۱۱دی۱۴۰۰
اجلاس میاندورهیی شورای ملی مقاومت ـ سخنان خانم مریم رجوی ـ ۹دی ۱۴۰۰
با سلام و خیرمقدم به اعضای محترم شورا و همچنین دوستان ناظراین اجلاس خیلی خوشآمد بگم.
اگر چه بسیاری از دوستان از طریق آنلاین به این جلسه وصل هستند اما باز هم بهخاطر اینکه میتوانیم از این طریق آنها را ببینیم و دیدارها تازه بشه باز هم خوشحالیم و خدمت همه سلام عرض میکنیم.
در ابتدا گرامی میداریم یاد اعضای صدیق شورا را همه آنها که جاودانه شدند و ارزشهای آنها در میان ما زنده است یادشون، ارزشهایشان و پایداریشون برای ما الگو است
بهویژه در مدت اخیر مجاهد کبیر عباس مدرسی با بیش از ۶۰سال نبرد با دو دیکتاتوری شاه و شیخ، جاودانه شد و الگویی از مقاومت و پایداری و مبارزه و استقامت بنا کرد که برای نسل اندر نسل مبارزین و مجاهدین الگو و نمونه است
درود بر روان پاک او و همه یاران صدیق شورا.
اجلاس میاندورهیی شورا را با تجلیل از همهٔ شجاعتها و همچنین از خود گذشتگیهای قیامکنندگان در سراسر ایران آغاز میکنیم.
و اجازه بدین که این اجلاس را به نام قیام مردم اصفهان و همچنین خیزشِ سراسری معلمان در همه شهرهای ایران اعلام کنیم.
با یاد همهٔ رنجها و خونهای محرومان، ستمدیدگان و جان برکفان بپا خاسته.
با یاد همهٔ زنان و مردانی که در اصفهان قیام کردند
و متأسفانه مثل همیشه پاسداران خامنهای آنها را با سرکوب و با حداکثر قساوت بهشون پاسخ دادند و این بار چشمهای آنها را نشانه رفتند و بسیاری از آنها را با گلولههای ساچمهای نابینا کردند.
با دیدن آن چشمهای مجروح و خونچکان من به یاد سخنان تاریخی مسعود افتادم که در امجدیه گفت:
«ما برای بینایی خلقمان چه چشمهایی را باید از دست بدهیم! شمعهایی از چشم بایستی فراراه خلق برافروخت. آن هم از چشم بهترین فرزندانش. . ». . و چنین شده در جای جای میهن ما و این بار در اصفهان شاهد آن بودیم.
و باز گرامی میداریم دو قیام بزرگ دیماه سال۸۸ و همچنین دیماه سال۹۶ را که خواست مردم ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه را به همهٔ جهان نشان دادند و فریاد زدند و قیمت آن را هم دادند.
خامنهای در مقابل، رئیسی جلاد را روی کار آورد. یعنی قاتل سربداران سال۶۷ را تا سرکوب و دستگیری و اعدام و فشار بر زندانیان سیاسی را صدچندان کند
اما بهرغم همهٔ اینها قیامها یکی بعد از دیگری ادامه دارد.
در یک سال اخیر، بهطور تقریبی هر چهار ماه یک قیام داشتیم آن هم یکی بعد از دیگری.
یعنی بهرغم همه در واقع فشارها قیامها ادامه دارد.
و اینی که من دارم ازش اسم میبرم قیامهای بزرگ است. طبعاً اعتراضات و تجمعات آن هم در جای جای میهن هر روز ادامه داشته.
این جنبش پرتوان ادامهٔ دوران تازهیی در جنبش اعتراضی ایران است که از قیام سال۹۶ شروع شده و همچنان ادامه داره.
اعتراض سراسری اخیر معلمان باز خودش بیان بسیار بارز و گویایی از خواست مردم ایران است.
همچنین اعتصابها و تحصنهای چند ماههٔ کارگران صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، نیروگاهها و نمونههای در واقع بسیاری از این قبیل که باید گفت اینها خودش نمونههایی از جنبشهای پرتوان این دوران است.
از ویژگیهای بسیار برجسته این جنبشها میشه، استمرار آنها سراسری بودن آنها و اتحاد اقشار مختلف را در این اعتراضها دید.
این جنبشها در بطن خودش یک نیروی شورشی عظیم، پرتوان و سازمانپذیر را نشون میده که درعینحال چشمهٔ لایزالی برای نیروهای کانونهایشورشی است.
دوستان عزیز!
از وقتی که رئیسی جلاد، جلاد ۶۷ روی کار آمده، بر اثر برنامههای ضدمردمی او و چند برابر شدن قیمتها،
تضاد و تخاصم مردم آن هم مردم محروم و زحمتکش با حاکمیت ضدمردمی صدچندان تشدید شده
در لایحهٔ بودجه سال۱۴۰۱ تازه بدون در نظر گرفتن بودجههای پنهان، نزدیک به ۳۵درصد بودجه صرف امور نظامی و امنیتی قرار است بشود.
بخش مهم دیگر این سیاست بهخاک سیاه نشاندن دهها میلیون ایرانی است که بخش اعظم کارگران، کارمندان، پرستاران و معلمان زندگی شون دچار بیثباتی و ناداری شده آن هم در ابعاد گسترده و وسیع.
آنها نه مسکن مطمئنی دارند نه بهداشت و درمان مناسبی.
این حاکمیت غارتگر حتی نان بخور و نمیر هم برای سفرههای مردم باقی نگذاشته.
از طرف دیگر میبینیم که شمار قربانیان کرونا نزدیک به نیم میلیون نفر است یعنی ۵۰۰هزار نفر شده.
هر روز گزارشهای بیشتری تو این باره منتشر میشه. و جدیداً که دانشآموزان و کودکان به خیل عظیم بیماران افزوده شده.
مقصر و مسئول اولیه همه این قربانیها، کما اینکه مقصر و مسئول این فقر و ناداری و تهیدستی شخص خامنهای است که زندگی مردم ایران را تمامعیار قربانی حفظ حاکمیت قرونوسطایی خودش کرده.
همان طور که مسئول شورا در فروردین سال گذشته گفت:
«خامنهای و روحانی برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی در شرایط تحریم مانند جنگ ضدمیهنی و مانند قتلعام زندانیان سیاسی، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفتهاند».
بله اینها گوشهیی از صحبتهای مسئول شورا در فروردین سال گذشته بود.
واقعیت اینه که خامنهای و همدستانش در این توهم ابلهانه سیر میکنند و فکر میکنند که میتوانند بهبهای سلب آزادیهای مردم و به بهای سلب حقوق اولیه مردم بهحاکمیت خودشون همچنان ادامه بدهند.
اما مردم ما با قیامهایشان علیه این رژیم میگویند که علاوه بر آزادی و دمکراسی و برابری باید از حق سلامتی، حق سرپناه، حق اشتغال، حق آموزش رایگان، حق دسترسی بهآب، برخورداری از برق و بنزین و گاز
و همه مایحتاج اولیه زندگی برخوردار باشند و حق یک زندگی بدون فقر و مسکنت را آنها مطالبه میکنند. و این مینیمم حق مردم ایران است.
در اینجا میخواهم تکرار کنم همچنانکه بارها گفتم از طرف شورای ملی مقاومت ایران که احقاق آزادیها و حقوق پایمال شده مردم ایران در سراسر ایران
تعهد ما در پیشگاه مردم و در پیشگاه تاریخ ایران است و پیمان ما با صد و بیست هزار شهید راه آزادی است.
برای این تعهد از پا نمینشینیم و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون به نبرد خود ادامه میدهیم.
دوستان گرامی همچنانکه میدانید صورت مسأله سیاسی این رژیم در پهنهٴ بینالمللی برنامه اتمی و سرنوشت قرارداد برجام است.
روند تحولات بیش از همیشه نشان میدهد که چارچوب کلی سیاست رژیم همچنان ادامهٔ وقتکشی است تا بتواند به توانمندیهای ساخت بمب اتمی یا بهتولید آن دست پیدا کنه.
به اعتراف بالاترین گردانندگان حکومت، رژیم از فردای توافق اتمی در سال ۹۴ یعنی در تیرماه ۹۴ گسترش برنامهٔ اتمی را شروع کرد.
اگر چه که از فردای همان توافق اتمی، مقاومت ایران بارها فعالیتهای پنهانی رژیم برای ساخت سلاحهای اتمی یا در قسمتهای مختلف را به کرات افشا کرده اما دولتهای غربی تلاش کردن این افشاگریها را زیاد جدی نگیرند یا به روی خودشون نیارند و همچنین تلاش کردند هشدارهای آژانس بینالمللی اتمی را جدی نگیرند چون نمیخواهند در یککلام راه کنار آمدن با این رژیم را کنار بگذارند یا مسدود کنند.
آنها یک مسیر بهکلی اشتباه را در پیش گرفتند از جمله:
-بخشیدن شش قطعنامه شورای امنیت به رژیم
- بیرون آوردن این رژیم از ذیل فصل هفت منشور ملل متحد
- چشمپوشی از تکمیل برنامه بمبسازی رژیم و همچنین چشمپوشی از جنگها و جنگافروزیها وحملاتی که رژیم در واقع در منطقه به راه انداخته.
و همچنین متأسفانه تحویل دادن داراییهای بلوک شدهٔ ایران آن هم بهطور نقد دو دستی به این رژیم ضدبشری
اینها تماماً صرف مخارج سپاه پاسداران و همچنین برنامههای اتمی، موشکی و از آنطرف غارتگری آنها شده
همهٔ اینها گامهای اشتباه در یک مسیر به کلی اشتباه است. مسیری که باید با فعال کردن مجدد همچنانکه گفتم شش قطعنامه شورای امنیت تصحیح بشود.
ولی بهرغم همه اینها تکرار میکنم که راهحل نهایی و پاسخ نهایی از نظر ما در نقطه مقابل این اشتباه و این اشتباهات بزرگ قرار گرفتن در کنار مردم ایران و مقاومت ایران و خواست آنها برای سرنگونی این رژیم است.
راهحلی که تابحال غرب طفره رفته اما باز هم ما تکرار میکنیم بهرسمیت شناختن مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه امری واجب و ضروری نه فقط برای مردم ایران که برای صلح و امنیت در کل دنیاست.
تاریخ از یاد نمیبرد که وقتی هشدارها و درخواستهای بینالمللی از جمله قطعنامههای متعدد شورای امنیت برای توقف جنگ ایران و عراق یعنی واداشتن خمینی به توقف این جنگ به جایی نرسید نهایتاً طرف تعیینکنندهیی که خمینی را وادار کرد که جامزهر را سر بکشد این جنگ شوم ضدمیهنی فقط با سلسلهای از عملیات ارتش آزادیبخش ملی آن هم در اوجش به نتیجه رسید. و رژیم خمینی که بسیار ترسیده بود از نتایج پیشروی ارتش آزادیبخش مجبور شد که جامزهر آتشبس را سر بکشد
امروز هم راه خلع ید از رژیم در سراسر منطقه و همچنین پایان دادن بهجنگافروزی این رژیم در منطقه و راه کوتاه کردن دست رژیم از دستیابی به بمب اتمی
و راه متوقف کردن ماشین اختناق و تروریسم این رژیم، بهزیر کشیدن رژیم ولایت فقیه توسط قیامِ مردم ایران و توسط مقاومت ایران و ارتش بزرگ آزادی است.
دوستان عزیز!
در ماههای اخیر همه شاهد محاکمهٔ یک دژخیم سال۶۷ یعنی قتلعام سال۶۷ در استکهلم سوئد و همچنین در دادگاه دورس در آلبانی نزدیک شهر اشرف۳ هستیم. بهخصوص همه شاهد سخنان تکاندهندهٔ شاکیان و شاهدان مستقیم صحنههای قتلعام در سال۶۷ هستند
۳۰ هزار زندانی مجاهد و مبارز آنهم با اونهمه قهرمانی یک واقعهٴ فراموشی ناپذیر شده توصیف آن صحنهها او نهم آن صحنههای هولناک از زبان شاهدان مستقیم صحنه کسانی که خودشان توی راهروهای مرگ بودند، ساعتهای طولانی و یا اون سالن بدار کشیدن سربداران را از نزدیک دیدند واقعاً صحنههای بسیار بسیار تکاندهندهای است و گوشهیی از یک جنایت بزرگ علیه بشریت رو در واقع در وجدان و ضمیر مردم ایران و جامعه ایران به ثبت داده.
روشن است که آخوندها و دستگاه اطلاعاتیشان در شروعِ این دسیسهچینی دنبال این بودند که جنبشِدادخواهی سال۶۷ را در واقع وارد یک بهقول خودشون میدانی بکنند که خودشون چیده بودند بروز چنین پیامدهایی را اصلاً در محاسباتشان وارد نکرده بودند که چنین اعترافها و چنین در واقع شهادتهایی چگونه وجدانهای انسانها را همه را بیدار خواهد کرد.
طرح آنها بهقول خودشون یک تیر و چند نشان بود. میخواستند هم جنبش دادخواهی را لوث و بیاعتبار کنند، و هم شمار قتلعام شدگان را میخواستند محدود و اندک کنند. و هم میخواستند از بهخصوص مجاهدان سربدارهویتزدایی کنند
اما باید گفت همه اونها همچنان که گفتم با اونچه که گذشته در این چند ماه، نقش برآب شد و الآن هر کس تصویری دارد تحلیلی دارد و برآوردی از آنچه که در این مدت گذشته و قطعاً میشه گفت از آنچه که در پیش رو داریم و خواهد گذشت.
همه دیدند که دژخیم در دادگاه سوئد به صراحت گفت، اگر به مجاهدین، منافق نگه و کلمه مجاهد رو به کار ببره و برگرده به ایران اون رو در فرودگاه بلافاصله دستگیر خواهند کرد. بله در یک جمله خودش سرخترین نام رو معنی کرد.
از اینجا بهوضوح بر میآید که کلمات سکت و فرقه و منافق از هر طرف یا جریانی که بهکار برده میشه، نقطه اتصال و اشتراک اون جریان یا اون افراد با رژیمه این کلمات کلماتی نیست که همینجوری به کار برده بشه. در رابطه با این دادگاه، دیدیم که رژیم و مزدورانش تلاش حداکثری خودشون را برای هویت زدایی از مجاهدین بکار بردند تلاش برای سرپوش گذاشتن بر آرمان و سازمان و بهخصوص نام مسعود که سربداران مجاهد و بر سر موضع در لحظه حلقآویز و اعدام با این نام بر سر دار رفتند.
خوشبختانه مجاهدین و مقاومت به یمن همبستگی و تلاش انبوه هموطنان از جمله هموطنانی از گروهها و گرایشهای سیاسی مختلف و همچنین خانوادههای شهیدان و بازماندگان قتلعام در هر کجا چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور و همچنین فعالیتهای ارزشمند اعضا و هواداران و مسئولان این مقاومت و بهویژه مجاهدین بهعنوانِ شاکیان و شاهدان این پرونده باید گفت که تا اینجا دسیسه آخوندها را در بهطور کامل هم شکستند و با این کارزار به جنبش دادخواهی که در این سالیان اوج گرفته بود اوج مجددی دادند.
همچنین با شهادتهای نافذشان که هر ناظر و هر شنوندهای را تحت تأثیر قرار میداد، محاکمهٔ این دژخیم در سوئد یک موج گسترده افشاگرانه اجتماعی و جهانی ایجاد کرده و کل این توطئهها باید گفت تا همینجا بر سر خامنهای و رئیسجمهورش آوار و خراب شده.
از طرف شورای ملی مقاومت از همهٔ تلاشها و کوششها بهویژه از شهادتهای بازماندگان قتلعام همچنین خانوادههای شهیدان که همگی در برابر این حادثه خودشون رو مسئول دونستن و وارد صحنه شدند و همبستگی و اتحاد عمل بسیار درخشانی از خود نشان دادند، صمیمانه سپاسگزاری میکنم.
همچنین تقدیر میکنم از یاران شورشگر و اشرفنشانها که در این چند ماه در هر نوع هوایی چه گرم و چه سرد حتی در چندین درجه زیرصفر از پا ننشستند در صحنه حاضر بودند و با از خود گذشتگی و مایهگذاری تمام این میدان نبرد رو به پیش بردند
و باید گفت که این تلاشها شور و نیروی جدیدی به جنبش دادخواهی بخشیده و مایه دلگرمی هموطنان در داخل و خارج ایران شده.
بهگواهی کتاب جنایت علیه بشریت که همه شما حتماً اون را دیدین قتلعام زندانیان سیاسی دست کم در ۱۱۰ شهر در ایران فقط دارم قتلعام در مقطع زمانی در واقع ۶۷ را میگم انجام گرفته.
در همین کتاب اسامی ۳۵ هیأت مرگ افشا شده که مسئولان کشتارها در استانهای مختلف بودهاند.
بنابراین تا فاش شدن ماجرای کشتارها در تمامی این شهرها و در تمامی زندانها تا بهدست آوردن اسامی تکتک این شهدا
و فهرست کامل آنها تا روشن ساختن مزار پرشرفِ این سربداران در هر کجای ایران که هستند
تا افشای تمامِ آمران و عاملان دستاندرکار و همکاران این جنایت بزرگ
و تا سپردن تکتک آنها به دست عدالت بهویژه در دادگاههای مردمی در میهن اسیرمان که آزاد خواهد شد در فردای ایران بله با تمام این خواستها و تا رسیدن به تمام این خواستها این جنبش دادخواهی است، جنبشی است تا پیروزی و تا سرنگونی این رژیم ضدبشری و استبداد دینی.
از همه شما که حاضرید... از همه دوستانی که الآن میبینمشون اینجا در سالنهای مختلف در مکانهای مختلف در در نقاط مختلف سپاسگذارم امیدوارم که بتونم از صحبتها و سخنان تکتک شما بهره ببرم مثل همیشه با تشکر مجدد
ادامه دارد
---------------------------------------------------------
---------------------------------------------
----------------------------------------------------