۳۰آذر۱۴۰۰
اقتصاد به گل نشسته ایران
پاسدار قالیباف در کسوت رئیس مجلس آخوندی در دیداری با اعضای مرکز پژوهشهای مجلس بهت و حیرت خویش را از اینکه چهل سال چه فاجعهیی در کشور رقم زده شده و چه فلاکتی بر مردم مستولی شده ابراز داشته است. این اعترافات از زبان یکی از رؤسای قوای رژیم آخوندی در تاریخ ثبت خواهد شد چرا که این دیگر مخالفان و منتقدان نیستند که گوشهای از سلطه ارتجاع قهار و خونریز اما جاهل و فرصتطلب را به مخاطب نشان میدهند.
عنوان مطالب قالیباف هم در همین راستاست: «اقتصاد ما به گِل نشسته است». وی در چرایی و چگونگی این رخداد فاجعه آفرین علل و دلایلی را بیان میکند که جای بحث بسیاری است اما اعترافات و اظهارات مشحون از بیبنیانی و بیفکری و بیسرانجامی این رژیم بسیار مهمتر است. وی با انتقاد از ساختار اداری و مدیریت دولتی در کشور گفت: «باید توجه کنیم که اگر امروز اقتصاد ما به گل نشسته و دچار بحران شده. ». (ایسنا۲۸آذر۱۴۰۰).
فروش نفت هم درمان ما نیست
قالیباف در تحلیل علل بهوجود آمدن این شرایط اقرار میکند پس از چهل سال که بر گرده مردم بینوای ایران سوار شدهاند هنوز نمیدانند که مسألهٔ اصلی این جامعه چیست! هنوز نمیدانند که اولویت مسائلی که باید به آن پرداخت کدامند! و طبعاً هنوز نمیدانند راهحل کدام است! و اینکه حتی فروش نفت و منابع و ثروت مردم ایران هیچ دردی را دوا نمیکند که هیچ بلکه بار مشکلات را طاقتفرساتر مینماید. وی خطاب به مرکز پژوهشهای مجلس رژیم میگوید:
«مشخص است که ما در حوزه حل مسأله و تشخیص مسأله دچار چالشهایی هستیم... باید بپذیریم حتی در شرایط بدون تحریم، اقتصاد نفتی هیچ مشکلی از مسائل امروز ما را حل نمیکند و درآمدهای نفتی پاسخگوی نیازهای ما نیست و معلوم است که مسیر بودجه مبتنی بر نفت مسیر درستی برای ما نیست و قطعاً مسیر صحیح مسیر مبتنی بر علم، فناوری و دانش بنیان است» (ابتکار۲۸آذر۱۴۰۰).
جالبتر اینکه به صراحت اعتراف میکند که کلی مطالعه کرده است و تازه یک واقعیت مهم را فهمیده است: «متأسفانه به روزمرگی افتادهایم و من این موضوع را با مطالعه میگویم»! برای تأیید حرفهایش اضافه میکند پس از بررسی از ۱۰دوره مجلس این نتیجه را گرفته است که رژیم آخوندی دچار روزمرگی شده است! لابد میداند ۱۰دوره مجلس تقربیا همان کل دوره حاکمیت نظام ولایت فقیه است و به زبان سادهتر اینکه از روز اول غصب حاکمیت مردم بر سرنوشتشان، هیچ طرح و برنامه و راهبردی نداشتهاند الا کسب و حفظ قدرت به هر قیمت و اوجب واجبات دانستن سلطه ولایت فقیه و چنگ انداختن بر جان و مال و ناموس مردم ایران.
برنامههای پوچ و قوانین تو خالی
قالیباف چنان از بیبنیانی این نظام جهل و خشونت به وحشت افتاده است که اذعان میکند «درهیچکدام از این بودجهها به یک نقطه موفق نرسیدهایم. هم در اجرا و هم در تصمیمگیری، متأسفانه دچار مسأله هستیم»
وی در نظام قانون نویسی رژیم آخوندی هم هیچ کورسویی از روشنایی یک کبریت نمیبینند و میگوید: «یکی از مشکلات امروز ما تدوین قوانینی است که قابلیت اجرا ندارد، ما نباید قوانینی را در مجلس تدوین کنیم که امکان اجرای آن وجود ندارد و اگر قانونی بنویسیم که امکان اجرای آن نباشد، اولین قانونشکن خودمان هستیم و اگر چنین کاری رخ دهد، بدتر از آن قانونی است که امکان اجرا دارد و سایر قوا آن را اجرا نمیکنند» (همان)
وی عاجزانه از مخاطب خود میخواهد یک فهم مشترک در اولویت مسائل امروز ارائه دهد! و یک فهم مشترک در اهداف سیاستگذاریها مطرح کند! چرا که اگر به این فهم مشترک نرسیم «نمیتوانیم گام محکمی در اداره کشور برداریم»!
لگد زدن به نقشه خامنهای
قالیباف به طرحها و نقشههای «رهبر» هم خرده میگیرد که ما نمیتوانیم آینده همین تعداد از جوانان و فرزندان ملت ایران را تأمین کنیم: «امروز در اوج ظرفیت منابع انسانی و در جوانترین شرایط و باسوادترین شرایط هستیم، اما از همین لحظه نیز استفاده نمیکنیم و در غم شرایط جمعیتی ۲۰سال آینده هستیم» (مهر۲۷آذر۱۴۰۰).
قالیباف در همین رابطه هم اولویتهای خود را در برابر خیالپردازیهای «آقا» عنوان میکند که مسألهٔ جمعیت را در کنار مسألهٔ آب از غامض ترین مشکلات کشور میداند که تابهحال کسی برای آنها فکری نکرده است در حالی که اولویت فوری فقر و فلاکت و اختلاف طبقاتی و نهایتاً مهاجرت نخبگان است.
وی در پایان این سیاهنماییها! به یک فقره از کارنامه مفتضح مدیران دولتی در امر خودروسازی اشاره میکند که حاصل چپاولگری و حقوقهای نجومی است که جز بدهیهای سرسام آوری که حتی نمیتواند حدود آن را نیز تعیین کند، ثمری نداشته است.
«به استناد صحبتهای وزیر صمت میگویم که بدهیهای خودروسازان به روایتی به ۸۵هزار میلیارد تومان رسیده و به تحلیل دیگری به ۱۸۵هزار میلیارد تومان رسیده است و این طبیعی است که وقتی مدیریت از جیب خود خرج نمیکند و فقط مدیریت میکند! برای بیتالمال بدهی ایجاد خواهد کرد» (همان).