۳خرداد۱۴۰۰
رأی ما سرنگونی است
پس از اطمینان از تحریم قاطع انتخابات توسط مردم، آخوند حسن روحانی تلاش کرد مشکل سرد شدن تنور انتخابات را به حساب کرونا بگذارد: «ما باید یک کاری کنیم که در ایام انتخابات یعنی بیست و هفتم بیست و هشتم بیست و ششم آنهایی که یک هفته مانده به انتخابات یک شرایط آرامی از لحاظ کرونا داشته باشیم والا اگر خدایی ناکرده در هفتههای اولیه خرداد مراعات نشود و بخواهیم پایان هفته دوم خرداد توی هفته سوم خرداد مواجه بشویم با یک پیک جدید خوب یعنی آنها هست که ما نمیتوانیم یک انتخابات مطلوب و انتخاباتی که با شکوه باشد داشته باشیم خوب مردم را میترسانیم بههرحال مردم وقتی ببینند موج گرفته موج جدید و اوج گرفته این ویروس دو مرتبه مردم دچار مشکل میشود برای حضور در انتخابات! بنابراین یک مسئولیت سنگینی ما داریم حفظ جان مردم مسئولیت اصلی ما هست! انتخابات با مشارکت حداکثری هم مسئولیت دوم ما هست! که باید هر دو را در کنار هم بتوانیم قرار بدهیم یعنی هم جان مردم حفظ بشوند هم انتخابات ما شکوهمند باشد» (تلویزیون شبکه خبر۱ خرداد۱۴۰۰).
سران رژیم آنقدر به تحریم نمایش انتخابات از طرف مردم مطمئن هستند که سخنگوی شورای نگهبان در نهایت ناامیدی گفت: «مشارکت احتمالی پایین در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هیچ مشکل حقوقی ایجاد نخواهد کرد و اعتبار و مشروعیت آن همچنان پا برجا است» (روزنامه اعتماد ۳۰اردیبهشت ۱۴۰۰).
این اظهارات بیانگر این است که مردم در این انتخابات به حاکمیت نه میگویند آنچنانکه با کارزارهای ضدانتخاباتی و رأی من سرنگونی است آنرا نامشروع اعلام کردهاند.
اما صرفنظر از نه قاطع مردم ایران به حکومت آخوندی و نمایش قلابی انتخابات سؤال این است آیا کدخدایی فراموش کرده که خامنهای عدم مشارکت را مصیبت و فاجعه توصیف کرد و گفت: «توجه داشته باشید مصیبت آن روزی است که مردم پشت کند به صندوق رأی».
واقعیت این است کدخدایی فراموش نکرده و خوب میداند معنای تحریم سراسری در این شرایط چیست، همچنانکه روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران ضمن اعتراف بهعملکرد ضدمردمی رژیم و عدم اطمینان و باور مردم نسبت به آن اعتراف کرد: «ایمان، امید، باورها، آرامش و اعتقادات مردم ضربه خورده و اعتماد مردم به نظام نیز دستخوش ضربه شده و موجب کاهش مشارکت سیاسی مردم شده است. معیشت مردم لطمه دیده و ضریب جینی بالارفته و فاصله طبقاتی افزایش چشمگیری پیدا کرده است. فساد در سیستم اداری ریشه دوانده، شبکه نفوذ در تار و پود مدیریت کشور به جولان مشغول است» (جوان ۱خرداد ۱۴۰۰).
روزنامه آرمان وابسته به باند روحانی هم ضمن اعتراف به مردودیت هر دو باند حکومتی از نظر مردم ایران، به عدم تمایل مردم برای شرکت در انتخابات اذعان کرد: «واقعیت این است که مردم امید خود را نسبت به اصلاحطلبان و اصولگرایان از دست دادهاند و در شرایط کنونی با ناامیدی به آینده نگاه میکنند. در چهل سال گذشته مردم ایران همواره با وعدهها و شعارهایی که مطرح میشده در انتخابات شرکت کردهاند. این در حالی است که در شرایط کنونی این وعدهها پاسخگو نیست و مردم بسیاری از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی را درک میکنند» (آرمان ۱خرداد ۱۴۰۰).
در همین رابطه روزنامه آفتاب یزد هم نوشت: «جریانهای سیاسی ما آن قابلیت و پتانسیل را ندارند که بخواهند رأی جمع کنند. تا زمانی که مردم به این باور نرسند که قرار است یک اتفاق مثبت در حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیفتد بعید میدانم که کاندیداها بتوانند رأی مردم را به نفع خودشان برگردانند. شرایط کشور بهگونهیی است که نمیتوانیم به این باور برسیم که مردم تهییج میشوند به رأی دادن یا ندادن به فلان شخص» (آفتاب یزد ۱خرداد ۱۴۰۰).
آفتاب یزد در مقاله دیگری با عنوان «آقایان مسئول! با گرانی مردم پای صندوق نمیآیند»، ضمن اشاره به فقر اکثریت مردم خطاب به کاندیداهای نمایش قلابی انتخابات نوشت: «الحق و الانصاف خود را جای آن بازنشسته و کارگری بگذارید که حقوق ثابت دارد. آیا در او شوق و ذوقی برای مشارکت سیاسی باقی میماند؟! بر فرض که هر شب ۱۰۰هزار نفر هم گرد یک کاندیدا در کلاب هاوس جمع کردید به منی که ماهیانه دریافتیام کفاف یک وعده گوشت قرمز نمیدهد چه؟!» (آفتاب یزد ۱خرداد ۱۴۰۰).
در چنین فضایی از نفرت و خشم مردم نسبت به تمامیت حاکمیت است که خامنهای و آخوند روحانی بهخوبی میدانند که عدم شرکت مردم در انتخابات برخاسته از تمایل آنها برای نفی و سرنگونی نظام و هم جبهه بودن آنها با جبهه برانداز و سرنگونی طلب است و این آنها را وحشتزده کرده است.
آخوند روحانی که موضوع کرونا را بهانه کرده تا سوتوکور بودن انتخابات را توجیه کند میداند. مردمی که در اثر سرکوب و چپاول آستانه تحملشان به سرآمده در این خیمهشببازی شرکت نمیکنند، بنابراین شیخ شیاد به بهانه کرونا میخواهد دست پیش را بر مردمی بگیرد که رایشان سرنگونی است.
این واقعیت سرکردگان ارگانهای سرکوبگر نظامی و انتظامی را نیز به وحشت انداخته تا جایی که پاسدار قاسم رضایی جانشین سرکرده انتظامی گفت: «دشمن دنبال این است که انتخابات نظام پرشور برگزار نشود... با هر توطئهیی که از سمت آن طرف آبها یا در کشور باشد برخورد میکنیم. با هر فتنهگری که بخواهد آرامش نظام را برهم بزند برخورد میکنیم!» (سایت انتخاب ۳۰اردیبهشت۱۴۰۰)
اما در برابر تلاش و تقلاهای سردمداران حاکمیت بهویژه خامنهای و روحانی برای گدایی رأی از مردم، و بهرغم هارت و پورتهای سرکردگان نیروهای امنیتی و انتظامی، رأی مردم نه به حاکمیت ولایت فقیه است.
این است صورت مسأله اصلی در صحنه ایران؛ از یکطرف مردم به ستوه آمده از سرکوب و غارت سالیان با کانونها و جوانان شورشی و از طرف حاکمیت فاسد آخوندی با همه باندهایش.
این همان واقعیتی است که سرتاپای نظام را به وحشت انداخته است بهخصوص که آنها طی سالیان اخیر خشم و خروش مردم را در چندین قیام به عینه دیده و لرزه سرنگونی را کاملاً حس کردهاند.