۲۹اردیبهشت۱۴۰۱
سخن روز
عزیز نسین، نویسندهٔ شهیر ترک یکبار گفت: مستبدین «تمامی حرفهایشان دروغ است، جز مواردی که تکذیب می‌کنند!».
مواضع خامنه‌ای نیز مصداق این حرف است. هنگامی که در آبان۹۸ با گران کردن بنزین قیام گر گرفت، خامنه‌ای به‌صحنه آمد و گفت: «بنده تخصص این کار را ندارم!». اما بی‌درنگ گفت: «لکن اگر سران سه‌قوه تصمیم بگیرند» که بنزین را گران کنند «من حمایت می‌کنم!» (۲۶ آبان۹۸).
روشن بود که کفگیر نظام به‌ته دیگ فلاکت خورده و پولی در بساط ندارد که خرج سرکوب و تروریسم کند. بنا بر این با گران کردن بنزین می‌خواهد با یک فقره جیب‌بری دیگر از مردم ایران، برای مدتی ماشین سرکوب و ترور خود را تغذیه کند. اوضاع هم آن‌چنان خراب است که مجبور است خطر قیام را به‌جان بخرد. بنا بر این روشن بود نه‌تنها در گران کردن بنزین «سررشته» دارد، بلکه خودش دستور آن را به «سران سه‌قوه» داده است.
امروز نیز بار دیگر کفگیر نظام به‌ته دیگ خورده است. از این رو این بار سفره‌های بی‌رمق مردم را نشانه رفته‌اند تا نان و سایر کالاهای اساسی مردم را خرج بسیج، سپاه، حسن نصرالله، حوثی‌ها، موشکی و اتمی کنند. اسمش را هم گذاشته‌اند «جراحی اقتصادی!».
مهندسی خامنه‌ای هم این است که با حذف ارز ترجیحی، مبلغی بین ۸ تا ۱۸میلیارد دلار از جیب مردم ایران بردارد. اما هنوز حذف ارز ترجیحی به‌طور رسمی اعلام نشده گرانی‌ها سر به‌فلک کشیده است. تا جایی که به گفتهٔ رسانه‌های رژیم یارانهٔ ۴۰۰هزار تومانی تنها کفاف یک وعده غذای یک خانوار را می‌دهد و معلوم نیست برای ۲۹روز دیگر باید چه کنند؟!
وضعیت آن‌چنان بحرانی است که هشدارها نسبت به‌تکرار آبان۹۸ و چه بسا بدتر از آن از در و دیوار پوسیدهٔ نظام شنیده می‌شود. خودشان به‌جبر نظام اذعان می‌کنند که «با توجه به شرایط موجود، دولت (رئیسی) چاره‌ای جز حذف ارز ترجیحی نداشت»؛ و اذعان می‌کنند «همهٔ اینها مورد تأکید خامنه‌ای بوده است» (ترقی-عضو پیشین مجلس ارتجاع-۲۸ اردیبهشت). یعنی باز هم مانند گرانی بنزین، خود خامنه‌ای دستور دور جدید گرانی‌های سرسام‌آور و دست‌درازی به‌نان و آخرین بازمانده‌های سفرهٔ مردم را داده است.
این مهندسی از زمان آوردن جلاد۶۷ آغاز شد. خامنه‌ای رئیسی را آورد تا از یک‌طرف همین «جراحی اقتصادی» و غارت سفره‌های مردم را پیش ببرد؛ از طرفی برای مقابله با خشم و خیزش ناشی از آن بتواند با رئیسی ایجاد رعب کرده و بر میزان سرکوب بیفزاید.
ارتقای نیروی سرکوبگر انتظامی به فرماندهی انتظامی (فراجا)، اقداماتی مانند تلاش برای برپایی ۵۰۰قرارگاه نیروهای سرکوبگر در اصفهان، فراخوان برای جمع کردن ۳۰هزار بسیجی سر گور خمینی و... در همین راستاست.
اما فوران خیزش در شهرهای مختلف که تا تسخیر مقرهای بسیج هم پیش رفت، نشان داد شدت انفجاری بودن جامعه جایی برای این مانورها باقی نگذاشته است. آن هم در شرایطی که این گرانی‌های لجام‌گسیخته تازه بخشی اندک از گرانی‌های شدید در راه است.
اما می‌توان پیش‌بینی کرد وقتی با گرانی‌های کنونی موجی از خیزش در شهرهای مختلف آغاز شده، آغاز گرانی‌های سرسام‌آور و چندین برابر طی ماه‌های آینده، جرقهٔ خیزش‌ها و قیامهای بسا شدیدتر بعدی خواهد بود که ارکان تمامیت نظام را خواهد لرزاند.
بنا بر این خروجی مهندسی و «جراحی اقتصادی» خامنه‌ای، جراحی تمامی نظام غارتگر آخوندی به‌عنوان یک غدهٔ سرطانی، توسط مردم ایران خواهد بود.
