۶شهریور۱۴۰۰
زندان اوین
این همه «رأفت» و فروتنی و انتقاد از خودی که جانشین برحق لاجوردی جلاد، یعنی «مهدی حاج محمدی» رئیس ولایتمدار زندان اوین دارد اگر نصف آن را رؤسای زندانها بزرگ در پایتختها و کلان شهرهای دنیا داشتند چی میشد!
دیگر اثری از دزدی و جرم و جنایت دردنیا باقی نمیماند جهان بهشت برین اخلاق و درستکاری میشد بهنحوی که مردم دوست داشتند یک کار خلافی انجام دهند و به زندان بیفتند تا در محضر علمای زندان تحت سرپرستی و ارشاد زندانبانهایی چون جناب حاج محمدی قرار بگیرند و بعد از چند ماه یا چند سال دکترای اخلاق و ادب درستکاری و نوع دوستی و «رأفت اسلامی» بگیرند و بیرون آمده تا شهرها کم کم به گلستان و بهشت تبدیل شوند.
پس ار هک شدن دوربینهای مداربسته شکنجهگاه اوین که قطرهای از دریای «رآفت اسلامی»، ناخواسته در معرض دید عموم قرار گرفت دستاندرکاران این رأفت خانه که دشمنان نظام و معاندین برانداز آن را از مخوفترین و بدنامترین زندانهای دنیا مینامند، دلخور و پریشان شدند چون از فرط فروتنی و تواضع خودشان نمیخواهند زحمات و خدماتشان که شامل «تعزیرات اسلامی» است برملا شود ممکن است از ارج کارهایشان کم شود!
در حالیکه این صحنههایی که دوربینها نشان دادند مربوط به زندانیان عادی است که در راهروها و محوطه زندان با آنان برخورد شده و امری عادی و معمول در زندانهای رژیم است چون همچنانکه در یکی از صحنهها دیده میشد یک آخوند ارشادگر ولایی دارد از یک راهرو عبور میکند که یکی از زندانیان که از فرط ناتوانی ناشی از ضرب و شتم بیهوش روی زمین جلوی درب راهرو افتاده است. این حجت الشیطان چنان خونسرد از روی آن زندانی میگذرد که انگار جلوی راهش یک گونی سیب زمینی قرار دارد نه یک انسان.
حال اگر سلولها و دخمهها و اتاقهای بازجویی از زندانیان سیاسی یا بهقول اداره کنندگان زندان «امنیتی ها» را یک روز نشان دهند چه خواهد شد! چون «رأفت اسلامی ولایت» در آنجا حد و مرزی ندارد. سربازان گمنام تعزیرگران ولایت، بسیار مهربان با چهرههای پوشیده با انواع و اقسام ابزار آلات تغزیر چنان مشغول ارشاد و رأفت هستند که قلمها توان تشریح صحنههای آن را ندارند، فقط باید چند دقیقه یا حتی چند ثانیه از صحنههایی که ارشاد گران تعزیرگر (که معاندان به آن شکنجه میگویند) را نشان بدهند. آنوقت میران رأفت اسلامی با زندانیان تا حدودی روشن میشود. تعزیراتی که از نظر امام راحل و «آقا» بالاترین «عبادت» محسوب میشود. البته سلولهای انفرادی و صد جور اذیت و آزار روحی و جسمی دیگر که مکمل تعزیرات هستند بماند!
بعد از اینکه هکرهای آن فیلمها را نشان دادند و مقام اول زندان حاج محمدی خیلی پکر و آزرده شده بود چون این فضاحت را به هیچی نمیتوانست انکار و رفع و رجوع کند سریعاً به تلویزیون آمد و از «مقام معظم» و زندانبانان تعزیرگر عذرخواهی کرد که چرا بخش ناچیزی از زحمات آنان برملا شده بود. چون دوست داشتند همچنان سربازان گمنام امام راحل و عظمای لاحق باشند.
ممکن است سؤال شود چرا از زندانیان عذرخواهی نکرده است، این سؤال جای تعجب دارد چرا که زندانیان خودشان برای اینکه گناهانشان بخشیده شود از این همه تعزیر و بهگفته معاندین شکنجه استقبال میکنند. مگر یادمان رفته که امام راحل گفته بود بیایید خودتان را معرفی کنید و اعدام شوید شاید خدا از سر تقصیراتتان بگذرد!
واقعیت این است که وقاحت در برابر این همه دنائت سردمداران این رژیم شرم میکند و عبارت «ماورای وقاحت» هم این همه دنائت را معنا نمیکند.
البته برای مردم ایران این صحنهها اگر چه شوکهکننده و تنفرانگیز بود ولی خیلی هم عجیب و دور از ذهن نبود، چرا که در ایران کمتر خانوادهای است که یک یا چند نفر از اعضای آن طعم زندان و تعزیر و رأفت اسلامی آخوندها را نچشیده و با این موضوع نا آشنا باشد اما دیدن فیلم صحنههایی از رفتار ضدبشری با زندانی بیدفاع حساب و کتاب دستگاههای سرکوب ولایت را بهم ریخت چون اینها به ذخیره خشم و انزجار مردم از نظام ولایت میافزاید، ذخیرهای انفجاری که روز روزش دمار از تمامیت این رژیم در میآورد و انتقام همه این شکنجهها، اعدامها، قتلعامها را یکجا از آنها خواهد گرفت. آن روز بسیار زودتر از آنچه آخوندها تصور میکنند فرا خواهد رسید.