۱۰تیر۱۴۰۰
گردهمایی ایرانیان ـ همبستگی برای آزادی
همزمان شدن گردهمایی سال۱۴۰۰ مقاومت ایران با پایان نمایش حکومتی ۲۸خرداد، حاوی پیامها و مؤلفههایی مهم است که باید نگرش به آن را بهمثابه یک جمعبندی ۴۰ساله و استخراج پیامهای آن را بهعنوان رهنمودهای در دسترسِ سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه تلقی نمود.
این گردهمایی حاصل گل دادن مبارزات و مقاومت ۴۰ساله پس از سرفصل تاریخی ۳۰خرداد ۱۳۶۰ است. این گردهمایی را باید بههم پیوستن یک میهن رنج مشترک، اتحاد پایداریهای شکوهمند و همبستگی آرزوهای تاریخی ایرانیان با طیف رنگینکمانیِ آنها دانست.
در آستانهٔ گردهمایی سالانهٔ مقاومت ایران که بهدلیل رقم خوردن تعادلقوای جدید بین مردم ایران و حاکمیت آخوندی، بسیار متفاوت از سالیان پیشین مینماید، از افق امروز نگاهی به دستآوردهای مهم رقم خوردن این تعادلقوا به نفع مردم و مقاومت ایران خواهیم داشت.
با تعیینتکلیف شدن نتیجهٔ انتصابات حکومتی و بیرون آوردن ابراهیم رئیسی از صندوق جادویی آن، تمام شاخ و برگهای دروغین این جناح و آن جناح مثل برگ خزان فرو ریختند و معلوم شد چراغ جادوی ولایی، قراول تاریکخانهٔ قلعه حکومت اسلامی برای نشان دادن سریر خلیفگی بوده است و بس.
بدینگونه خامنهای با انتصاب رئیسی، بر «جمهوریت» دروغین و سامریوار نظام آخوندی مهر ختم و بطلان زد. بدینگونه این جناح و آن جناح و این باند و آن باند همگی در ردای ولایی خلاصه و یککاسه شدند تا معلوم شود که از اول هم یک بازی کثیف بیش نبوده و از این پس طرف اصلی مردم ایران، تمامیت نظام آخوندی در هیأت خامنهای ـ رئیسی است و بس. این نخستین پیام مرحله جدید تحول رقم خورده از پس نمایش انتصابات حکومتی است.
مردم ایران از پس قیام سال۱۳۵۷ چشم به مطالبات آن قیام مبنی بر آزادی و دموکراسی و برابری دوخته بودند؛ ولی خمینی با ولی مطلق خواندن و فراقانون نامیدن خودش، با دخالت مذهبی و فقهی در انتخابات سال۱۳۵۸ و با زیر پا گذاشتن استقلال رأی مردم، بنای حق انتخاب و اصل انتخابات را ویران کرد. از آن پس هر چه بود، بازی حکومتی برای رأیجمعکنی و نمایش سیرک برای سوءاستفاده از مردم بهعنوان طعمهٔ تبلیغاتی جمهوری اسلامی بوده است.
با نظامی مبتنی بر چنین انحصارطلبیِ ایدئولوژیک و تمامیتخواهیِ سیاسی، میهن ما ۴۰سال در سرکوب و سانسور افسارگسیخته، جنگطلبیِ تجاوزکارانه، زندان در زندان، خون و استثمار، تباهی اخلاق و فساد دامنهدار و عمیق فرو رفته است.
در این ۴۰سال مردم ایران انواع نمایشات و سیرکهای حکومتی تحت عنوان انتخابات و تمامیت ایدئولوژی و سیاست نظام ولایت فقیه را تجربه و آزمودند. تمام این ۴۰ سالهٔ تجربه و آزمون، در تحریم قاطع نمایش ۲۸خرداد ۱۴۰۰ به بار نشست و به جبهه مردم ایران در مقابل جبهه نظام آخوندی بالغ شد.
بنابراین با تعیینتکلیف شدن دو جبهه در صحنهٔ سیاسی و اجتماعی ایران، به چشمانداز رقم زدن یک آینده دیگر گام نهادهایم. مختصات و ویژگی این مرحله و چشمانداز آینده ایران با چنین محورهایی شناسایی میشوند:
۱ـ انقباض مطلق رژیم با گماشتن ناگزیر ابراهیم رئیسی.
۲ ـ ضعف مطلق رژیم در ناگزیریِ تندادن به حذف پارههای قسم خورده به اصل ولایت فقیه.
۳ـ صحت مواضع ۴۰ سالهٔ مجاهدین و مقاومت ایران مبنی بر اصلاحناپذیری رژیمی مبتنی بر سلطهٔ مطلق ولیفقیه که مر قانون و منشور بینالملل حقوقبشر را برنمیتابد.
۴ ـ رویارویی مجاهدین و رژیم آخوندی بهعنوان دو قطب محوری نبرد بین آزادی و دیکتاتوری از چهار دهه پیش تاکنون ادامه داشته است. اکنون قطب آزادی و دموکراسیخواهی از پس سه قیام بزرگ در یک دههٔ گذشته، به سرنگونیطلبیِ ملی و میهنی بالغ گشته است. تحریم نمایش ۲۸خرداد، نشانهٔ این بلوغ میباشد که خود را به طرفهای جهانی معرفی نمود.
بنابراین تحریم انتخابات رژیم آخوندی توسط مردم ایران مهر و تثبیت شد. این تحریم سراسری، بزرگترین شلیک سیاسی و اجتماعی رو در روی خامنهای و استبداد دینی است. اکنون به دنیا ثابت شده و به چشم میبیند که رأی ایران، سرنگونی رژیم آخوندی است. این آغاز دورانی جدید با قانونمندیهای متفاوت نسبت به گذشته است که باید آن را با دادههایی که برشمردیم، بازشناخت و تبیین نمود.