۲۹مهر۱۴۰۰
به درک واصل شدن داوود رحمانی همکار لاجوردی و سر دژخیم شکنجهگاه قزلحصار
داوود رحمانی که زندانیان سیاسی دههٔ ۶۰ او را بهنام «حاج داوود» میشناسند، روز ۲۸مهر ۱۴۰۰مرد.
حاج داوود شانه بهشانهٔ لاجوردی، یکی از داسها و تبرهای خمینی برای قلع و قمع کردن اخلاق و منش انسانی و درو کردن جان انسانهای پیشتاز آرمان آزادی بود.
حاج داوود را دم در ورودی بندهای زندان قزلحصار تصور کنید که در حلقهٔ چند پاسدار میایستاد و رو به صدها زندانی داخل بند با نازلترین لحن لمپنی ناب، داد میزد و قاطی دادهایش فحشهای چارواداری و ناموسی به زندانیان سیاسی میداد. او داشت کمبود شخصیت، حقارت اخلاقی و پلشتی فرهنگیاش را در مقابل باسوادی، پرنسیپ و منش والای زندانیان مجاهد و مبارز عقدهگشایی میکرد.
حاج داوود سمبل برجستهٔ زنستیزی ــ کانون تفکر حاکمیت ولایت فقیه ــ با شاخص درندهخویی استثماری بود. این درندهخویی در شکنجه و آزار زنان زندانی به حیوانیترین شکل عقدهگشاینهاش بروز میکرد. زنانی که کتاب خاطرات زندان نوشتهاند، با رعایت اصول اخلاقی و فرهنگ اجتماعی، هیولایی زنستیز و گرازی وحشی را توصیف نمودهاند که شاهدمثالش را حتی در مناسبات غریزیِ حیوانات نمیتوان یافت.
حاج داوود شاخهیی از دستههای لمپن و چماقدار نگهدار نظام اسلامی آخوندها در داخل زندان بود. لمپنها و چماقدارهایی که در سالهای ۵۸ و ۵۹ با زعامت خمینی و بهشتی به جان گروههای سیاسی و زنان میافتادند و از سال۶۰ به بعد به زندانها برای بازجویی و شکنجهگری اعزام شدند.
حاج داوود برآمده از فرو خوردهترین عقدههای روانی، اخلاقی و جنسیتی با نازلترین فرهنگ در لایههای لمپنیسم، سمبل اجتماعیِ ایدئولوژی خمینی و عصارهٔ فرهنگ برآمده از آن بود.
حاج داوود با ظاهر سر تا پایش و با کلماتی که مغزش را پردهبرداری میکردند، یک اتاق تشریح کامل برای کالبدشکافیِ روانشناختیِ جنایت بود.
حاج داوود سالها سال در برابر پایداری انسانی و پرنسیپهای مبارزاتیِ مجاهدین و مبارزین، عقدهگشایی و فرافکنی میکرد؛ هزاران زن و مرد مجاهد و مبارز والاتبار شکنجه، تیرباران و قتلعام شدند، ولی حاج داوود هرگز به مرادش و رضایت نفس نمیرسید و نرسید.
حاج داوود یک تاریخچه از بربریت بو نبرده از مراحل نخستین تمدن بشری، یک آیشمن دونپایه در معاونت لاجوردی و گیلانی و داس صیقل خوردهٔ برآمده از قسمخوردن به اصل ولایت فقیه بود.
دژخیم داوود رحمانی با آنچه که از ماهیت وی برآمد و نمود کرد، برگی قابل توجه از کارنامهٔ تربیت و پرورش نظام اسلامی خمینی و آخوندهای حکومتی بود. این برگ از کارنامهٔ رژیم ملایان باید با حضور خانوادهها و کیفرخواست هزاران زندانی سیاسیِ دههٔ ۶۰، محاکمه و بسا بیش از این معرفی میشد.
بهجاست زندانیان سیاسی برای آگاهیِ هر چه بیشتر نسلهای دهههای ۶۰ تاکنون، گزارههای خاص پرونده حاج داوود در کتابهایشان را در سندی یکپارچه و مرجع گردآورند و در معرض مطالعهٔ عمومی قرار دهند.