۲اردیبهشت۱۴۰۰
نمایش انتخابات در هالهای از ابهام
در حال حاضر بزرگترین دغدغه رژیم برگزاری انتخابات ریاستجمهوری است، که بهگفته ناظران وضعیت سیاسی نظام آخوندی آنچنان درهم ریخته و آشفته است، که توان برگزاری نمایش انتخابات و رأیسازی هم برایش مشکل شده است.
عدم مشروعیت حاکمیت و قهر مردم با صندوقهای رأی و خسته شدن مردم از تمامیت
نظام، اصطلاحاتی است که خودیترین نفرات رژیم در توصیف فضای انتخاباتی
این دوران بکار میبرند.
سؤال این است چرا در تمامی سخنرانیها و جلسات حکومتی وحشت از نفرت مردم و
تحریم انتخابات موج میزند؟
نگاهی به اظهارات مهرهها و رسانههای حکومتی پاسخ این سؤال را میدهد:
روزنامه آرمان وابسته به باند روحانی با اشاره به خطر هولناک نفرت و بیاعتمادی
مردم نسبت به نظام نوشت: «باید ابتدا در جامعه واکسن بیاعتمادی زده شود تا کرونا،
چون شایعه و بیاعتمادی از کرونا خطرناکتر و مهلکتر است» (آرمان ۳۰فروردین۱۴۰۰).
منوچهر متکی یکی از کارگردانان بازی انتخاباتی باند خامنهای نیز در مصاحبه
با تلویزیون حکومتی به بحران بیاعتمادی اعتراف کرد و گفت: «مردم یک خوردهای قهر
کردند با ما و با مسئولان. مردم در انتخابات مجلس کمی از قهرشان را نشان دادند»
(تلویزیون افق ۲۸فروردین ۱۴۰۰).
خامنهای یک چشمه از قهر مردم با مسئولانش را در آبان۹۸ دید و نگرانی روحانی از شعلهور شدن همان آتش در نمایش انتخابات
است که مجبور شد اینطور اظهار امیدواری کند: «امیدواریم مردم حضور پیدا کنند در
انتخابات. همه ما زن و مرد در کنار هم در انتخابات حضور پیدا کنند و با یک انتخابات
شکوهمند تا دولت بعدی بتواند وظایف را دنبال کند» (خبرگزاری ایرنا ۲۸فروردین۱۴۰۰).
عبدالرضا مصری عضو مجلس ارتجاع با اعتراف به ستم حاکمیت آخوندی بر مردم و
رویگردانی آنها از این حکومت گفت: «ما از این تبعیضها خیلی سرمایه اجتماعی از دست
دادیم. آخرین نمونهاش مشارکت مردم در انتخابات گذشته است. نتیجه چی بود؟»
(خبرگزاری مجلس ۲۴فروردین۱۴۰۰).
محمود میرلوحی عضو شورای قلابی شهر تهران به سوت و کور بودن انتخابات قلابی و
عدم شرکت مردم در آن اعتراف و نگرانی خود را از «فضای سرد انتخاباتی در فاصله کمتر
از دو ماه مانده بهروز انتخابات» ابراز و اضافه کرد: «اکنون شرایط بهگونهیی است
که با اینکه تنها دو ماه تا انتخابات ریاستجمهوری فاصلهداریم، اما همچنان فضای
انتخاباتی یخبندان است و یخ انتخابات هنوز آب نشده و این سردی ادامه دارد و همچنان
دغدغه همه فعالان است» (روزنامه ستاره صبح ۱ اردیبهشت۱۴۰۰).
محمود صادقی عضو سابق مجلس ارتجاع نیز در این رابطه گفت: «چالش اصلی در
انتخابات ریاستجمهوری پیشرو کاهش اعتماد عمومی به تأثیرگذاری در سرنوشت کشور است
که این مهم دلایل مختلفی دارد و البته پدیده جدیدی هم نیست و این بیاعتمادی از گذشته
وجود داشته و اکنون تشدید شده است» (روزنامه شرق ۱ اردیبهشت۱۴۰۰).
روزنامه آرمان ۳۱فروردین۱۴۰۰ ضمن اشاره به تفرقه درونی در میان دو باند رژیم بر سر اینکه چه
کسی را نامزد انتخابات کنند در مورد نظرگاه مردم نسبت به این بازی رژیم نوشته است:
«اکنون کشور با مشکل فضای سرد انتخاباتی و احتمال کاهش حضور مردم پای صندوقهای
رأی روبهرو است. پس از کاهش بیسابقه مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم، حالا
و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم، مردم هنوز هم اقبالی به مشارکت در
انتخابات نشان ندادهاند».
در همین رابطه یک مهره وابسته به باند اصلاحطلبان قلابی گفت: «متأسفانه بسته
بودن فضای انتخابات و ناامیدی فزاینده ناشی از رفتار دستاندرکاران قدرت، حکومت و
نابسامانی حاکم بر سیاست، اقتصاد، فرهنگ و جامعه همهگیر و گسترده شده است»
(روزنامه کیهان ۳۱فروردین۱۴۰۰).
نفرت سراسری و ارادههای آتشین اولین محصول تبعیض، غارت و سرکوب مردم توسط
حاکمیت است که باعث هراس سران حاکمیت، رسانهها و مهرههای آن از نه بزرگ مردم
ایران به رژیم در جریان نمایش انتخابات شده است. مردمی که حاضر نیستند آلوده به
نمایش حکومتی انتخابات شوند.
یک کارشناس حکومتی از دانشگاه تهران تعارف را کنار گذاشت و به صراحت گفت:
«اوضاع از این قرار است که جامعه میگوید رأی نمیدهم» (سایت حکومتی اصلاحات نیوز ۳۰فروردین۱۴۰۰).
صرفنظر از نفرت مردم به نظام و هرآنچه که رنگوبویی از آن دارد، واقعیت
است که در نظام ولایت که در آن ولیفقیه فصلالخطاب است، و مشروعیت همه نهادها و
مهرههای حکومتی ناشی از موقعیت او است، رأی مردم مطلقاً ارزشی ندارد و مردم چه
رأی بدهند و چه رأی ندهند هیچ تاثیری ندارد.
در نظرگاه ولایت سفیانی ولایت فقیه و حاکمیت برآمده از آن مردم هیچکاره هستند
و رأی آنها صفر است و این ولیفقیه است که با تنفیذ خود رأی آنها را به عدد تبدیل
میکند و به آن اعتبار میبخشد.
واقعیت این است که مردم ایران بعد از ۴۲سال که از حاکمیت ولایت فقیه جز سرکوب و غارت و دروغ و شیادی چیزی ندیدهاند وقعی به این خیمهشببازیهای مسخره به اسم انتخابات نمیگذارند و به نه بزرگ خود به آن، رأی و خواسته واقعی خود را که همان سرنگونی است اعلام میدارند.