۲۶مرداد۱۴۰۰
سخن روز
فاجعهٔ کرونا در ایران آخوندزده هر روز ابعاد مرگبارتری پیدا میکند. وزارت بهداشت رژیم در آمار مهندسی و کوچک شدهٔ خود بهجان باختن ۶۵۵نفر طی ۲۴ساعت گذشته اعتراف میکند. رئیس سازمان غذا و داروی رژیم از «بیسابقهترین و شدیدترین حملهٔ ویروسی بهکشور» خبر میدهد و اینکه «مصرف رمدسیور ظرف ۷۲ساعت ۱۰برابر افزایش پیدا کرد». مدیر بخش آی.سی.یو کرونای بیمارستان امام رضای مشهد از «ابتلای روحی و روانی درمانگران» میگوید که باعث شده حتی «میل بهخودکشی» در میان کادر خسته درمان افزایش پیدا کند. خبرگزاریهای حکومتی از «وضعیت بسیار وخیم» استانها میگویند اینکه شهرها بوی مرگ میدهند.
اما تنها بوی مرگ نیست. بلکه فراتر از آن تراکم خشم و نفرتی عظیم است که از آستانهٔ تحمل ۸۰میلیون ایرانی عبور کرده است. دیگر دروغها و فریبهای سران و دستگاههای رژیم که میخواهند تقصیر را بهگردن مردم، طبیعت ویروس و بهانههایی مشابه بیندازند کارساز نیست. بلکه از کران تا کران کشور فریاد لعن و نفرین بهرژیم و بهخصوص بهرأس پلید و جنایتکار آن بهگوش میرسد، مردم حتی بدون پوشاندن تصویر خود در شبکههای اجتماعی خامنهای را جنایتکار و قاتل مینامند که نگذاشت واکسن وارد شود. بهویژه این واقعیت هم از چشم مردم پنهان نیست که تمامی دنیا که رو بهواکسیناسیون گسترده و عمومی آوردند اکنون کرونا را عقب راندهاند و آمار فوتیهایشان بهحداقل رسیده؛ اما روند در ایران آخوندزده معکوس است و آمار فوتیهای کرونا هر روز حد میشکند.
همین وضعیت باعث یک پدیدهٔ نوظهور در خود رژیم شده است. کارگزاران و رسانههای حکومتی اعتراف میکنند بالادستیها «تا فروردین۱۴۰۰ هیچگونه مجوزی برای واردات واکسن» ندادند و هیچ واکسنی وارد نشد (سخنگوی هلال احمر رژیم-مرداد۱۴۰۰)؛ و میگویند که «هر مدیری بنابههر دلیلی مانع دسترسی مردم بهواکسن شده، مرتکب جنایت شده است» (روزنامهٔ آرمان-۲۵مرداد) و اینکه «مقصران وضعیت امروز باید محاکمه شوند» (مردمسالاری-۲۵مرداد) و با اشاره بهدستور جنایتکارانهٔ خامنهای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن، بهطور معناداری میپرسند: «چه کسی از ورود واکسنهای مناسب خارجی جلوگیری بهعمل آورد؟ چه کسی باید پاسخگوی این همه خسارت بهجان و مال مردم باشد» ؟ » (آرمان-۲۵مرداد). حتی خبرها حاکی از این است که عدهیی در ساختار خود رژیم میخواستند علیه خامنهای، بهخاطر وارد نکردن واکسن شکایت کنند که بیدرنگ توسط دستگاه امنیتی نظام دستگیر میشوند.
روشن است مخاطب این طعنهها، نکات و سؤالات معنیدار شخص خامنهای است. رسالت آخوندی (۲۴مرداد) با وحشتزدگی نوشت: «جریان معاند تمام تلاش خود را بهکار میبرد تا خامنهای را مسئول تلفات کرونا معرفی کند». این اعتراف که نفرت عظیم اجتماعی و نوک تیز پیکان خشم مردم شخص ولیفقیه را نشانه میرود، اکنون بهساختار خود رژیم سرایت کرده است. نفرتی که در جریان فاجعهٔ کرونا دو چندان شده و همهٔ مردم علت کشتار بیسابقهٔ هموطنان و عزیزانشان را در شخص خامنهای میبینند که کرونا را «نعمت» و «فرصت» نامید که میتواند برای نظام «دستاورد» داشته باشد و در راستای این سیاست جنایتکارانه بهطور رسمی در دیماه ۹۹ ورود واکسنهای معتبر را ممنوع کرد.
فوران نفرت عظیم اجتماعی از خامنهای، تا جایی که بهساختار خود رژیم هم راه پیدا کرده نشانهای دیگر از مرحله پایانی یک دیکتاتوری درمانده و بحرانزده است. نظامی که در گرداب بحرانها راه برون رفتی ندارد و هر روز در کابوس انفجار مهیب اجتماعی بهسر میبرد.