۱۱اردیبهشت۱۴۰۰
خامنهای؛ تلاش برای هموار کردن راه برای ابراهیم رئیسی
در حالی که تا زمان برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ در ۲۸خرداد زمان زیادی باقی نماندهاست، هنوز وضعیت کاندیداهای جریانات سیاسی حکومت برای انتخابات ریاست جمهوری روشن نیست. ظریف دچار بحران افشاگری شده است و فرماندهان خیز برداشته سپاه! نگران عدم حمایت خامنهای هستند و…
در این میان ابراهیم رئیسی تنها کسی است که ظاهرا در حال حلوا حلوا شدن از
طرف باند خامنهای است. ابتدا ۲۲۰ تن از نمایندگان
مجلس در یک اقدام شگفتانگیز
در دنیای پارلمانها، از ابراهیم رئیسی خواستند که بیاید!.
به دنبال نمایندگان مجلس، بیش از دوهزار نفر از اساتید دانشگاهها و
دانشجویان بسیجی! هم از رئیسی خواستند که کاندیدای ریاست جمهوری شود. «منوچهر متکی،
سخنگوی«شورای وحدت اصولگرایان» در این مورد گفت
که شواهد حاکی از احتمال حضور ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوی ۱۴۰۰ است.
در این جا تلاش میکنیم، چهره واقعی آیتالله مرگ ابراهیم رئیسی را بشناسیم و
آن را به خوانندگان سایت معرفی کنیم:
دوران جوانی ابراهیم رئیسی
رئیس کنونی قوه قضائیه و کاندیدای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در سال ۱۳۳۹ در نوغان
مشهد به دنیا آمد. فقط دوره ابتدایی طی کرده بود که وارد حوزه به اصطلاح علمیه
مشهد شد. در ۱۵سالگی از حوزه مشهد به
حوزه قم فرستاده شد.
او یکی از طلاب برگزیده بهشتی برای به دوش کشیدن مسئولیتهای مختلف بود. او
یکی از پرورش یافتگان مدرسه حقانی است که اکثر شاگردان آن به مدیریتهای مختلف و
بخصوص مشاغل امنیتی گماشته شدند. فلاحیان، روحالله حسینیان و مصطفی پورمحمدی از
چهرههای آدمکش و امنیتی از همکلاسیهای او در این مدرسه بودند.
او با اینکه قبل از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی فعالیت چندانی نداشت، بلافاصله
بعد از پیروزی انقلاب با اینکه سناش از ۱۸ تجاوز نمیکرد،
به هسته مرکزی قدرت و ماشین سرکوب دیکتاتوری جدید نزدیک شد.
ورود به حوزه سرکوب
ابراهیم رئیسی در نخستین مسئولیتش به دعوت هادی مروی نماینده
خمینی در مسجد سلیمان عازم این شهر شد. از همان جا بود که درس جنایت و آدمکشی را
شروع به آموختن کرد. کار با دادسراهای انقلاب برای مقابله با مجاهدین و گروههای
چپ را از همان ابتدا شروع کرد.
در این شغل جدید، استعداد و سرسپردگی بالایی داشت و توانسته بود حرکتها
مردمی در مسجد سلیمان را قلع و قمع کند. از این رو یک سال بعد یعنی در سال ۵۹ در حالی که تازه ۱۹ ساله بود،
به عنوان دادیار به دادستانی کرج فرستاده شد. یک سال بعد، قدوسی که در آن زمان
دادستان کل خمینی بود، رئیسی را به عنوان دادستان کرج معرفی کرد. خوشخدمتیها و
بیرحمیهای رئیسی در سرکوب مخالفان در کرج باعث شد که در سال ۶۱ همزمان به عنوان دادستان همدان هم انتخاب شود. پس از مدتی،
ظاهرا ترجیح داد که به طور کامل به همدان برود. از این رو از سال ۶۱ تا ۶۳ یعنی در اوج درگیریهای
داخلی حکومت با مخالفان او به عنوان دادستان همدان به سرکوب مشغول بود. بسیاری از
اعدامهای صورت گرفته در این شهر در دهه ۶۰ ، حاصل
دخالتهای رئیسی بود.
پلههای ترقی
او همزمان تلاش کرد پیوندهایش با ارکان قدرت را مستحکمتر کند. از این رو در
سال ۶۳ با دختر علمالهدی ازدواج کرد. بعد از کنار
گذاشته شدن لاجوردی از دادستانی و آمدن رازینی به جای او، رئیسی معاون دادستان
انقلاب مرکز شد.
به این ترتیب او از سال ۶۴ به عنوان
معاون گروهکی دادستانی تهران و در اصل به عنوان جانشین دادستان تهران کارش را شروع
کرد. نقش اصلی رئیسی در جنایتهای دهه ۶۰ از همین
جا در نقش جانشین دادستان شروع شد. در زندگی نامه منتشر شده توسط خود رئیسی، به
عمد از این قسمت از زندگیاش چیزی نگفته است. در حالی که آن چه رئیسی را رئیسی
کرد، همین قسمت از زندگیاش بود. سالهای ۶۴ و ۶۵ و ۶۶ بخصوص سال ۶۷. او طی این سالها به عنوان جانشین دادستان در بسیاری از تصمیمگیریهای
کلان قضایی و سرکوب و اعدام نقش اصلی را داشت. اوج ترقی رئیسی به خاطر عضویت در
هیأت مرگ قتل عام ۶۷ بود…
ابراهیم رئیسی عضویت در هیأت مرگ
در تابستان ۶۷ و در آستانه زهر
خوردن توسط خمینی برای پایان دادن به جنگ با عراق، خمینی جنایت بارترین تصمیم
زندگی سیاسیاش را گرفت. او طی حکمی، فتوای قتل تمامی
زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز
سر موضع را صادر کرد. خمینی در فرمان قتلعام و برای اجرای هر چه سریعتر آن
دادگاه ویژهیی را تشکیل داد که به «هیأت مرگ» معروف بودند. ابراهیم رئیسی یکی از
اعضای این هیأت مرگ در تهران بود. رئیسی در کنار حسینعلی نیری، اسماعیل شوشتری،
مرتضی اشراقی و مصطفی پورمحمدی اعضای «هیأت مرگ» تهران را تشکیل میدادند.
به این ترتیب، رئیسی در کنار سه مهره سرسپرده دیگر در تهران، بزرگترین جنایت
تاریخی علیه زندانیان سیاسی را به اجرا گذاشتند. هزاران زندانی سیاسی مجاهد و
مبارز از زندانهای گوهردشت، زندان قزلحصار و زندان اوین توسط این هیأت مرگ به
چوبه دار سپرده شدند. این هیأتهای مرگ در تهران، با سرعت زیادی مأموریت سپرده شده
توسط خمینی را به پیش بردند. زندانیان به دار کشیده شده شبانه به گورستان خاوران
منتقل و در آن جا به صورت دستهجمعی به خاک سپرده شدند.
با فرمان خمینی، رئیسی و همپروندههایش در جنایت قتلعام، با سرعت عمل و بیرحمی
مافوق تصوری، بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی را
در زمانی کمتر از دو ماه حلقآویز کردند.
فایل صوتی آقای منتظری
در مرداد ۹۵یعنی ۲۸ سال بعد از آن کشتارتابستان ۶۷ ،خانواده آقای منتظری فایل صوتی ملاقات منتظری با «هیأت مرگ» را
منتشر کردند. در این فایل صوتی که مربوط به ۲۴مرداد ۶۷ بود، منتظری میگوید:
«من آقای نیری، آقای اشراقی، آقای رئیسی و آقای پورمحمدی را خواستم و گفتم که:
«الان محرم است، حداقل در محرم از اعدامها دست نگه دارید». آقای نیری گفت: «ما تا
الان ۷۵۰نفر را در تهران اعدام کردهایم، ۲۰۰ نفر را هم به عنوان سر موضع از بقیه جدا کردهایم، کلک اینها را
هم بکنیم، بعد هرچه بفرمایید.
منتظری به این هیأت مرگ هشدار میدهد که: «تاریخ نام شما را به عنوان
جنایتکاران تاریخ ثبت خواهد کرد».
احکام تشویقی خمینی
ابراهیم رئیسی با نقشی که در این کشتار ایفا کرد به عنوان یکی از چهرههای
مورد اعتماد خمینی گل کرد. او در اواخر همان سال ۶۷ با دریافت حکم ویژهیی از خمینی مأموریت رسیدگی به وضعیت قضایی
برخی استانها را به طور ویژه بر عهده گرفت. بر اساس حکم ویژه خمینی در ۱۱دی ۶۷ او به همراه نیری به
عنوان یک هیأت دو نفره مأموریت پیدا کردند که «فارغ از پیچ و خمهای اداری» به
سرعت مأموریت تکمیل قتلعام۶۷ در برخی
استانها از جمله شهرهای سمنان، سیرجان، اسلام آباد و دورود را به پیش ببرند.
همین طور خمینی دو هفته بعد در یک تودهنی به اردبیلی رئیس شورای عالی قضایی،
به رئیسی و نیری دستور داد که پروندههای بلاتکلیف در این شورا را نیز با سرعت
رسیدگی نمایند.
اردبیلی در گزارشی در مورد عملکرد این هیأت دو نفره در نماز جمعه گفته بود:
«درعرض ۲۴ ساعت حکم داده شد. ۴نفر اعدام شدند. ۲ دست بریده
شد و ۳ نفر به زندان رفتند…». (نماز جمعه ۳۰دی ۶۷).
نقشهای حساس قضایی
رئیسی با نقشی که در کشتار ۶۷ بر عهده
گرفت، به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. در سال ۶۸ به عنوان دادستان تهران منصوب شد و تا سال ۷۳ در همین عنوان باقی ماند. از سال ۷۳ به عنوان رئیس بازرسی کل کشور منصوب و تا سال ۸۳ به عنوان چهره مورد اعتماد خامنهای در این نهاد حساس کار کرد.
از سال ۸۳ تا ۹۳ به عنوان معاون اول قضائیه در حضور دو رئیس قضائیه خدمت کرد و
بر استمرار اعدام و شکنجه نظارت کرد. از سال ۹۳ تا ۹۴ به عنوان دادستان کل
کشور برگزیده شد و در عین حال با حکم خامنهای به عنوان دادستان ویژه
روحانیت به کار اشتغال داشت. از سال ۹۴ با حکم
خامنهای به تولیت آستان قدس رضوی فرستاده شد.
ریاست قوه قضائیه، اوج مدار جنایت
ابراهیم رئیسی از ۱۶ اسفند ۹۷ با حکم خامنهای به عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب شد و همچنان در
این منصب باقی مانده است. او در عین حال عضو هیأت رئيسه مجلس خبرگان هم هست.
به نظر میرسد ابراهیم رئيسی همه مدارج ترقی خود در عالم اعدام و شکنجه و قتلعام را طی کرده است. اکنون گویا خامنهای او را برای ریاست جمهوری در انتخابات ۱۴۰۰ در نظر گرفته باشد. گویی رئیسی برای اینکه بتواند شایستگی جانشینی خامنهای را داشته باشد، باید این پله را هم طی کند. آیا مردم ایران فرصت آن را به حکومت خواهند داد که آیتالله اعدام را بر سرنوشت تمام مردم ایران مسلط کند؟ شرایط انفجاری و خشم سرریز شده جامعه حکایت از آن دارد که این مشت آهنین خامنهای اگرچه لقب آیتالله اعدام را هم یدک بکشد، به زودی باز خواهد شد…