۱۹آذر۱۴۰۰
خیزش اصفهان
مرگ بر جهان عمامهداران ریایی وزیدن گرفته است. این پیامی است که از هر خبر، پادکست، ویدئو، سایت، شبکهٔ اجتماعی، روزنامه استنباط میشود. بهعبارت دیگر هر خبر اجتماعی و سیاسی را که رصد میکنیم دو پیام موازی از آن ساطع میشود: «ریزش و خیزش». ریزش بهمعنی افتادن موریانهٔ هلاکت و پوسیدگی در پایههای اقتدار پوشالی حاکمیتی که روزگاری خود را یک امپراطوری تصور میکرد؛ یک امپراطوری که قلب آن در بیت خامنهای میزد و بازوانش در گسترهٔ یک هلال فرضی به جلو میخزید. پاسدار دژخیم قاسم سلیمانی مدعی بود که در هر اقلیمی یک ارتش برای حفاظت از امالقرای بنیادگرایی تشکیل داده است، امروز این امپراطوری مقوایی در درون در معرض پوسیدگی و فروریزی است، در بیرون تندبادهای سهمگین خیزشهای انفجاری چنان آن را احاطه کردهاند که پیاپی به درون لاک خود میخزد و در هراس از روز بزرگ انتقام خلق، پیوسته بر لایههای حفاظتی خود میافزاید و طرح پشت طرح، ارائه میکند و خواستار افزایش نیروهای بدنام سرکوب میشود.
ریزش و خیزش مانند دو لبهٔ یک قیچی عظیم در حال برش دادن و ریز ریز کردن نظام مقدس و ولیفقیه هیمنه باخته و طلسم شکستهٔ آن هستند. این دو در یک رابطهٔ دیالکتیکی روی هم تأثیر میگذارند. به میزانی که خیزش در جامعه رشد تصاعدی مییابد، ریزش در درون حاکمیت نیز از این رشد تبعیت میکند و ریزشهای بیشتر، خیزشهای بیشتر را بهدنبال دارد.
حضور رئیسی در دانشگاه صنعتی شریف برای قدرتنمایی در روز دانشجو، ابعاد جدیدی از این ریزش را برملا کرد. صحبتهای یک دانشجوی بسیجی در حیات خلوت یک گردهمایی حکومتی نشان داد که خانه از پای بست ویران است. با هیچ تحلیلی نمیتوان صحبتهای ایراد شده در این مراسم را کلیشهیی، هماهنگشده از قبل و پازلی از یک نمایش تکراری دانست.
در این مراسم خط قرمزهای رژیم، یکی بعد از دیگری شلاقکش و لجنمال شد. خط قرمزهایی که عبور از آنها ولو در لفظ محصول اتمسفری است که خیزشهای اجتماعی و پراتیکهای اختناقشکن کانونهای شورشی آن را ایجاد کردهاند. وقتی در درون حاکمیت و در حیات خلوت آن این خطوط قرمز شلاقکش میشوند، از روی آن میتوان وضعیت جامعه و طیفهای عظیم ناراضیان و قیامآفرینان را دریافت.
یکبار بهصورت محوری اظهارات آن دانشجوی بسیجی را مرور کنیم تا ابعاد ریزش بهتر مشخص شود.
۱ـ رئیسی رئیس دولتی نامیده شد که هر بخشی از دولتش را به نمایندهٔ یکی از باندهای فاسد و یا ناکارآمد قدرت و ثروت بخشیده است. یادآوری میشود که خامنهای این دولت سوگلی را دولت جوان حزباللهی نامیده بود.
۲ـ کابینهٔ رئیسی امنیتیترین کابینه خوانده شد که از انتصاب فرماندهان سپاه در مناصب دولتی تشکیل شده است. «امنیتیترین کابینه» عبارت لغزآمیز قبلی باند خامنهای خطاب به دولت روحانی بود.
۳ـ وعدههای تبلیغاتی و انتخاباتی رئیسی به چالش گرفته شد و پوشالی بودن آنها بیشازپیش به اثبات رسید.
۴ـ این اظهارات اثبات کرد که جامعهٔ ایران با سرکوب شدید مواجه است و معترضان به بهانههای مختلف در دالانهای قوه قضاییه منتظر محاکمه هستند. این وضعیت راهی جز خشونت [بخوانید آتش در برابر آتش] در پیش پای مردم باقی نمیگذارد.
۵ـ فساد سیستماتیک و نظامیگری افسار گسیخته، فقر شدید اقتصادی، شکاف سرسامآور طبقاتی و... هزینههای سنگینی را بر مردم تحمیل کرده و پاسخ حکومت به آنها یا شعار تو خالی بوده یا سرکوب، بازداشت، باتون، گازاشکآور، گلولهٔ جنگی و ساچمه.
۶ـ یادآوری و تأکید بر قیامهای آبان ۹۸ و قیام خوزستان و اصفهان و برجستهکردن این گزاره که حکومت تنها با ضرب گلوله خود را توانسته است خود را حفظ نماید.
۷ـ تأکید بر رقم واقعی کشتهشدگان آبان۹۸ بهنقل از خبرگزاری رویتر و زیر سؤال بردن آمار ساختگی رژیم.
۸ـ تأکید بر دستگیری دانشجویان، اساتید دانشگاه و پژوهشگران و پروندهسازی برای آنها از جمله علی یونسی و امیرحسین مرادی و هشدار به حکومت در مورد قیامها و شورشهای در تقدیر.
تمامی این محورها خط قرمز دیکتاتوری دینی بوده و عبور از آنها را برنمیتابیده است. این سخنان در فحوای خود یک دهنکجی آشکار به خامنهای است. بیانگر نضج و نفوذ مواضع و تحلیلهای سیاسی مجاهدین و مقاومت ایران در تار و پود اجتماع و گفتوگوی روزانهٔ مردم است. دانشجویان بهعنوان قشرهای پیشتاز اکنون بیش از هر قشر دیگر در معرض این مواضع قرار دارند.
چنین خطری است که یک روز بعد سخنگوی سپاه، پاسدار رمضان شریف را بر آن میدارد تا بگوید:
«ما به نیاز به جهاد تبیین داریم... دشمن با ابزارهای بسیار حرفهیی تلاش میکند که همه داشتهها و دستآوردهای ما را دچار تردید و زیر سؤال ببرد... دشمن تلاش میکند با امپراطوری رسانهیی خود امید و آینده را از جامعه، نظام دینی و انقلاب ما بگیرد؛ در این صحنه اگر غفلت کنیم، دیر بجنبیم و هوشمندانه رفتار نکنیم جریان عملیات روانی و رسانهیی دشمن میتواند روی افکار عمومی تأثیر بگذارد» (تسنیم ۱۸آذر۱۴۰۰)....
آری، مرگ بر جهان عمامهداران وزیدن گرفته است. این سونامی را دیگر هیچ نیرویی نمیتواند مهار کند.