۷اردیبهشت۱۴۰۰
دفن جان باختگان کرونا
کرونای جهشیافته سراسر کشور را در نوردیده وصحبت از ورود کرونا جهشیافته هندی است که بهمراتب از انواع جهشیافته قبلی خطرناکتر است.
ابتلای مردم به کرونا آنچنان فراگیر است که که بیمارستانها و پزشکان کشور
هشدار میدهند وضعیت بسیار خطرناک است و سیستم بهداشتی و بیمارستانهای کشور ظرفیت
پذیرای بیمار بیشتری را ندارند.
در زمینه بحرانیتر شدن وضعیت کشور با ورود ویروس هندی کرونا آخوند حسن
روحانی گفت: «امروز یک خطر دیگر پیش روی ما هست و آن ویروس هندی هست که از انگلیسی
هم بدتر است از برزیلی هم بدتر است از آفریقای جنوبی هم بدتر است از همه اینها
بدتر است و اگر این ویروس دو مرتبه وارد کشور بشود ما یک مشکل بزرگ پیدا میکنیم»
(تلویزیون شبکه خبر ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰).
بیماری در کشور آنچنان گسترش پیدا کرده و شرایط به قدری بحرانی است که بهرغم
اینکه پیش از این بارها روحانی بحران را کوچکنمایی و حتی روز ۷فروردین ادعا کرد از پیک کرونا عبور کردیم، ناگزیر به اعتراف شد
و گفت: «آمارها نگرانکننده است بهراحتی از این پیک نجات نخواهیم یافت» (همان
منبع).
او دجالگرانه مردم را مقصر این وضعیت دانست و آنها را تهدید به سرکوب کرد:
«نیروهای ناجا و انتظامی در ادارات کنترل شدید خواهند کرد» (همان منبع).
یعنی اینکه رژیم اضافه بر پیش برد سیاست سرکوب عام مردم، سرکوب خاص آنها را
نیز به بهانه شایع کردن بیماری کرونا پیش خواهد برد.
نیاز به توضیح نیست که این وضعیت بهغایت دهشتناک در اثر سیاست ضدمردمی
حاکمیت در گسترش بیماری، و گرفتار کردن مردم در دام کرونا بهوجود آمده است.
خامنهای با یک فتوای دجالگرانه خرید واکسن کرونای معتبر که امکان وارد کردن
آن وجود داشت را ممنوع کرد، و دولت روحانی نیز سیاست قطره چکانی وارد کردن واکسن
از چین، روسیه و هند را در پیش گرفت، و شرایط را به وضعیت تأسفبار کنونی رساند.
شرایطی که روزبهروز به آمار مبتلایان به بیماری و آمار فوتشدگان ناشی از آن
افزوده میشود.
در زمینه گسترش بیماری و افزایش مرگ ومیر ناشی از آن در تهران روزنامه حکومتی
ستاره صبح ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ از قول رئیس بیمارستان خمینی نوشت: «اگر بیمار کرونایی چند ماه
پیش به بیمارستان مراجعه میکرد، راحت آن را درمان میکردیم و حتی اگر یک الی دو
ماه دیگر هم که بیماری فروکش خواهد کرد، مراجعه کند، او را با حال عمومی خوب ترخیص
میکنیم، اما الآن بهدلیل تراکم جمعیت و کمبود تخت، همین بیمار فوت میکند. با
این وجود انتظار داریم طی روزهای آتی همچنان شاهد افزایش موارد مرگ ناشی از کرونا
در کشور باشیم. افزایش مرگومیر و ابتلا تقریباً در تمام استانهای کشور همچنان
دیده میشود».
روحانی نیز در رابطه با آمارهای رو به افزایش مبتلایان به بیماری و محدودیت
زیرساخت بهداشتی کشور گفت: «آمارها و ارقامی که ما امروز میگوییم نگرانکننده است
بر این مبنا است که به هرحال امکانات زیرساختی ما بهداشتی ما درمانی ما یک امکانات
نامحدود نیست این امکانات محدود هست و توان محدود در اختیار دارند از آن مهمتر
نیروی انسانی است» (تلویزیون شبکه خبر رژیم ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰).
وعدههای نسیه
دولت روحانی واکسیناسیون عمومی را منوط به تولید واکسن داخلی کرد در صورتی که
این یک وعده نسیه بیشتر نیست و پس از گذشت چندماه از این وعده تولید واکسن در بهار
روزنامه جهان صنعت نوشت: «ساخت واکسنهای داخلی و اثر بخشیهای بالینی
آنها محتاج زمان است و آنگونه که بهنظر میرسد بوی بهبودی از اوضاع شنیده نمیشود»
(جهان صنعت ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰).
سرباز زدن دولت از واکسیناسیون عمومی مردم در حالی است که واکسن در بازار
آزاد خرید و فروش میشود و «ژنهای خوب» و عناصر وابسته به قدرت توسط واکسنهای
معتبر واکسینه شدهاند.
میزان محدود واکسنی که برای واکسیناسیون پاکبانان (کارگران
شهرداری) در نظر گرفته شده است، توسط مقامات در استانها به غارت رفته و به افراد
خانواده و فامیلهای آنان تزریق شده است.
از جمله اینکه در آبادان و علیآباد کتول سهمیه واکسن کرونای پاکبانان
به مدیران شهرداری و اعضای شورای شهر و دیگر مقامات تزریق شده است.
حاکمیت عامل موج چهارم
دولت روحانی نه تنها از واکسیناسیون عمومی سرباز زد و حتی برای کادر درمانی و
سایر اقشاری که نیاز فوری به تزریق واکسن داشتند سیاست قطره چکانی در پیش گرفت،
بلکه در جریان تعطیلات عید هم با لغو ممنوعیت ترددهای نوروزی و سفرهای استانی باعث
شیوع موج چهارم کرونا شد و مردم بیشتری را در دام آن گرفتار کرد.
در این رابطه روزنامه روزنامه ستاره صبح در مطلب دیگری نوشت: «وضعیت کنونی
انتشار ویروس در کشور فاجعهآمیز است. موج چهارم کرونا از جایی آغاز شد که مسئولان
اجازه دادند مردم به مسافرت و خرید و دید و بازدید نوروزی بروند. اگر
کوچکترین عزم و نگرانی از سوی مسئولان تصمیمگیر در مقابله با کرونا وجود داشت
اجازه این حجم از تردد و بیاعتنایی به پروتکلها را نمیدادند. همان دو هفتهیی
هم که قرار بود تعطیل شود، باز هم میبینیم که این تعطیلیها بهطور کامل اجرایی
نشده است و اکثر ادارهها دارند با نیروهای بسیاری کار میکنند. کافی است نگاهی به
اتوبوسها و متروها بیاندازیم. اتوبوسها و متروها متشکل از کارمندان و کارگرانی
است که مجبورند در سرکار خود حاضر شوند» (ستاره صبح ۶اردیبهشت ۱۴۰۰).
این در شرایطی است که رژیم فشار بار اقتصادی را بر آنها بیشتر کرده است و
آنها را از نظر معیشت زندگی نیز در تنگنا قرار داده است.
در این رابطه روزنامه آرمان ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ نوشت: «فشار اقتصادی که مردم را عاصی نموده و حکومت هم به جای
ارائه بستههای حمایتی، بخشودگی مالیاتها و عوارض و کاهش قیمت کالاهای اساسی،
درصدد گرفتن مالیات بیشتر، گرانترک ردن کالاها و برق و آب و... و خلاصه
شوت کردن توپ به زمین مردم رنجدیده است. در حالی که مردم زیر دست و پای ماشین
سنگین اقتصاد و معیشت دارند، خرد میشوند، سازمانها و مجتمعهای اقتصادی بالاتر از
قانون که چهار دهه است اموال و داراییها را به اسامی مختلف جمعآوری نموده،
مالیات نمیدهند، حساب و کتاب نزد مردم ندارند ولی میگویند قرار است به مستضعفان
کمک نمایند! کدام کمک و چه وقتی میخواهد این کمک صورت گیرد؟».
فشار بار معیشت زندگی بر مردم در این شرایط بحرانی در صورتی است که در بسیاری
از کشورها به مردم کمک معیشتی شده است و رسانهها و کارشناسان رژیم به دفعات به
این موضوع اشاره کردند.
علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد مبارزه با کرونا گفت تعطیلی کامل کشور مستلزم حمایت
است در خارج کشور ماهی ۱۰۰۰دلار حمایت میکنند
(خبرگزاری ایرنا ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰)
نگرانی رژیم از چیست؟
کرونای ولایت با رها کردن مهار کرونا وضعیت را به جایی رسانده که سران و مهرههای
حکومتی را هم نگران اوضاع کرده است.
البته نگرانی آنها بهخاطر به این دلیل نیست که مردم گرفتار این بحران هستند
و در اثر آن فوت میکنند، بلکه نگرانی آنها از بابت ترس از خشم و خروش مردم بحرانزده
و فقیر است.
چرا که آنها خوب میدانند که یک جرقه کافی است تا بار دیگر مردم و جوانان
شورشی بپا خیزند.
آنها تجربه قیامهای گذشته خصوصاً قیام آبان ۹۸ را دارند که از جرقه گران کردن بنزین، آتشی برخاست که سراپای
نظام ولایت را در نوردید و لرزه سرنگونی بر ارکان آن انداخت.
آنها بهخوبی میدانند که اگر در اثر این بحران طاقت مردم به سرآید و بار
دیگر بهپا خیزند، قیام آنها نسبت به قیامهای قبلی متفاوت و آتش خشم آنها دوچندان
است.
خشم و خروشی که بهقول مقالهنویس روزنامه همدلی ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰دیوارش «آجر به آجر در حال چیدن است» و عمکرد حاکمیت نیز در میان مردم باعث «باز تولید خشم» شده و میشود.