۲۰اسفند۱۴۰۰
سخن روز
چند بار است که رئیسی جلاد در روزهای اخیر تلاش میکند آویختن بهروسیه را انکار کند و حتی منکر استراتژی «نگاه بهشرق» شود. او از جمله روز ۱۷اسفند در خبرگان ارتجاع گفت: «بعضیها میخواهند تفسیر کنند که این نگاه بهشرق است... حرف تام این است که ما باید نگاه متوازنی داشته باشیم».
رئیسی روز ۱۳اسفند نیز در نشست خبری در استان گلستان گفت: «بعضیها ممکن است در اظهاراتشان بگویند که الآن بحث نگاه بهغرب شده، نگاه بهشرق! نه اینطور نیست ما نگاهمان بههمه کشورهای دنیاست».
آیا این اظهارات، صرفاً واکنش بهخشم و انزجار اجتماعی و حتی برخاستن صدای اعتراض از درون رژیم نسبت بههمسویی با مسکو در حمله به اوکراین و از جمله تماس تلفنی او با پوتین است؟ که تنها چند ساعت پس از شروع جنگ اوکراین، اظهار امیدواری کرده بود «آنچه اتفاق میافتد بهنفع ملتها و منطقه تمام شود» (تلویزیون رژیم ـ ۵اسفند ۱۴۰۰).
واقعیت این است که موضوع ریشهدارتر است. بهخصوص آنجا که رئیسی تلاش میکند منکر استراتژی «نگاه بهشرق» شود و از «نگاه متوازن» و «نگاه بههمهٔ کشورها» دم میزند.
برای نشان دادن دروغگویی آخوند رئیسی و اینکه «نگاه بهشرق» را خود خامنهای مشخص کرده نیازی نیست بهحرفهای خلیفهٔ ارتجاع استناد کنیم یا باز کردن پای روسیه بهمعادلهٔ سوریه توسط قاسم سلیمانی و غیره را یادآور شویم، تنها کافی است بهیاد بیاوریم که پس از سفر رئیسی جلاد در اول ماه گذشته بهمسکو و بهدنبال آن برخوردهای تحقیرآمیز که با او در این سفر شد و حتی پس از طوفان اعتراض و استهزایی که چه در شبکههای اجتماعی و چه در رسانههای باند مغلوب برخاست، ایادی و تبلیغاتچیهای باند خامنهای بهدفاع از استراتژی «نگاه بهشرق» و «روابط راهبردی با روسیه» پرداختند؛ از جمله:
سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع گفت: «امروز استراتژی دولت جدید نگاه بهشرق است» (سایت حکومتی جماران ۱۱اسفند).
پاسدار رحیم صفوی دستیار و مشاور عالی خامنهای گفت: «دوران جدیدی در حیات سیاست خارجی ایران آغاز شده... و سیاست نگاه بهشرق و توسعه روابط همهجانبه با چین و روسیه، دشمنان متکبر غربی را متحیر و شاید غافلگیر کرده» (خبرگزاری ایرنا ـ ۴اسفند ۱۴۰۰)
«سیاست جمهوری اسلامی با واقعبینی از نگاه بهغرب بهنگاه بهشرق تغییر یافته است» (قدیری ابیانه ـ خبرگزاری حکومتی ایمنا ۲۲بهمن).
«نگاه بهشرق و کشورهای همسایه، یک نگاه راهبردی و منطقی است» (دلفی سفیر پیشین رژیم در فرانسه ـ ایرنا ۸بهمن ۱۴۰۰).
اگر چه برای رژیم قرونوسطایی ولایت فقیه که روز بهروز خودش را میکشاند، سخن گفتن از «استراتژی» گزافهگویی است، با این همه سؤال این نیست که آیا «نگاه بهشرق» یا در حقیقت آویختن بهدامن روسیه، استراتژی رژیم بوده یا نه؟ بلکه سؤال این است که چرا و چگونه و با این سرعت، رژیم از این استراتژی یا سیاست عقبنشینی کرده و حتی رئیسجمهورش آن را انکار میکند؟ و آیا تغییر استراتژی به همین سادگی است؟!
بیتردید متوقف شدن نیروهای روسیه، تا کنون که دو هفته از این تهاجم میگذرد، نقش اصلی در این واگشت استراتژیک دارد؟ بهخصوص پس از آنکه رئیسی و خامنهای در روزهای اول از چشمانداز پیروزی برقآسای روسیه ذوقزده شده بودند، تحلیلگران و کارشناسان حکومتی پیوسته بهرژیم هشدار میدادند که سرنوشت خود را با روسیه گره نزند. این هشدارها بهخصوص هنگامی بالا گرفت که روسیه کوشید امضای توافق در وین را بهمعافیت مراودات تجاریاش با رژیم مشروط کند؛ این نقطهیی بود که آژیرهای خطر دلباختگان «نگاه بهغرب» که توافق محتمل در وین را در خط میدیدند، بهصدا در آمد و کارگزاران سیاست خارجی رژیم هم بهمتحد استراتژیک خود روی ترش نشان دادند و گفتند: «همکاریهای ما با هیچ کشوری، از جمله روسیه نباید متأثر از تحریمها باشد» (امیر عبداللهیان در تماس تلفنی با لاوروف ـ ۱۷اسفند).
اگر چه رژیم پس از آنکه دریافت بویی که از اوکراین میشنید بوی کباب نیست، تلاش میکند حساب خود را از روسیه جدا کند، اما سؤال این است که اگر رفتن به مسکو و نماز خواندن در کرملین ناشی از ضرورت تکیه دادن یک رژیم سست و لرزان به یک دیوار محکم بود، اکنون که آن دیوار ترکهای اساسی برداشته، رژیم «قبای ژندة» خود را بهکجا میخواهد بیاویزد و در پناه بردن از دشمن اصلی خود، یعنی مردم و مقاومت ایران بهکدام قدرت میخواهد تکیه کند؟ این سؤالی است که این روزها خواب از چشمان ولیفقیه ارتجاع ربوده است.