۱۵اردیبهشت۱۴۰۰
عباس داوری مسئول کمیسیون کار شورای ملی مقاومت
روز ۱۲اردیبهشت ۱۴۰۰، خامنهای، درونمایهی چپاولگر و استثمارگری وحشیانهی خود نسبت به کارگران و زحمتکشان را بیرون ریخت تا در برابر خروش کارگران که در روز جهانی کارگر ستمگری حکومت سراسر فساد او را افشا کردند، مقابله کند. خامنهای در دو محور کلی، یکی استثمار وحشیانه و غارت دسترنج کارگران و دیگری دجالیت علیه کارگران با سوءاستفاده از نام اسلام، ماهیت واقعی خود را بارز کرد.
۱-استثمار
وحشیانه و غارت دسترنج کارگران
یکم-ضدیت خامنهای با افزایش دستمزدها
خامنهای گفت: «حمایت از کارگر که میگوییم فقط این نیست که حالا هر سالی
مثلا یا هر دو سالی پایه حقوقی اینها را به تناسب تورم بالا ببریم». ملاحظه میکنید
که خامنهای با چه غیظ و کینی، مهمترین شاخص معیشت کارگران را نشانه رفته تا
شعارهایی که کارگران روز قبل یعنی در روز جهانی کارگر، فریاد میزدند «خط فقر ۱۰میلیون، حقوق ما ۲میلیون» را
به گمان خودش بیاثر کند. البته وضعیت معیشتی اکثریت کارگران که زیر فشارهای شدید
این حکومت غارتگر هستند بقدری بدتر و وخیمتر است که میتوان گفت سفرهشان همواره
خالی است. یکی از رسانههای رژیم نوشته «در کشور قریب به ۱۰ میلیون نفر کارگر زیرزمینی داریم و همهشان از حداقل مزد تعیین
شده هم حقوق کمتری میگیرند. بعضیها ماهانه ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار تومان دستمزد
دارند (خبرگزاری ایسنا ۱۳ دیماه ۹۹).
واقعیت این است که در طول حاکمیت این رژیم، چپاول به حدی وحشیانه و ستمگرانه
بوده که افزایش قیمتها بهطور متوسط ۶برابر
بیشتر از افزایش دستمزدها بوده است. «دستمزد کارگر در این ۴۰ سال حدود ۹۰۰ برابر شده
است، در حالی که، قیمت بنزین ۳ هزار
برابر، قیمت مسکن ۶ هزار برابر، قیمت نان
۳ هزار برابر و قیمت سکه ۱۰ هزار برابر شده است» (ستاره صبح ۱۳ اردیبهشت ۹۹).
دوم-امنیت شغلی
در رابطه با امنیت شغلی که مهمترین دلنگرانی همهی کارگران است، خامنهای میگوید
«مسأله امنیت شغلی و ضمانت حفظ کار هم یکی از انواع حمایتهاست. کارگر باید دغدغه نداشته
باشد که کارش را، از او میگیرند»
مردم و تمامی کارگران ایران میدانند که خامنهای مؤثرین فرد در از بین بردن
امنیت شغلی کارگران است. زیرا او و پاسدارانش بزرگترین و گستردهترین مؤسسات
تولیدی کشور را در انحصار خود دارند و سالهاست این موضوع را حتی رسانههای رژیم
نیز مطرح میکنند. بهعنوان مثال: «بخش عظیمی از حجم اقتصاد در اختیار دولت،
حاکمیت، شرکتها و بنگاههای فرادولتی، سهمیهبگیر، غیرپاسخگو، بدون کنترل و... قرار
دارد» (جهان صنعت ۲۰ بهمن ۹۴).
آری، مؤسسات خامنهای و پاسداران و سرکردگان رژیم، «سهمیهبگیر» حدود ۷۰درصد بودجه کل هستند (کیهان ۱۱خرداد ۹۸) که «غیرپاسخگو و بدون
کنترل» میباشند.
نتیجهی این چپاول بیحد و مرز رژیم باعث شده که سالانه صدها تجمعات و تظاهرات
و اعتصابات اعتراضی کارگران علیه رژیم، در شهرهای مختلف برگزار میشود. محور این تظاهرات
اساساً برای به دست آوردن امنیت شغلی کارگران است. از جمله یک ماه و نیم قبل از
قیام سراسر مردم ایران در دیماه ۹۶، در ۲۵ آبان ۹۶، کارگران معترض و به
خشم آمده، در یک تظاهرات اعتراضی در مقابل مجلس رژیم، قطعنامهیی صادر کردند. در
این قطعنامه، کارگران «مخالفت خود را با لایحه اصلاح (تخریب) قانون کار اعلام»
نمودند. «چرا که امنیت شغلی و مالی و افزایش سالیانه دستمزد کارگران را هدف قرار
داده؛ احیای بردهداری و زیر پا گذاشتن شان و منزلت کارگران را با مخدوش نمودن
روابط کار و شرایط کار نوید میدهد» (رسانههای ۲۵ آیان ۹۶).
ملاحظه میشود که کارگران ایران در کمال آگاهی و هوشیاری، حدود چهار سال پیش،
یقهی خامنهای را گرفتهاند که «چرا که امنیت شغلی و مالی و افزایش سالیانه دستمزد
کارگران را هدف قرار داده» و بهدنبال «احیای بردهداری و زیر پا گذاشتنشان و منزلت
کارگران» است. آمارها میگوید: «بیش از ۹۰ درصد
کارگران، پیمانی یا موقت هستند» (عصر ایران ۱۲ اردیبهشت ۹۸).
ملاحظه میشود که با این حرفهای کارگران و همچنین آمار و ارقام واقعی که
وجود دارد، خامنهای تا کجا دجال و دروغگو است. خامنهای دروغگویی در امنیت شغلی
کارگران را به آنجا میرساند که میگوید: «این یکی از چیزهای مهم است که ما روی
تعطیلی کارخانجات اینقدر حساسیم... باید کارگر امنیت شغلی داشته باشد»
برعکس دروغهای وقیحانهی خامنهای، آمار و ارقام به ما میگوید:
«حدود ۲ هزار و ۴۰۰ بنگاه تولیدی تملیک شده توسط بانکها در کشور داریم که تعداد
قابل توجهی از این واحدها به آشیانه پرندگان تبدیل شدهاند، » (جوان ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰)
قبل از آن هم روزنامهی شرق نوشته بود: «از ۴۳ هزار و ۶۵۰ واحد
صنعتی که در شهرکها و نواحی صنعتی ثبت شدهاند، درحال حاضر حدود ۹هزار و۸۰۰ واحد نیز فعالیتی
ندارند». (روزنامهی شرق ۲۴ فروردین ۱۴۰۰). یعنی تعطیل شدهاند.
بهدلیل سیاستهای انحصارطلبانهی خامنهای، حداقل ۲۴۰۰ واحد تولیدی توسط بانکهای خامنهای و پاسداران مصادره شده و
علاوه بر آن نزدیک به ۱۰هزار واحد تولیدی نیز
تعطیل شده است. علاوه بر صاحبان این واحدهای تولیدی، صدها هزار کارگران این
واحدهای تولیدی به لشگر بیکاران پیوستهاند تا برای مؤسسات خامنهای و پاسداران
نیروی کار ارزان قیمت، ایجاد شود.
سوم-مسکن کارگران
خامنهای در ادامهی دروغهای بسیار بزرگ و وقیحانهی خود میگوید: «موضوع دیگر
مسکن کارگران است. بخش مهمی از درآمد کارگران صرف اجاره مسکن میشود و برای مسکن کارگران
باید واقعاً فکر اساسی باید کرد»
برای اینکه بهمنظور خامنهای از «فکر اساسی» برای مسکن کارگران پی ببریم،
ضروری است برخی آمار و ارقام را در کنار این دروغها ببینیم. معاون مسکن و ساختمان
وزیر راه گفت: «یک شخصیت حقوقی ۲۳ هزار و ۸۰۰ واحد مسکونی را در تملک دارد» (سایت ایسنا ۲۸ مرداد ۹۹). نتیجهی تملک
نزدیک به ۳۳هزار واحد مسکونی فقط
توسط یکی از مؤسسات تحت تسلط خامنهای، حاشیهنشین کردن کارگران است. بهعنوان
مثال در ۹ مرداد ۱۳۹۶ وزارت راه و شهرسازی، تعداد «حاشیهنشینان حاشیهنشینهای تهران
را ۴ میلیون ۲۰۰ هزار نفر» اعلام کرده بود.
اکنون «در تهران جمعیت حاشیهنشین تا ۱۱ میلیون
نفر افزایش یافته است...» (آرمان ۲۴ فروردین ۹۹)
نتیجه:
خامنهای در حالی که با وحشیانهترین نوع چپاول و غارت دسترنج کارگران میهنمان،
استخوان آنها را خرد کرده و آنها را از خانه و کاشانهشان به خاک نشینی کشانده و
هر روز آنها را پیش خانوادهٴشان شرمنده میکند، با رذیلانهترین دروغها نمک به زخم
آنها میپاشد.
۲-دجالیت
خامنهای در سوءاستفاده از اسلام
یکی از مهمترین خیانتهای رژیم خمینی و خامنهای از روز اول، همزمان با سرقت
حق حاکمیت مردم، سرقت ارزشها و کلماتی از قبیل اسلام و خیانت به آنها برای ادامهی
حکومت ننگینشان میباشد.
یکم- خامنهای دجال میگوید: «پیغمبر خدا دست کارگر را بوسید این برای ارزش
کارگر، همین اندازه بس»
این که پیامبر اسلام دست کارگر را بوسیده، نشانهی شأن و مرتبت کارگر در نزد پیامبر
است و سمبلی است که باید پیروان پیامبر اسلام از استثمار دسترنج کارگر مطلقاً اجتناب
کنند.
اکنون خامنهای خونخوار باید بگوید تاکنون دست چندین کارگر را قطع کرده است؟
چند هزار کارگر را بهخاطر مطالبات حقوق کارگران، اعدام کرده است؟ چندین کارگر
بیکار شده را تحت عناوین مختلف در خیابانها گردانده و آنها را کتک زده است؟ چند
صد کارگر شاغل را زیر شلاق برده است؟ مگر در اوایل خرداد ۹۵، قضاییه همین خامنهای نبود که «۱۷ کارگر معدن طلای آق دره را بهخاطر اعتراض به اخراجشان به ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق و پرداخت ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم کرد و حکم شلاق را در ملأعام به
اجرا درآوردند» این معدن متعلق به سپاه جنایتکاران است. همچنین رسانهها در ۶ آبان ۹۷ خبر دادند که «پانزده
تن از کارگران شرکت هپکو اراک که در خرداد ماه سال جاری در اعتراض به معوقات مزدی
و نامشخص بودن وضعیت شرکت دست به تجمع اعتراضی زده بودند، توسط شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری دو اراک جمعاً به ۲۴ سال و ۶ ماه حبس و
۱۱۱۰ ضربه شلاق محکوم شدند».
دوم-خامنهای میگوید: ویژگی حضرت علی «در درجه اول عدالت اون بزرگوار است.
این بزرگوار دنیا را آباد میکرد مردم را به رشد و ترقی مادی و معنوی میرساند اما
برای خودش این بزرگوار هیچی نمیخواست».
حال باید این دجال پاسخ دهد که چگونه و با چه جنایتهایی «هزار میلیارد دلار»
(روزنامهی مستقل ۱۲ خرداد ۹۹) ثروت و دسترنج کارگران را در چنگالهای خونین خودش گرفته است؟
خامنهای با دجالیت تمام از سخنان حضرت علی در خطبهی شماره ۱۵۶ نهجالبلاغه مثال میزند. اما آن خطبه تماماً علیه شیوههای
چپاول و غارتگرانهی امثال خامنهای است. میتوان گفت حضرت علی در این خطبه خامنهای
و امثال او در تاریخ را به تصویر کشیده است. در این خطبه حضرت علی بهنقل از پیامبر
اسلام میگوید که «ای علی مردم بعد از من با مالهایشان به فتنه و آزمایش کشیده میشوند.
آنها حرام خدا را با دروغهای شبههناک و تمایلات شخصی حلال میکنند. اموال حرام
(مانند رانتخواری و...) را هدیه تلقی میکنند و رباخواری را خرید و فروش».
این است ماهیت خامنهای و سرکردگان این رژیم که خداوند در آیهی ۱۰ سورهی فاطر سرنوشت آنها را مشخص کرده و میگوید «کسانی که
کارهای پلید را با تاکتیک طراحی میکنند برایشان عذاب شدید خواهدبود و طرح و
تاکتیک آنها تباه شدنی است» در همان آیه، خداوند چه زیبا حرفها و کارهای جبهه
مقابل این ضدبشرها را توضیح میدهد و میگوید: «کلمات پاکیزه و پاک کننده بسوی خدا
صعود میکند و خدا عمل صالح را بالاتر میبرد»
چنین است که مردم محروم و ستمدیدهی ایران همراه با ارتش طفرنمون آزادی و کانونهای شورشی این رژیم را به زبالهدانی تاریخ خواهند فرستاد.