۱۲آبان۱۴۰۰
آکسیون حامیان مقاومت علیه آخوند رئیسی
جهل، شقاوت است
بیسوادی کلاسیک، بیسوادی سیاسی و بیسوادی اقتصادی ابراهیم رئیسی کار دست نظام ملایان و کارگزاران آن در مجلس، کابینه، استانداریها و رسانههای حکومتی داده است.
خامنهای برای برونرفت از دومینوی بحرانها از پس قیام آبان ۹۸، خواست با گماشتن مجلس حزباللهی و رئیسجمهور حزباللهی، بهزعم خودش رفع بلا بکند؛ نگو که اصل بلا و چاه ویل نظام در گزینههای حزباللهی با دوز بالای بیسوادی و جنایتپیشهگی و کسب و کار با مرگ است.
از بیسوادی، بیعلمی، باندسالاری و فامیلسالاری دستگاه صدارت آخوندها که شهرهٔ عام و خاص است بگذریم، یک قلم از معجون دجالیت مذهبی و حرافیها و مفتگوییهای کارگزاران این نظام را در باب حل معجزهآسای بحران اقتصادی توسط دولت رئیسی، سایت حکومتی عصر ایران به تاریخ ۲آبان ۱۴۰۰ چنین بازخورد داده است:
«اقتصاد علم است. اقتصاد، ایدئولوژی نیست. بخش مهمی از مشکلات اقتصادی، ناشی از حرفهای غیرعلمی و بیارزش مسؤلان است».
خوب است یادآوری شود که آخوند حسین جنتی که ریاست مادامالعمر شورای نگهبان ارتجاع را از خامنهای گرفته است، در خاطرات خود از اوان سر کار آمدن نظام ملایان، به گماشته شدش توسط خمینی برای رسیدگی به کارهای قوه قضاییه اشاره میکرد. او میگفت که به خمینی یادآوری کرده است که هیچ علم و علومی در این زمینه ندارد؛ بقیه هم همینطور؛ ولی طبق فرمان امام باید کارها را دست میگرفتیم! کار دست گرفتنهایی که فقط شکنجه و اعدام و قتلعام را تجویز میکرده است. در سایهٔ همین کار دست گرفتنها هم بود که ابراهیم رئیسیِ بیسواد از یک پاسدار زندانبان به هیأت مرگ تابستان ۶۷ رسید!
یکی از آخوندهای شریک در قتلعام تابستان ۶۷ بهنام حمیدی هم اعتراف میکرد که بدون علم قضا و داشتن آگاهی حقوقی، موظف به رسیدگی به پروندههای زندانیان سیاسی در زیر نظر رازینی شده و حکم اعدام داده و مباشر در قتلعام ۶۷ بوده است.
این سابقهٔ بیسوادیِ همهجانبه در نظام بنیادگذاری شده توسط خمینی، قدمتی بهاندازه عمر رژیم دارد. آخوند جانی صادق خلخالی هم بدون احراز اولیهترین شروط و مراحل قضاوت، به امر خمینی مشغول درو کردن جان انسانها با حکمهای لفظی و شفاهی و لحظهیی و آنی میشد. او با هیچ مرجع دادگستری و حقوقی و علم و علوم و ضوابط آنها کاری نداشت و هیچ تصوری هم از حقوقبشر نمیتوانست داشته باشد؛ بلکه وظیفهاش در حد غریزهٔ یک گراز هنگام درندگی و شخم زدن مزارع حیات آدمیان بود.
حالا این بیسوادیهای همهجانبهٔ تلفیق شده را با یک ایدئولوژی قرونوسطایی و ضدبشریِ آخوندی تصور کنید که چه ویرانگریهایی در عرصههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و معیشت جامعه و مردم ایران ایجاد کرده است. اینها را با باندسالاری، فامیلسالاری و دامادسالاری و لمپنپیشهگیِ اخلاقیِ دستگاه حاکمیت ولایت فقیه جمع بزنید تا عیان باشد که علت و اساس فقر مطلق یکسوم جمعیت مردم ایران و دادخواهیها و فغان و فریادهای روزانهٔ تمام اقشار و صنوف و مادران ایرانزمین، در چیست و در کجاست. حالا تصور کن گرازان را به راغ و باغ ایران!
بر چنین زمینهیی، حالا بیسوادی همهجانبهٔ ابراهیم رئیسی در مجلس آخوندی، در رسانههای حکومتی و البته در شبکههای مجازی، آیینهیی مقابل عاقبتاندیشی خامنهای با گماشتن رئیسی شده است. عاقبتی که هنوز سه ماه از عمر کابینه سوگلی خامنهای نگذشته، هشدار سایت حکومتی عصر ایران، عواقبی بر آن میافزاید و انذار میدهد که:
«مسؤلان جمهوری اسلامی ایران! حواستان کجاست؟! از توفان خشم مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، توان عبور خواهید داشت؟! (۲ آبان ۱۴۰۰)