۲مهر۱۴۰۰
تظاهرات ایرانیان آزاده علیه آخوند رئیسی
موضوع سخنرانی ابراهیم رئیسی در سازمان ملل به یک مضحکه تبدیل شده است. این سخنرانی که قرار بود برای جلاد۶۷ بهطور خاص و برای استبداد دینی بهطور عام آبرو و اعتبار بخرد و سیاست خارجی دولت جوان حزباللهی را هموار نماید؛ اما چنین نشد و بهاندازهیی بیریخت بود که از سوی روزنامههای حکومتی نیز به سخره گرفته شد.
انشایی با الگوی لو رفته و باسمهیی
این بهاصطلاح سخنرانی یک روخوانی دستچندم از یک انشای باسمهیی بیش نبود؛ انشایی که میتوان گفت در اغلب دورههای ریاستجمهوری این رژیم از یک الگوی ثابت پیروی کرده است؛ الگویی که شامل محورهای زیر است:
۱ـ طرح ولایت فقیه و اسلام ارتجاعی و ادعای دروغین نجات ملتهای مستضعف توسط فاشیسم دینی از چنگال استکبار و کوبیدن سنگ فلسطین به سینه و خواندن روضهٔ مفصل در این زمینه.
۲ـ طرح اخلاقیات و آموزههای مذهبی با این نقطه عزیمت که گویی ناجمهوری آخوندی مدینهٔ فاضلهٔ اخلاق و ارزشهای بهجا مانده از پیامبران و ائمه است و برای نجات بشریت از فساد و تیرهروزی آمده است.
۳ـ سخن کلی گفتن از «عدالت» که معلوم نیست منظور کدام عدالت است.
۴ـ سخن گفتن کلی و بیخاصیت از آزادی. این یکی وصلهٔ ناجوری است که اگر همهٔ چسبهای دنیا بسیج شوند، نمیتوانند آن را به عبای خامنهای و رئیسی بچسبانند.
۴ـ طرح بیاعتمادی دنیا به حکومتی که خود را نمایندهٔ خدا در زمین مینامد و بهطور متقابل طرح بیاعتمادی آخوندها به تمام دنیا.
۵ـ یک مقوله هم که از زمان آخوند خاتمی مد شد و به این انشا راه پیدا کرد، ادعای پوچ و میانتهی در مورد تعامل با سایر دولتها و ملتهاست. این انگی است که بهطور واقعی به نظام ولایت فقیه نمیچسبد؛ زیرا تنها زبانی که تاکنون بهوسیلهٔ آن با جهان گفتگو کرده زبان بمب، بنیادگرایی، ترور و مرگ بوده است.
خانهنشینی بیبی!
قبل از موعد سخنرانی، کارچاقکنهای حکومتی میخواستند اینگونه وانمود کنند که گویا شرکت نکردن حضوری جلاد۶۷ در سازمان ملل بهخاطر رعایت پروتکلهای پاندمی است؛ بهزودی معلوم شد که خانهنشینی بیبی از بیچادری است و رئیسی از ترس دادخواهان قتلعام۶۷ جرأت آفتابی شدن در بیرون از حاکمیت نظام ولایت فقیه را ندارد؛ زیرا تجربهٔ حمید نوری در مقابل چشم او بود. خوب میدانست که اگر هیچ مانع قانونی یا اتفاق دیگری برایش رخ ندهد، هواداران مجاهدین، این سفر را بر سرش آوار خواهند کرد. از این رو عطای حضور در سازمان ملل را به لقای آن بخشید.
یک انشا با چند دروغ شاخدار
در این انشای از قبل ضبط شده، او چند دروغ شاخدار سر هم کرده یا بنا به اذن ولیفقیه برای او سر هم کرده بودند. در هر حال نتیجه یکی است.
۱ـ او خود را «منتخب ملت بزرگ ایران»! نامید. حال آن که همه میدانند که خامنهای با حذف یا تضعیف باقی رقبا در شورای نگهبان ارتجاع و از دل یک انتخابات مهندسی شده او را بیرون کشید و به تعبیر گویاتر منتصب کرد.
۲ـ رئیسی گفت که حامل پیام «عقلانیت، عدالت و آزادی» برای حیات انسان معاصر است. این یک شوخی بیمزه و بیمسما از سوی رئیس یک حکومت توتالیتاریستی بیش نیست. اگر منظور او از آزادی، منشور حقوقبشر در مورد آزادیهای اساسی است، خوب است از قبل نظر خمینی را در این مورد مطالعه میکرد. دجال بزرگ در مورد حقوقبشر میگوید:
«ما همه بدبختیهایی که داشتیم و داریم- و بعد هم داریم- از این سران کشورهایی است که این اعلامیه حقوقبشر را امضا کردهاند. اعلامیه حقوقبشر را اینهایی امضا کردهاند که سلب آزادی بشر را در همه دورههایی که کفیل بودند و دستشان به یک چیزی رسیده است کردهاند. سر لوحه اعلامیه آزادی حقوق بشر- سرلوحهاش- آزادی افراد است. هر فردی از افراد بشر آزاد است، باید آزاد باشد. همه باید در مقابل قانون علی السواء باشند. همه باید آزاد باشند در محلشان؛ در سکنی آزاد باشند، در شغلشان آزاد باشند، در مشیشان باید آزاد باشند. این اعلامیه حقوقبشر است که سرلوحهاش این مطلب است. از اول مسلمین بلکه همه بشر، از اول گرفتار اینهایی بودهاند که امضا کردند و تصویب کردند این اعلامیه حقوقبشر را» (صحیفه خمینی. ج۳. ص۳۳۲)
از نگارندگان حقوقبشر و تصویبکنندگان آن گلهمند است که چرا آزادی افراد بشر را بهعنوان قانون جهانشمول به ثبت رساندهاند!
۳ـ جلاد۶۷ ضمن خرج کردن از نام ابوعلی سینای بزرگ، بر دروغ تولید واکسن داخلی اصرار ورزید و مدعی شد که بهدلیل تحریم داوریی به فکر تولید واکسن داخلی افتاده است. حال آنکه وعدهٔ تولید ۵۰میلیون واکسن داخلی یک وعدهٔ پوشال بیش نبود و مدعی آن محمد مخبر، معاون اول رئیسی است و یک روزنامهٔ حکومتی در مورد او گفته است: «او فقط مسئول بیان وعده بوده نه پاسخگویی درباره عدم اجرای آن». در ضمن او به فتوای جنایتکارانهٔ تحریم خرید واکسن معتبر از سوی خامنهای اشاره نکرد و اینکه خودش سه روز بعد از این فتوی گفته بود «رهبری بسیار حکیمانه تحریم کردند و ممنوع کردند واکسن آمریکایی و انگلیسی را»...
۴ـ رئیسی در انشای خود خواند: «سیاست راهبردی جمهوری اسلامی ایران طبق فتوای رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی، حرمت تولید، ساخت و انباشت سلاح اتمی است و سلاح اتمی هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران ندارد». !
میگویند دروغگو کمحافظه میشود. جلاد۶۷ یادش رفته است که آخوند محمود علوی از موضع وزارت اطلاعات پنبهٔ این ادعای کاذب را پیشتر زده و گفته بود:
«رهبری صراحتاً در فتوای خود فرمودند که تولید سلاح هستهیی خلاف شرع است و جمهوری اسلامی سراغ آن نمیرود و آن را حرام میداند. اما اگر گربهیی را گوشهیی گیر بیندازند ممکن است رفتاری کند که گربهیی که آزاد است آن رفتار را نمیکند». !
وانگهی پوشاندن ذرات اورانیوم غنی شده در سایتهای مورد بازرسی قرار نگرفته و نیز بالابردن شتابناک درصد غنیسازی و سردواندن آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مگر هدفی غیر از تولید مخفیانهٔ بمب دارد؟
***
آیا این انشای بیبو و خاصیت خواهد توانست نظام ولایت فقیه را از سرپیچها تند سیاست خارجی عبور دهد؟ آیا خواهد توانست مانع از انزوای جهانی این نظام بشود؟ و مهمتر آیا میتواند مانع سرنگونی آن به دست مردم ایران بشود؟