی در رابطه با کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد:
«بنا ندارم کسی را رد یا تأیید کنم».
ـ عصر روز ۱۵دی، تعدادی از اعضا و رهبران سازمان مجاهدین خلق در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری و اعلام رسمی کاندیداتوری مسعود رجوی، «عضو کادر رهبری مجاهدین» در دفتر مرکزی سازمان مجاهدین در یک مصاحبه‌ی مطبوعاتی شرکت کردند.
در این مصاحبه‌ی مطبوعاتی موسی خیابانی در این باره گفت:
«ما بعد از دقت‌ها و بحث‌های کافی و بعد از بررسی همه جانبه‌ی امر، به این نتیجه رسیدیم که کلیه‌ی نیروهای سیاسی جامعه و منجمله خودمان و به عبارت دیگر، چه آنهایی که در رفراندم قانون اساسی شرکت داشتند و چه آنهایی که شرکت نکردند و یا صرفنظر از هر رأیی که دادند ـ موافق یا مخالف ـ باید تا آن جایی که جو و فضای سیاسی حاکم بر جامعه اجازه می‌دهد، بکوشند و فعالانه با امر انتخابات ریاست جمهوری برخورد کنند… ما تصمیم گرفتیم در انتخابات ریاست جمهوری، فعالانه، شرکت کنیم و بدیهی است که با همین دیدگاه از انتخابات مجلس شورا نیز استقبال خواهیم کرد».

«سرخط برنامه های انتخاباتی» مسعود رجوی
مسعود رجوی در این کنفرانس مطبوعاتی، «سرخط برنامه های انتخاباتی» خود را بیان داشت. ازجمله:
“تشکیل شوراهای مردمی برای اداره‌ی امور مختلف سیاسی و اقتصادی؛
ـ … استقلال، تمامیت ارضی و تأمین حاکمیت مردم ایران بر سرنوشت‌شان؛
ـ تضمین آزادی کامل عقیده، بیان، قلم، مطبوعات، احزاب و کلیه‌ی اجتماعات سیاسی و صنفی، با هر عقیده و مرام؛
ـ تأمین حقوق ملیت‌ها…؛
ـ تضمین شرایط و حقوق اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مساوی برای زنان و مردان کشور؛
ـ استقرار مساوات اسلامی میان شیعیان و برادران اهل تسنّن و رفع تبعیض بین کلیه‌ی اَتباع ایران، اعم از تشیع و تسنّن و سایر مذاهب و ادیان توحیدی؛
ـ زمین برای دهقان، کار برای کارگر؛
ـ تأمین حق کار، مسکن، معیشت، آموزش و بهداشت برای عموم مردم
ـ مبارزه با هرج و مرج و تأمین آسایش اجتماعی همه‌ی مردم» (مجاهد، شماره‌ی ۱۸، ۱۸دی ۱۳۵۸).

فتوای خمینی _کناره گیری اجباری مسعود رجوی
۲۹دی۵۸ ـ خمینی به ‌رغم این‌که گفته بود: «بنا ندارم کسی را رد یا تأیید کنم» شخصاً، دخالت کرد و فتوای حذف مسعود رجوی از کاندیداتوری را صادر نمود. این فتوا پس از آن صادر شد که تمام تلاش‌ها و «توطئه‌ ها»ی آشکار و پنهان «ارتجاع»، چه «به شیوه‌ی غیرمستقیم، از طریق کارگزاران و آخوندها و چماقداران، و چه در صحنه‌ی تبلیغات علیه کاندیدای نسل انقلاب»، راه به جایی نبرده بود.
ـ «جبهه‌یی از نیروهای دموکرات و انقلابی پشت سر کاندیداتوری مسعود رجوی تشکیل شده بود؛ جبهه‌یی که از طریق آن می توانست برنامه‌یی دموکراتیک به توده‌ها عرضه شود و توده‌ها را نسبت به بخشی از منافع خویش آگاه سازد
مسعود رجوی، با همه‌ی محدودیت‌هایی که برایش ایجاد شده بود و با همه‌ی تهاجماتی که به او انجام می‌گرفت، سرانجام نیز با استفاده از حقِ “وتو”ی رهبری و علی‌رغم همه موازین حقوقی موجود، کنار گذاشته می‌شود. این موضوع به طور صریح اثبات می‌کند که طرفداران ولایت فقیه، با همه‌ی اختلافاتی که با یکدیگر و با لیبرال‌ها و نمایندگان سرمایه‌داری انحصاری دارند، در مقابل خطری که از سوی جبهه‌ی خلق آنها را تهدید می‌کند، وحدت منافع دارند. و یا به تعبیر دیگر، ولایت فقیه، در اساس، چماقی است که برای حفظ امنیت جبهه‌ی ارتجاع بر سر نیروهای خلقی فرود می‌آید… در هر حال، مسعود رجوی، کاندیدای سازمان مجاهدین خلق، که مورد پشتیبانی اغلب سازمان‌های چپ انقلابی و دموکرات قرارگرفته بود، به دنبال فتوای آیت‌الله خمینی از فعالیت انتخاباتی مجبور به کناره گیری شد. به دنبال آن، صفی که از نیروهای دموکرات و انقلابی در عمل تشکیل شده بود، به حیات موقتی و موضعی خود پایان داد» (نشریه‌ی «راه کارگر»، شماره‌ی ۹، ۸بهمن ۱۳۵۸، ص۳، مقاله‌ی «چرا از کاندیداتوری رجوی پشتیبانی کردیم؟»).

«انصراف» مسعود رجوی از شرکت در انتخابات
۲۹دی ـ پس از فتوای خمینی در مورد حذف کاندیداتوری مسعود رجوی، مجاهدین با صدور اطلاعیه‌‌یی انصراف کاندیدای خود را از شرکت در انتخابات اعلام کردند. در این اطلاعیه پس از «تشکر بی‌پایان» از همه‌ی کسانی که در این کارزار شورانگیز از کاندیدای «نسل انقلاب» پشتیبانی کرده، «به ویژه تشکر انقلابی در قبال یکصد تن مجروح و صدها مضروب دیگری که در گوشه و کنار کشور ضمن تبلیغات به نفع ما صدمه دیده‌اند»، چنین آمده است:
«از همه‌ی هموطنان، به ویژه نیروهای انقلابی و هواداران خود، تقاضا می‌کنیم که حداکثر آرامش و بردباری انقلابی را نشان داده و خدای ناکرده به کوچکترین کاری که بر خلاف موازین مردمی و انقلابی باشد، اقدام نکنند. به همین منظور، ما هیچ گونه راهپیمایی و یا تحصن و اعتصاب و امثالهم را در این شرایط روا ندانسته و آرزومند برگزاری هرچه آرامتر انتخابات هستیم، به ویژه نسبت به توطئه‌گرانی که بخواهند با اقدامات هرج و مرج طلبانه دستاویزی به منظور رو در رو قرار دادن نهادهای مملکتی با مجاهدین و هواداران آنها فراهم کنند، هشدار داده و باز هم بر ضرورت متانت انقلابی تأکید می‌کنیم» (مجاهد، شماره‌ی ۲۰، ۲بهمن ۱۳۵۸).

«پیام به خلق»
۳۰دی ـ پیام مسعود رجوی به «کلیه‌ی نیروها و شخصیت‌هایی که از نامزدی او برای ریاست جمهوری حمایت کرده اند»:
«کاش می‌‌توانستم شرط ادب به‌ جا آورده و از نزدیک، از تک ‌تک شما سپاسگزاری کنم و دیده در دیده، شرح اشتیاق بدهم؛ اشتیاقی مردمی و انقلابی نسبت به آزادی کامل میهن و محو هرگونه ستم و زدودن جدایی‌ها …کاش می‌‌توانستم تنها قطره‌‌یی از دریای صمیمانه‌ی محبت‌ها و اعتماد شما را پاسخگو باشم!
برای نخستین بار در تاریخ سازمان‌های انقلابی ـ که دوران طاغوت را با نبرد مسلحانه شهری سرکرده‌اند ـ با چنان استقبال مردمی مواجه می‌شویم که بیش از پیش مبینِ آمادگی خلقی قهرمان در ارتقا به مراحل نوین تکامل اجتماعی است و درست در همین نقطه است که بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه‌ی انتخاباتی بازنده‌یی داشته باشد، من نیستم. گرچه می‌دانم هیچ ‌یک از شما نیز با دیدگاه بُرد و باخت و اول و دوم شدن به ‌مسأله نمی‌‌نگرید؛ اما منظورم از “بازنده ‌نبودن”، اتکا به جوششی خلقی و چشم‌گیر از جانب بخش‌های بسیار وسیعی از مردممان است که با آرمان‌ها و حتی اعتراضات ما هم‌ عقیده و هم‌گامند… متأسفم که عده‌یی ماجرای نامزدی ما را چه بد تعبیر کردند… حرف‌ها زدند و دشنام‌ها. آن هم نه در خَفا و پنهان و پوشیده، بلکه در ملأعام و مراسم جمعه و ایام عزا! … برچسب زِندیق و منافق و ساواکی و اجنبی‌پرست زدند و گاه خواستار اعدام شدند. صدها تن از خواهران و برادرانم مجروح و مضروب شدند … از فرد فرد شما تمنّای حداکثر بردباری و خویشتن‌داری انقلابی را در این شرایط حساس دارم. امر انقلاب، بیش از پیش، نیازمند صبوری ‌است. مسئولیتی بس عظیم در قبال خدا و سرنوشت خلق، فارغ از هر تمایل هرج و مرج‌ طلبانه، که تا وقتی به مسدود‌‌ناشدن طُرق معقول و قانونی امید می‌‌رود، با حداکثر متانت و مسالمت همراه است» (مجاهد، شماره‌ی ۲۰، ۲بهمن ۱۳۵۸).

«حمله‌ی سراسری ارتجاع»
۲بهمن ـ «مجاهد»، شماره‌ی ۲۰:
«حمله‌ی سراسری ارتجاع به مراکز و هواداران مجاهدین خلق بعد از نامزدی ریاست جمهوری آقای مسعود رجوی»: «… آنان از همان آغازِ اولین روز اعلام کاندیداتوری برادرمان مسعود رجوی، چاپخانه‌های عریض و طویل‌شان را به کار انداخته و با چاپ و انتشار اعلامیه‌های وقیحانه و شرم‌آور سعی می‌کردند که چهره‌ی پاک و انقلابی برادرمان مسعود رجوی را خَدشه‌دار کنند… آنها… به وسیله‌ی روزنامه‌هایشان و با استفاده از تریبون‌های غَصبی و سوء استفاده از تجمعات مذهبی و احساسات پاک مذهبی مردم و همچنین وسایل ارتباط جمعی، از قبیل رادیو و تلویزیون، حملات ناجوانمردانه‌ی خود را شدت بخشیدند… با یک حرکت سیستماتیک در تهران و شهرستان‌ها به مراکز مجاهدین حمله کردند و از هیچ عمل ارتجاعی فروگذار نکردند… [به عنوان نمونه] حمله به مرکز امداد پزشکی مجاهدین در تهران در ۲۸دی ۵۸، که در آن حدود ۱۰نفر از مجاهدین مجروح شدند»

«یورشهای ارتجاعی»
۳ اسفند ـ اطلاعیه سازمان مجاهدین «درباره‌ی یورش‌های ارتجاعی اخیر»:
«در جریان هجوم‌ها و حملاتی که در روزهای پنجشنبه و جمعه (دوم و سوم اسفندماه) به مراسم و مراکز ما در سراسر کشور… صورت گرفت… یک تن شهید شده، دهها تن مورد اصابت گلوله قرارگرفته و هزاران تن دیگر نیز مجروح و مصدوم گردیدند… این یورش‌های ارتجاعی، نقشه‌ی از پیش تنظیم شده‌یی بود که به منظور سرکوب سراسری مجاهدین، از روز پنجشنبه‌ی گذشته (دوم اسفندماه) به مرحله‌ی اجرا درآمد؛ نقشه‌یی که بر اساس آن، می‌بایست در آستانه‌ی انتخابات [مجلس شورای ملی] باردیگر مجاهدین خلق به قربانگاه کشیده می‌شدند تا حرص و آزِ جاه‌طلبانه‌ی انحصارطلبان با خون مجاهدین سیراب می‌شد
ما اعلام می‌کنیم که اگر از خون‌های ما رودهایی خروشان نیز جاری شود، باز هم همچون گذشته، بر سنت شهیدان پایدار مانده و نه به انحصارطلبان بین‌المللی و نه به پایگاه‌های انحصارطلب داخلی آنها، هرگز اجازه نخواهیم داد سرنوشت این خلق و انقلاب را به بازی بگیرند» («مجاهد»، شماره‌ی ۲۵، ۷اسفند ۱۳۵۸).

تخلیه ستاد در زیر رگبار مسلسل
ـ در یورش پاسداران به ستاد مجاهدین در قائمشهر (شاهی سابق) در روز جمعه سوم اسفند، «با به جای گذاشتن یک شهید و دهها نفر تیرخورده و صدها نفر مجروح و مضروب، توطئه‌ی رسمی و غیررسمی علیه مجاهدین خلق خنثی شد».
پس از این که ستاد «زیر رگبار مسلسل قرار می‌گیرد، بچه‌ها ستاد را تخلیه می‌کنند. ۶۸نفر دستگیر می‌شوند و به محل سپاه برده می‌شوند. در شهر هر کیوسک و کتابفروشی که نشانی از مجاهدین دارد، به آتش کشیده می‌شود، مثل کتابفروشی “آرمان توحیدی خلق”. به محل خوابگاه ستاد نیز حمله می‌کنند و آنجا را هم غارت می‌کنند، “جنبش معلّمین” را نیز به زور سرنیزه تخلیه می‌کنند. حتّی به بیمارستان‌ها نیز حمله می‌برند که چرا مجروحان “جنبشی” را معالجه می‌کنند.
اکثر پزشکان و کارکنان بیمارستان ولی عصر قائمشهر در نامه‌یی به رئیس‌جمهوری و سایر مقامات در این باره می‌نویسند: “ما پزشکان و کارکنان بیمارستان ولی عصر قائمشهر، در روزهای پنجشنبه و جمعه دوم و سوم اسفندماه، شاهد فجایع سخت تکان‌دهنده‌یی بوده‌ایم که نگرانی عظیمی برای آینده این ملت و مملکت را در ما باعث شده است”.
تعداد زخمی‌ها و مجروحان حوادث دو روز آن چنان بالا بوده است که در حوادث قبل از انقلاب نیز نظیر نداشته است
حمله به بیمارستان شیر و خورشید و جلوگیری از رسیدن داروهای کمکی و پزشکان… حتی در دوران طاغوت نیز سابقه نداشته است».
«کارکنان بیمارستان خورشید قائمشهر نیز در اطلاعیه‌یی اعلام کردند: “ما کارکنان بیمارستان شیر و خورشید قائمشهر به علّت تجاوز پاسداران به حریم بیمارستان و انداختن گاز اشک آور به داخل بیمارستان و تیراندازی‌های ممتد در اطراف نرده‌های بیمارستان… تا رسیدگی کامل از طرف مسئولین شهر و تأمین مصونیت بیماران از وقایع فوق، به کم‌کاری خود ادامه می‌دهیم”» («مجاهد»، شماره‌ی ۲۵، ۷اسفند ۱۳۵۸).

«زنگ‌های خطر»!
ـ سرمقاله‌ی «مجاهد»، شماره‌ی ۲۵، ۷ اسفند۵۸، با عنوان «زنگ‌های خطر»:
«توطئه‌یی که به قصد قربانی کردن مجاهدین در آستانه‌ی انتخابات طراحی شده بود، به همت مردم قهرمان‌مان، و البتّه، به بهایی بس سنگین از جراحت و شهادت، شکست خورد».
در این سرمقاله از «یورش ارتجاع در ۵۰شهر علیه مجاهدین» در آستانه‌ی انتخابات مجلس شورای ملی خبر می‌دهد و می‌نویسد:
«تا آنجا که به مجاهدین مربوط می‌شود تا کنون با حداکثر بردباری و صبوری انقلابی و مردمی، همه‌ی دشمنی‌ها و دشنام‌ها را به‌جان خریدیم، شاید که مقام مسئولی و فریادرسی پیدا شود و بر لگداندازی‌ها و چموشی‌های ددمنشانه‌ی سیاسی، افسار و پوزه بند بزند. آخرین دسیسه‌یی، که خوشبختانه از آن سرفراز بیرون آمدیم، حمله‌ی حساب‌شده و سازمان‌یافته‌ی سراسری بود که به قصد قربانی کردن مجاهدین در آستانه‌ی انتخابات طراحی شده بود، و البتّه، روشن است که بعد از به جای خود نشاندن مجاهدین، دیگر چه کسی جرأت نفس کشیدن می‌داشت و در میدان انحصارطلبی گردن‌فرازی می‌نمود؟ طرح “ادب”نمودن ما در آستانه‌ی انتخابات، البته، با بهایی سنگین از شهادت و جراحت شکست خورد. نظم و هوشیاری اقشار آگاه و هواداران صدیق‌مان برای خود ما هم بسیار شگفت‌انگیز و تحسین آمیز بود… در این ۵۰شهری که در حین مسالمت‌آمیزترین مراسم یا راهپیمایی‌ها، مورد یورش‌های ارتجاعی قرارگرفتند، بسیار دیدیم که از فرط غضب بیهوش شدند، ولی به خاطر درهم نریختن اوضاع کشور، از رفتار متقابل خودداری کردند و… دست از جان شستند ولی نظم آگاهانه و انقلابی صفوف خود را نشکستند… تردیدی نیست که اگر دسیسه‌ی سراسری مؤثر واقع می‌شد و خلق قهرمان، این چنین، هوشیار به حمایت از مجاهدین نمی‌آمد، باز هم تیترهای درشت بود و اخبار کذایی؛ همان تیترهای همیشگی، از قبیل “مردم”! به مجاهدین حمله کردند و “مردم”! ستادهای مجاهدین را تخلیه کردند … اگر پیام “زنگ‌های خطر” کنونی را، به خوبی، دریافت نکنید و مانع یک انتخاب آزاد و مردمی گردید… چه بسا که آخرین فرصت‌های زندگی آرام و بی دغدغه و همراه با تفاهمِ (در عین اختلاف) سیاسی را نیز از دست بدهید
ـ ارتجاع راه پیشرفت خود را جز در انواع تهاجم به انقلاب نیافته و نمی‌یابد، چرا که فقط انقلاب است که مانع تاخت و تازهای اوست و ما باز هم به یاری خلق قهرمان، دیوارهای استواری از آگاهی و اعتقاد و آمادگی و هوشیاری بر سرِ این راه‌های نامردمی بنا خواهیم نمود» («مجاهد»، شماره‌ی ۲۵، ۷اسفند ۱۳۵۸).

کشتار رهبران خلق ترکمن
ـ «مجاهد»، شماره‌ی ۲۵، ۷اسفند۵۸:
سازمان مجاهدین «کشتار ناجوانمردانه‌ی ۴زندانی سیاسی را محکوم کردند». «…با کشتار چهار تن از رهبران خلق ترکمن ـ شیرمحمد درخشنده‌ی توماج، عبدالحکیم مختوم، طُواق محمد واحدی و حسین جرجانی ـ جریان گنبد شکل پیچیده‌تری به خود گرفت… طبق اخبار واصله، شب قبل از راهپیمایی [بزرگداشت سیاهکل] توماج همراه با سه تن دیگر از رهبران کانون [فرهنگی ـ سیاسی خلق ترکمن] دستگیر می‌شوند و روزنامه‌ی “جمهوری اسلامی” ۲۳بهمن نوشت: “توماج همراه با سه تن دیگر به تهران اعزام شدند”.
ـ خبر روزنامه های شنبه [۴ اسفند ۵۸] دائر بر کشته شدن ۴ عضو ستاد خلق ترکمن به ضرب گلوله، همه را در بهت و حیرت فروبرد، چرا که اینان طبق گفته‌ی خود مقامات و همچنین روزنامه‌ی “جمهوری اسلامی”، به تهران منتقل شده و در زندان به سرمی بردند. اما، با کمال تعجب اعلام می‌شود که اجساد این چهار نفر در ۱۲۵کیلومتری غرب بجنورد در زیر پلی توسط رهگذری کشف شده است.
اگر توماج و همراهانش مقصر بوده‌اند، پس چرا محاکمه نشدند؟ آیا آنها را بدون محاکمه در زیر پلی تیرباران کردند؟ و یا اگر در دادگاهی محاکمه شده‌اند، حکم محکومیت‌شان کجاست؟ و در آن صورت چه نیازی بوده که اجساد آنها را در نقطه‌یی دور بیندازند، به نحوی که رهگذری، به طور اتفاقی، آنها را بیابد؟
بدون شک پاسخ به این سؤالات پرده از توطئه‌یی برمی‌دارد که هر انسان شرافتمندی را متأثر و خشمگین می‌سازد و عدم پاسخ منطقی به سؤالات فوق مسلماً از مشروعیت برخی از ارگان‌های اجرایی، باز هم، خواهد کاست، چرا که دیگر تشبیه این مسأله به جریان ترور ۹تن از مبارزین و مجاهدین توسط رژیمِ قبل در تپه‌های اوین، تشبیهی نادرست نخواهد بود
مجاهدین خلق ایران ترور ناجوانمردانه‌ی اُسرا و زندانیان سیاسی را محکوم می‌کند و آن را در شمار وحشیگری‌های قرون وسطایی دانسته و بار دیگر مسئولیت مقامات حکومتی را در مورد رسیدگی به این مسأله متذکر میگ‌ردند»

قاتل رهبران ترکمن
ـ آن روز هیچ یک از عاملان این کشتار وحشیانه، ارتکاب این جنایت را به گردن نگرفت، اما، بعدها، شیخ صادق خلخالی، «قاتل صدها ترکمن و کرد و فارس»، به این جنایت فجیع اعتراف کرد و در مجلس رژیم، با افتخار! گفت:
«من با قاطعیت در گنبد وارد شدم و یکی از کارهای برجسته و انقلابی‌ام در گنبد بود… ما دستور دادیم هر کسی را که مسلح باشد، بیاورند، که آوردند. یکی، دوتا، سه تا، پنج تا. هرکسی را که مسلح آوردند، ما اعدام کردیم. این جریان را که می‌گویم شاهد زنده دارم: آقای مصحف، استاندار آن زمان مازندران، دادستان کل و آقای درویش، رئیس سپاه پاسداران گنبد، آقای درازگیسو، که چندی پیش سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان شرقی بود، آقای نوروزی اصفهانی … آقای بنفشه، رئیس سپاه پاسداران ایلام… و چه بگویم برای شما، آقای هاشمی [رفسنجانی]، حاج احمدآقا [خمینی]، شخص حضرت امام، خود آقای منتظری و همه‌ی مسئولین، آقای دکتر بهشتی و آقای قدوسی… همه می‌دانستند؛ آقای رفیقدوست هم می‌داند. ۹۴نفر، منجمله، توماج، واحدی، مخدوم، جرجانی، اینها را بنده اعدام کردم؛ ۹۴ نفر را اعدام کردم نه یک نفر را… من با قاطعیت اسلامی در گنبد وارد جریان شدم و خلق ترکمن را در آنجا کوبیدم» (روزنامه‌ی «آزادگان»، ۲۸شهریور ۱۳۶۳).

کلام آخر
از نوروز ۱۳۵۷ تا نوروز ۱۳۵۸، «فرشته»، حتی به یکی از وعده‌های رنگارنگی که به مردم بلادیده و داغدار داده بود، وفا نکرد و در عوض، مدام، بر طبل رعب‌انگیز سرکوب و کشتار و زندان کوبید و به تمام «وعید»هایش، با قساوتی وصف ناپذیر، عمل کرد و پرچم‌های خونبار آن را در سراسر ایران، در هر محله و میدان به اهتزاز درآورد.
آماج اصلی یورش‌های مرگبار پاسداران تیغ به کف و چماقداران هار و وحشی خمینی در سراسر ایران، اعضا و هواداران مجاهدین و دانشجویان و جوانان آگاه و پاکبازی بودند که لحظه‌یی پرچم مبارزه‌ی آگاهی بخش و روشن‌گرانه را به زمین ننهادند و جانانه، از آرمان آزادی ایران زمین دفاع کردند و پرشور و مرگ بر کف، پرده‌ی تزویر و ریا را بر چهره‌ی این «دیو» خون آشام دریدند و او را از ماه به چاه افکندند.
خمینی در ۳۱شهریور ۱۳۵۸، به مناسبت بازگشایی دانشگاه‌ها، «دانشگاه و دانشگاهیان» را «چراغ راه هدایت و راهنمایی ملت به سوی تعالی و سعادت و فضل و فضیلت» خوانده و از «استادان و دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور» تقدیر کرده بود که «مکان‌های علمی مقدس خود را به صورت دژهایی مستحکم و سنگرهای شکست ناپذیر درآوردند و از استقلال و آزادی میهن عزیز خود دفاع نمودند…و دشمن خونخوار را دفع نمودند».
اما، شش ماه بعد، در اول فروردین۵۹، در پیامش به مناسبت آغاز سال جدید، اعلام کرد:
«باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاه‌های سراسر ایران به وجود آید… تا دانشگاه محیط سالمی‌شود برای تدریس علوم عالی اسلامی».
او در همین پیام، «طبقه‌ی روشنفکر دانشگاهی» را «بریده از مردم» خواند و تأکید کرد:
«اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشنفکران دانشگاه رفته‌یی است که همیشه خود را بزرگ می‌دیدند و می بینند» (روزنامه‌ی «جمهوری اسلامی»، ۶ فروردین ۱۳۵۹).
راز این «دگردیسی» شگفت آور را از زبان یکی «قَره نوکران»ش در سپاه پاسداران جور و جنایت بشنوید.
«سرلشکر پاسدار حسن فیروزآبادی، رئیس کل [پیشین] نیروهای مسلّح» رژیم، در «همایش فرماندهان و مسئولان پشتیبانی و مهندسی جنگ و جهاد سازندگی»، وضع دانشجویان هوادار رژیم و هواداران مجاهدین را درآستانه‌ی یورش به دانشگاه‌ها در آغاز سال ۱۳۵۹، این طور توصیف می‌کند: «وظیفه جهاد سازندگی… از ابتدا به طور سراسری، … مقابله با جریان فکری مجاهدین خلق بود» زیرا نظام با «یک هجمه بسیار سنگین مجاهدین در درون جوانان مبارز ایران» مواجه بود. در آن زمان [۱۳۵۹] «از جوانان مسلمان دانشگاهی، تنها پنج درصد برای انقلاب ماندیم و ۹۵ درصد در سایه‌ی تبلیغات مسموم منافقین (مجاهدین)، از صحنه‌ی انقلاب خارج شدند» (روزنامه‌ی «جوان»، ارگان سپاه پاسداران، ۲۹شهریور ۱۳۸۵).

ـ «تو، خود، حدیت مفصل بخوان، از این مجمل».
خمینی در تجربه‌ی عملی یک ساله، به روشنی، نشان داد که «دیو»ی است بی هیچ بهره‌یی از «فرشته» بودن که برای «حفظ نظام» آدمکشان، حاضر است ایران و ایرانی را، یکسر، به نابودی بسپارد.
در پایان فروردین ۵۹، با یورشی وحشیانه و خونبار، به بهانه‌ی «انقلاب فرهنگی» دانشگاه‌های سراسر ایران را بست و با خاموش کردن مشعل‌های آگاهی و مقاومت در دانشگاه‌ها، در راستای «اصل طلایی» «حفظ نظام» به هر قیمت، به زمینه سازی برپایی جنگ با عراق پرداخت و شش ماه بعد، جنگ «تحمیلی»! در ۳۱شهریور۵۹، آغاز شد.

اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.

مسعود رجوی کیست؟

پخش زنده سیمای آزادی

توییتر اختر شبانه

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

Popular Posts

برچسب‌ها

مقالات سیاسی (1777) مجاهدین (1556) خامنه ای (1082) روشنگری (1051) رئیسی (723) ولایت فقیه (679) قیام (676) سپاه پاسداران (624) ایران (591) تحلیل سیاسی (553) انقلاب نوین (550) دزدی (546) آزادی (540) مبارزه (527) مسعود رجوی (518) مقالات اجتماعی (518) سرنگونی (479) کرونا (464) مریم رجوی (451) مقالات اقتصادی (423) تاریخ ایران (405) یادواره (403) سرکوب (381) اجتماعی (371) فقر (369) تاریخ معاصر (362) قتل عام۶۷ (356) خط فقر (350) خمینی (329) غارت (325) انقلاب ضد سلطنتی (323) چپاول (319) اختلاس (318) کانونهای شورشی (300) قیام سراسری (296) اقتصادی (295) گرانی (291) مدیا (287) فساد (280) قیام آبان۹۸ (276) آموزه سیاسی (264) بهداشت (264) آموزه تاریخی (263) وزارت اطلاعات (261) جنبش دادخواهی (257) سیاسی (256) شورای ملی مقاومت (246) شیطان سازی (236) تورم (224) اشرف۳ (206) جنگ سیاسی (196) زندان (193) آلترناتیو (188) تحریم انتخابات (187) شرایط عینی (185) بیکاری (184) زندانیان سیاسی (178) قربانیان کرونا (176) آمریکا (173) بحران آب (173) ویروس (173) اعدام (172) برجام (172) تاریخچه مجاهدین (169) تظاهرات (155) تروریسم (153) انتخابات۱۴۰۰ (150) حقوق بشر (150) گزارش خبری (144) شکنجه (142) واکسیناسیون (142) اقتصاد (139) انقلاب (135) سلطنت پهلوی (133) زنان (130) دادگاه (125) رژیم آخوندی (124) حمید نوری (120) اصفهان (116) خوزستان (115) رسانه (109) ساواک (107) جمهوری دمکراتیک (103) تحریم (102) استبداد دینی (100) انتخابات (99) مذاکره (99) افشاگری (98) رانت (98) دلتا (97) پیک پنجم (97) شهیدان (96) مجلس (96) سازمان مجاهدین خلق ایران (94) دیکتاتوری سلطنتی (92) اتمی (90) اوین (90) پیام (89) انقلاب مشروطه (88) قطعی برق (88) شاه (86) روسیه (84) جنایت علیه بشریت (82) مقاومت ایران (81) براندازی (80) اعتراضات سراسری (76) بسیج (76) اهواز (75) مقاومت (75) انتخابات قلابی (73) بودجه۱۴۰۱ (73) دیکتاتوری مذهبی (72) سپاه قدس (72) اختناق (71) تروریسم دولتی (71) واکسن (71) سخنرانی (70) انقلاب ۵۷ (69) تاریخ (69) تاریخ مشروطه (69) مصداقی (68) جنگ قدرت (67) معلمان (67) ارتش آزادیبخش (66) اعتراضات (66) بانک (66) فاز سیاسی (66) سازمان ملل (65) قوه قضاییه (65) اینترنت (63) بلوچستان (63) سانسور (62) شوش (62) اروپا (61) رسانه حکومتی (61) کابینه دولت (61) سیستان (60) محاکمه (60) انگلیس (59) روحانی (59) زندانی سیاسی (59) زاینده رود (58) گردهمایی (58) گرسنگی (58) شکنجه گر (57) کهکشان۲۰۲۱ (57) بودجه (56) ریاست جمهوری (56) هنر (56) حقوق زنان (55) سایبری (55) دیکتاتوری (54) سازمان مجاهدین (54) مزدوران (54) ارز (53) زندان گوهردشت (51) کارگران (51) گزارش (51) هنرمند (50) ۳۰خرداد (50) جوانان (49) مذهبی (49) موسی خیابانی (49) نفت (49) جنگ ایران و عراق (48) مسکن (48) آلبانی (47) ایدئولوژی (47) عراق (47) قاجار (47) مبارزه مسلحانه (47) بازنشستگان (46) مصدق (46) کتاب سیاسی (46) قیام خوزستان (44) ماه رمضان (44) کسری بودجه (44) دمکراسی (43) هسته ای (43) زباله گردی (42) غارت و چپاول (42) خامنه‌ای (41) بنیادگرایی (40) اسلام انقلابی (39) قالیباف (39) مهندسی انتخابات (39) شهرکرد (38) فضای مجازی (38) قیام آبان (38) اصلاح طلب (37) شیخ (37) فرهنگ (37) مشهد (37) آموزه فلسفی (36) تهران بزرگ (36) حقوق (36) دروغ (36) رژیم شاه (36) ستارخان (36) قاسم سلیمانی (36) فاشیسم دینی (35) پهلوی (35) اپوزیسیون (34) ایذه (34) دانشجو (34) شبکه های اجتماعی (34) کشاورزی (34) آشنایی با مجاهدین (33) استراتژی (33) بمب اتمی (33) جنایت (33) سیمای آزادی (33) بهبهان (32) جنگ کثیف (32) سیاست (32) لیست تروریستی (32) ادبیات (31) تکامل (31) رمضان (31) زندانی (31) عفوبین الملل (31) موسیقی (31) نقدینگی (31) نیروی انتظامی (31) کنفرانس (31) تهران (30) جنگ (30) خبرگزاری (30) راه حل سرنگونی (30) رضا خان (30) فلسفه (30) استکهلم (29) اعتصاب (29) اندیمشک (28) تبریز (28) دادخواهی (28) دانشگاه (28) فرانسه (28) مافیا (28) محیط زیست (28) مماشات (28) بودجه۱۴۰۰ (27) حضرت علی (26) خاطرات زندان (26) شعائر (26) شورش (26) قرآن (26) کودکان کار (26) آبادان (25) اسدالله اسدی (25) تأسیس سازمان مجاهدین (25) دورس (25) متروپل (25) وزارت خارجه (25) کردستان (25) کودکان (25) اشرف (24) امام حسین (24) انقلابی (24) بلژیک (24) تاریخ اسلام (24) روز جهانی کارگر (24) عاشورا (24) پارلمان اروپا (24) اسلام (23) انقلاب دمکراتیک (23) اوکراین (23) رضا شاه (23) روزنامه (23) عدالت (23) فیلترینگ (23) مزدور (23) کهکشان (23) ۳۰دی (23) اخبار (22) ترانه (22) تشکیلات بیرون زندان (22) سال تحصیلی (22) صلح (22) صیانت (22) قیام دیماه ۹۶ (22) مشروطه (22) کشتار (22) استثمار (21) تولید (21) سخنگوی مجاهدین (21) شورای نگهبان (21) فیک نیوز (21) ورزش (21) ولی فقیه (21) گزینه سرنگونی (21) آنتورپ (20) انگلستان (20) بسیجی (20) تاریخ بیداری ایرانیان (20) حوزه (20) زهرا مریخی (20) همیاری (20) پیک ششم (20) چین (20) خانواده (19) سیل (19) شعر (19) شورای مرکزی مجاهدین (19) فاصله طبقاتی (19) مالیات (19) مقالات تاریخی (19) چماقداری (19) آتش بس (18) آژانس اتمی (18) ثروت (18) دارو (18) دانش آموز (18) دستمزد (18) رفراندوم (18) سوئد (18) شاعر (18) قیام کارگران (18) مهاجرت (18) ۱۶آذر (18) بنیانگذاران سازمان مجاهدین (17) ترور (17) جامعه (17) حجاب (17) دانشگاه تهران (17) فروغ جاویدان (17) قیام دی (17) لاجوردی (17) کاظم رجوی (17) کتاب (17) گرسنگان (17) اتحادیه اروپا (16) حضرت محمد (16) روز دانشجو (16) صدور انقلاب (16) ظریف (16) پناهندگان (16) کودتای ۲۸مرداد (16) اژه ای (15) تشکیلات (15) جام زهر (15) رئیس جمهور برگزیده (15) فاشیسم مذهبی (15) آب (14) آذربایجان (14) ارتجاع (14) دیکتاتور (14) رجوی (14) شهدا (14) ضربه شهریور ۵۰ (14) مادران آبان (14) مایک پنس (14) پهباد (14) افغانستان (13) برانداز (13) جنگ جهانی (13) دولت (13) سلطنت طلب (13) شورای امنیت (13) فرهنگیان (13) قاچاق (13) قزاق (13) قیام بنزین (13) منوچهر هزارخانی (13) موقعیت انقلابی (13) ورزشکاران (13) پول (13) کهکشان۱۴۰۱ (13) ۳۰مهر (13) برق (12) بورس (12) جنگ ضد میهنی (12) خیانت (12) شورای ملی مقاومت ایران (12) آسوشیتدپرس (11) انقلاب ایدئولوژیک (11) حزب‌الله (11) خائن (11) خرمشهر (11) دلار (11) دمکراتیک (11) رای من سرنگونی (11) روز جهانی زن (11) زاهدان (11) سال۱۴۰۰ (11) سوریه (11) شادگان (11) شرایط ذهنی (11) شعار نویسی (11) صنعت (11) فوتبال (11) قرارداد ننگین (11) محمد حنیف‌نژاد (11) موزه قتل عام۶۷ (11) نشریه مجاهد (11) هواپیمای اوکراینی (11) چریک فدایی (11) چریکهای فدایی (11) یارانه (11) ۱۹بهمن۶۰ (11) اصلاحات (10) انجمن نجات (10) انقلابیون (10) بازجو (10) بحران (10) بیت کوین (10) خصوصی سازی (10) روز جهانی مبارزه با اعدام (10) سعید محسن (10) سلاح (10) سینما (10) شاهنشاهی (10) لرستان (10) لوییزا همریش (10) لیست شهیدان (10) مجاهد (10) مجاهدین خلق ایران (10) موسسان پنجم (10) موشکی (10) چهارمحال بختیاری (10) کودتا (10) ۴خرداد (10) آزادیخواهان (9) آشنایی با شورای ملی مقاومت (9) استراتژیک (9) اشغالگر (9) اومیکرون (9) ایران آزاد۲۰۲۱ (9) بیکاران (9) جنگ روانی (9) خاور میانه (9) خلیفه (9) خودمختاری (9) دفاع مقدس (9) رحمان کریمی (9) زری اصفهانی (9) طلسم جنگ (9) فرار شاه (9) فرهنگی (9) قیام سراوان (9) مرجان (9) ملاقات (9) میانجی (9) میلاد (9) نمایشگاه (9) نوروز۱۴۰۰ (9) نوید افکاری (9) نویسنده (9) هورالعظیم (9) واکسن فایزر (9) پروپاگاندا (9) کوچک خان (9) آری به جمهوری دمکراتیک (8) اصغر بدیع زادگان (8) اعدام بنیانگذاران مجاهدین (8) انقلاب فرهنگی (8) بنزین (8) جنگل (8) جنگل تراشی (8) حنیف نژاد (8) خاش (8) خاوران (8) خاورمیانه (8) خبرنگار (8) دهه ۶۰ (8) دیوید ایمس (8) دیپلماسی (8) سرجنگل (8) سوئیس (8) شجریان (8) فاجعه (8) فرعون (8) فیلم سینمایی (8) قانون اساسی (8) قیام دیماه ۹۸ (8) قیام ۸۸ (8) قیصر (8) مبارزه چیست (8) محرم (8) مطبوعات (8) کانون شورشی (8) کتاب امام حسین (8) کودتای ۲۸ مرداد (8) ۱۳آبان (8) ۱۷ژوئن (8) آرژانتین (7) ارتش آزادیبخش ملی ایران (7) اشرف رجوی (7) اصولگرا (7) اطلاعیه (7) اعتراض (7) انقلاب اکتبر (7) بازگشایی مدارس (7) بنی صدر (7) بهار (7) بیژن جزنی (7) جایزه نوبل (7) حزب توده (7) خبرگان (7) خواننده (7) دادگاه مردمی آبان (7) روز جهانی کودک (7) زبان (7) سرود (7) شهادت (7) صادرات (7) علی میهن دوست (7) قرارداد۲۵ساله (7) لباس شخصی (7) مجروحان قیام (7) مذهب (7) مرضیه (7) مزار شهیدان (7) مطالبات قانونی (7) منتظری (7) موزیک (7) ناصر صادق (7) واشنگتن (7) پرستاران (7) چهارشبنه سوری (7) کتا صوتی (7) کربلا (7) کرج (7) کوروش بزرگ (7) کوروش کبیر (7) گروگان (7) ۳۰فروردین (7) استبداد (6) استقلال (6) انجمن نجاست (6) اندیشه (6) انسان (6) انفجار امیا (6) برنامه ۱۰ ماده ای (6) تاریخ جهان (6) جمشید پیمان (6) جهان (6) خاطرات سیاسی (6) رمزارز (6) رهایی (6) زن (6) سعید بهبهانی (6) سپاه (6) شهرداری تهران (6) صنایع فولاد (6) عملیات مروارید (6) فروش اندام (6) فعال محیط زیست (6) لبنان (6) مردم (6) معلم (6) مقالات (6) میتینگ (6) هاشم خواستار (6) همبستگی (6) واکسن برکت (6) کارخانه (6) کتاب صوتی (6) ۳۰تیر (6) ۸ مارس (6) آزادی بیان (5) آلمان (5) استان (5) اسکاتلند (5) انقلاب صنعتی (5) بازرگان (5) بدهی (5) بهزاد معزی (5) حشدالشعبی (5) حکومت علی (5) داوود رحمانی (5) دفاعیات مجاهدین (5) دین (5) رباط کریم (5) رمضان۱۴۰۱ (5) سال نو (5) شب یلدا (5) طالقانی (5) عباس داوری (5) عید فطر (5) فاطمه (5) فولاد مبارکه (5) قتل عام (5) قیام 57 (5) قیام ضد سلطنتی (5) قیام عراق (5) قیام ۲۱دی (5) لاریجانی (5) لوییزا هومریش (5) لیبرتی (5) مالباخته (5) محسن رضایی (5) محمد حنیف نژاد (5) محمد زند (5) مقاومت سراسری (5) میرزا کوچک خان (5) نظرسنجی (5) وزرات اطلاعات (5) کانون (5) آلودگی هوا (4) استعمار (4) امام حسن مجتبی (4) انفال (4) ایران آزاد۲۰۲۲ (4) بهشت زهرا (4) بیانیه (4) بیوگرافی (4) تاریخ ایران (4) تاریخی (4) تجارت (4) تشیع (4) تمدن ایران (4) تیرباران (4) جنبش جنگل (4) جنگ خلیج (4) حزب جمهوری (4) حسن نوروزی (4) حسین فاطمی (4) خاتمی (4) خشونت (4) خشک سالی (4) دجال (4) دیالکتیک (4) رها بحرینی (4) سلطنت (4) سکولاریسم (4) شاملو (4) شانگهای (4) شب قدر (4) صمد بهرنگی (4) طالبان (4) ظلمت (4) عوام فریبانه (4) فروغ ایران (4) فرونشست زمین (4) قیام۳۰تیر (4) لمپن (4) محمد مخبر (4) میلیشیا (4) نطنز (4) نفتگران (4) نهضت ملی (4) نوروز۹۹ (4) پایداری (4) پیامبر (4) پیروزی (4) پیشتاز (4) کارگر (4) کتاب تاریخی (4) کنگره (4) کولبری (4) کویت (4) ۱۹فروردین۹۰ (4) آتش سوزی (3) آخوند کاشانی (3) آخوندی (3) آستان قدس (3) آقازاده ها (3) آگاهی (3) احزاب سیاسی (3) اربعین (3) ارومیه (3) اسناد (3) اعتراض سراسری (3) اندیکا (3) ایتالیا (3) ایرانیان (3) برف (3) بی بی سی (3) تاریخساز (3) تبعید (3) تحصیل (3) تخریب (3) تروریست (3) تلویزیون (3) جاسوس (3) جعبه سیاه (3) جنبش برابری (3) جنسیتی (3) حبیب خدا (3) حسین فارسی (3) حضرت زینب (3) حضرت فاطمه (3) حمله خارجی (3) حمید اسدیان (3) خاطرات (3) خدیجه (3) خودروسازی (3) داستان (3) راهرو مرگ (3) رفسنجانی (3) روز معلم (3) روشنایی (3) روشنفکر (3) زلزله (3) زیارت (3) سالن مرگ (3) سعید شاهسوندی (3) سکولار دمکراسی (3) شبکه تروریستی (3) شعر نو (3) شهر (3) صدام (3) عباسقلی صالحی (3) عرفان (3) عماد رام (3) عملیات چلچراغ (3) غلامحسین ساعدی (3) فارسی (3) فرانسوا میتران (3) فرشید نصر‌اللهی (3) فلسطین (3) قتلهای زنجیره ای (3) ماهشهر (3) مجمع عمومی ملل متحد (3) محمد ضابطی (3) محمود رویایی (3) مدارس (3) مسیحی (3) مصباح یزدی (3) ملی شدن نفت (3) منطقه (3) مواد مخدر (3) نسل کشی (3) نقاشی (3) نوروز (3) نوروز۱۴۰۱ (3) نیما یوشیج (3) هجرت بزرگ (3) هزارخانی (3) واکسن چینی (3) ژئوپلیتیک (3) ژنو (3) کتاب اجتماعی (3) کریسمس (3) کلنل پسیان (3) کی‌را رودیک (3) ۱۲اردیبهشت (3) ۱۷شهریور (3) ۳ژوئیه (3) ۵ مهر (3) آموزشی (2) آندرانیک (2) أزادی (2) اتحاد ملی (2) اتوبوس خوابی (2) اراذل (2) اسفند۹۸ (2) اصغر مهدیزاده (2) اصلاح طلبی (2) اصلاحات ارضی (2) اعتیاد (2) افطار (2) امام زین العابدین (2) امام سجاد (2) امام موسی ابن جعفر (2) امام هفتم (2) امجدیه (2) انسانیت (2) انقلاب سفید (2) اوباش (2) اکبر صمدی (2) ایران اینترنشنال (2) ایران فردا (2) ایران مرز پرگهر (2) بازیگر (2) بعثت (2) بنیاد برکت (2) بنیاد فرانس لیبرته (2) بوچا (2) بکتاش آبتین (2) بیسواد (2) تاریخ ا یران (2) تخت جمشید (2) ترامپ (2) ترک تحصیل (2) تفسیر (2) توسکا (2) جاوید رحمان (2) جنگ داخلی (2) حزب رستاخیز (2) حسین امیر عبداللهیان (2) حمایت (2) حمید مصدق (2) خسرو گلسرخی (2) خودکشی (2) دانیل میتران (2) دبیر کل سازمان ملل (2) درگذشت (2) دهخدا (2) دوران آماده باش (2) دیدار صلح (2) ذوالقرنین (2) رسول خدا (2) رشوه (2) رهبر مقاومت (2) رهبری (2) روح‌الله حسینیان (2) روز جهانی (2) روز جهانی حقوق بشر (2) زمستان (2) زوربا (2) زینب کبری (2) سازمان خبات کردستان (2) سازمان چریکهای فدایی خلق (2) ستار بهشتی (2) سعدی (2) سعید ماسوری (2) سوخت بر (2) سوختبران (2) شام غریبان (2) شاهزاده (2) شباهنگ (2) شهر ری (2) شوروی (2) شکوفه (2) شیخ محمد خیابانی (2) شیراز (2) صدور بحران (2) صدیقه مجاوری (2) طرح صلح (2) عبدالرضا شهلایی (2) عزیمت از فرانسه (2) عشق (2) علم (2) علی (2) علی ربیعی (2) عیسی آزاده (2) عیسی مسیح (2) فاطمه امینی (2) فاطمه مصباح (2) فرانکفورتر آلگماینه (2) فردوسی (2) فرقه (2) فریدون مشیری (2) فشافویه (2) فلاکت (2) قاضی محمد (2) قضاوت (2) قیمت (2) مبارزات (2) مبعث (2) مجازات (2) محسن معصومی (2) مریم قدسی مآب (2) مسجد فاطمه زهرا (2) مقبره کوروش (2) من اگر برخیزم (2) مهدی ابریشمچی (2) میرزاده عشقی (2) میهن تی وی (2) میکونوس (2) میکیس تئودوراکیس (2) نافرمانی مدنی (2) نظامی (2) نیروی قدس (2) نیشکر هفت تپه (2) هامبورگ (2) هیتلر (2) وطن (2) وفات (2) ویتنام (2) پاریس (2) پدرطالقانی (2) پرس تی وی (2) پرواز بزرگ (2) پرویز خزایی (2) ژیلبر میتران (2) کابل (2) کاروان بهار (2) کربلای۴ (2) کشاورزان (2) کهکشان۱۴۰۰ (2) یغمایی (2) یوسف نوری (2) یونان (2) FATF (1) آزادی هدایتگر مردم (1) آستفیک (1) آفریقا (1) آلبرتو نیسمن (1) آنالیا (1) آنتونیو گوترز (1) آهنگساز (1) ابراهیم ذاکری (1) ابراهیم مرادی (1) ابواحسن صبا (1) اتحاد (1) اجباری (1) احتکار (1) احمد رئوف بشری دوست (1) احمد رضایی (1) احمد مقدم (1) احمد وحیدی (1) احمدرضا جلالی (1) اخبار جعلی (1) اردشیر زاهدی (1) ارمنستان (1) ارژنگ داوودی (1) استاد (1) استقلال آمریکا (1) اسلامشهر (1) اسماعیل خطیب (1) اسماعیل شریف زاده (1) اسکاندیناوی (1) اسیر جنگی (1) اشرف هادی (1) اشرف پهلوی (1) اشپیگل (1) اصغر بدیع‌زادگان (1) اصلاح‌طلب (1) اف ای تی اف (1) افتخار (1) افسانه (1) الله قلی خان (1) المپیک (1) الکساندر مدوید (1) امام جعفر صادق (1) امام حسن عسکری (1) امام رضا (1) امام زمان (1) امام صادق (1) امام محمد باقر (1) امام هشتم (1) امیرخیزی (1) امیرپرویز پویان (1) امیرکبیر (1) انتخاب (1) انجیل (1) انفجار حرم امام رضا (1) انقلاب کبیر فرانسه (1) اوریانا فالاچی (1) اپورتونیسم (1) ای ایران (1) ایران گیت (1) ایلیرمتا (1) ایندیپندنت (1) اینستاگرام (1) بالکان (1) بختیار (1) برلین (1) بنان (1) بند۲۰۹ (1) بهرام عالیوندی (1) بهرام عین اللهی (1) بویراحمد (1) بگو نه (1) بیرجند (1) بیروت (1) بیژن مفید (1) تئاتر و سینما (1) تابلو (1) تاریخ شفاهی (1) تاریخ فرانسه (1) تاریکی (1) تاسوعا (1) تاکتیک (1) تبیین جهان (1) تجزیه (1) تحریف (1) تختی (1) تروریستی (1) تریتا پارسی (1) تصنیف (1) تلگرام (1) تنگستان (1) توحید (1) توماج صالحی (1) توماس سانکارا (1) ثریا ابوالفتحی (1) ثقه‌الاسلام (1) جامعه المصطفی (1) جان مترکه (1) جایگاه انسان (1) جدایی دین از دولت (1) جریان اپورتونیستی چپ‌نما (1) جعفر کاظمی (1) جعلیات (1) جمعه سیاه (1) جمهوری خواه (1) جنبش تنباکو (1) جهاد کشاورزی (1) حبیب خبیری (1) حبیب‌الله بدیعی (1) حج (1) حجت زمانی (1) حسن اشرفیان (1) حسن ظریف (1) حسن ظریف ناظریان (1) حسن فیروزآبادی (1) حسین دهلوی (1) حسین طائب (1) حسین گل گلاب (1) حسینیان (1) حضرت معصومه علیها سلام (1) حضرت مهدی (1) حماس (1) حمید لاجوردی (1) حنیف عزیزی (1) حنیف‌نژاد (1) حکایت (1) حکومت (1) حکومت نظامی (1) خانواده شفایی (1) خدا (1) خطر (1) خلق (1) خلقت انسان (1) خلیل رضایی (1) خواهران میرابال (1) دانشمند (1) دانشیان (1) داوود باقروند (1) دختر آبی (1) دلوار (1) دمکراسی خیانت شده (1) دهقانان (1) دوباره می‌سازمت وطن (1) دکتر حسین گل‌گلاب (1) دی (1) دین و مذهب (1) دیوید کلیگور (1) ذوب آهن (1) رادیو مجاهد (1) رزمناو پوتمکین (1) رزمنده (1) رستاخیز (1) رستم قاسمی (1) رسول تبریزی (1) رسول مشکین فام (1) رشنگری (1) رضا رضایی (1) رضا شمیرانی (1) رضا پهلوی (1) رمضان۱۴۰۰ (1) رنگ روغن (1) روحانی مترقی (1) روح‌الله خالقی (1) روز جهانی صلح (1) روز جهانی معلم (1) روزجهانی منع خشونت علیه زنان (1) روس تزاری (1) رپ اعتراضی (1) ریچارد رابرتس (1) زادی (1) زاگرس (1) زمین (1) زندان تهران بزرگ (1) زهره صمدی (1) زینب (1) زینب پاشا (1) زینت میرهاشمی (1) سارق انقلاب (1) سال میلادی (1) سراوان (1) سرویس جهانی (1) سعید اقبالی (1) سعید سلطانپور (1) سنگسار (1) سهام (1) سهراب سپهری (1) سواد (1) سولماز ابوعلی (1) سولیوان (1) سونگون (1) سپ (1) سی ان ان (1) سیامک نادری (1) سیاهکل (1) سیاوش سیفی (1) سیزده بدر (1) سیمین بهبانی (1) سیمین بهبهانی (1) سیمین دانشور (1) شخصیتهای ایرانی (1) شریف واقفی (1) شستا (1) شمال (1) شهر مهران (1) شهر کرد (1) شهرزاد احسانی ناطق (1) شهرقصه (1) شهلا حریری مطلق (1) شکرالله پاک‌نژاد (1) شیخ فضل الله نوری (1) شیر و خورشید (1) شیلی (1) شیوا ممقانی (1) صالح کهندل (1) صدای مجاهد (1) صیاد شیرازی (1) ضرغامی (1) طبری (1) طنز سیاسی (1) عارف قزوینی (1) عدالت در اسلام (1) عزت الله مقبلی (1) عزیز فولادوند (1) عقیده (1) علمی (1) علی اکبر اکبری (1) علی اکبر دهخدا (1) علی صارمی (1) علی صالح آبادی (1) علی مطهری (1) علی همتیان (1) علیرضا جعفرزاده (1) علیرضا خالوکاکایی (1) عملیات (1) عملیات آفتاب (1) عکاسی (1) عکس (1) عیاران (1) عید قربان (1) عید مبعث (1) غرب (1) غلامحسین اسماعیلی (1) غلامحسین بنان (1) غلامرضا تختی (1) غلامرضا مسعودی (1) فاطمه زهرا (1) فاطمه صادقی (1) فتانه زارعی (1) فدایی خلق (1) فرخی یزدی (1) فردوست (1) فولاد (1) فیزیک (1) قاتلان ۶۷ (1) قاسملو (1) قانون کار (1) قربانعلی حسین نژاد. (1) قربانیان (1) قرن پانزدهم (1) قرنطینه (1) قزلحصار (1) قزوین (1) قم (1) قهرمان (1) قیام تنگستان (1) قیام روشنگری (1) لاهیجان (1) لغت نامه (1) لنین (1) لوازم التحریر (1) لوموند (1) لویزان (1) لیبی (1) مادر شایسته (1) مادران خاوران (1) مارکز (1) ماکرون (1) مایکل وایت (1) مثنوی (1) مجتبی اخگر (1) مجید اسدی (1) مجید صاحب جمع (1) محسن زادشیر (1) محمد اسلامی (1) محمد تهرانچی (1) محمد خدابنده‌لویی (1) محمد ری شهری (1) محمد سیدی کاشانی (1) محمد صادق (1) محمد محدثین (1) محمد مهدی اسماعیلی (1) محمد کاظم (1) محمد کرد زنگنه (1) محمدباقر شفتی (1) محمدرضا ایرانپور (1) محمدرضا سعادتی (1) محمدرضا قرایی آشتیانی (1) محمدعلی توحیدی (1) محمدعلی حاج آقایی (1) محمود عسگریزاده (1) محمود مهدوی (1) مدرس (1) مدرک تقلبی (1) مرتجعین (1) مرتضی حنانه (1) مرد (1) مرز پرگهر (1) مرغ سحر (1) مریلند (1) مریم بختیاری (1) مریم گلزاده غفوری (1) مسجد سلیمان (1) مسعود احمدزاده (1) مسعود خدابنده (1) مسعود راتبی (1) مسعود صفدری (1) مسعود مقبلی (1) مسیح (1) معصومه عضدانلو (1) ملا نصرالدین (1) ملک الشعرا (1) مناسک حج (1) منافقین (1) منوتو (1) منوچهر براتی (1) منوچهر سخایی (1) منوچهر طاهر زاده (1) منیره رجوی (1) مهدی دیباج (1) مهدی رضایی (1) موسسات خیریه (1) موشک باران (1) مولانا (1) مژگان پارسایی (1) مژگان کوکبی (1) مکه (1) میتران (1) میدان میلیونی (1) میدان ژاله (1) میرزا رضا کرمانی (1) میلیونی (1) ناصر دیوان کازرونی (1) ناصرالدین شاه (1) ناظم حکمت (1) نامه (1) نایاک (1) ندا حسنی (1) نروژ (1) نرگس غفاری (1) نسرین پارسیان (1) نصرالله زرین پنجه (1) نمایشنامه (1) نماینده (1) نورمراد کله جویی الوار (1) نوروز۱۴۰۳ (1) نوری علا (1) نیمه شعبان (1) نیویورک تایمز (1) نیکسون (1) هائیک هوسپیان مهر (1) هالیوود (1) هایک هوسپیان مهر (1) هجرت (1) هلدینگ (1) همایون کهزادی (1) همدان (1) ولادت (1) ولی‌الله فیض‌مهدوی (1) ویلیام هزلیت (1) وین (1) ویکتور خارا (1) پابلو نرودا (1) پاسارگاد (1) پروین اعتصامی (1) پرچم (1) پمپئو (1) پهلوان (1) پهلوان فیلابی (1) پوریای ولی (1) پیمان جبلی (1) پیک شادی (1) چارلی چاپلین (1) چه باید کرد (1) چه گوارا (1) چپ نما (1) ژنرال اودیرنو (1) ژنرال دوگل (1) کاخ سفید (1) کارنامه (1) کارنامه سبز (1) کارگردان (1) کاریکاتور (1) کانادا (1) کرامت الله دانشیان (1) کریمپور شیرازی (1) کشتی (1) کشور (1) کشیش (1) کشیش دیباج (1) کشیش میکائلیان (1) کلیسا (1) کمیسیون اقتصاد (1) کمیسیون کار (1) کنکور (1) کهشکان (1) کهکیلویه (1) کوثر (1) کودتانی فرهنگی (1) کودتای سوم اسفند (1) کولبران (1) کیفرخواست (1) گاردین (1) گاندی (1) گلرخ ایرایی (1) گلزاده غفوری (1) گلستان (1) گلسرخی (1) گور جمعی (1) گوهر مراد (1) گیسو شاکری (1) یاسرعرفات (1) یروم ستاقیان (1) یزدی (1) یعقوب ترابی (1) یونایتد پرس (1) یونسکو (1) یک شاخه گل (1) ۱۰شهریور (1) ۱۴اسفند (1) ۱۸تیر۷۸ (1) ۱۹بهمن۴۹ (1) ۲۶مهر (1)

بایگانی وبلاگ

پیام مسعود رجوی در دومین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی

پست ویژه

«رئیس‌جمهور برگزیده‌ی مقاومت» یعنی چه؟

مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت

جدیدترین مطالب

بازدید از وبلاگ

مانور بزرگ جنگی سیمرغ رهایی ارتش آزادیبخش ملی ایران