۳۰آذر۱۴۰۰
ایستگاه آخر
فتوای نخنما و شیادانه
فاشیسم بمبطلب دینی تاکنون نیت خود برای حصول به بمباتمی را پنهان میکرد. هر بار که افشاگریهای مقاومت ایران، پتهٔ پنهانکاریهایش را روی آب میانداخت، فتوای دجالگرانهٔ خامنهای را پیش میکشید که گفته است بمب اتمی حرام است!
«ما اعتقاد به بمب اتم نداریم، به سلاح اتمی نداریم؛ دنبالش هم نخواهیم رفت. بر طبق مبانی اعتقادی ما، مبانی دینی ما، بهکار بردن اینگونه وسائل کشتار جمعی اصلاً ممنوع است، حرام است. ». . ! (خامنهای. بهمن۸۸)
این پنهانکاری دو هدف را تعقیب میکرد:
۱ـ اساس پروژهٔ اتمی رژیم بر مخفیکاری و اغفال جامعه جهانی سوار بود و لودادن هدف نهایی آن (تولید بمب اتمی) کل طرح و برنامه را زیر سؤال میبرد.
۲ـ این اقدام بهمنظور گریز از تبعات اجتنابناپذیر تلاش برای تولید سلاح اتمی صورت میگرفت؛ تبعاتی از قبیل قرار گرفتن در ذیل منشور هفتم ملل متحد.
خواب بدون تعبیر «هستهیی شدن»!
برجام ۲۰۱۵ که با هدف مهار اتمی رژیم به تصویب رسیده بود، نتوانست سیاست بمبسازی را متوقف کند. فعالیتهای اتمی بهصورت چراغخاموش و با استفاده از شکافهای برجام ادامه پیدا کرد. این شکافها سبب شد که فاشیسم دینی موشکهای خود را توسعه داده و برای اهداف تروریستی، پهپاد را نیز به آن بیفزاید.
حال در بحبوحهٔ مذاکرات وین و سرشکستگیها و ناکامیهای پیدرپی، ناگهان ارگان خامنهای، کیهان بهطرزی آشکار سودای «قدرت هستهیی شدن»! [بخوانید داشتن بمب اتمی] را در سر میپزد.
«اگر همه تحریمها لغو نشود، غنیسازی اورانیوم را به ۹۰درصد میرساند و به یک قدرت هستهیی تبدیل میشویم». !
پیشتر از کیهان خامنهای، بیژن پیروز، یک کارشناس حکومتی گفته بود:
«در حالت تبلیغات اگر قرار باشد شما انفعالی عمل کنید یک چیزی بگوید شما جوابش را بدهید شما همیشه عقب هستید و آن همیشه کسی که آجندا، کسی که دستور جلسه را تعیین میکند دیگران هستند نه شما ما این را تقریباً ول کردیم یعنی ما کاری کردیم که برنامه هستهیی در ایران معادل بمب اتمی بشود خود بمب اتمی را هم اشتباه توضیح دادیم». ! (تلویزیون حکومتی افق. ۲۷آذر ۱۴۰۰)
این کارشناس در ادامه توضیح میدهد که میشود سلاح هستهیی ضد کشتار جمعی داشت اما نه در مقیاس بمبهای اتمی ویرانگر ناکازاکی و هیروشیما، بلکه در قوارهٔ «خمپارههای ۱۰ تنی یا موشکهای دارای کلاهک پلوتونیومی»!
«گربهٔ گیر افتاده در گوشهٔ دیوار»!
نفس چنین ادعاهایی، فتوای دجالگرانهٔ خامنهای را زیر سؤال میبرد و پوشالی بودن آن را برملا میکند. نشان میدهد که فتوا صادر کردنهای عمود خیمهٔ نظام، با این هدف بوده که یک پردهٔ دود برای استتار فعالیتهای بمبسازانه و سری رژیم ایجاد کند. یادآوری میشود که قبل از این نوابغ نظام، محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت روحانی، رازی را که نباید لو میداد، جار زده بود:
« «رهبری صراحتاً در فتوای خود فرمودند که تولید سلاح هستهیی خلاف شرع است و جمهوری اسلامی سراغ آن نمیرود و آن را حرام میداند. اما اگر گربهای را گوشهیی گیر بیندازند ممکن است رفتاری کند که گربهای که آزاد است آن رفتار را نمیکند»...
طبق این اظهارات میتوان نتیجه گرفت که اکنون شرایط برای فاشیسم دینی «عادی»! نیست و این گربهٔ شرور، ریاکار و بدجنس بدجوری در کنج دیوار گیر افتاده است و دارد رفتاری را میکند که از یک «گربهٔ آزاد»! سر نمیزند. بهعبارت دیگر از فرط لاعلاجی به سیم آخر زده است.
پایان دوران باجگیری
کیهان شریعتمداری تلاش میکند این شرایط غیرعادی و گیر افتادن در کنج دیوار را با شارلاتانیسم مخصوص به خود، علامت قدرت و ابتکارعمل بنآمد و در عالم توهم برای خامنهای پیروزی موهوم بتراشد.
«... ایران بزرگترین برنده مذاکرات وین است، چه این مذاکرات نتیجهبخش باشد و چه شکست بخورد. چون اگر آمریکا شروط و مطالبات قانونی و مشروع ایران را برای لغو کامل تحریمها بپذیرد، این یعنی برد بزرگ ملت ایران! در غیراین صورت ایران با خنثیسازی تحریمها و بهبود وضع اقتصادی، به برنامه هستهیی خود نیز ادامه میدهد و غنیسازی اورانیوم را از ۶۰ درصد، در صورت نیاز به ۹۰درصد هم میرساند و به یک قدرت هستهیی جهانی تبدیل میشود». !
جالب است که این حرفها در شرایطی زده میشود که هنوز یک هفته از دو فقره عقبنشینی آسانسوری رژیم در برابر آژانس و کشورهای طرف مذاکره یعنی کوتاهآمدن از لغو همه تحریمها و قبول لغو تحریمهای برجامی و همچنین پذیرش نصب دوربینهای نظارتی در سایت کرج نگذشته که این دود و دمها را به راه انداختهاند. عقبنشینیهایی که دقیقاً ریشه در وحشت رژیم از رفتن پرونده اتمی رژیم به شورا امنیت با تبعات بعدی آن و وضعیت انفجاری جامعه ایران دارد.
بنابراین برخلاف این اظهارات شیادانه و قدرتنماییهای پوشالی، واقعیتهای موجود از بنبست، فلاکت و استیصال خامنهای و سردمدارانش پرده برمیدارند. چنین پنجولکشیدنهایی میتواند برای فاشیسم دینی بسیار گران تمام شود. دوران پروپاگاندا برای باجگیریهای اتمی دیگر تجدید نخواهد شد.
«آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت»!