۲مهر۱۴۰۰
دخالتهای آخوندها در کشورهای همسایه
حاکمیت آخوندی سالیان است که در صحنه بینالمللی در انزوا است، انزوایی که ناشی از پیشبرد پروژه ضد ملی اتمی، سیاست تجاوزکارانه در منطقه و دخالت در امور کشورهای دیگر، و پیش برد برنامه موشکی است که آن هم ماهیتی تجاوزکارانه و توسعهطلبانه دارد.
پیش برد این سیاستها ناشی از ماهیت ارتجاعی و تنشزای آن است، که تحت پوش صدور انقلاب و بمبسازی اتمی میخواهد بر بحرانهای داخلی سرپوش بگذارد، و بهطور مقطعی که که شده این موارد را سرپوشی برای سرکوب و اختناق مردم در داخل و گریز از سرنگونی بکند
واقعیت این است که در سالیان اخیر عملاً به اثبات رسیده گرچه این سیاست برای رژیم بهطور مقطعی نتایجی داشته، اما در درازمدت به زیان آن تمام شده است، ضمن اینکه نظام آخوندی را به انزوا و حتی تقابل با جامعه بینالمللی کشانده و بحرانهای داخلی را هم افزایش داده است.
روزنامه اعتماد با عنوان «تنهایی استراتژیک ایران، تنشزدایی و درون زایی» نوشت: « «تنهایی استراتژیک ایران» بهویژه در تاریخ معاصر ایران تنگناها و مصیبتهای زیادی را برای کشورمان ایجاد کرده است. این تنهایی در ذات خود تنشزا است. تنش با همسایه ترک، تنش با همسایه روس، تنش با همسایه عرب، تنش با همسایه پشتون، تنش با ازبک، تنش با تیرههای مذهبی و زبانی پیرامونی ناهمگون با مذهب و زبان جامعه ایرانی، تنش با نظم بینالمللی و مهمتر از همه تنش بدون زمینههای ائتلافها و اتحادهای سیاسی و قس علی هذا. از سوی دیگر تنش، بهویژه تنش دایمی با محیط پیرامونی و جهان بهتدریج ریشه توسعه را نابود و کشور را به سوی فقر و عقبماندگی از همسایگان و همترازان، درگیری و خشونت و نهایتاً تجزیه سوق میدهد» (اعتماد ۳۱شهریور ۱۴۰۰).
در چنین شرایطی علیالقاعده میبایست سخنرانی آخوند رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در راستای حل این مشکلات و تنشزدایی با کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی خصوصاً در زمینه اتمی و پیشرفت مذاکرات در امر برجام میبود، اما سخنان او در راستای حل این مسایل نبود بهنحوی که موضوع طعن و تمسخر باند رقیب و رسانههای حکومتی قرار گرفت
روزنامه ستاره صبح نوشت: «نمیتوان میان حضور رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل و آینده برجام ارتباط معنا دار ایجاد کرد. ملاک به نتیجه رسیدن برجام این است که از یکطرف مواضع جمهوری اسلامی درباره برجام تغییر کند و از سوی دیگر نیز کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا گام های عملی برای احیای برجام از جمله برداشته شدن تحریمها بردارد» (ستاره صبح ۳۱ شهریور۱۴۰۰).
واضح است که ضرورت برداشتن گامهای عملی برای احیای برجام و اساساً روابط بهتر با کشورهای غربی، عقبنشینی در سه زمینه اتمی، سیاست منطقهیی و قطع حمایت از تروریستها و کوتاهآمدن از برنامه موشکی است.
مقالهنویس روزنامه آفتاب یزد سخنرانی رئیسی را «فرصت سوزی» و تکرار مکررات ارزیابی کرد: «سخنان رئیسجمهور هیچ نقطه مثبتی نداشت... تکرار مکررات و گفتن جملاتی که بیشتر شبیه سرتیتر اخبار بود. ابتدا در این متن نسبت به ادامه مذاکرات، نیاز به رفع تحریم، بازگشت پولهای بلوکه شده، ادامه همکاری با آژانس انرژی اتمی، مسأله نفت و انرژی و روابط تهران با همسایگان نظرات قاطع خود را بیان کنیم و سپس در قدم دوم به سراغ مسأله افغانستان، وضعیت یمن و سوریه برویم و در پایان نسبت به شرایط پاندمی در جهان حرف بزنیم» (آفتاب یزد ۱مهر ۱۴۰۰).
روزنامه جهان صنعت هم سخنرانی رئیسی را کلیگویی ارزیابی کرد: «یک سری توصیفات کلی مبنی بر اینکه ما کشوری کهنسال و مستقل هستیم و حرفهای خودمان را میزنیم، شروع کرد» توصیف کرد که تکراری و اینکه «این مواضع خیلی هم جدید نبود و قبلاً هم بارها اعلام شده بود. از آنجایی که حرف و موضع تازهیی در سخنرانی رئیسی بیان نشد، برخی احتمالاً ایراد گرفته و میگویند که ایران باید از فرصت سخنرانی در مجمع عمومی به شکل دیگر و بهتری بهره میبرد. قطعاً انتقاداتی وارد است اما بهتر است در همین ابتدای کار دولت، خیلی به این موضوع نپردازیم و از کنار آن بگذریم» (جهان صنعت ۱مهر ۱۴۰۰).
بسیار روشن است اگر رژیم عملاً علاوه بر اتمی پای صحبت و مذاکره حول دخالتهای منطقهای و برنامه موشکیاش نیاید، قطعاً امکان توافق روی برجام و سایر مواردی که کشورهای بزرگ غربی انتظار دارند امکانپذیر نیست.
ضمن اینکه آمریکا هم اعلام کرده است از مذاکرات چیز بیشتری نصیب حکومت آخوندی نمیشود و باید به سطح امتیاز ناچیزی که در چند دور مذاکرات گذشته در وین برای آن قائل شده قانع باشد.
بنابراین رژیم یا باید به چیزی بالاتر از برجام ۲۰۱۵تن بدهد و پای زهرخوران منطقهای و موشکی بیاید و یا اینکه اگر کوتاه نیاید که در این صورت ضمن بالا رفتن تنش با این کشورها باعث میشود پرونده اتمی به شورای امنیت ارجاع دهد و تبعات بعدی آن بر رژیم بار شود.
بیدلیل نیست که روزنامه جهان صنعت به رئیسی توصیه میکند مواظب حرف زدن و موضعگیریهایش در امور خارجی خصوصاً در زمینه اتمی و رابطه با آمریکا باشد چرا که «نظام سیاسی آمریکا و اقتصاد این کشور بهرغم همه تهدیدهایی که بر آن متصور است قدرت نفوذی فوقالعاده دارد و در این باره روسیه و چین هرگز در حال حاضر قدرت آمریکا را ندارند. بنابراین باید توجه داشته باشیم نمیتوان حرفی زد که تنها برای ایران هزینه دارد و سودی از آن متصور نیست» (همان منبع).
البته خامنهای به این گمان واهی که نگاه به شرق او میتواند رابطه چین و روسیه را با آمریکا تحتالشعاع رابطه آنها با حاکمیت آخوندی قرار بدهد، میز خود را میچیند که البته سخت در اشتباه است.
زیرا آنچنان که تابهحال هم دیده شه آنها هرگز منافع کلان اقتصادی با آمریکا را تحتالشعاع رابطه با نظام آخوندی قرار نمیدهند. تندادن به تحریمهای آمریکا طی سالیان اخیر گویا این واقعیت است.
بنابراین این رژیم است که در بنبست قرار دارد و عملاً نمیتواند پرونده اتمی را تعیینتکلیف کند چرا که بین تندادن و زهرخوران از یکطرف و ایستادن و مقابله با جامعه جهانی و ارجاع پرونده اتمی به شورای امنیت و تبعات آن گیر کرده است. چرا که هر راهی را که انتخاب کند نهایتش برای رژیم مرگبار است. به این میگویند بنبست استراتژیک.