۲۷دی۱۴۰۰
پایان دیکتاتور
روز ۱۹دی که ولیفقیه ارتجاع به صحنه آمد و نسبت به فضای مجازی سوزوگداز کرد و گفت در جهت مخالف امیدوار کردن جوانها حرکت میکنند و جوانها را نسبت به آینده ناامید میکنند.
اگر چه خامنهای روشن نکرد مقصودش از جوانها چه کسانی هستند و چرا اینچنین به هول و ولا افتاده، اما ناخواسته به بحران در رأس نظام اذعان نمود. بحرانی که معنایی جز بیراهحلی پدیدهٔ خمینی ساخته «ولایت فقیه» ندارد. اما آنچه را که خود ولیفقیه ارتجاع از قاعده و دامنهٔ این بحران به زبان نیاورد، به فاصله کمی از تریبونهای نظام بیرون زد.
آخوند دژکام در نمایش جمعه شیراز بهصورت مسألهٔ بحران در قاعده نظام بهصورت کلی اذعان کرد و گفت: «در جنگ نرم چه میکنند؟ آقا فرمود بیناّت انقلاب اسلامی را زیر سؤال میبرند بیّنات انقلاب را خودشان مثال زدند فرمودند که حاکمیت دین را زیر سؤال میبرند آقا دین باید در جامعه اجرا بشود یا نه؟» (تلویزیون شبکه فارس رژیم ۲۴دی ۱۴۰۰)
سؤال اینجاست که دین مورد نظر ولیفقیه ارتجاع را چه کسی باید نگهبانی کند؟ آخوندهای گماشتهٔ خامنهای در نمایش جمعه آنچنان حقد و کین خود را نسبت به فضای مجازی و جوانان آشکار کردند که در یککلام شکست حاکمیت مرتجع آخوندی در برابر مردم ایران را به نمایش گذاشتند. حرف صریح را هم آخوند علمالهدی پدر زن رئیسی جلاد و گماشته خامنهای در خراسان گفت: «دشمن با اسلام سکولار کار نداره با اسلام سیاسی کارداره، این فضای مجازی که درست کردهاند این همه مالامال از توهین به اشخاص به مسئولان ایجاد دغدغه برای مسئولان، برای نظام... . این که در فضای مجازی توهین به رهبری توهین به رئیسجمهور توهین به دولت توهین به افراد و اشخاص مسئول نظام را مطالعه میکنید این جنگ دشمن هست این میدان دشمن هست این دشمن آمده دارد حمله میکند» (تلویزیون حکومتی آستان رضوی ۲۴دی۱۴۰۰).
آخوند علمالهدی تا اینجا به سطح بالایی بحران در نظام اذعان کرد، واقعیتی که در برابر چشم همه قرار دارد یعنی نفرت مردم از نظام ولایت و اینکه مردم خواهان جدایی دین از دولت هستند. اما درد بیدرمان دیگر نظام این است آنهایی که باید از این اندیشهٔ ارتجاعی ولایت فقیه دفاع کنند کیستند و کجا هستند؟
آخوند سعیدی در نمایش جمعه قم در روز ۲۴دی گوشهٔ پرده را از روی این درد نظام ولایت کنار زد و نشان داد که بحران در قاعدهٔ نظام بسا فراتر از آن است که خامنهای و علمالهدی از آن سوزوگداز میکردند. وی به دوازدهمین اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین حوزهٔ قم و «علمای بلاد» اشاره کرد که بهمنظور چارهجویی برای همین درد گرد آمده بودند. آخوند سعیدی بهنقل از تنی چند از مهرههای درشت حوزه قم گفت: «آیتالله بوشهری در این اجلاسیه اظهار داشتند نکند برخی از روحانیان با عدهیی هم نوایی کنند یا بهخاطر شعارهایی که دیده میشود منفعلانه برخورد کنند و ریشهها را بزنند و بگویند دین از سیاست جداست. آیتالله خاتمی اظهار داشتند کسانی در پی احیاء تز رضاخانی جدایی دین از سیاست هستند» (تلویزیون شبکه نور رژیم در قم).
در واقع بحرانی را که خامنهای به آن نزدیک نشد اینها به زبان آوردند. بریدگی در حوزههایی که باید مدافع نظام ولایت باشند.
به بحران ریزش و ابعاد آن در حوزهها که آخوند سعیدی سربسته اشاره کرد، برخی روزنامههای باند مغلوب صریحتر اعتراف کردهاند.
از جمله روزنامه حکومتی همدلی در روز ۲۵دی با اشاره به اجلاس مورد اشاره آخوند سعیدی در مطلبی با عنوان «مخاطرات تازه برای حوزههای علمیه» نوشت: «بهنظر میآید که تورم نگرانکننده از یکسو و تحقق نیافتن انتظارات متعارف مردم و نارضایتی از نحوه اداره کشور، دستههایی از طلبههای حوزههای علوم دینی را از ادامه تحصیل و ورود به سلک روحانیت بازداشته یا ایشان را نسبت به دغدغههای انقلابی و هواخواهی از گفتمان حاکم بر حکمرانی در کشور منصرف کرده است... . در روزهای اخیر، دو سه نفر از مدرسان و مدیران بلکه مراجع بزرگ حوزه قم، نسبت به کاهش تعداد ورودی به برخی مدارس علمیه یا بیتفاوتی طلاب در حمایت از گفتمان حاکم بر حکمرانی در کشور ابراز نگرانی کردند».
به این ترتیب از آنجا که نظام ولایت فقیه بعد از ۴دهه در تمام زمینهها به بنبست خورده و بازتاب عملکرد سرکوبگرانه و غارتگرانهاش منجر به خشم و تنفر عظیم اجتماعی شده است، حالا غیر از بحران بیراهحلی در رأس و ساختار حاکمیتی نظام، با بحران ریزش در قاعده نظام یعنی حوزهها که پایگاه اولیه و اصلی نظام ولایت فقیه هستند روبهرو شده بهنحوی که بحث جدایی دین از دولت که از شعارهای اصلی مقاومت ایران است، روی میز آمده و سرمایه اصلی نظام یعنی همان حاکمیت دجالانه مذهبی آخوندی زیر تیغ خودیها قرار گرفته و دکان دینفروشی ولایت فقیه در حال تخته شدن است