۱۰مرداد۱۴۰۰
مخلوط بودن آب و فاضلاب در اهواز - عکس از آرشیو
داستان پر غصه مردم خوزستان مانند سایر نقاط سرزمین اسیر در دست آخوندهای دجال و پاسدارانشان، تمامی ندارد. آب آشامیدنی، برق و بهداشت که نباشد دیگر از تورم و بیکاری و فقر و فلاکت چه باید گفت. اهواز و سایر شهرهای خوزستان علاوه بر همه اینها با مشکل عمدهای بهنام فاضلاب شهری هم مواجه هستند. فاضلابی که دیگر فقط در خیابانها جاری نمیشود. با اندک بارانی آبهای سطحی راه میافتند و به کوچهها و معابر سرازیر میشوند و با نبود تاسیسات فاضلاب شهری، آبهای آلوده فوران میکنند و وارد خانهها ی مردم و حتی بیمارستانها و مراکز درمانی میشوند. آنقدر این صحنههای تأسف برانگیز در منطقهای که روی دریایی از نفت و گاز و پتروشیمی قرار دارد تکاندهنده بود (و هست) که مؤسسات بینالمللی را مجاب کرد تا وام کلانی به ایران بدهند تا شاید این درد و جراحت تسکین یابد. اما رژیم آخوندی و ایادیاش از این وام هم نگذشتند و پول را گرفته و بردند و خوردند. حالا نزدیک به دو دهه پس از آن ماجرا و پس از قیام شورانگیز مردم دلیر خوزستان، جریانهای و مهرههای گوناگون از باندهای مختلف در رژیم آخوندی سراغ وام ۱۴۹میلیون دلاری را میگیرند که در سال۱۳۸۴ از سوی بانک جهانی بهدست شرکا و رقبا رسیده بود. این وام قرار بود به بحران آب و فاضلاب اهواز پایان دهد اما امروز یکی از موضوعات مطرح در افکار عمومی این است که سرنوشت وام بانک جهانی چه شد؟! چه کسانی خوردند و بردند؟!... پاسخ کارگزاران رژیم آخوندی هم این است که نمیدانیم چه شد؟!
وام ۱۴۹میلیون دلاری بانک جهانی کجا رفت؟
۱۶ سال از دریافت وام ۱۴۹میلیون دلاری گذشته است اما هنوز فاضلاب شهر اهواز خیابانهای این شهر را به تصرف خود درآورده است. سؤال عمومی این است که چه بلایی بر سر آن پول آمد. بلایی که استاندار پیشین رژیم آخوندی از آن بهعنوان «مسمومیت پولی» در خوزستان نام برده بود. علاوه بر این یک جنگ زرگری هم برای خاک پاشیدن به چشم مردم محلی هم پاشیده شده است: دعوای شرکت آب و فاضلاب با شهرداری!
«مسوولان آب و فاضلاب خوزستان، به جای پرسوجو از نحوه تخصیص اعتبارات قبلی، جنگ میان آب و فاضلاب و شهرداری را راه انداختهاند، حالا نه مسوولی توضیحی در قبال نتیجه عملی اعتبارات قبلی و نه آن وام کلان میلیون دلاری میدهد» (اعتماد۵دی۱۳۹۸)
استاندار قبلی دولت آخوند روحانی در دعوای باندی گفته بود: «در خوزستان به نوعی مسمومیت پول دچار شدهایم، به این معنی که طرحها تأمین اعتبار میشود، اما هیچ کاری انجام نمیشود. شریعتی تیغ تیز انتقاداتش را متوجه فرآیند اجرای تصفیه خانه فاضلاب اهواز و مشخصاً شرکت آب و فاضلاب استان میکند و میگوید: «در استان و اهواز، همه مسائل به کمبود پول و اعتبار مرتبط نیست، این را میشود در عدم اجرای تصفیه خانه فاضلاب اهواز مشاهده کرد که در ۱۵سال گذشته منابع اعتباری زیادی از جمله وام بانک جهانی به آن اختصاص داده شده اما به سرانجام نرسیده است» (همان).
در همان زمان مسئول آب و فاضلاب استان گفته بود که «یکی از مسئولان سابق درجه یک استان در سال۸۷ در دخل و تصرف این وام نقش داشته است اما این افشاگری سر بسته هم، پیگیری نشد. وی کنایه دیگری به این مسئول زده بود که «او به جای اینکه اعلام کند پولهای بانک جهانی چه شده است، در مقام مدعی ظاهر شده و برای وضعیت آب و فاضلاب امروز اهواز خط و نشان میکشد». با این اخبار و کنایهها نفرات باندهای دیگر هم وارد ماجرا شدند. امام جمعه اهواز میگوید: «بانک جهانی در اوایل دهه۸۰ اعتبار کلانی را برای رفع مشکل فاضلاب اهواز و برخی نقاط کشور اختصاص داد، اما متأسفانه این اعتبارات در این شهرستان هزینه نشد» (ایرنا ۲۹آذر ۹۸).
در جستوجوی مقصر
سال ۱۳۹۷، سال شروع مقصریابی بود، با فراموششدن میلیاردها ریال بودجه برای اصلاح وضعیت آب و فاضلاب در این استان، شهرداری و آب و فاضلاب اهواز به جان هم افتادند.
«برای بار چندم بودجه میلیاردی برای ساماندهی وضعیت فاضلاب این استان تخصیص پیدا میکند. در سایه ابهام در نحوه تخصیص بودجههای میلیاردی، سالهاست که وضعیت فاضلاب استان خوزستان همچنان در خان اول است» (اعتماد۵دی۱۳۹۸)
با وجود همه پول پاشیها و اخذ وام از استکبار جهانی باز هم کلانشهر اهواز، پنجمین شهر بزرگ ایران با جمعیتی بیش از یک میلیون تن، فاقد شبکه جمعآوری آبهای سطحی است که با اندک بارش باران، سیل جاری شده و وارد شبکه فاضلاب میشود. در طول سال حدود ۶۰۰میلیون مترمکعب فاضلاب وارد پیکره آبی استان از جمله منابع آب زیرزمینی، رودخانه و تالابها میشود به همین دلیل خوزستان بهعنوان یکی از فقیرترین استانهای کشور بهلحاظ تعداد تصفیه خانههای فاضلاب است.
«تاکنون بودجههای کلانی برای رفع مشکلات فاضلاب اهواز اختصاص یافته، اما همچنان نیز با هر بارش باران و همین که زمین لبی تر کند، خیابانهای کلانشهر به تصرف آب در میآیند» (خبرنگاران جوان ۷دی ۱۳۹۹)
رمزگشایی از یک حقیقت تلخ
امروز دیگر همه دنیا میدانند مشکلات مردم خوزستان از حد تحمل خارج شده است. فقط کافی است کمی باران بیاید تا در اهواز و کوت عبدالله فاضلابها بالا بزنند و به خانههای مردم سرازیر شود. در یکی از مراکز تمدن بشری، شبکه فاضلابی در کار نیست. وقتی هم جامعه جهانی میلیونها دلار وام میدهد تا این خاک گران بها آلوده نشود، دست خیانتکاران و غارتگران رژیم آخوندی در برابر چشم جهانیان آن را به یغما میبرد.
«بانک جهانی در دهه۱۳۸۰ شرایط فعلی فاضلاب اهواز را پیشبینی کرد و وامی برای اصلاح شبکه فاضلاب در نظر گرفت اما باید دید پول این وام در کجا هزینه شده است که هنوز پس از گذشت حدود یک و نیم دهه، مشکل فاضلاب اهواز حل نشده است؟!» (مردمسالاری۲مرداد۱۴۰۰)
وام بانک جهانی گم شده است؟
رسانههای باندهای رقیب هر کدام دیگری را مسئول بالا کشیدن این وام و دیگر اعتبارات تخصیص یافته در طول سالهای متمادی خطاب میکنند. تاریخ این دزدیها و غارتگری را هم به دولتهای رقیب برمی گردانند. در حالیکه دولت بعدی همین رویه را ادامه داده است و در همه این سالها مردم در فاضلاب گرفتار شده را با وعده و وعید های تو خالی سرگرم نمودند.
«قرارداد این وام فروردین ۱۳۸۳ با حضور معاون بینالملل وزیر اقتصاد، قائممقام وزیر نیرو، معاون وزیر نیرو و همچنین نمایندگان بانک جهانی امضا شد. اما پس از خشکشدن جوهر امضای این قرارداد و تغییر دولت در سال۱۳۸۴، دیگر تا پایان دولت نهم، فاضلاب خوزستان و وام بانک جهانی به فراموشی سپرده شد. شاید این وام در جایی از تاریخ گم شده باشد» (ایرناپلاس۷مرداد۱۴۰۰)
ویا اینکه اعتراف میکردند: «در اواخر آذرماه امسال اهواز با سرریز گسترده فاضلاب مواجه شده بود. اما مسئولان همچنان تقصیر را بر گردن دیگری میاندازند و در این میان وام بانک جهانی هم گم شده است!» (آفتاب یزد۷بهمن۱۳۹۸)
بحران از زبان خلیفه حاکم
امروز دیگر همگان به تخصص اصلی کارگزاران نظام ولایت فقیه که همانا دزدی از اموال و ثروت مردم ایران و بالاکشیدن وامهای بینالمللی است واقفند. اما خلیفه ارتجاع خود را به کوچه علی چپ میزند و نقش اپوزیسیون حکومتش را بازی میکند و با گفتاری سبک سرانه مدعی است «در فروردین سال۱۳۸۵ از بیتوجهی به برنامههایی که در سال۱۳۷۵ برای آب و فاضلاب خوزستان طراحی شده بود» انتقاد کرده است!» (مشرق۲مرداد۱۴۰۰)
او بیشتر و بهتر از هر کسی میداند آن وامها و پول و امکانات تخصیص یافته کجا رفتند و به تأمین چه هدفها و پروژههایی رسیدند؛ اما مردم خوزستان هم با گوشت و پوست و خون خود لمس کردهاند که آب و نان و امکانات بهداشتی و درمانی دریغ شده از کودکانشان، صرف بمبسازی و موشکپرانی و تأمین نیروهای نیابتی میشود و باقی مانده آن هم بهدست کارگزارانی به یغما میرود که در پوش ساختن و راهاندازی تأسیسات آب و فاضلاب خوزستان و دیگر مناطق محروم کشور به چپاول مشغولند.
اینها واقعیتی است که مردم خوزستان و سراسر ایران بر آن واقفند به همین دلیل است که بروز هر مشکلی بستر سلسلهٔ دیگری از خیزشها و گسترش آن در شهرهای مختلف میشود. خیزشهایی که اگر چه برای آب و برق و حقوق و. . است اما در همان قدم اول شعارها ریشه همه این مشکلات را هدف میگیرند.
شعارها این است: «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای» و «این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت».