اقتصاد ورشکسته آخوندها
کار دولت آخوند رئیسی جلاد در مورد وضعیت اقتصادی از امیددرمانی و انشاءالله درمانی خیلی زودتر از آنچه که فکر میکرد به ابراز وحشت و نگرانی کشیده شده است. کارشناسان و ناظران این سرعت در بیان واقعیت را از نتایج بیراهحلی و نگرانی از پیامدهای این وضعیت میدانند. کما اینکه کارشناسان حکومتی پیش از این به آخوند رئیسی هشدار میدادند که این وعدهدرمانیها به افزایش مطالبات مردم میانجامد. اما واقعیت این است که در حال حاضر نظام به نقطهیی رسیده که سادهترین حقوق مردم در کف مطالبات را هم قادر نیست پاسخ بدهد. این وضع بالاخره چه سمتی خواهد داشت و آیا راهکاری برای آن هست؟
خاندوزی وزیر اقتصاد آخوند رئیسی که هنگام گرفتن رأی اعتماد از مجلس دستنشانده خامنهای، وعدههای سرخرمن میداد که بهزودی اوضاع اقتصادی مردم را گل و بلبل خواهد کرد، به فاصله سه ماه از میان باتلاق اقتصادی نظام روز ۲۷آذر در پاسخ به سؤال مجری تلویزیون شبکه یک رژیم که میپرسد بفرمایید که برای ظرف مدتی که سپری شده چه تمهیداتی داشتید؟
میگوید: «شما وارد یک خانهای شدهاید که این خانه خیلی شلخته است. بسیاری از امور سرجای خودش نیست و شما باید برای این وضعیت نابهنجار و غیرقابل تحمل چارهای بکنید. یک ذهن منسجم میخواهد و یک برنامه دقیق و تیم اجرایی برای اصلاح این وضعیت شلخته و آشفته».
آنچه که خاندوزی و نظام آخوندی را در حال حاضر به این آشفتگی رسانده، گیر کردن در چنبرهٔ کسر بودجه و شانه خالی کردن از پرداخت ارز ۴۲۰۰تومانی از یکسو و خیز مجدد برای گران کردن بنزین از سوی دیگر است که به تنهایی کابوس قیام ۹۸ را در پیش چشم نظام زنده کرده است. حذف ارز ۴۲۰۰تومانی یا ابقای آن از نظر کارشناسان حکومتی چیزی جز روشن کردن فتیلهٔ انفجار خشم مردم نیست.
زمانیان کارشناس حکومتی روز ۳۰آذر در گفتگو با تلویزیون شبکه دو رژیم در همین رابطه گفت: «اولا باید از تجربه درس گرفت تجربه برای همین است. دو، ببینید آقای قالیباف اگر یکی به من بگوید این فنر را نگهدار توی دستت و فشرده نگهش دار من باید بفهمم که بالاخره یک روز، دو روز، چهار روز بالاخره من که نمیتوانم تا ابد این را نگه دارم، یک روزی دستم این را رها در واقع نمیتوانم کنترلش کنم. آیا واقعاً سیاست گذار متوجه نیست که من اگر بخواهم ارز ۴۲۰۰ نگهدارم در حالیکه همه چیز بهخاطر چاپ پول و خلق پول و افزایش نقدینگی داره گران میشه... این هی فشاره بیشتر و بیشتر میشه عاقبت این نردبام افتادنیست، اینکه شکی در آن نیست. لاجرم آن کس که بالاتر نشست هر چقدر فاصله این قیمت واقعی با این فنر فشرده بیشتر بشه اون روزی که رها بشه ضرب شست سختتری نشان میدهد».
وحشت از این ضرب شست سختتر این روزها، تمامی رژیم را فراگرفته، چرا که رانتخواران بالای نظام برای مردم شناخته شدهاند، از بیت ولیفقیه تا سپاه پاسداران. هر چند که برخی برای در بردن خودشان مستقیم اسم آنها را نیاورند و با شیوههای خاص و استفاده از واژههای من درآوردی مثل «قاچاق معکوس» بهعملکردشان اشاره کنند.
شقاقی شهری اقتصاددان حکومتی روز ۳۰ی در گفتگو با شبکه خبر رژیم گفت:
ولی میخواهم بگویم واقعاً این سه سال این ارز ۴۲۰۰تومان یک اقلیت دههزار نفری را ابر ثروتمند شان کرد و یک ملت ۸۵میلیون نفری واقعاً گرفتار این مسأله شدند... اتفاقات بسیار عجیبی در این کشور افتاد حتی ما به التفاوت این ارز ترجیحی و ارز نیمایی موجب شد که قاچاق معکوس صورت گرفت و عملاً ما یارانه دادیم به گروه ثروتمندی که با اون پول یارانه قاچاق معکوس انجام شد».
هر چقدر این کارگزاران حکومتی با ابهام به ریشه مشکل اشاره میکنند اما واقعیت این است کار به جایی رسیده که برخی از سایر کارشناسان حکومتی که در بیرون مدار قدرت قرار گرفتهاند صریحتر به این واقعیت اعتراف میکنند.
رنانی اقتصاددان حکومتی از باند مغلوب نوشت در روزنامه حکومتی جهان صنعت ۳۰آذر نوشت: «باید صراحتاً اعلام کرد معضلات اقتصادی ما بهگونهیی پیچیده است و چنان به سطوح سیاسی و اجتماعی و روانشناختی گره خورده که بهطور مشخص کار ویژهیی از اقتصاددانان برنمیآید». این اقتصاددان حکومتی تأکید کرد «اگر بهترین و برجستهترین اقتصاددانان را هم اگر بیاوریم میگویند که نمیتوانیم برای اقتصاد ایران نسخهای بنویسیم».
همه این واقعیتها و اعترافها نشان میدهد که تنها نسخهٔ نجات اقتصاد ایران، همان نسخهٔ نجات ایران از حاکمیت پلید ولایت فقیه است که فقط با سرنگونی این نظام محقق میشود.