۲بهمن۱۴۰۰
دیدار رئیسی با پوتین
آخوند ابراهیم رئیسی، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه و رسانههای باند خامنهای تلاش دارند با تبلیغات مضحک سفر رئیسی به روسیه، و ملاقات او با پوتین را بسیار مهم و دستآوردهای آنرا راهبردی قلمداد کنند، اما آن چنان که رسانه رژیم آنرا به چالش کشیدهاند، به بحرانی در درون رژیم تبدیل شده است.
در زمینه رابطه با روسیه آخوند رئیسی گفت: «هیچ محدودیتی برای توسعه روابط با روسیه نداریم و روابط ممتاز تهران-مسکو در تراز مناسبات راهبردی است و ارتقا نیز خواهد یافت» (خبرگزاری فارس ۳۰دی ۱۴۰۰).
خبرگزاری ایرنا نوشت سفر رئیسی « «ظرفیتهای مغفول مانده» را فعال کرده و «روابط تهران- مسکو» را «بر اساس منافع مشترک تنظیم کرده» (ایرنا ۳۰دی ۱۴۰۰).
اما واقعیت این است با توجه به منافع مشترک روسیه با کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای تاثیرگذار در سطح جهانی، و در شرایطی که کشورهای غربی در زمینه برنامه اتمی، موشکی، و منطقهیی درگیر تضادهای جدی با رژیم هستند، خواه ناخواه این تضادها سایه جدی بر روابط روسیه با رژیم میاندازد.
ضمن اینکه منافع کلان و راهبردی روسیه با کشورهای غربی و ثروتمند منطقه، مانع از این میشود که رابطه راهبردی بین این کشور و حاکمیت آخوندی شکل بگیرد.
وانگهی در شرایط کنونی ایران تحت حاکمیت آخوندها از چنان ظرفیت بالای اقتصادی برخوردار نیست که نظام بتواند از طریق آن رابطه راهبردی با روسیه برقرارکند، و روسیه نیز جز در زمینه تسلیحات و تجهیزات در سایر زمینهها دارای آنچنان توانمندی نیست که بتواند حفره عدم رابطه رژیم با کشورهای غربی دارای اقتصاد شکوفا و توانمند را پرکند.
اینها واقعیتهایی هستند که بسیاری از مهرهها و عناصر وابسته به باند مغلوب بر آن تأکید دارند.
روزنامه آرمان توافقات خائنانه و میهن برباد ده با چین و روسیه را زیرضرب گرفته و ضمن اینکه آنها را «غیرشفاف» دانسته نوشت: «با اینکه ایران دهها سال است که با روسیه در مراوده سیاسی و اقتصادی قرار دارد و تاریخ ایران پر از اقدامات خلاف روسیه برای منافع ملی ایران است ولی باز هم توافق ۲۰ساله با این کشور دولت را ذوقزده کرده و دلیل اصلی آن هم این است که دولت بیش از اینکه بهدنبال بهبود وضعیت روابط خارجی باشد بهدنبال دستاوردسازی است و در حقیقت غش کردن به طرف روسیه و چین در منظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی خیلی برای ایران منافع نخواهد داشت» (آرمان ۳۰دی ۱۴۰۰).
روزنامه جهان صنعت نیز ضمن اشاره به گدایی دولت رئیسی از روسیه برای داشتن روابط خوب با رژیم و متقابلا بیاعتنایی روسیه اعتراف کرد: «رئیسی و تیمی که برنامه سفر را چیدهاند باید فضای فکری مقامات روسی را به فضای فکری مقامات ایران نزدیک کنند. متأسفانه تاکنون این فضاهای فکری به هم نزدیک نشده است.
ایران سعی دارد که در حوزههای مختلف روابط راهبردی با روسیه داشته باشد اما تنها گذاشتن ایران در زمان تحریم و نوع رفتاری که روسها در سوریه یا در حوزه رژیم حقوقی دریای خزر انجام میدهند، نشان میدهد که فضای فکری آنها متفاوت است» (اعتماد ۳۰دی ۱۴۰۰).
ضمنا سطح مناسبات تجاری چین و روسیه با رژیم آنچنان بالا نیست که آنها بهخاطر حفظ این مناسبات، روابط تجاری خود با کشورهای غربی را دچار مشکل کنند.
بهنوشته روزنامه اعتماد۳۰دی ۱۴۰۰ «سهم ایران در مبادلات تجاری روسیه بسیار ناچیز است و کمتر از ۰.۵ است».
در زمینه صادرات نفت به چین سیاست خائنانه ارزانفروشی را پیش برده و با تخفیف بسیار نفت به این کشور صادر کرده است.
کشورهایی نظیر چین و روسیه با توجه به منافعی که در رابطه با کشورهای غربی بهخصوص آمریکا دارند در سربزنگاهها منافع راهبردی خود با این کشورها را بر رابطه با آن ترجیح دادهاند.
سؤال این است با توجه به این واقعیتها علت این همه تأکید خامنهای و دولت جلادان برای داشتن رابطه خوب با چین و روسیه و به نوشته روزنامه آرمان «غش کردن» دولت رئیسی برای رابطه با این کشورها چیست؟
جواب روشن است از آنجایی که نظام ولایت در داخل کشور خود را در معرض خطر قیام و سرنگونی میبیند، تضمین بقای خود در مقابل قیامهای مردم را تنها در گرو وطنفروشی و زدن چوب حراج منابع کشور به اجنبی جستجو میکند، همانطور که شاه خائن نیز همین سیاست را با کشورهای غربی دنبال میکرد.
روزنامه جهان صنعت نوشت: «بدون چون و چرا باید قبول کرد گروهی از سیاستمداران ایرانی درست یا نادرست همکاری نظامی ایران با روسیه برای بقای نظام جمهوری اسلامی یک ضرورت اجتنابناپذیر میدانند» (جهان صنعت ۳۰دی ۱۴۰۰).
این در شرایطی است که روسیه تاکنون تلاش داشته در زمینه صادرات انرژی و تبدیل شدن حکومت آخوندها به یک بازیگر کلیدی در این حوزه، جلوگیری کند، و طی سالیان گذشته در زمینه قیمت نفت همواره سیاستش را با عربستان و سایر کشورهای نفت خیز حوزه خلیجفارس در اوپک تنظیم کرده است.
بنابراین تلاش دولت جلادان برای داشتن یک رابطه راهبردی با روسیه و چین، و بیرون آوردن نظام از چالشها مختلف بهویژه موضوع سرنگونی تلاشی بیهوده است، ضمن اینکه حراج منابع دولت ایران و تکیه بر اجنبی هیچگاه نتوانسته هیچ حکومت درگلماندهای در ایران را از خطر سرنگونی به دست مردم نجات بدهد.