۸شهریور۱۴۰۰
اجلاس شورای ملی مقاومت ایرانـ خوزستان بپاخاسته ـ قسمت یازدهم ـ۱۳مرداد۱۴۰۰
منوچهر ارسطوپور – قهرمان قایقرانی، عضو شورای ملی مقاومت ایران
با سلام خدمت خانم رجوی و سردار بزرگ مسعود و مجاهدان اشرفی و همرزمان مبارز شورایی.
سال ۱۴۰۰سالی است که سرنگونی در پیش رو است.
با تبریک به سازمان پرافتخار مجاهدین با ۴۲سال مبارزه بیامان با آخوندهای جانی حاکم که آنچنان آنها را در تنگنا قرار داده که مجبور شد چهره واقعیاش را رونمایی کند و یک قاتل را که دستش به خون ۳۰هزار مجاهد و مبارز آغشته شده به ریاستجمهوری منصوب کند.
با آمدن رئیسی مردم ایران برای خونخواهی بپا خاستهاند تا به جهانیان بگویند که مجاهدان تنها نیستند، توفانهای شراره انگیز خلق در تمام ایران بهپاخاسته نشان دهندهی سرنگونی یک رژیم میباشد.
در کنار خلق قهرمان کانونهای جان بر کف شورشی چون عقابی تیز پرواز به فرمان رهبر شان به پیش میروند.
آنها شریفترین و پاکترین انسانهای آزادهای هستند که تمام هستی خود را درطبق اخلاص نهادند و در کنار ملت ستم دیده برای بزیر کشیدن این نظام بفرمان مسعود آهنهای تفته را میکوبند و آن را با عشق به وطن آبدیده میسازند و برای نبرد نهایی روز شماری میکنند.
در کشور ستمدیده ما فقر و محنت بیداد میکند بیش از هشتاد درصد مردم ایران زیر خط فقر هستند میلیونها نفر بهخصوص فارغالتحصیلان بیکار هستند. ۴میلیون معتاد وجود دارد میلیونها کودک کار و خارج شده از چرخه تحصیل وجود دارد ۱.۵ میلیون محروم از تحصیل ۳۲۵هزار نفر جانباختگان کرونا در ایران هستند با این وجود همه ثروت کشور به عوض حل مشکلات مردم خرج تروریسم و جنگافروزی در کشورهای دیگر و یا بمبسازی و یا پروژه اتمی میشود. هزینه کلانی هم صرف شیطانسازی علیه مقاومت ایران و مجاهدین و حفظ و نگهداری شبکه مزدوران و بریده مزدوران میشود.
کسانی که کار اصلیشان در داخل و خارج کشور پمپاژ دروغ و لجنپراکنی علیه مجاهدین است. از شبکه مافیایی انجمنهای نجات یا لجن زارهایی در داخل کشور تا انواع و اقسام مزدوران در خارج ایران که تحت عنوان عناوین مختلف از دموکرات، لائیک، سلطنت طلب کار اصلیشان علیه مجاهدین و کمک به ادامه بقا رژیم است. واقعاً ادامه این حکومت ضدایرانی و ضدبشری همه چیز ایران را به نابودی کشانده است.
همرزمان عزیز فرمان مسعود در مورد مؤسسان پنجم بر دل شورشیان و خلق قهرمان ایران توان و نیرو بخشیده است حتی در خارج کشور بازوان تودهیی هواداران با مؤسسان پنجم گره خورده است.
مؤسسان پنجم نیروی بپاخاسته شورشگر است که در سال۱۴۰۰ با ترک برداشتن و یک پایه شدن رژیم آماده سرنگونی آخوندهاست.
سخنان ارزشمند سردار درباره مؤسسان پنجم را به گوش و جان شنیدیم مشت ها را گره کنید و نترسید سپیده دم خواهد دمید دستهایتان آتش است، شعلههای آتش تا ستارهها میرسد برخیزید سرود آزادی سردهید. شعلهها زمین را میلرزاند ملتی که به آزادی عشق بورزد سرانجام به آزادی خواهد رسید. این اعتماد و عشق به رهبریست که این کشتی انقلابی مجاهدین و ملت را بهم پیوند میدهد. شورا چهل ساله شد چهل سال است که در میان آتش و خون و امواج توفانها زندگی کردیم با ایمان و عزم راسخ یک راهبر که در کشاکش این دوران عزم ما و آرمان ما را برای سرنگونی اصل ولایت فقیه هدایت و راهنمایی کرد.
در سال گذشته همرزمانی ما را ترک کردند و به دیار باقی شتافتند همرزمانی همچون افسانه پیچگاه، حمید اسدیان، سرهنگ معزی و مسعود فرشچی که فقدانشان بسیار دردناک بود یاد و نام آنها را گرامی میداریم و به آنها و رزم جانانهشان علیه رژیم آخوندی درود میفرستیم.
و سوگند یاد میکنیم که راهشان را تا پایان ادامه دهیم.
سال ۱۴۰۰ در بلندای تاریخ ایرانزمین نظارهگر پیروزی شورشگران و مجاهدان اشرفی و فرمانده بزرگ مسعود هستیم. علی نگهبان همه شماها باد. پیروز باشید.
خانم مریم رجوی:
با درود و سلام برآقای ارسطوپور. واقعیت اینه که شما قایقران دریای آزادی هستید و مثل همیشه پرشور و پر نشاط و قوی به پیش میرین و در تکتک کلماتتون میشه دیدید و چقدر زیبا گفتید که فرمان مسعود برای برپایی مؤسسان پنجم به شورشیان و به خلق قهرمان ایران در واقع یک توان و نیروی جدیدی بخشیده که اونو میشه همه جا دید، بهخصوص در داخل و قطعاً این دوران جدید در ۱۴۰۰ که از یک طرفش موقعیت مقاومته و از طرف دیگه وضعیت بهغایت شکننده و در بنبست رژیم، همچنانکه گفتید و یاد همه مجاهدین صدیق که از نزد ما رفتند که یکی یکی از اونها رو اسم بردید گرامیباد اونها هم حاضر و ناظرند بهخصوص در روز پیروزی. درود بر شما
حمید عظیمی-عضو شورای ملی مقاومت ایران
با سلام و درود خدمت شما خانم رجوی، خدمت اشرفیهای عزیز و خدمت همرزمان شورایی و با خسته نباشید به همه دستاندرکاران برگزاری موفقیتآمیز گردهماییهای سه روزه مقاومت و همه گردهماییهایی که در پایتختهای مختلف اروپایی و آمریکایی برگزار شد
خواهرعزیزم خانم سهیلا صادق در صحبتهایشان به زیبایی در مورد خلق کنندگان این کهکشان اصطلاح ریز بافت را بکار بردند. یک خسته نباشید مخصوص و دست مریزاد هم نثار همه این ریزبافتها نثار ریزبافت اول الی آخر.
خانم رجوی اجازه میخواهم که به سهم خودم چهلمین سال پایداری و برقراری شورای ملی مقاومت ایران را به شما، به مسئول شورا، آقای مسعود رجوی، به همه همرزمان شورایی، به همه سازمانهای عضو شورا، بهخصوص سازمان مجاهدین خلق ایران بهعنوان سازمان محوری این مقاومت سازمانیافته، به ارتش آزادیبخش ملی ایران، به همه کانونهای شورشی قهرمان، و به مردم ایران تبریک بگویم.
از ۳۰ خرداد شصت، تا دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و کهکشان ۱۴۰۰، مردم و مقاومت سازمانیافته آنها، به راستی از هفت خوانهای متعدد سیاسی و نظامی عبور کردند تا به نقطه تعادل فعلی با رژیم رسیدند که در یکطرف - ولیفقیهی به بنبست رسیده و مفلوک است و در طرف دیگر، مقاومتی که با هزار کانون شورشی در شهر شهر میهن، با ارتش آزادیبخش ملی و با شورای ملی مقاومت اش، با رهبری ذیصلاح اش و با حمایتهای گسترده بینالمللی که در کهکشان آزادی امسال شاهد آن بودیم - مستمراً در حال گسترش و اعتلا است.
تاریخ معاصر میهن ما گواه این هست که در ۳۰ خرداد ۶۰، خمینی و همه حامیان نظامی و سیاسی او، در مسیر تک پایگی، به واقع یکهتازی میکردند. ۴۰ سال پیش، دیو ارتجاع بود که زبانه میکشید و میخواست همه را مرعوب خودش کند و در نقطه مقابل، این مجاهدین و مشخصاً شخص آقای مسعود رجوی بود که با خلق تظاهرات ۳۰ خرداد، آن هم بعد از یک پروسه پیچیده مبارزه در دورانی که به فاز سیاسی مشهور بود، پرچم مقاومت و پایداری را بالا برد و به خمینی نشان داد که مقاومتی از بطن جامعه در مقابل او قرار گرفته که مرز و مرزبندی بین خلق و ضدخلق را، بهعنوان یک وظیفه تاریخی و ایدئولوژیک - با پرداخت بهای لازم آن، محکم و استوار رسم میکند. به یمن همین ایستادگی بود که حالا همه شاهد هستند که شعار مرگ بر خمینی که فردای ۳۰ خرداد از جانب مجاهدین و مقاومت ایران سر داده شد، تا چه حد منطبق با قطببندی واقعی بین مردم و رژیم دیکتاتوری بود و تا چه حد در بطن خودش راهحل اصولی مبارزه و مقاومت با دیکتاتوری مذهبی تازه به دوران رسیده را داشت. دیگر در فردای ۳۰ خرداد - هیچ رابطه مسالمتآمیزی بین مردم و رژیم آخوندی مشروعیت نداشت. نیروهای داخلی که این اصل را نفهمیدند و یا نخواستند بفهمند، به جبر تاریخ از مسیر مبارزه خارج شدند و نتوانستند هیچ گرهای را در راه به زیر کشیدن دیکتاتور حاکم برای مردم باز کنند.
عدم مشروعیت رژیم، به یمن پایداری همین مقاومت و به یمن سالها تلاش وقفهناپذیر مجاهدین و مبارزین راه آزادی، این روزها خود را در دوقطبی بین مردم و دیکتاتور حاکم در خیمهشببازی انتخابات برای به ریاست رساندن جلاد ۶۷ بهروشنی نشان داد.
و فراموش نمیکنیم که در مقابل تلاشهای مجاهدین و مقاومت سازمانیافته عواملی هم مستمراً در حال سد راه شدن و مانعتراشی بوده و هستند. از جمله دم و دمبالچههای رژیم چه در پوش اصلاحطلبی یا در پوش دفاع از سلطنت تلاش کرده و میکنند همین راه و همین آلترناتیو را به اشکال مختلف با لجنپراکنی و زدن مارکهای خمینی ساخته در صحنه داخلی و بینالمللی بهزعم خودشان بیاعتبار کنند و البته عملاً راه را برای تروریسم رژیم هموار کنند. الان با این دوقطبی شدن که عرض کردم بیتردید بیش از پیش دست آنها هم رو شده و البته باید در انتظار روز حساب هم باشند.
حالا اما هزار کانون شورشی که در کهکشان آزادی حی و حاضر بودند، گواه تاریخی بر این هستند که همه خونفشانیهای این چهار دهه که امتداد تاریخی راه مبارزین در دهه ۵۰ و پیش از آن هستند، در حال به بار نشستن هستند. این اثبات تاریخی وجهی از همان حرفی است که مسئول شورا همیشه گفته و تکرار کرده است که رود خروشان خون شهیدان، ضامن پیروزی محتوم خلق ماست.
پس با درود به همه شهدای مقاومت انقلابی و با درود به همه مجاهدین و مبارزین راه آزادی، بار دیگر با شما، با مسئول شورا و همه همرزمان شورایی، برای ادامه راه سرنگونی تام و تمام رژیم آخوندی و انتقال حاکمیت به مردم ایران، تجدید عهد میکنم.
با سپاس
خانم مریم رجوی:
با تشکر از آقای عظیمی. شما خیلی خوب از ۷خان و شاید هم ۷۰۰خان بلا که این مقاومت از اون عبور کرده تا به تعادلقوای موجود یعنی امروزی رسیده صحبت کردین. همونجوری که نظام ولایت فقیه را به این روز رسونده و همونی که مقاومت را در این نقطه یا در این اوج قرار داده و به درستی هم گفتید اونچه که ما الآن در صحنه میبینیم چه در طرف مقاومت چه در طرف رژیم به یمن راهبری مسعود بوده در این سالیان در این مقاومت و این جنبش با ایستادگی بر اصول ارزشها و مرزسرخها. بهرحال با تشکر مجدد از تلاشهاتون بهخصوص که اونجا الآن مطمئنم شما مشغولید سخت. برای پیشبرد سیاست در دوران جدید
بنابراین براتون آرزوی موفقیت میکنم در کارهاتون خسته نباشید و درود بر شما.
زهره ساعتچی – عضو شورای ملی مقاومت ایران
با سلام و درود به خواهر مریم و برادر مسعود آفریننده این مقاومت سرفراز و سازمانیافته و منسجم که طبیعی بود که این کهکشان امسال را بیافرینند.
و اما خواهر مریم من برای میتوان و باید، باید یه چیزی بگم که هر موقع خودم واقعاً وارد این مقوله شدم بسیار بسیار خیرات و ثمراتش را دریافت کردم و این میتوان و باید یک شعار نیست. یک واقعاً یک کاری یک چیزی است نمیدونم دلم میخواد که شما یک فرصتی پیدا میکردید تا این را باز میکردین بهطور خیلی وسیع برای ما باز میکردین و رابطهاش را با خلیفه بودن انسان روی زمین برای ما میگفتید. و در اینجا سلام و درود و تبریک و تهنیت میفرستم به همه هموطنانمان چه در داخل و چه در خارج که شاهد و ناظر این گردهمایی بسیار موفق سه روزه بودند، گردهمایی که تحسین دوستان و خشم دشمنان را برانگیخت. برپایی این گردهمایی با شکوه به واقع حاصل مبارزه بیامان مقاومتی است که یک نبرد و پایداری شگرف ۴۰ساله را به پیش برده و میبرد
و اما انتصاب رئیسی توسط خامنهای، یک نه یک گزینش بین بد و بدتر بلکه از سر درماندگی و ضعف و استیصال و شکستهای پیدرپی است که نشان از تغییر دوران میدهد. قرار گرفتن در برابر یک جامعه دردمند و خشمگین و گرسنه و بدون پاسخ، جامعهیی که نه آب دارد و نه برق و مردمیکه روزانه علاوه بر زیانهای مالی شاهد پرپر شدن فرزندان و دیگر اعضاء خانوادهشان بهخاطر قطع برق هنگام عمل جراحی یا استفاده از دستگاههای تنفسی در بیمارستانها هستند و دیگر جانشان به لب رسیده است.
بی توجهی خامنهای منفور به انتشار بیوقفه کرونا برای ماندگاری بیشتر، درمانده و عاجز از پاسخگویی به مردم در برابر دزدیها و تبهکاریهای درون رژیمش، اجبار انتصاب رئیسی را که از چهار سال گذشته در سر داشت بر خامنهای تحمیل کرد تا شاید باز بتواند با کشتار و جنایتهایی که تنها از این جلاد بر میآید و ایجاد جو رعب و وحشت آرامشی برای نظام غرق در فساد و خشم و خون فراهم کرده و چند صباحی دیگر به عمر نامشروعش بیفزاید. رئیسی اکنون در جایگاه یک متهم قرار دارد. او به اتهام نسلکشی به تقاضای مکرر خانوادههای شهدا باید به محاکمه کشیده شود.
درفتوای جنایتکارانه خمینی خیلی واضح است که سوژه اصلی این کشتار و نسلکشی مجاهدین هستند و البته تحت این جو صدها تن از گروههای دیگر هم قتلعام شدند
ولی ۹۵درصد قتلعام شدگان از مجاهدین و هوادارانشان بودند. به این جهت یکی از توطئههای وزارت منحوس اطلاعات طی سالهای بعد از قتلعام، اولاً پایین آوردن تعداد اعدام شدگان و بدتر از آن هویت زدایی از اعدام شدگان است و بسیاری هم در این دام تبلیغاتی وزارت اطلاعات افتاده و ضمن محکوم کردن قتلعامها اصلاً اسمیاز هویت قتلعام شدگان به میان نمیآورند. من در شرایطی که آمدن رئیسی جلاد موضوع قتلعام را در سطح وسیع مطرح کرده است تأکید کنم که سلب هویت از شهدای قتلعام، بزرگترین جفا و ناسپاسی به آنهاست چرا که آنها بهخاطر آرمانی شهید شدند که اتفاقاً میخواستند این برای همه روشن باشد.
گردهمایی بینظیر امسال بر این خواست جنبش دادخواهی مهر تأیید گذاشت و علاوه بر صحبتهای شما خواهر مریم، اکثر معتبرترین سخنرانان این اجلاس به این جنایت پرداخته و خواهان حسابرسی بهطور مشخص از جلاد بر کرسی ریاستجمهوری نشانده شدند تا جاییکه سخنگویان و قلم به مزدان رژیم از این پیروزی و اجماع صدها شخصیت جهانی به فریاد و فغان افتادند.
نمایش قدرتمند هزار کانون شورشی در جریان این کهکشان نیز علامت بارز دیگری از تغییر دوران و آمادگی مقاومت پیروزمند به رهبری شما برای سرنگونی بود که بر همه دعاوی مدعیان سکوت و تسلیم طلبی و بیهزینگی خط بطلان کشید و نا باوریها را به باوری امید آفرین تبدیل کرد.
در پایان ضمن تبریک به مسئول شورا بهخاطر تأسیس این سرمایه ملی و میهنی در چهل سال پیش که افتخار عضویت در آن را دارم، برای ثبت نام در مؤسسان پنجم ارتش آزادی اعلام آمادگی میکنم و میگویم برادر مسعود اسم مرا هم بنویسید.
خانم مریم رجوی:
با درود و سلام خدمت خواهر عزیزم خانم ساعتچی. درود بر شما نکاتی که گفتید بهخصوص در مورد قتلعامها و تلاشهای وزارت اطلاعات برای مخدوش کردن هویت اون شهدا و ضرورت محاکمه سران جنایتکار از جمله رئیسی و خامنهای و اژهیی و بقیه اونها. اما از این فرصت کوتاه استفاده کنم شما گفتید دلتون میخواهد توی یه فرصتی من بگم من همینجا ۴جمله از این وقت استفاده میکنم بهتون میگم. در مورد میتوان و باید چون اتفاقاً به بحثهای این روزهای ما خیلی ربط داره. در یک جمله اگر شما از من بپرسید چیه؟ همچنان که بارها گفتم بینش ما از انسان این را در واقع به ما آموخته. بینش ما از انسان. یعنی که عنصر جبر مشکلات و موانع هیچکدام اینها نمیتونه یک انسان را باز بداره از حرکت از پیشروی و از رسیدن به اهدافی که انتخاب میکنه. چون انسان موجودی ست مختار و آگاه در اوج آگاهی وقتی انتخاب میکنه او نهم مختارانه مسیری را بعد هدفی را. همه بحث اینه که میتونه بعد از انتخابش اون هم در اوج آگاهی به همه غل و زنجیرها و موانع راه غلبه کنه اونا را بشکنه بعد از سر راه برداره و پیش بره. . طبعاً انسان برای پیشرفت به سوی اون قلهها و اهداف و آرزوهایی که داره نیازمند یک حرکت جمعی، نیازمند یک کارجمعیه و به همین دلیل داریم میبینیم که هر حرکت جدی، هر مقاومت ، داریم الآن از ۴۰ سالگی تأسیس شورای ملی مقاومت در واقع صحبت میکنیم. داریم از تأسیس ارتش آزادیبخش ملی صحبت میکنیم داریم از یک مقاومتی که داره تلاش میکنه و مبارزه میکنه صحبت میکنیم.
اون محور مشترک همه اینها اون حرکت جمعی و کارجمعی یا به عبارتی الآن بسیاری از دوستان گفتن کار تشکیلاتیه، بههرحال واقعیت اینه که انسان موجودی است اجتماعی، پیشرفتش در مناسبات اجتماعیشه. هرچی این کار اجتماعی و حرکت اجتماعی و مناسبات اجتماعیاش پیش بره قطعاً توانش گسترش پیدا میکنه
و اینچنین میتونه با کار جمعی راهحلهای مناسب در بیاره برای تضادهای بسیار پیچیده، بسیار سخت، بسیار غیرممکن در ابتدا. واقعاً اون روزهایی که خمینی مثل یک دیو تنوره میکشید در جامعه ایران. واقعاً چه قدرتی چه در واقع ایمان و باوری میخواست برای اینکه این مقاومت یعنی مجاهدین بتونن وایستن جلوی خمینی و بهرغم تمام اون دود و دمها نه بگن، قانون اساسیش رو رد کنن در واقع تمام سرکوبهاش رو افشا کنن، خمینی کاندیداتوری مسعود که در واقع کاندیدای نسل انقلاب نام داشت فقط کاندیدای مجاهدین نبود کاندید در واقع ائتلافی از نیروهایی بود که در اون شرایط بودن و واقعاً نسل جوان و نسل سرکوب شده همه دنبال چنین کاندیدی بودن، چگونه یکشبه خمینی اومد و اون رو در واقع کنار زد و چرا؟ برای اینکه جلوش ایستاده بود و برای اینکه میترسید خمینی اعتقاد به اصول و آرمان و پرنسیبها و باورهای خودمون بود که میگفت باید ایستاد و قیمتش هم هرچی هست داد بههرحال این مقاومت این مسیر رو طی کرده اینجوری اومده همه منع میکردن مجاهدین رو همه به جای ترغیب و تشویق باز میداشتن از این ایستادگی و مقاومت و پایداری و مبارزه و قیمت و پرداخت کلانی که باید براش کرد ولی نهایتاً دیدیم که بهرغم فدیههای بسیاری که مسیر مقاومت و پایداری اونم برای آزادی و رهایی مردم ایران میطلبید این مردم ایران دادن این قیمت رو مقاومت ایران داد مجاهدین و شورای ملی مقاومت دادن این قیمت رو تا امروز بیش از ۴دهه و اینچنین مقاومتی مستحکم پایدار با اصول و پرنسیب هاش الآن ایستاده
و الآن از تعادلقوای موجود بین این مقاومت و اون رژیم استبداد مذهبی با دارو دسته آدم خواران که سر کار آورده داریم صحبت میکنیم
بنابراین من کوتاه کنم ببخشید که طولانی شد در یک جمله حرکت جمعی در واقع انسانهای آگاه که با اوج اختیار انتخاب کردند اهدافشان را و مشترک هستند در آن وقتی مینشینند برای راهحلها ولو سختترینش میتوانند راه پیدا کنند البته راه قیمت دارد تلاش میخواهد تلاش بیوقفه می خواهد الآن آقای عظیمی داشت اشاره میکرد به صحبتهای خواهرمون سهیلا کار ریز بافت میخواهد یک میلیون واحد کار میخواهد برای هر قدم و برای هر یک گام پیشروی ولی قطعاً انسان میتواند و باید هم اهداف بلند انتخاب کند هم قیمت آن را بدهد خوشبختانه این مقاومت هدف بلندش رهایی و آزادی مردم ایران است آن را انتخاب کرده حاضر است قیمتش را بدهد و برایش ایستاده تا الآن هم مسیر این را ثابت کرده که هر چقدر سخت ولی میتوان و باید ایستاد و ادامه داد و به آن قله رهایی رسید. درود بر شما ببخشید که خیلی طولانی شد.
ادامه دارد